خبرگزاری شبستان: آداب عزاداری محرم از جمله پدیده های فرهنگی است که با حفظ عناصر اصلی به زیور خلاقیتهای اجتماعی، فرهنگی و اقلیمی جوامع مختلف آراسته شده و اگر چه دارای مضامین واحدی است اما به تبع حوزههای فرهنگی با نمودهای مختلفی دیده می شود. استان یزد یکی از مناطقی است که آیین عزاداری شهادت امام حسین (ع) در آن به شکل ویژهای برگزار میشود و نخلبرداری یکی از آیینهای کهن آن به شمار میرود.
هیئتهای عزاداری
عزاداری مردم محله پشت باغ در خیابان های یزد؛ رسم بوده که هر محله عزاداری را از حسینیه خود شروع می کرده و به همراه دسته و شبیه های خود به سمت میدان امیر چخماق روانه می شده؛ در آنجا نخل را می بوسیده به دور کلک آن می چرخیده و پس از عزاداری باشکوه و نمایشی باز می گشته است؛ هیأت پشت باغ از معروفترین هیئت هاست؛ این عکس مربوط به دهه 1320 تا 1340 می باشد.
هیئتهای عزاداری از جمله گروههایی است که شکل و محتوای آن از سنن مذهبی ریشهدار شیعی ایرانی متاثر است و به منظور سوگواری شهادت قهرمانانه امام حسین (ع) سومین امام شیعیان و وقایع خونین دهه اول سال 61 هجری و زنده نگه داشتن نام و یاد و پیام عاشورا در تمام ادوار تاریخ با فراز و نشیبهای مختلف هنوز پرشورتر از گذشته برجا مانده است. در یزد نیز مانند بسیاری از شهرهای کشور، هیئتهای عزاداری در قالب هیئت سینهزنی و زنجیر زنی تشکیل میشود. قدمت برخی از هیئتهای استان یزد به قرنها میرسد که آداب و سنن و حتی تجهیزات عزداری نسل به نسل به یادگار گذاشته شده است به گونهای که حفظ و صیانت از آن سرلوحه کار دستاندرکاران هیئتهای عزداری در هر دوره است.
نام بسیاری از هیئتها برگرفته از محله و شهر است و جالب آنکه در برخی از هیئتهایی که گروه سنی خاصی در آن حضور مییابند نامی در حد سنین یاران و فرزندان حضرت ابا عبدالله را دارا هستند که میتوان به هیئت «علی اصغر» مربوط به سنین کودکان و یا «قمربنی هاشم» برای جوانان نام برد البته بدیهی است که اختصاص گروه سنی خاص به هیئتها نمادین بوده و در تمام هیئتهای کودک، خردسال نوجوان، جوان، میانسال و پیرمردان دوشادوش هم به عزاداری میپردازند.
شبیه گردانی، اجرای تعزیه، زنجیر زنی، نوحه خوانی و سینه زنی دسته ها و هیات های عزاداری در روز عاشورای آذر سال 1325 در میدان امیر چخماق یزد؛ دسته های عزاداری همه محلات به این میدان می آمده اند؛ اوج مراسم شبیه گردانی بازار شام و عزاداری هیئت ها در این تکیه که باشکوه تکیه جهان است و حکم میدان مرکزی شهر را داشته اجرا می شده است.
آغاز فعالیت هیئتهای عزداری دهه اول محرمالحرام است که البته یک هفته قبل از آن اعضای هیئت در مسجد یا تکایا پس از نماز مغرب و عشا گردهم میآیند و با شعر و نوع آهنگ عزاداری آشنا میشوند و تمریناتی نیز انجام میدهند. در روز اول محرمالحرام رسم بر این است که بسیاری از هیئتها، مراسم آغازی خود را در امامزادههای شهر انجام میدهند. در شهر یزد محله گردی دستههای عزادار مرسوم نیست ولی در برخی از شهرهای استان هنوز این سنت دیرینه وجود دارد که پیاده در محله میچرخند و پس از آن در مسجد یا تکیه و حسینیه به عزاداری میپردازند.
