فکر نکردن در لایه هاى زیرین ظواهر، عیب بزرگى است

خبرگزارش شبستان: در محیط دانشجویىِ جوان، پرداختن به معارف دینى، پرداختن به الگوهاى دینى و توسلات به پروردگار و ائمه (ع) بسیار خوب است، فکر نکردن در لایه هاى زیرین ظواهر، عیب بزرگى است؛ به این عیب دچار نشوید.

خبرگزاری شبستان: فرا رسیدن شانزدهم آذرماه که در تقویم رسمی کشور روز دانشجو نام گرفته است فرصتی را فراهم آورد تا مروری کوتاه به سخنان رهبر معظم انقلاب در دیدارهای مختلف با دانشجویان داشته باشیم:

"شما دانشجویان عزیز در این دانشگاه و اساتیدتان، یک نمونه زنده و برجسته و عملى از به‌هم‌تنیدگى دین و علم هستید. حالا بعضی ها بنشینند سخنرانى کنند و داد بکشند که علم و دین با هم نمى‌سازند! صد ساعت سخنرانى، به قدر یک ساعت حضور شما بُرد علمى ندارد.
آن چیزى که من در مورد کشور خودمان مى‌توانم به‌عنوان ویژگی هاى حرکت دانشجویى از قبل از انقلاب تا اوان انقلاب و از این‌جا به بعد عرض کنم، خصوصیاتى است که ذکر مى‌کنم:
خصوصیت اوّل، آرمانگرایى در مقابل مصلحت گرایى است؛ عشق به آرمان ها و مجذوب آرمان ها شدن. انسان وقتى که در محیط تلاش و کار معمولى زندگى قرار مى‌گیرد، گاهى موانع جلوِ چشم او را مى‌گیرد؛ آرمان ها را دوردست و غیرقابل دستیابى به انسان نشان مى‌دهد و این خطر بزرگى است. گاهى آرمان ها فراموش مى‌شوند. در محیط جوان، آرمان ها محسوس، ملموس، زنده و قابل دسترسى و دستیابى است؛ لذا براى آنها تلاش مى‌شود. خودِ این تلاش، تلاش مبارکى مى‌شود.
خصوصیت دوم، صدق و صفا و خلوص است. در حرکت دانشجویى، کلک، تقلّب، حیله و شیوه‌هاى غیرانسانى‌اى که معمولاً در محیط هاى زندگىِ رایج به کار مى‌رود، کمرنگ است و یا به‌طور طبیعى نیست. در محیط معمولى زندگى، در محیط سیاست، در محیط تجارت و در محیط بده بستان هاى اجتماعى، هر کس هر حرفى که مى‌زند، مواظب است ببیند از این حرف چه گیرش مى‌آید و چه از دست مى‌دهد. حالا بسته به این است که چقدر زرنگ، چقدر پشت هم‌انداز و چقدر عاقل باشد - یا در نقطه مقابلش قرار گرفته باشد - تا چیزى از دست بدهد، یا چیزى به‌دست آورد. اما در محیط حرکت دانشجویى، نه؛ حرف را براى خوب بودنش، براى درست بودنش، براى جاذبه داشتنش براى خود و براى حقیقت، بیان و دنبال و تعقیب مى‌کنند. نمى‌خواهم تعمیم دهم و بگویم که هر نفر از آحاد دانشجو، هر تک تکى از این حرف هایى که مى‌زند، این‌طور است؛ نه، اما این رنگِ غالب است. خصوصیت سوم، آزادى و رهایى از وابستگی هاى گوناگونِ حزبى و سیاسى و نژادى و امثال اینهاست. در این مجموعه حرکت دانشجویى، انسان مى‌تواند این خصوصیت را مشاهده کند که این هم یک شعبه از همان مصلحت‌گرایى است. غالباً در این‌جا از تقیّداتى که معمولاً مجموعه‌هاى گوناگون سیاسى و غیرسیاسى براى افراد خودشان فراهم مى‌کنند، خبرى نیست و جوان حوصله این قید و بندها را ندارد. لذا