عضو گروه فلسفه علوم انسانی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه در گفتگو با خبرنگار اندیشه خبرگزاری شبستان گفت: یکی از دغدغه های اصلی دلسوزان نظام جمهوری اسلامی ایران، احیاء تمدن اسلامی بوده که لازمه آن اصلاح نظام آموزشی و پژوهشی در کشور و تولید علوم مناسب برای تحقق این هدف، بخصوص در حوزه علوم انسانی و اجتماعی است.
سید محمد تقی موحد ابطحی ادامه داد: این دغدغه به صورت جدی در شورای انقلاب مطرح شد. تعطیلی دانشگاه ها، بررسی وضعیت اساتید، هم اندیشی های اساتید حوزه و دانشگاه، تاسیس دفتر همکاری حوزه و دانشگاه، تاسیس نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه ها، تاسیس شورای بررسی متون، تهیه و تصویب سند تحول آموزش و پرورش، تهیه سند دانشگاه اسلامی، تهیه سند تحول علوم انسانی و ... از اقداماتی بود که در سال های پس از پیروزی انقلاب اسلامی در این زمینه انجام گرفت.
وی با بیان اینکه هر یک از مراکز سیاستگذاری، برنامه ریزی، آموزشی و پژوهشی که پس از انقلاب در این زمینه شکل گرفتند، به نحوی درصدد بودند که این دغدغه دیرینه نظام را محقق سازند، تصریح کرد: با وجود این موضوع، همان طور که مطالعات نشان می دهد و در بیانات رهبر معظم انقلاب در سال های اخیر نیز به آن اشاره شده است، فاصله زیادی بین وضع موجود و وضع مطلوب دیده می شود.
موحد ابطحی اضافه کرد: این واقعیت زمینه ساز طرح این پرسش برای دلسوزان نظام است که چرا با وجود این همه مراکزی که در 30 سال گذشته در ایران شکل گرفته اند و اقداماتی که انجام داده اند، هنوز در عرصه دانشگاه و علم و به خصوص علوم انسانی و اجتماعی ما با مشکل روبرو هستیم؟ چرا تحول در علوم انسانی و اجتماعی هنوز شکل نگرفته است؟ چرا در زمینه تولید علوم انسانی و اجتماعی اسلامی توفیفات مطلوبی نداشته ایم؟ در پاسخ به این پرسش دیدگاه های متفاوتی ارائه شده است.
این استاد دانشگاه تاکید کرد: برخی دلیل این ناکامی را ممتنع دانستن علوم انسانی اسلامی می دانند و معتقدند اگر علم دینی ممکن نباشد، هر گونه تلاشی برای دستیابی به آن به شکست منتهی می شود. برخی دیگر که علم دینی را ممکن می دانند بر این باورند که تحول علوم انسانی و تولید علم دینی فرآیندی است که به زمانی بسیار طولانی نیاز دارد. به اعتقاد این گروه که تعدادی از آنها نیز در پست های کلیدی مرتبط با تحول علوم انسانی مسئولیت دارند، علوم جدید محصول حدود 400 سال تلاش غرب پس از رنسانس، عصر روشنگری و انقلاب علمی است و نباید انتظار داشت که حرکت افتان و خیزان سه دهه گذشته در این زمینه ثمرات کاملا عینی در عرصه های مختلف داشته باشد.
وی بیان کرد: بنده در مقالات متعددی که در مجلات علمی پژوهشی منتشر شده است، از امکان و حتی مطلوبیت علم دینی دفاع کرده ام و ادله امکان علم دینی را به مراتب قوی تر از ادله امتناع علم دینی دانسته ام. از سوی دیگر با این دیدگاه نیز موافقم که تحول علوم انسانی و تولید علوم انسانی اسلامی فرایندی زمانبر است.
موحد ابطحی عنوان کرد: در این راستا مدتی پیش طرحنامه ای را با عنوان «شناسایی مراکز فعال در زمینه تحول علوم انسانی و تولید علوم انسانی اسلامی در ایران پس از انقلاب» تهیه کردم که دانشگاه امام حسین (ع) از آن استقبال کرد و با حمایت این دانشگاه طرح به انجام رسید.
عضو گروه فلسفه علوم انسانی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه اظهار کرد: اما در تحقیق یاد شده فرض دیگری را برای تبیین ناکامی نسبی در تحقق آرمان تحول علوم انسانی و تولید علوم انسانی اسلامی در سه دهه پس از انقلاب مطرح کرده و سعی داشته ام با انجام این تحقیق تا حدودی این فرضیه را تقویت کنم تا زمینه برای طرح گسترده تر این فرضیه در مجامع علمی، سیاست گذاری و برنامه ریزی وجود داشته باشد.
وی در خصوص فرض این طرح خاطرنشان کرد: فرض در تحقیق مذکور این بوده است که نابسامانی موجود در شکل گیری و فعالیت مراکزی که به نحوی با بحث تحول علوم انسانی و تولید علوم انسانی اسلامی مرتبط بوده اند، در سه دهه گذشته موجب شده تا تلاش هایی که در زمینه تحول علوم انسانی و تولید علوم انسانی اسلامی صورت می گیرد، به نتیجه مطلوب نرسد.
پایان پیام/
نظر شما