در پیشاپیش دستههای عزادار، افرادی پرچمهای بسیار بلند را حمل میکنند به رنگی غیر از سیاه و سپس پارچهای در ابعاد 5/2 در 5/1 متر با نقاشی، منجوق دوزی و یا گلدوزی، نام و نشان هیئت عزادار بر روی آن نصب شده و با توجه به نام و عنوان هیئت، نقاشی از روز واقعه خونین تاسوعا و عاشورا و یا شعار مذهبی و احادیثی در آن درج میشود پس از آن به طور معمول علم وارد میشود، علم هایی بلند و رنگارنگ که بر بالای پرچمها معمولا گنبد فلزی یا پنج پنجه و یا گمپوله ابریشمی و کرکی آویزان است.
پس از علم، دسته موزیک شامل شیپورزن، طبال و سنج زن وارد مجلس میشوند در ابتدا با صوت کشیده سلام و اجازه دخول میگیرند و وارد مسجد، تکیه و یا منزل عزاخانه میشوند، موزیک علاوه بر تداعیکننده آهنگ جنگ در زمانهای قدیم، به گونهای نیز مردم محله و حتی مسجد را از ورود هیئت عزادار مطلع میکند البته برخی از هیئتها در یزد فاقد گروه موزیک هستند و این ریشه در سنن برجا مانده از گذشتگان دارد و در مواردی هم با نظر بزرگان و علما در برخی محلههای شهر این برنامه از هیاتها کاسته شده است. در بیشتر موارد در ابتدا حضور اعضا هیئت همراه با جای گیری در محل مناسب به سینهزنی و یا زنجیر زنی مشغول میشوند که نوحهخوان با خواندن اشعاری با ریتم هماهنگ سینه زنان عزادار را همراهی میکند.
هیئت گرداگرد مجلس دور هم جمع میگردند و پس از سینهزنی مختصر، برای مدیحه سرایی و سوگواری مداح بر روی زمین مینشینند و متناسب با ایام، مداح اهل بیت فرازهایی از شخصیت یاران و همراهان ابا عبدالله را با صدای سوزناک همراه با حزن و اندوه میخواند به گونهای که برخی موارد صحنههایی از وقایع محرم 61 هجری در اذهان تداعی میشود. پس از مدیحهسرایی و ذکر مصیبت افراد هیئت برخواسته و در حدود 5 تا 15 دقیقه به سینهزنی و یا زنجیرزنی میپردازند که اوج عزاداری و سینهزنی در این قسمت است. پس از انجام عزاداری با ترتیب خاص و منظم به آرامی عزاداران از محل خارج شده تا هیئتهای دیگر فرصت حضور را پیدا کنند. در مراسم عزداری نقش نوحهسرا علاوه بر گویش اشعار، حیاتی و موثر است که ریتم و گویش اشعار در نظم دهی به سینهزنی نقش عمدهای دارد.
ناگفته نماند در شهرهای استان یزد و حتی در هیئتهای شهر دارالعباده یزد چگونگی انجام مراسمهای سینهزنی و زنجیرزنی با هم متفاوت است و نمیتوان یک تعریف خاصی را از آن کرد. روش عزاداری، ورود، خروج و حتی چیدمان عزاداران در مراسم به سنت های قدیمی و منطقهای بستگی دارد که به قول محققی که سالها در این خصوص به مطالعه پرداخته است تمام گونههای سینهزنی و زنجیرزنی در کشور را میتوان در استان یزد مشاهده کرد.
هیئتها در هر سال با اشعاری از قدما و یا از شاعران حال حاضر مطالبی را آماده میکنند و با مشورت و کمک از افراد ذیصلاح ریتم و موسیقی نوحه را تعیین میکنند. گاهی این اشعار نسل به نسل منتقل شده است. نظر نوع چیدمان و قرار گرفتن سینهزنان به طرق مختلف نظیر دایرهای، رو در رو، دو ستونی و دیگر شکلها و روشها که آن هم بستگی به نظر بزرگان هیئت و یا سنت همیشگی دارد.
عمر هیئتهای عزاداری در یزد در دهه اول محرم به اتمام نمیرسد بلکه حداقل تا سیزدهم محرم و حتی دهه آخر ماه صفر حضوری پرشور و عاشقانه دارند. برخی نیز در طول ایام سال به مناسبتهای مختلف در مراسم مختلف حضور پر رنگ و موثر دارند. حضور در روضهخوانی ها، عزاخانهها و تکیهگاه ها برای هیئتها محدود به محله و منطقه حتی شهر خاص نمیگردد و هرجا که عاشقان امام حسین این هیئتها را دعوت کند با نظم و برنامه و در بین سخنرانی و روضه در محل حضور مییابند و به عزاداری میپردازند.
هر هیئت عزاداری به یک حسینیه یا مسجد و یا تکیه منسوب است که میعادگاه عاشقان اباعبدالله حسین (ع) آن محل است. برخی از مومنین برای ادای نذر خود هزینه جاری هیئت را در طول سال متقبل میشوند و برخی نیز از فرصت مدد گرفته در احیای سفره پر برکت امام حسین (ع) دستی رسانده به گونهای که در ایام عزاداری هیئتهای عزاداری از خوان پر رونق امام حسین روزی پاک و طیب بهرهمند میشود.
پرسهزنی در تاسوعا//میعادگاه هیئتهای مذهبی
پرسهزنی در روز تاسوعا هم از سنتهایی است که در تاسوعای هر سال هیئتهای عزاداری هر محله و یا شهر در خانه متوفیان در آن سال هجری شرکت کرده و ضمن عزاداری و نوحهسرایی برای آن دوستدار امام حسین (ع) طلب عفو و بخشش میکنند که به نام پرسهزنی مشهور است. عاشورا نیز تکیه گاهها و حسینیههای محلات و شهرها که در آن به تعزیه خوانی و سوگواری عمومی پرداخته میشود، میعادگاه هیئتهای عزادار است.
تنها روزی که کلیه هیئتهای استان در یک محل حاضر میشوند، سیزدهم ماه محرم است که عزداران به مناسبت سومین روز شهادت امام حسین همگی در مسجد قدیمی ملااسماعیل یزد که مصلای نماز جمعه یزد است گرد هم آمده و هر یک با ترتیب و نظم پس از طی خیابانهای قدیمی شهر در آن مسجد به عزداری میپردازند. برای انجام این مراسم و جلوگیری از تداخل و رعایت نوبت هیئتها از روز دوازدهم محرم نشانهای هیئتهای عزادار در محلی به ترتیب سپرده میشود. همچنین مانند بیشتر شهرهای کشور، هیئتهای عزداری استان یزد در اربعین عاشورای حسینی در بارگاه ملکوتی فرزندش امام هشتم حاضر شده و به سوگواری میپردازند.
دسته سقا
در مراسم عزاداری امام حسین(ع)، گروهی از نوجوانان لباس سیاه میپوشند و لنگ قرمزی دور کمر خود میبندند. آنها مشک روی دوش گذاشته و بازوبندی از قرآنمجید را که با پولکهای رنگارنگ و برگهای فلزی نقرهای رنگ تزیین شده، بر کتف خود میبندند و در صفی منظم با ذاکر و سردسته خود هم خوانی میکنند. اگر فصل گرما باشد یکی دو نفر هم در پشت صف با مشک پر از آب و یا شرب گلاب به اهل مجلس و عزاداران آب میدهند. آنها آب را در جام ابوالفضل(ع) ریخته و به مردم تعارف میکنند. دسته سقای یک علم چهارگوش دوپایه و یا یک علم سهگوش با تمثال حضرت ابوالفضل(ع) را با خود حمل میکنند.
کتل بستن
در یزد به اسب زین کردهای که به طرز خاص آراسته شده و پیشاپیش دسته عزاداری حرکت میکند، «کتل» میگویند. گاهی به گردن این اسب چند شال،ترمه یا ابریشمی به رنگهای سبز و سرخ آویزان کرده و سر و صورت حیوان را با چند قطعه آیینه کوچک، نگین، قرآن و ... آذین مینمایند و گاه بنا بر سلیقه شخصی و به تعبیری دیگر، پارچه سفید خونآلودی را بر پشت حیوان میکشند و چند قطعه چوب رنگ شده قرمز به نشانه تیر و پیکان در پارچه فرو میکنند. هم چنین کبوتر زندهای را که با رنگ قرمز آغشته شده نیز بر پشت اسب میگذارند. افسار این اسب یا کتل همواره در دست محافظ آن است و جلو دسته سینهزنی حرکت میکند و محافظ آن مرتب سر و صورت حیوان را نوازش میکند. این حرکت نمادین را «اسب و کتل» مینامند.
آش حسین
شبیه آش گندم و تقریبا با همان مواد است در فیروزآباد تاپیش از این فقط شب تاسوعا و اربعین می پختند ولی در سال های اخیر محدودیت زمانی ندارد (البته در طول 2 ماه محرم و صفر) و مناسبت آن منوط به میزان نذورات است.
نخلبرادری یا نخلگردانی
یکی از مراسمهای عزاداری که با وسعت زیادی در نقاط مختلف ایران و با تاثیر از شرایط فرهنگی و اقلیمی خاص آن مناطق، به اجرا درمی آید، مراسم «نخل برداری» یا «نخل گردانی» است که با مفهوم تشییع پیکر مقدس سید الشهدا (ع) در روز عاشورا برپا می شود. به نظر می رسد عمومیت این مراسم و شهرت نخل در سراسر ایران از سایر رسوم و نشانه ها بیشتر است و با توجه به مشاهدات و مطالعات می توان گفت که در اغلب نقاط ایران مردم یا نخل دارند و یا آن را می شناسند. حتی وسعت حضور و اجرای این آیین، مرزهای ایران را درنوردیده و به وسعت جهان و فرهنگ مسلمانان شیعه برگزار می شود به عنوان نمونه در کشورهایی همچون جزایر کارائیب، پاکستان و در هندوستان به شکل «تعزیره» نمود مییابد.
مراسم نخل برداری از ویژگی های منحصر به فرد مراسم محرم و عزاداری در یزد محسوب می شود که با همکاری و همیاری گوناگون اهالی در تمام مراحل مراسم، از کمک مالی و تهیه چوب و دیگر وسایل آن گرفته تا کمک در تزئین و عَلَم کردن آن و حمل آن در روز عاشورا و ... برگزار می شود و جالب اینکه در برخی موارد، زرتشتیان یزد نیز در ساختن نخلها، همیاری و همکاری دارند زیرا آنها نسبت به حضرت سیدالشهدا (ع) احترام و ارادت خاصی قائل هستند. در گذشته مراسم آذین بندی و آماده کردن نخلها برای ایام عزاداری ماه محرم با یک فراخوان، بسیج همگانی اهل محل و یا آبادی صورت می گرفت.
رسم سنتی بر این شکل بود که وقتی می خواستند نخلها را برای انجام مراسم محرم و عاشورای حسینی آماده کنند، چند روز پیش از فرارسیدن محرم، آیین هایی برای گردآوری کمکهای گوناگون از مردم انجام می شد و مردم نیز از یک تکه ریسمان گرفته تا پارچه های الوان، چراغ ها، آیینه ها، خنجرها، دشنه ها، پیاله زنگوله ها، سپرها و دیگر زیورآلات را برای آذین بندی هرچه باشکوه تر نخل به میدانهای محل تحویل می دادند حتی در برخی موارد درختانی به این منظور وقف می شدند تا در زمان کهنسالی درخت از چوب آن برای مرمت نخل استفاده شود.
در خصوص پیدایش نخل و وجه تسمیه آن عقایدی به شرح ذیل نزد مردم یزد وجود دارد.
1-نخل اقتباس از خیمه مجمع حضرت موسی (ع) است و با اقتباس از تابوت عهد میباشد. (صندوقی که خداوند برای مادر موسی فرستاد تا او را در آن قرار دهد، بعدها این تابوت به دست قوم وی افتاد و از آن نگهداری نموده و بدان تبرک میجستند)
2-نخل منصوب به تابوت یا صندوقی است که جنازه حضرت علی (ع) را در آن نهادند و تا محل دفن حمل نمودند.
3-نخل به خیام حضرت امام حسین (ع) اشاره دارد و میخواهد خاطره خیمههای حرم آن امام را در کربلا مجسم کند.
4-نخل یادآور گهواره دو گوشواره عرش مجید، یعنی حضرت امام حسن (ع) و امام حسین (ع) است.
5-چون بدن مطهر و مقدس سالار شهیدان کربلا، حضرت امام حسین (ع) را بدون تشییع به خاک سپردهاند، شیعیان همه ساله به جبران بیمهری دشمنان و اظهار وفا و ارادت دوستان و شیعیان این رسم را تکرار میکنند و بزرگ بودن نخل بیانگر عظمت و بزرگواری آن حضرت میباشد.
6-نخل سمبل جنازه مطهر سیدالشهدا است و آئینهها، نمادی از شخصیت امام حسین (ع) است.
آیینهبندی یک طرف نخل نمایانگر نورافشانی پیکر حضرت امام حسین (ع) است و طرف دیگر نخل که تماماً روکش پارچه سیاهی دارد که شمایلی از درخت سرو به رنگ سبز در وسط قسمت سیاهپوش نصب شده است. سرتاپای آن سرتیز دشنهها یا شمشیرهایی در آن فرو رفته و آن هم نمودی است از تیرها و زخمهایی که بر پیکر سرو مانند حضرتش وارد گشته است.
در دو طرف دیگر به صورت قرینه، پرده سیاهی آویخته میشود که بر روی آن شکل شیر و بدن بیسر آغشته به خون نقاشی یا تکهدوزی شده است، در حالی که شیر با دهان خود بر آن بدن بوسه میزند و یا باقیمانده نوک دشنهها و نیزهها را از بدن مطهر خارج میکند.
شهر یزد دو نخل بسیار بزرگ دارد که یکی را در میدان امیرچخماق و دیگری را در میدان بعثت قرار دادهاند. برگزاری مجالس عزاداری و تعزیهخوانی به ویژه به یاد جانفشانی و آزادمردی حضرت سیدالشهداء (ع) در یزد از سابقهای طولانی برخوردار است. مردم یزد هر ساله در یک یا چند روز از دهه اول محرم و حتی تا سیزدهم محرم اقدام به نخلبرداری یا به گفته خودشان نقلبرداری مینمایند. البته در شهادت برخی دیگر از ائمه هدی نیز ممکن است مراسم نخلبرداری را به جا آورند. مراسم نخلبرداری در شهرهای تابعه و حتی روستاها که عموماً دارای نخل هستند نیز برگزار میشود.
عزاداران حسینی در یزد اعتقاد راستینی به عمل نخلبرداری دارند، تا حدی که برای رفتن در زیر نخل و شرکت در نخلبرداری نذر میکنند یا بهترین دام خود را در پای نخل قربانی مینمایند و حتی برخی برای رفع حاجت خود به نخل متوسل میشوند و یا بعضی هرگاه به نخل برسند به نخل سلام میدهند و دست بر آن سوده به سر و صورت و اندام خود به تیمن و تبرک میکشند. مراسم نخلبرداری نیز همچون تشکیل هیئتهای عزاداری دارای قواعد و قوانین خاص خود است. مثلاً هر جبهه از نخل مربوط به یک یا چند محل است، البته اگر نخل آنچنان بلند و سنگین باشد، مانند نخل میدان بعثت، میرچخماق و حسینیه شاهولی شهر تفت که ارتفاع آنها به یازده متر میرسد.
در مورد ساعت نخلبرداری نیز زمانهای متفاوتی وجود دارد، مثلاً در محله «کوچه بیوک» یزد صبح عاشورا، در خیرآباد یک ساعت به ظهر عاشورا، در زارچ هنگام ظهر، در تفت عصر عاشورا، در اشکذر نیز عصر عاشورا و در سایر جاها نیز کمابیش در همین ساعات نخلبرداری صورت میگیرد. چند سالی است در برخی جاها نخل کوچکی را تهیه و به گروهی از نوجوانان میسپارند تا پیشاپیش نخل بزرگ به حرکت درآورند تا هم نوجوانان برای رفتن به زیر نخل بزرگ در سالهای آینده تمرین کنند و هم بر عظمت نخلبرداری افزوده و دلهای بیشتری رقیق گردد.
نخل میدان امیرچخماق را تنها آذینبندی مینمایند و چندین سال است که به دلیل کهن بودن و امکان شکسته شدن آن را تکان ندادهاند. نخل میدان بعثت در حد تزئین و انجام مراسم شام غریبان از آن استفاده میکنند و تکان داده نمیشود، البته وجود شبکههای برق و مخابرات را در جابجا نکردن نخلها نباید نادیده گرفت. اخبار موثقی در اختیار است که نزدیک دویست سال پیش فردی به نام مشهدی علی متولی نخل بعثت بوده و پس از او پسران وی جواد، رسول و عبدالحسین که متوالیاً کار آذینبندی و نخلبرداری را نظارت و راهاندازی مینمودهاند.
نخل امیرچخماق نیز به وسیله مرحوم استادعلی نیساز و سپس پسرش استادرضا نیساز تزئین و نظارت میشده است. آقای محمدعلی کشوری، فرزند سیدرضا، نقل میکند که در زمان برگزاری مراسم نخلبرداری حاکم یزد در ایوانی به تماشا مینشسته و پس از پایان مراسم به باباها و متولیان نخل هدیه و خلعت میداده و در زمان فعلی متولیان متعددی کار ساماندهی نخل را انجام میدهند که از معروفترین آنها علیاصغر حلاجزاده است که نزدیک به چهل سال به این امر مبادرت میورزد.
از ظهر روز عاشورا مردم دستهدسته، هم برای حرکت دادن نخلها و هم برای عزاداری و تماشای گرداندن نخل به سوی میدانهای شهر یزد میروند. انبوه مردم از کوچک و بزرگ، زن و مرد، پسر و جوان تمام فضای میدانها و روی بامها و صحنهای ساختمانی پیرامون میدانها را اشغال میکنند و این فشردگی جمعیت بقدری زیاد است که عبور از میان آنها دشوار و ناممکن است. روز عاشورا غوغایی بینظیر به وجود میآید. امام حسین (ع) کشته شده است و باید جنازهاش را بر دوش گرفت. همه اهالی آشفتهحال، پابرهنه، سربرهنه، شال سیاه بر گردن، گریهکنان، شیونکنان به جانب نخل میدوند. برای بلند کردن نخل، مردانی جوان و تنومند و قویهیکل به زیر نخل میروند و یاحسین گویان آن را بلند میکنند و سرک دستگیرهها را روی بالشتکهای پارچهای که بر سرشانههای خود قرار دادهاند، میگذارند. بچهها نیز خود را از چوب بست وسط به بالا میرسانند و زنگها را به صدا در میآورند. شمار نخلکشان به بزرگی و سنگینی نخل بستگی دارد. نخلهای بسیار بزرگ و سنگینی هستند که 5/3 تا 5/4 تن وزن دارند و چند صد نفر مرد تنومند و توانا هم به سختی میتوانند آن را بلند کنند و بر فراز شانههای خود بکشند.
با کشیدن طنابها زنگهای بزرگ و پرطنین به صدا درمیآیند و برای بلند کردن نخل، سردسته نخلکشان با صدای بلند هشدار و خبردار میدهد. جوانان نخلبردار با دومین هشدار سردسته خود نخلها را از زمین بلند میکردند. و نخل، این هیکل عظیم همراه با حسینگویان مانند کشتیای به جنبش در میآید و در برابر چشمان اشکبار و دلسوخته هزاران بیننده عزادار و بر شانههای جوانان عاشق همچون امواج خروشان به حرکت در میآید.
یک مرد سیاهپوش روی چوب بست جبهه پیش روی نخل مینشیند و نخلکشان را راهنمایی میکند و یک یا دو نفر سیاهپوش دیگر در تمام مسیر حرکت نخل، قرآن و چاووشی میخوانند، سنج میزنند. گروهی سنجزن همراه با علمکشان و بیرقداران جلوتر از نخل گردانان حرکت میکنند و سنج میزنند. ناظم یا راهنمای نخلکشان نیز چند گام پیشتر از نخل حرکت میکند و راه گذر در مسیر تعیین شده را به آنها مینمایاند و حرکتشان را در حمل نخل تنظیم و هدایت میکند.
یکی از روضهخوانها دستار از سر بر میدارد و در حالی که صوتش به حد اعلی برافروخته شده است رو به نخل، عقب عقب قدم بر میدارد و ذکر مصیبت میکند. نخل، آرام آرام شبیه به جنازهای پرشکوه حرکت میکند. برق آفتاب بعدازظهر بر آیینهها و فلز شمشیرها و پولکها میتابد. پارچهها و دستمالهای رنگارنگ و منگلههایی که بر نخل آویختهاند لرزهای ملایم بر میدارند. منظره خون شتران، گاوها و گوسفندان قربانی بر شدت جوشش خون عزاداران میافزاید.
به گفته مرحوم آیتی در تاریخ یزد، آغاز نخل و نخلبندی که مخصوص محرم و روز عاشورا است، از دوره صفویه متداول شده است که با مرسوم شدن روضهخوانی و تعزیهگردانی و تعزیهخوانی، نخلبندی هم پدید آمده است. غالب کسانی که میخواهند به زیر نخل بروند، مقداری پنبه، پشم، کاه، پارچه و یا هر جسم نرم دیگری را داخل دستمالهای بزرگ پیچیده و آن را به سر یکی از کتفهای خود میبندند تا هنگام حمل زیر چوبهای حمال نخل شانهشان آسیب نبیند. در زمان فعلی مرسوم شده که نخل را سه دور جابجا میکنند. لکن نقل قول شده که در قدیم به جهت تیمّن و تبرّک چهارده معصوم نخل را چهارده مرتبه میگرداندهاند.
راهنما یا سردسته در گذرگاههایی ویژه برای نوحهخوانی و استراحت یا تعویض نخلکشان به حاملان نخل فرمان ایست میدهد. نخلکشان در این ایستگاهها نخل را روی زمین یا چهارپایههای مخصوصی میگذارند و به استراحت و شنیدن نوحه و نوشیدن آب و شربت و قند و چای میپردازند. در این توقفگاهها، گاهی، گروهی تاهنفس جای نخلکشان خسته و مانده را میگیرند، و حاجتمندان به نخل دخیل میبندند و نذورات و خیرات خود را که شامل گوشت تعدادی شتر، گاو و گوسفند است، به متولیان مخصوص نخل میدهند و یا با پخت آش گندم یا آش حسینی مردم عزادار را اطعام میکنند.
در غروب عاشورا و پس از پایان آئین شام غریبان نخل را به جایگاه خود در میدان یا حسینیه باز میگردانند. و پس از آن نخلبند یا بابا و متولی نخل، اشیاء و زیورهای نفیس و گرانبهای نخل را باز میکند و به خانه میبرد و تا محرم سال بعد نگهداری میکند. البته پوشش سیاه نخلها تا آخر محرم یا صفر همچنان حفظ میشود.
نخلبرداری یزدیهای از نگاه جهانگردان و مورخان
خانم مریت هاکس نویسنده کتاب «ایران، افسانه و واقعیت» که در اواخر زمستان 1311 ه.ش / 1933 م. ه ایران آمده و از یزد دیدن کرده است چنین مینویسد: «مردم مسلمان یزد بسیار متعصبند، امسال وقتی از سوی دولت دستور رسید که دستههای عزاداری مجاز نیستند نخلهای بزرگ و آئینهکاری شده حامل پیکر امام حسین (ع) را همراه خود حرکت دهند، آشوبها برخاست و چون مردم اطلاع یافتند که دستههای عزاداری به هیچ وجه نباید تشکیل شود به هیچ کس اجازه زنجیر زدن یا قمه زدن داده نمیشود، آشوبها شدت یافت. زنان در میدان شهر جمع شده و به شهربانی حمله کردند و پاسبانها فقط پس از رسیدن پنجاه سرباز مسلح توانستند از پرتاب سنگ آنها جلوگیری کنند و آن سال نخلبرداری مفصل صورت نگرفت».
استاد عبدالحسین آیتی تفتی در تاریخ یزد مینگارد: «نخلبندی در یزد آن هم از قدیم عنوان داشته، ولی نه به این صورت و مقصد بلکه مخصوص بوده است به آرایش کمی از گلهای مصنوعی که حامل آن را نخل و گلکاری آن را نخلبندی میگفتهاند. برای جشنها و سورها و ماتمها، در جلو عروس نخل حرکت میدادهاند که از گلهای طبیعی یا مصنوعی نخلبندی شده بود. در بردن جنازه میت هم آن گونه نخلبندیها بوده است. سعدی علیهالرحمه میگوید: نخلبندم ولی نه در بستان یوسفم من ولی نه در کنعان».
همچنین استاد آیتی میگوید: «نخل و نخلبندی در همه ایران رایج است، ولی در هیچ شهر و شهرستان مانند یزد و تفت پرهیاهو نیست. در یزد نخل بزرگ که هنوز اسکلت آنها در دو میدان امیرچخماق و میدان شاه(بعثت) موجود است و گویند قدمت نخل میرچخماق بیشتر و چهارصد سال از عمر آن گذشته است».
جلال آل احمد: «یزد از یک نظر موزه ابزار عزاداریهای محرم است. سه چهار تا نخل بزرگ در گوشه و کنار شهر است. در روزگاری که آسمان شهر را شبکهبندی درهم و برهم سیمکشیهای برق و تلفن مغشوش نکرده بود، برای حرکت دادن هر کدام از آنها دستکم صد مرد لازم بوده، اما سیمهای تمدن در آسمان شهر پای این نخلها را مدتهاست به زمین کوبیده و اکنون هر کدام به گهواره مشبکی میمانند که انگار روزی اسباببازی غولی بوده و گمان میکنی از وقتی دوران جنّ و پری و افسانههای گرز صد من رستم تمام شده است، این بازیچهها نیز دل غول بچهها را زدهاند که در گوشهایشان انداختهاند و رفتهاند. نخل میدان شاه، نخل امیرچخماق و دیگر نخلها که اسمشان را فراموش کردم، خودشان نخل را نقل میگفتند».
سفرنامه فرد ریچاردز: «در یزد مراسم ماه محرم با چنان شور و حرارتی برگزار میشود که بعضی از اوقات به یک نوع جنون مذهبی مبدل میگردد. در میدانی که مقابل مدخل اصلی بازار واقع شده، چوببست بزرگی تعبیه شده که نماینده یک نوع تابوتی است به نام نخل و هر ساله آن را با شال و آیینه میپوشانند. این دستگاه عجیب و غریب به وسیله صدها تن مرد دور میدان حمل میشود. این مردان در زیر نخل اجتماع میکنند تا ثواب حرکت دادن آن نصیبشان شود (گر چه تصور میکنند که این نخل توسط حضرت فاطمه حرکت میکند). مسلمانان متعصب یزد این مراسم برجسته را در یک محیط خفهکنندهای به مورد اجرا میگذارند. این دستگاه یا چوببست از قطعات عظیم چوب که وزن آنها نیز خیلی زیاد است ساخته شده و به قدری بزرگ است که نمیتوان آن را از میدان خارج کرد و یا از در اصلی بازار که به کوچه منتهی میگردد، داخل کرد».
یادآور میشود: علاوه بر ارداتمندان استان یزد به مراسم عزاداری امام حسین(ع) بسیاری از توریستهای کشورهای خارجی و حتی مردم سایر نقاط کشورمان برنامه سفر خود را به نحوی تنظیم می کنند که در روز عاشورا در استان یزد باشند زیرا مراسم نخل گردانی را یکی از پرشور ترین مراسم عزاداری امام حسین (ع) می دانند البته این مراسم در شهرستانهایی نظیر تفت، مهریز و یزد بسیار ویژه با شکوه خاصی نسبت به سایر شهرستان ها برگزار می شود و جمعیت بسیاری حتی از مرکز استان برای تماشای این مراسم به تفت و مهریز می روند. این فرهنگ و باور مردم استان یزد همچنین مراسم ویژه عزاداری به عنوان یکی از فرهنگهای ملی در فهرست آثار معنوی سازمان میراث فرهنگی به ثبت رسیده است.
پایان پیام/
نظر شما