پیشرفت غیر از توسعه غربی است که فقط به تن و ماده متوجه است

حجت الاسلام مصباحی مقدم که در نشست راهبردی الگوی پیشرفت اسلامی ایرانی حضور داشته اعتقاد دارد اسلام و منابع شیعی و قرآنی برای تدوین الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت کافیست.

نخستین هم‌اندیشی اندیشه‌ای راهبردی تدوین الگویی اسلامی ایرانی پیشرفت با حضور اندیشمندان و متفکران در محضر حضرت آیت‌الله خامنه‌ای برگزار شد تا برای تدوین این الگو راهکارها و برنامه‌ریزی‌هایی صورت گیرد. آنچه در ذیل می‌خوانید گفت‌وگوی خبرنگار شبستان با حجت‌الاسلام و المسلمین غلامرضا مصباحی‌مقدم، نماینده تهران است که در این نشست حضور داشت.

ضرورت تدوین الگوی اسلامی- ایرانی پیشرفت در حال حاضر چیست؟

از آغاز پیروزی انقلاب، احساس یک خلاء بزرگ در استراتژی اساسی نظام یا به تعبیری الگوی جامع نظام می‌شد. در کشور ما دولت‌های مختلف آمدند و رفتند و بعضی از دولت‌ها، دولت‌سالاری را دنبال کردند، بعضی از دولت‌ها، دولت را کوچک خواندند، بعضی از دولت‌ها در مسایل اقتصادی گرایش به لیبرالیسم اقتصادی پیدا کردند، بعضی از دولت‌ها کم و بیش گرایش به تمرکزگرایی دولتی پیدا کردند که اینها نشان می‌داد که نظام ما یک الگوی جامعی در مسایل اقتصادی، فرهنگی و سایر ابعاد جامعه ندارد. تدوین الگوی جامع پیشرفت توسعه ایرانی- اسلامی در واقع می‌خواهد این خلأ را پر کند.

 

آنچه که از نقطه نظر مقام معظم رهبری زمان حاضر را شرایط مناسب برای تدوین این الگو بیان می‌کند، این است که ظرفیت علمی کشور بعد از گذشت سه دهه از پیروزی انقلاب اسلامی امروز به جایی رسیده است که از نخبگان این کشور انتظار تدوین چنین الگوی جامعی را داشته باشد. شاید اگر این مسئله می‌خواست در دهه‌های قبلی اتفاق بیفتد این ظرفیتی که امروز فراهم است فراهم نبود، خصوصا بعد از پیشرفت‌های علمی که در بعضی از عرصه‌ها در فن‌آوری‌های نو پدید آمده است و رتبه ایران از نظر علمی و داشتن مقالات علمی با رتبه‌بندی isi بسیار شتاب گرفته است. این نشان می‌دهد که توانایی علمی در کشور ما برای تدوین چنین الگوی جامعی پدید آمده است.

 

طبعا یک چنین حرکتی هم حرکت کوتاه‌مدت نخواهد بود گرچه ممکن است در کوتاه‌مدت بعضی از نتایج را هم گرفت و به صورت فازبندی به سوی این الگو قدم برداشته شود. آنچه به صورت نهایی مدنظر است نیازمند یک برنامه‌ریزی علمی ده ساله است و اقتضا می‌کند که نشست‌های متنوع علمی در عرصه‌های مختلف پدید آید، اجزای این الگو از ناحیه فرهیختگان به صورت کار جمعی و فردی مدون شود و نهایتا یک ستاد و مرکزی این مجموعه محصول افکار و اندیشه‌ها را در تدوین این الگو جامع جمع‌آوری، سامان‌دهی و یکپارچه‌سازی کنند.

