به گزارش خبرنگار اندیشه خبرگزاری شبستان، برنامه «چند دقیقه برای تفکر» ویژه سخنرانی حسن رحیم پور ازغدی، دوشنبه شب، 5 اسفند روی آنتن شبکه چهار سیما رفت.
بر پایه این گزارش، رحیم پورازغدی که در جمع انجمن های اسلامی دانشجویان ایرانی مقیم خارج از کشور سخن می گفت با اشاره به نگرش های مختلف نسبت به دین اظهار کرد: ما باید نسبت به نگاه و ابعاد اجتهادی، فراتاریخی دین واقف و در عین حال ملتزم باشیم چراکه کارآمد است.
وی ادامه داد: اما با این وصف سنخی دیگر از دین داری که در کشور ما تحت عنوان نواندیشی دینی و روشنفکری دینی و قرائت مدرن از دین و دین مدرن ترویج شد که بعضا الفاظی علیه جمود دین و امثالهم می گویند اما در عمل حتی پوسته ای هم برای دین قایل نیستند و برای نگرش خود چنین توجیهی دارند که همه چیز تاریخش گذشته و نهایتا از دین با این تفسیر چیزی در دست نمی ماند جز یک سری معنویت های کلی و عام.
رحیم پور ازغدی تصریح کرد: در این بین چندین تعریف از دین ارایه شده است که از جمله آنها تعریف مدرن و سنتی است که البته ما معتقدیم که تعریف از دین یا تعریف دینی است یا تعریف سکولار، همچنین تعریف دیگری مبنی بر تعریف آکادمیک از دین وجود دارد برآمده از متون ترجمه شده علوم انسانی در غرب هستند.
وی با بیان اینکه کسانی که به نبوت قایل اند و کسانی که به آن قایل نیستند در مورد دین دارای اشتراکی هستند، عنوان کرد: برای مثال هر دو این سنوخ می گویند دین در تلطیف معنویت جامعه و انسجام اجتماعی موثر است.
این پژوهشگر ادامه داد: دین داران قوام دین را به وحی الهی و نبوت می دادند در حالی که دین داری در تفسیر سکولار و مدرن مبتنی بر نپذیرفتن نبوت است، لذا اصل ادعای دین که از طرف خدا آمده در این فکر دروغ قلمداد می شود که در این فکر دین را زباله تاریخی می دانند که می شود از آن بازیافتی پیدا کرد.
رحیم پور ازغدی در این راستا بیان کرد: در نگرش مذکور یعنی تعریف سکولاریستی از دین، ادعای اصلی دین یعنی خدا و معاد و نبوت مورد قبول نیست در حالی در تعریف دینی از دین، منشا خدا است و لذا ما معتقدیم که دین نازل می شود اما در معرفت شناسی سکولار دین پدیده بشری قلمداد می شود و آن را پدیده الهی نمی دانند، لذا در مباحث آکادمیک و در رشته هایی که در عرصه دین بحث می کنند تعاریف سکولار است.
رحیم پور ازغدی گفت: در دین شناسی مدرن می گویند اگر خدایی هست این ارتباط از پایین به بالا است یعنی از بشر به خدا لذا در قرائت معنویت سکولار تسلیم در برابر خدا وجود ندارد و تعریف نشده است و تنها ابعاد منفعت گرایانه ملاک است.
وی با اشاره به منشا و ریشه شکل گیری مطالعات دین و همچنین نظریات موجود در این باره اظهار کرد: برخی در برابر مطالعاتی در این حوزه عنوان کردند کاری نداریم منشا دین چیست و تنها باید سراغ منافع دین برویم، همچنین جریان هایی گفتند کارکرد دین را نمی توان بررسی علمی کرد لذا باید بپرسیم که دین با قطع نظر از کارکرد از هر کجا که آمده است خودش به عنوان پدیده بیرونی چیست.
رحیم پور ازغدی ابراز کرد: در این میان اما عده ای گفتند بیاییم ببینیم که دین به کجا دعوت می کند، لذا مکتب هایی پیدا شدند و گفتند مواجهه مبناشناسانه از دین داشته باشیم و سعی داشتند جواب دهند که دین چه باید باشد و اما دسته دیگر گفتند مواجهه غایت شناسانه تلئولوژیک نسبت به دین داشته باشیم که از همین نگاه باز چندین شاخه ایجاد شد از جمله اینکه یک دسته گفتند ایدئالیسم دینی را بررسی کنیم که دین آرمانی چگونه دینی است و یک دسته هم گفتند غایات وجودی یا همان اگزیستانسیل را بررسی کنیم لذا مجموعا چیزی حدود 50 تعریف سکولار از دین ارایه شد.
وی تاکید کرد: تمام این تعاریف از حقیقت اصلی دین گذشته اند چراکه آن را قبول ندارند، اما نکته دیگر آن است که بعضا مفاهیم متعددی در دست و بال ما ریخته است مثلا آقا مهم نیست اعتقاداتتان چیست،اعتقادات چه اهمیتی دارند؟ همه ما معنوی هستیم، یا چرا در دین به شرع و فقه می چسبید، شریعت دین را خشن می کند که این نگرش چون راحت است طرفدار هم دارد و ریشه ایجاد این مدل دین در دو قرن تئوریزه شدن در اروپا شکل گرفت.
این پژوهشگر با بیان اینکه بخشی از تعاریف سکولار از دین ریشه های کانتی دارد، تصریح کرد: کانت و شلایرماخر گفتند دین فقط تجربه معنوی شخصی است، در نگاه کانتی به دین، اکثر مولفه های دینی کاذب و ساختگی شد لذا از نظر کانت دین توجیه اخلاقی شروط داشت.
وی در این راستا ادامه داد: اساسا تفکیک عقل از دین و علم از دین برای نجات مسیحیت در غرب شکل گرفت که از قهرمانان این رویکرد کانت بود اما فارغ از این دسته ای از مفاهیم پیرامون دین منشا هگلی دارند، در نگاه هگلی به دین یک تاکید اساسی به دین همان تعریف مسیحی از عشق است یعنی رابطه عبد و مولا در این نگاه نفی می شود.
رحیم پور ازغدی بیان کرد: دین مدرن در غرب که بهترین الگویش الهیات پروتستان و بودیسم است معتقد است انسان می تواند وسط کثیف ترین مناسبات انسانی باشد اما معنوی باشد که پدران این طرز فکر در قرن 19 و 20 «شلایرماخر»، «یواخیم واخ» بودند که این افکار در بیست سال اخیر به عنوان موجی از روشنفکری دینی با هدف مبارزه با الهیات شفابخشی که امام راحل مطرح کرد وارد مطبوعات ایران شد.
وی در ادامه غیر معرفتی کردن دین، نسبی کردن دین، نفی و تحریف نبوت و کلام الله، طرح عرفان منهای شریعت، سیاست زدایی از دین، جهادستیزی، را از ویژگی های این نوع نگاه نسبت به دین دانسته و گفت: چنین قرائتی در واقع قرائت اومانیستی از دین است.
پایان پیام/
نظر شما