به گزارش خبرگزاری شبستان، وهابیت با نقاب اهل سنت در پی ایجاد تفرقه میان اهل سنت و شیعه است آنها با تسکیک در اشتراکات قصد دارند شکافی عمیق میان دو مذهب ایجاد کنند و تثبیت موقعیت آنها در این پروژه است. در گفتگوی زیر با محمد محسن مروجی طبسی عضو گروه فرق و تشیع دانشگاه ادیان و مذاهب در خصوص شبهات وهابیت در باب زیارت گفتگویی انجام داده ایم که در ذیل می آید:
وهابیت برای شرک جلوه دادن عمل زیارت، آن را برابر بت پرستی می دانند و به شیعه تهمت وارد می کنند؛ آیا این عمل به نوعی شرک و بت پرستی است؟
ما امروز اگر به زیارت پیامبر (ص) و اهل بیت (ع) می رویم، به زیارت سنگ و چوب نمی رویم بلکه از این آهن و سنگ عبور کرده و به محتوا می رسیم و این که این فرد چه انسانی بوده و چه کار کرده است، می اندیشیم و این برای وهابیت خطرناک است. اگر وهابیت می گوید به زیارت قبر نبی (ص) نروید اینها به اصطلاح به مرگ می گیرند تا به تب راضی شوی. اینها نوک قله اعتقادی را نشانه می روند تا با فروریختن آن، پایه های نیز از هم فرو پاشد؛ در این راستا آنها زیارت پیامبر(ص) که مقدس ترین فرد در دنیا و آخرت هست را حرام می دانند تا وقتی این اتفاق افتاد دیگر به طریق اولی زیارت قبور بقیه نیز حرام شمرده شود.
اگر نگاه کنیم در طول تاریخ علمای بزرگ اهل سنت به زیارت قبر پیامبر(ص) و سایر قبور می رفتند. وهابیت در واقع حرکت بنی امیه را در دشمنی با پیامبر(ص) دنبال می کنند و در این مساله هیچ شکی نیست و اگر امروز فرصتی پیدا کنند قبر ایشان را نیز تخریب می کنند همان طور که معاویه این حرف را نسبت به پیامبر زد و مروان و حجاج ابن یوسف این اقدامات را دنبال کردند. زمانی که مردم در ایام حج و زیارت خانه خدا فوج فوج آماده می شدند، حجاج به یکی از اطرافیان خود می گوید: این مردم کجا می روند؟ به زیارت سنگ و چوب و استخوان پوسیده؟ به جای اینکه به زیارت استخوان پوسیده روند بیایند و کاخ عبدالملک را طواف کنند ."
وهابیت خود را سلفی می دانند و اعمال خود را منتسب به سیره صحابه می کنند؛ چگونه است که آنها سنت را تا این حد پایین می آورند؟
ببینید این ها سعی در مبنا سازی دارند وگرنه سلفی در کار نیست. خود سلف دو گروه بودند؛ نخست سلفی که طرفداران بنی امیه بودند و سلفی که ضد بنی امیه بودند. این ظاهر قضیه است و به این بهانه می خواهند بر کارهای خود سرپوش بگذارند و گرنه سلف آنها معاویه است.
در کتاب تاریخ مدینةدمشق ابن عساکر جلد62 صفحه 116 از معاویه نقل شده است که او از نقل احادیث پیامبر کراهت داشت و مردم را از این کار منع می کرد.
این موضوع باعث شد بسیاری از سنت های پیامبر (ص) محو و به جای آن سنت اموی ها جانشین شود. به طور مثال در ایام عرفه یکی از مستحبات تلبیه است که در سنن نسائی آمده است. راوی نقل می کند عبدلله ابن عباس در پایان دولت معاویه چشمانش کم سو شده و کسی همراه او شده بود تا او را کمک کند؛ وقتی وی متوجه می شود که مردم تلبیه را بر زبان در این ایام جاری نمی کنند، او دست خادم را می گیرد و می گوید مرا از خیمه بیرون ببر؛ به او می گویند آرام باش که معاویه تلبیه را منع کرده است در روز عرفه؛ عبدالله ابن عباس متوجه موضوع شد و گفت علی (ع) کسی بود که مو به مو سنت پیامبر(ص) را عمل می کرد و اینها به دلیل اینکه با علی (ع) مبارزه کنند، اصل سنت را کنار می گذارند.
جالب است کسی که به ذیل این روایت حاشیه می زند، سندی حنفی یکی از شرّاح صحاح سته است؛ او ذیل این روایت می گوید: علی (ع) کسی بود که ریزترین سنت های پیامبر (ص) را انجام می داد. و بدعت های دیگری که معاویه خود به جای گذاشته است.
به نمونه ای از این بدعت ها اشاره کنید.
به طور مثال نخستین کسی که سنت پیامبر (ص) را در خصوص انگشتر به دست راست کردن، بدعت گذاشت، معاویه بود و او در مخالفت با پیامبر این بدعت را گذاشت و الان سلفی ها یا انگشتر به دست نمی کنند یا در دست چپ خود می کنند. یا در نماز بسم الله گفته نمی شود یا بسیار آرام گفته می شود و این را نیز معاویه بنا نهاد چرا که حضرت علی (ع) با جهر بسم الله می گفت. مسطح کردن قبور، اضافه کردن یک تکبیر به نماز میت و نمونه های دیگر این بدعت ها را می توان مورد مطالعه قرار داد که در کتاب هایی همچون "المجلی" ابن حزم و "المجموع" نقل شده است.
با این توصیف سلفی ها پیروان بنی امیه و معاویه محسوب می شوند؟ و به آنها بازگشت دارند؟
بله وهابیت و سلفی ها امتداد اموی ها بلکه احیاگر همان ها هستند که امروز در عربستان در دفاع از جنایات و عقاید معاویه و حجاج ابن یوسف کتاب چاپ می شود و در بازار مکه و مدینه در کنار قرآن به فروش می رسد؛ سلفی ها خود را مدیون آنها می دانند و پیروی از بنی امیه می کنند.
سلفی ها چه خطر و تهدیدی برای جهان اسلام به ویژه اهل سنت می توانند بیافرینند؟
ابن تیمیه در کتاب «فتاوی الکبری» می نویسد برای مرززبندی بین شیعه و سنی باید مستحبات را هم قطع کرد تا اختلاف ها و مرز فرقه ای بین شیعه و سنی حفظ شوند.
از این عبارت پیداست سلفی ها حاضرند برای رسیدن به اهداف خود، حتی مستحبات را ترک کنند و تلاش می کنند خود را همراه با اهل تسنن دانسته و سنی معرفی کنند. این در حالی است که اگر تاریخچه وهابیت را دیروز و امروز و فردا تقسیم کنیم، دیروز وهابیت در تقابل با اهل سنت گذشته است و اصل ولادت این فرزند نامشروع بر این پایه بوده، لذا امروز وهابیت دچار بحران مشروعیت شده و با مطرح کردن نقاط اختلافی میان شیعه و سنی قصد دارد گذشته خود را پاک کرده و تاریخ را تحریف کنند. آینده وهابیت در عدم اتحاد و تعارض شیعه و سنی خلاصه می شود. هنوز ماهیت خطرناک این فرقه بر تمامی مسلمانان روشن نیست و اینها خود را ناجی مسلمانان معرفی می کنند. اگر مرزبندی اهل سنت با تکفیری های وهابی اتفاق نیفتد،اهل سنت استحاله می شود و جریانی قوت می گیرد که ظاهر آن سنی اما تفکر و مغز آن تکفیری است.
پایان پیام/
نظر شما