وجه تمایز واژه پیشرفت و توسعه چیست؟

چون توسعه ترجمه Development است و یک معنای فیزیکال دارد یعنی از نظر رشد و از نظر گسترش یک حالت گسترش جمعی و مادی را نشان می‌دهد و بار معنایی خاصی دارد. این بار معنایی اقتضا نمی‌کرد که از این واژه استفاده شود زیرا در قرآن به ما توصیه شده است که مفاهیم خودتان را به کار بگیرید از مفاهیم بیگانه استفاده نکنید.

بر اساس سفارشات دین‌مان ما باید استقلال واژگان را نیز داشته باشیم از این جهت به جای واژه توسعه از واژه پیشرفت استفاده شده است که مفهومی داخلی است و معنایش خوب فهمیده می شود و البته می‌توان آن را پیشرفت همه‌جانبه در نظر گرفت، هم در پیشرفت مادی و هم معنوی و هم اخلاقی را در آن لحاظ کرد.

آیا در منابع شیعی و اسلامی ما پیرامون تدوین چنین الگویی منابعی وجود دارد؟

منابع دینی برای تدوین چنین الگویی را ما به صورت کامل داریم، در منابع اسلامی به صورت عام در منابع شیعی به صورت خاص، ذخایر بسیار گرانبهایی است که به عنوان مواد خام قابل استفاده است، مهم این است که با دانستن سوژه‌ها و موضوعات این منابع را بشناسیم و از آنها استفاده کنیم و معتقدم ما برای تدوین یک چنین الگویی جامع چیزی کم نداریم و با توجه به اینکه انسان موجودی است چندبعدی دنیایی و آخرتی، فردی، اجتماعی، جسمی و روحی باید همه این ابعاد را ما در نظر بگیریم و ببینیم چه الگویی تدوین می‌شود.

یک جامعه اسلامی در مقابل سایر جوامع دیگر بشری قرار دارد که نباید در مقابل آنها کم بیاورد و کوتاه بیاید بلکه اسلام برتری دارد که این برتری در ارزش‌ها، معارف و هنجارهایش است و ما می‌توانیم یک چنین الگویی را تدوین کنیم. قرآن بهترین منبعی است که در این زمینه قابل استفاده است و راهکارهای دست یافتن به رشد و پیشرفت را به خوبی برای ما بیان می‌کند.

قرآن برای انسان برای دست یافتن به رشد جهت‌گیری کرده است و انسان را به سوی رشد میِ‌خواند که این رشد همان پیشرفت است و پیشرفت انسان را نهایتا رسیدن به قرب الهی همراه با یک زندگی مادی باشکوه، آرامش و امنیت روحی و جسمی و فردی و اجتماعی می‌داند. ما ظرفیت را هم در قرآن، هم در احادیث و هم سیره معصومین داریم، الگوی تاریخی ما زندگی عصر پیامبر و حضرت علی (ع) است.

چرا به الگویی اسلامی- ایرانی تعبیر شده است؟

بعد ایرانی‌اش معنایش این است که ما این الگو را برای ملت ایران و کشور ایران می‌خواهیم تدوین کنیم و تدوین‌کنندگان‌اش نیز نخبگان ایرانی هستند و از این جهت که تدوین‌کنندگان‌اش نخبگان ایرانی هستند می‌توان به آن عنوان ایرانی را داد و از این جهت که متناسب با شرایط تاریخی، جغرافیایی، فرهنگی و سیاسی و پس از پیروزی انقلاب اسلامی می‌خواهد تدوین شود عنوان ایرانی پیدا می‌کند.

ایرانی بودن در اینجا به عنوان یک مکتب تلقی نمی‌شود بلکه به عنوان یک بستر تلقی می‌شود که اسلام در این بستر و سرزمین نورانی متجلی شده است یک مقتضیاتی پیدا کرده است، این مقتضیات ما خصوصا برای عصر حاضر که یک عصر پسامدرن هم هست ما می‌خواهیم یک الگویی داشته باشیم که با توجه به آن الگو تمام استعدادها و ظرفیت‌های نظام را در به سمت آن الگوی جامعه جهت دهیم.

پایان پیام/

 

 

کد خبر 3173

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha