آیا اعتقاد به ولایت فقیه از اصول دین است؟

خبرگزاری شبستان: اگر ولایت فقیه به وسیله برهان برای کسی ثابت شود و پس از ثبوت برهانی و قطعیت استناد آن به شارع مقدس، آن را انکار کند، حکم انکار ضروری را دارد و انکار ضروری دین، غیر از توحید یا نوبت است...

خبرگزاری شبستان: ذهن آدمی همواره دغدغه مند و کنجکاو در شناخت ناشناخته ها است، از این رو است که در سراسر زندگی سوالات بیشمار ذهن او را به خود درگیر می کند؛ در این میان پاسخ برخی سوالات به صورت تجربی برای او قابل یافتن است اما هستند بسیاری از سوالات که خارج از میدان تجربه انسان بوده و پاسخ آنها به آسانی بدست نمی آید. از این رو در سلسله مباحث "نسیم اندیشه" از لسان آیت الله جوادی آملی، مرجع شیعیان و مولف تفسیر تسنیم به برخی از این سوالات پاسخ داده می شود.

 

اگر ولایت فقیه مسئله ای کلامی است، آیا از اصول دین و مذهب به حساب می آید و اعتقاد و ایمان به آن لازم است؟
گرچه مسائل مربوط به اصول دین و اصول مذهب، جزء علم کلام است، لیکن هر مطلب کلامی، الزاما از اصول دین یا مذهب نیست، زیرا لازمه چنین چیزی وجوب یادگیری همه مباحث و مسائل علم کلام بر مردم است.
ولایت فقیه، جانشین امام معصوم (ع) است که امامت آن امام، جزء اصول مذهب است، نه اصول دین، و اگر متفکران اسلامی ولایت فقیه را به عنوان مسئله ای کلامی مطرح کرده اند، بر اساس نیابت فقیه از امام معصوم(ع) است، نه اینکه خود ولایت فقیه، در حد توحید، نبوت و معاد، جزء اصول دین یا در حد امامت، جزء اصول مذهب باشد.
اگر مسئله ای ضروری دین باشد و انکار آن، به انکار رسالت و دین بیانجامد و انسان به استلزام انکار رسالت توجه داشته باشد و با علم و عمد، آن را انکار کند، از دین خارج شود. در اصول مذهب نیز همین گونه است؛ یعنی اگر انسان بداند چیزی ضروری مذهب است و انکار آن به انکار و نفی یکی از اصول مذهب می انجامد و با علم و عمد آن را انکار کند، از مذهب خارج می شود، ولی از دین خارج نمی شود، اما یک مسئله عمیق نظری و پیچیده چنین نیست و بر فرض هم که ضروری باشد، باید به تلازم آن با انکار رسالت، توجه داشته باشد.
بنابراین، ولایت فقیه نه مانند نبوت است و نه مانند امامت؛ البته اگر ولایت فقیه به وسیله برهان برای کسی ثابت شود و پس از ثبوت برهانی و قطعیت استناد آن به شارع مقدس، آن را انکار کند، حکم انکار ضروری را دارد و انکار ضروری دین، غیر از توحید یا نوبت است، بلکه باید مستلزم انگار یکی از آنها باشد و چنانکه گذشت، انکار آگاهانه یک مطلب ضروری دین، مایه خروج از آن خواهد بود. بنابراین ، صرف ثبوت ولایت فقیه و وجوب ایمان قلبی به آن لزوم و لزوم تعهد عملی برابر آن، موجب نمی شود که این حکم همتای حکم توحید، نبوت، معاد، و مانند آن باشد.

 

در صورتی که ولایت فقیه مسئله ای کلامی باشد، آیا می توان با ظواهر آیات و روایات ظنی و غیرقطعی آن را اثبات کرد؟
اگرچه در علم کلام، از اثبات یا نفی ولایت فقیه بحث می شود، ولی در علم فقه، از لوازم آن مسئله کلامی سخن به میان می آید، در علم کلام که موضوع آن فعل خدا است، گفته می شود که آیا خدا برای عصر غیبت، برنامه ای دارد یا خیر؟ آیا کسی را برای ولایت منصوب کرده است یا خیر؟ اگر بگوییم که خدا برای عصر غیبت کسی را به عنوان «ولی» معین نکرده است، این اثر فقهی اش را دارد که تولی فقیه بر دیگران واجب نیست و اگر بگوییم که خدا برای عصر غیبت ولی معین کرده است، لازمه این حکم عقلی، وجوب تولی و پذیرش ولایت آن بر مردم است.

هر مسئله کلامی که با فعل مکلف تماس دارد، یک مسوله فقهی را لازم می شود که این لازم را گاهی از راه تلازم اثبات می کنند که خود عقل در اینجا فتوا می دهد و گاهی با ادله ظنی دیگر.
ولایت فقیه از این جهت، مانند ولایت معصوم(ع) است. ولایت معصوم (ع) دو صبغه دارد: یک صبغه کلامی و یک صبغه فقهی. در صبغه کلامی آن گفته می شود که خدا انسان معصوم (ع) را برای خلافت و ولایت نصب کرده است و در صبغه فقهی گفته می شود که چون امام معصوم (ع) از سوی خدا برای ولایت نصب شده است، پس بر مسلمانان واجب است که خلافت و ولایت او را بپذیرند. به دلیل همین دو صبغه، گاهی ولایت در ردیف نوبت و رسالت قرار می گیرد.
زمانی نیز در روایات دیده می شود که در ردیف نماز و روزه که از فروعات فقهی اند آمده است:«بنی الاسلام علی خمس علی الصلاة و الزکاة و الصوم و الحج و الولایة» (1)، علت مسئله این است که ولایت از آن جهت که تولی مردم را به همراه دارد(صبغه فقهی) در کنار، صوم، صلوة، حج، زکات و مانند آن آمده است، با آن که اصل ولایت، مطلبی کلامی است.
اکنون در پاسخ به مطرح شده باید گفت که مسئله ولایت فقیه، چون مسئله ای کلامی است، باید با برهان عقلی اثبات شود و در این صورت، ادله نقلی نیز آن را تایید می کند.
اگر دلیل نقلی بر ولایت فقیه، مفید قطع باشد، خود دلیلی مستقلی است و اگر مفید قطع نباشد، با ادله نقلی ظنی به تنهایی، نمی توان ولایت فقیه را اثبات کرد، ولی صبغه فقهی ولایت فقیه را که وظیفه مکلفان مربوط است، می توان با ادله ظنی اثبات کرد.
پی نوشت:
1.الکافی، ج2، ص21

برگرفته از دفتر سوم نسیم اندیشه آیت الله جوادی آملی
پایان پیام/

 

کد خبر 338458

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha