بیان علامه در باب ادراکات اعتباری از دیگر آثار فلسفی او دور است

خبرگزاری شبستان: استاد فلسفه دانشگاه تهران با اشاره به نظریه ادراکات اعتباری علامه طباطبایی گفت: نظر علامه در این باب یک نظریه یقینی بوده و با سایر آثار فلسفی ایشان متفاوت است.

به گزارش خبرنگار اندیشه خبرگزاری شبستان،‌ نشست تخصصی «تفسیر علامه طباطبایی از ادراکات اعتباری» عصر روز شنبه، ‌7 دی ماه در پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی برگزار شد.
بر پایه این گزارش،‌در این نشست قرار بود رضا داوری اردکانی،‌ رئیس فرهنگستان علوم جمهوری اسلامی ایران نیز حضور یابد که بنابر اظهار متصدیان برگزاری، ‌وی دچار تپش قلب شدیدی شده و در نتیجه امکان حضور در برنامه را نیافت و به منزل رفت، ‌همچنین اصغر مصلح نیز به علت فوت مادرش امکان حضور در این برنامه را نیافته و در نتیجه این نشست تخصصی در قالب سخنرانی و میزگرد برگزار شد. 

این گزارش می افزاید: سید حمید طالب‌زاده، ‌دانشیار گروه فلسفه دانشگاه تهران طی سخنانی اظهار کرد: چند نکته در باب غرب‌شناسی وجود دارد، نخست این که ما در غرب‌شناسی با غرب مجادله داریم و این مجادله بر اساس این پیش‌فرض شکل گرفته است که هویت خود را شناخته‌ایم و در حال حاضر باید غرب را بشناسیم در حالی که این پیش‌فرض واضح البطلان است. 

وی ادامه داد: مشکل و نگاه دوم این است که از غرب تقلید کنیم و صرفا آنچه که در مکتب فلسفی غرب گفته شده است را یاد بگیریم که این نگرش خود به تنهایی دارای ایرادات متعددی است از جمله اینکه دانستن و بسط فلسفه غرب بدون یافتن ارتباطات آن با جهان خودمان مفهومی ندارد،‌ یعنی ما بدون آنکه ربط فلسفه غرب را با جهان خود بیابیم آن را بسط داده‌ایم.
این محقق تصریح کرد: اما در این میان رویکرد سومی نیز وجود دارد که رویکرد برگزیده ما است که بر مبنای آن گفتگو و دیالوگ فلسفی حرف اول را می‌زند،‌ به بیان بهتر در این رویکرد از طریق گفتگو با فلسفه غرب می‌خواهیم خود را بیابیم.
وی با اشاره به نظریه "ادراکات اعتباری علامه طباطبایی" و دشواری مفاهیم شکل گرفته در این نظریه بیان کرد: این مقاله از چند جهت دشوار بوده و جای بحث دارد از جمله اینکه مقاله مذکور به نوعی مجمل است و زبان فنی فلسفی را ندارد که البته این قضیه تنها یک روی ماجراست و زمانی مشکل دو چندان می‌شود که بدانیم در این مقاله سوابق مطالب نیز ارائه نشده و جایگاه نظام فلسفی در آن معلوم نیست،‌به بیان بهتر این مقاله با سیاق نوشته‌های فلسفی علامه طباطبایی سازگاری ندارد و حتی شهید مطهری نیز چنین نظری داشت که این مقاله با سایر متون نوشته شده از سوی علامه طباطبایی سازگاری ندارد. 

دانشیار فلسفه دانشگاه تهران افزود: البته با وجود اظهارنظرهای مختلف در باب این مقاله، علامه طباطبایی هرگز در آن تجدیدنظر نکرد و اعتنایی نسبت به انتقادات نداشت لذا از این رویکرد علامه می‌توان این گونه استنباطی داشت که اساسا نظریه علامه طباطبایی در باب ادراکات یک نظریه یقینی بوده است اما با این وصف بیان علامه به نسبت سایر آثار فلسفی او در این مقاله متفاوت است برای مثال می‌بنیم که علامه طباطبایی همواره به شکل مشابهی وارد مباحث می‌شود از جمله در مقدمه کتابی چون «بدایه الحکمه» و «نهایه الحکمه» که بیان به یک شکل است اما این بیان در رابطه با ادرکات اعتباری شکل متمایز دارد.
طالب‌زاده همچنین با اشاره به مقاله نخست از کتاب "اصول فلسفه و روش رئالیسم" ابراز کرد: وقتی به این مقاله توجه می‌کنیم، می‌بینیم همواره در بیانات علامه طباطبایی مواجهه با موجودات پیرامون از سنخ شناخت است، هر چند که در این سنخ از شناخت، ‌خطا وجود دارد لذا در این ورطه است که نیازمندی به فلسفه احساس می‌شود. 

وی ادامه داد: البته اینکه مواجهه ما با جهان مواجه‌ای از سنخ آگاهی باشد در واقع ویژگی نظام‌های مابعدالطبیعه نیز محسوب می‌شود، ‌چنانچه می بینیم کانت می‌پرسد: من چه می‌توانم بدانم.
طالب‌زاده در ادامه به ششمین مقاله کتاب اصول فلسفه و روش رئالیسم اشاره و اظهار کرد: مقاله ششم با عنوان ادراکات اعتباریه در این کتاب مطالب متعددی را بیان می‌کند از جمله اینکه مواجهه انسان با جهان از سنخ زندگانی است،‌ در واقع، گویی به بیان علامه هر فرد یک واحد زندگانی است که بر حسب طبیعت جبرا اعمالی را انجام می‌دهد و بعد می میرد، لذا در این سیر فکری آنچه که پیشینی شناخته می‌شود در یک جا آگاهی و در جای دیگر به معنای زندگی قلمداد شده است. 

وی تاکید کرد: اما در تحلیل‌های بعد با این نظر علامه مواجه می‌شویم که هر شناختی در عالم از نوع مواجهه زیستی است، در واقع علامه می‌گوید انسان مانند دیگر موجودات فعالیت های زیستی دارد که شالوده آنها یک اضافه تکوینی است،‌لذا میان این موجود(انسان) و امور در طبیعت که متعلق به این اضافه تکوینی هستند، نسبت وجود دارد. 

دانشیار فلسفه دانشگاه تهران عنوان کرد: این اضافه تکوینی امری ضروری است که علامه از آن به جبر تعبیر کرده است،‌ همچنین در فرازی دیگر فعالیت‌های زیستی هر موجود زنده‌ای تحت عنوان "فعل محصل" بحث می‌شود که در واقع هویت موجود زنده در همین سیر رقم می‌خورد و در مورد همه حیوانات وجود دارد اما در مورد انسان،‌این فصل ناطقه است و از همین نظر می‌گوییم که تمامی فعالیت‌های زیستی انسان بر پایه نفس ناطقه شکل می‌گیرد که اتقضای آن شناخت و آگاهی است. 

وی تصریح کرد: به زعم علامه طباطبایی نفس نسبت به بدن احاطه وجودی دارد، لذا تمامی فعالیت‌های زیستی در بدن برای نفس در حکم علم حضوری دریافت می شود یعنی نفس این ویژگی‌های زیستی را بدون واسطه در می‌یابد.
طالب‌زاده گفت: البته علم حضوری در ساحت خودش باقی نمی‌ماند و خود را در عرصه علم حصولی نیز ظاهر می‌کند و درست در همین نقطه است که اعتبار معنا یافته و علامه نیز در این مقطع از مفهوم اعبتار استفاده می‌کند و اعتباری که او مد نظر دارد از جنس تمثیل و استعاره است که به قوه وهم و خیال باز می‌گردد.
وی بیان کرد: قوه وهم جابه جایی حدود را ایجاد می‌کند یعنی میان مشبه و مشبه به این‌همانی را برقرار می‌کند، لذا به این اعتبار ساحتی از ادراک گشوده می‌شود به نام ساحت اعتبار لذا در این راستا آنچه که به تمامیت می‌رسد، وجود انسان است. 

طالب‌زاده در پایان خاطرنشان کرد: بر اساس نظر ‌علامه طباطبایی، آن قوه‌ای که در انسان اساس اعتبار را تشکیل می‌دهد «وهم» است که نیز عقل معطوف به حس است، لذا آنچه حوزه انسانی را می‌گشاید و مفتوح می‌کند عقل نیست بلکه وهم است و این وهم همان مفهوم «فرونزیس» است که ارسطو عنوان کرده است و نتوانسته آن را در حوزه اخلاق به حوزه نظر بیاورد.
پایان پیام/

 

کد خبر 327533

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha