اکبر رافضی، یکی از مبارزان انقلابی بندر آستارا در گفتگوی اختصاصی با خبرنگار خبرگزاری شبستان از گیلان با اشاره به حضور خود در تظاهرات مردمی این شهر علیه ظلم و ستم شاهنشاهی، بیان کرد: در یکی از راهپیماییها که به خاطر آزادی انقلابیون زندانی شده انجام گرفت مرا در جلوی پاساژ سعید فعلی دستگیر کرده و به شدت کتک زدند که با تلاش از دستشان آزاده شده و اقدام به فرار کردم.
وی تصریح کرد: ظهر همان روز که به جلوی مسجد جامع آمده بودم نیروهای شهربانی مرا دستگیر و مثل توپ فوتبال کتک زدند که بالاخره در حالی که سر و صورتم پر از خون بود توسط فردی به نام لطیف از زیر شکنجههای آنان نجات یافته و مرا به زندان انتقال دادند.
این مبارز انقلابی بیان کرد: ماموران شهربانی هر لحظه در زندان سراغم میآمدند و میگفتند ساواک امشب میآید و ناخن هایت را میکشد.
رافضی با بیان اینکه فردای روز زندانی شدنم مرا به شرط خارج نشدن از شهر آزاد کردند، ادامه داد: بدون توجه به گفتههای ماموران شهربانی از شهر خارج شده و به یکی از روستاهای تبریز رفتم و پس از سه روز در حالی که اولین عکس امام خمینی(ره) را تهیه کرده بودم به آستارا برگشتم.
وی تصریح کرد: پس از تکثیر عکس امام(ره) توسط میر جعفر موسوی عکسها را به خانه عمهام برده تا مامورانی که به منزل ما ریخته بودند از وجود عکسها آگاه نشوند.
این مبارز انقلابی با اشاره به آتش کشیدن ساختمان ساواک در خیابان فارابی توسط انقلابیون، گفت: بعد از به آتش کشیدن ساختمان ساواک یکی از نیروهای ساواکی به من گفت که اگر انقلاب شما پیروز نشود پدرتان را در میآورم که من نیز گفتم شماها هیچ غلطی نمیتوانید بکنید.
رافضی با بیان اینکه عدهای از شاه پرستان آن دوران چندین بار مرا کتک زده تا از ادامه مسیرم منحرف شوم به پایین کشیدن مجسمه شاه در جلوی بیمارستان و تاج 2500 ساله شاهنشاهی توسط انقلابیون در مقابل سینما سوخته اشاره کرد و افزود: بنده به همراه مرحوم رسول آهنی در بیمارستان، ادارات و مدرسه حکیم نظامی عکسهای شاه را به زیر کشیده و به جای آن عکسهای حضرت امام(ره)، دکتر شریعتی و بهشتی را نصب کردیم.
این مبارز انقلابی تصریح کرد: بعد از این اقدام انقلابی ماموران شهربانی به مدرسه حکیم نظامی آمده و عامل نصب این عکسها را از دانش آموزان جویا شده بودند که هیچکدام از آنان نیز اطلاعاتی را نداده بودند جزء یک دانش آموز که بعد از آن من توسط ماموران تعقیب شده و به این خاطر کتک شدیدی خوردم.
رافضی با بیان اینکه انقلابیون در آن دوران در دو جبهه یکی با شاه پرستان و دیگری با ساواکیها و ماموران شهربانی در مبارزه بودند، ادامه داد: در یکی از روزهای انقلاب در جلوی پارک معلم فعلی انقلابیون شیشههای حزب رستاخیز را شکسته و ماموران نیز مرا دنبال کرده که یک دانشجوی دختر به نام خانم ولی زاده که در کوچه ذاکری زندگی میکرد بنده را به داخل حیاط منزلشان راه داد و به پایین ایوان هدایت کرد و در حالی که ماموران وارد حیاطشان شده و بدترین اهانتها را به وی کردند دختر دانشجو مرا لو نداد.
وی تصریح کرد: بعد از ظهر همان روز ماموران شهربانی در جلوی مسجد میرزا با موتور سیکلت به طرف من حمله کرده و فردی به نام صابر که منزلش جلوی مسجد بود مرا به داخل حیاطش هدایت کرد تا به دست مامورین نیفتم.
رافضی با اشاره به اینکه در روز 21 بهمن ماه سال 57 ساعت 6 بعد از ظهر عدهای از انقلابیون به رهبری شیخ صدرالدین لنکرانی به مقر نیروهای شهربانی در پارک ملی یورش بردند، افزود: شیخ صدر پس از ورود به مقر شهربانی وگفتگو با آنان باعث شد تا این نیروها تسلیم انقلابیون شدند.
این مبارز انقلابی بیان کرد: پس از تسلیم ماموران، انقلابیون اسلحهها را تحویل گرفته و در هنگ ژاندرمری روبروی باغ ملی به تامین امنیت شهر پرداختیم.
وی گفت: در 22 بهمن انقلاب به پیروزی رسید و در این روز به یادماندنی مردم آستارا به شادی پرداخته و غلبه بر رژیم شاهنشاهی را جشن گرفتند.
این مبارز انقلابی با بیان اینکه قیام مبارزان انقلاب امروز به نتیجه رسیده و مردم دیگر کشورها علیه ظلم و ستم به مبارزه برخواستند، اظهار کرد: به امید خدا جبهه باطل سرنگون میشود و حق به پیروزی میرسد.
رافضی، امنیت و اقتدار کنونی کشور را مدیون هدایتهای مقام معظم رهبری و همراهی مردم دانست و گفت: با بصیرت و هوشیاری مان مانع رسیدن دشمنان به اهداف شان شده و به فکر اقتدار و عزت کشور باشیم و با جان و دل از ارزشها و دستاوردهای انقلاب اسلامی دفاع کنیم.
پایان پیام/
نظر شما