در گذشته پیش از انقلاب، احزابى بودند و کارهایى مى‌کردند؛ اما به دانشگاه که مى‌رسیدند، ضابطه از دستشان در مى‌رفت! ممکن بود چهار نفر عضو هم یارگیرى مى‌کردند، اما نمى‌توانستند انضباط هاى مورد نظر خودشان را – انضباط هاى حزبى خیلى شدید که در احزاب دنیا معمول بود و هست - در محیط دانشجویى به‌درستى اعمال کنند؛ زیرا دانشجو بالاخره در جایى به اجتهاد مى‌رسد. آن زمان ها حزب توده، حزب فعّالى بود؛ تشکیلات خیلى وسیعى هم داشت؛ با شوروی ها هم مرتبط بود و اصلاً براى آنها کار مى‌کرد؛ اما به دانشگاه که مى‌رسید، مجبور بود بسیارى از حقایق حزبى را از چشم دانشجو پنهان کند!
چهارمین خصوصیتِ این حرکت، مبتنى بر اشخاص نبودن است. یعنى این حرکت در دانشگاه صنعتى شریف هست، امروز هم هست، ده سال پیش هم بود، ده سال بعد هم هست؛ اما نه ده سال پیش شما بودید، نه ده سال بعد شما این‌جا هستید. این حرکت هست، ولى مبتنى بر اشخاص نیست؛ متعلّق به فضا و مجموعه حاضر است.
پنجمین خصوصیتِ بسیار مهمّش این است که در مقابل مظاهرى که ازنظر فطرت انسانى زشت است - مثل ظلم، زورگویى، تبعیض، بى‌عدالتى، تقلّب، دورویى و نفاق - حسّاسیت منفى دارد و آن را دفع مى‌کند. یک وقت در اوّل انقلاب، همین گروه منافقین، با استفاده از فرصت انقلاب توانست در میان جوانان و دانشجویان نفوذى پیدا کند؛ اما وقتى معلوم شد که اعضاى این گروه، منافقند، غالباً روى برگرداندند. چرا به آنها منافق مى‌گفتند؟ چون ادّعایشان این بود که براساس ایدئولوژى دین تشکیلات دارند، تلاش مى‌کنند و آینده معیّن مى‌کنند؛ اما در عمل معلوم مى‌شد که نه، از ایدئولوژى دین هیچ خبرى نیست؛ تفکّرات، تفکّرات التقاطى مارکسیستى است؛ آن هم نه مارکسیستىِ یک دست؛ التقاطى، مخلوط و آشفته؛ و در عمل خارجى و فعّالیت و مبارزات هم آن چیزى که حاکم بر بیشترین فعّالیتهاى آنهاست، قدرت‌طلبى است. تلاش براى این که به قدرت دست پیدا کنند؛ قدرتى که در پدید آمدنش نقش زیادى نداشتند؛ بلکه به‌عنوان یک مجموعه اصلاً نقش نداشتند؛ هرچند ممکن بود افرادى از آنها هم در خلال ملت نقش داشته باشند. لذا چون نفاق آنها معلوم شد - معلوم شد که ظاهرشان با باطنشان؛ حرفشان با دلشان؛ ادّعایشان با آنچه که حقیقتاً آن را دنبال مى‌کنند، یکى نیست - مجموعه جوانِ دانشجویى از اینها اعراض کرد و روى برگرداند.
ششمین خصوصیت این حرکت دانشجویى و این پدیده ذاتى محیط دانشگاه ها این است که بر این حرکت، فقط احساسات حکومت نمى‌کند؛ بلکه ضمن این که احساسات هست، منطق و تفکّر و بینش و تحصیل و میل به فهمیدن و تدقیق هم در آن وجود دارد. البته شدّت و ضعف دارد؛ گاهى کم و گاهى زیاد. از نظر ما، اینها خصوصیاتى است که در این مجموعه موسوم به حرکت دانشجویى، یا بیدارى دانشجویى وجود دارد. البته کسانى که اهل تحلیل و تدقیق هاى این‌طورى هستند، بگردند و خصوصیات دیگرى هم پیدا کنند؛ که حتماً هم وجود دارد."(1)
"ما هنوز با دانش جهانى خیلى فاصله داریم. البته این فاصله در دوران انحطاط، خیلى زیاد بود؛ اما امروز این فاصله به آن اندازه نیست. ما توانسته ایم پیش برویم، اما هنوز فاصله داریم. این که من گفتم تولید علم، معنایش این نیست که علم دیگران را یاد بگیریم - آن را که باید یاد بگیریم و در این شکى نیست - معنایش این است که ما خطِ مرزِ دانش را بشکنیم، باز کنیم و آفاق جدیدى را فتح کنیم؛ البته این کارِ دشوارى است. ما باید به فناورى جهشى دست پیدا کنیم؛ ما باید بتوانیم بر فناورى هاى موجود دنیا بیفزاییم؛ ما باید بتوانیم اختراع صددرصد ایرانى را در بازارهاى دنیا مطرح کنیم. البته در راهى که تا امروز آمده ایم، خیلى خوب آمدیم؛ در این شکى نیست. من تا حدود زیادى با کارها آشنا هستم. سالهاست که ما آمارهاى گوناگون را از بخش هاى مختلف مى گیریم و مى خوانیم؛ مى دانم خیلى پیشرفت کرده ایم؛ اما این پیشرفت ها براى جامعه ى ایرانى کافى نیست. جامعه یى که پزشک و ستاره شناس و عالم اجتماعىِ هزار سال قبلش قرنها بعد در دنیا متلألئ و درخشیده است، این پیشرفت ها براى او کم است. امروز هم با این که دنیاى پزشکى ممکن است از تحقیقات هزار سال پیش ِ ابن سینا استفاده ى زیادى نَبَرد - اگرچه عقیده ام این است که باز هم دانش امروز مى تواند از آنها در زمینه هایى استفاده کند - اما وقتى به این تحقیقات نگاه مى کند، تحسین و تجلیل مى کند. تحقیقات محمدبن زکریاى رازى و خواجه نصیر و خیام و خوارزمى و دیگران هم همین طور است. شأن ما این است؛ لذا این پیشرفت ها براى ملت ما کم است."(2)
"در محیط دانشجویىِ جوان، پرداختن به معارف دینى، پرداختن به الگوهاى دینى، توسلات به پروردگار، توسلات به ائمه (علیهم السلام)، خواندن دعاى عرفه، برگزارى مراسم اعتکاف و خواندن نماز جماعت، بسیار خوب است. البته این را هم عرض بکنم؛ در مراسم مذهبى به روح مراسم توجه کنید؛ فقط صورت سازى نباشد؛ انسان شعرى بخواند، اشکى بگیرد یا بریزد. روح دعا و نماز عبارت است از ارتباط با خدا، آشنا شدن با خدا، بهره بردن از معنویت، پاکیزه کردن و پیراستن روح، و پالایش کردن ذهن از وسوسه ها. نماز را با توجه و اول وقت بخوانید. تحجر بد است؛ فکر نکردن در لایه هاى زیرین ظواهر، عیب بزرگى است؛ مواظب باشید به این عیب دچار نشوید. حرف هاى زیادى در این زمینه مطرح است که چون وقت نماز نزدیک است، از آنها مى گذرم. گفت: «یک سینه حرف موج زند در دهان ما». ما با شما خیلى حرف داریم؛ ولى متأسفانه مجال زیادى نیست."(3)

1- بخشی از بیانات در دیدار با دانشجویان دانشگاه شریف، 1378/09/01
2- بخشی از بیانات در دیدار جمعی از مهندسان، 1383/12/05
3- بخشی از بیانات در دیدار جمعی از دانشجویان استان کرمان 1384/02/19
پایان پیام
 

 

کد خبر 320497

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha