نمایشگاه بین المللی کتاب یا فروشگاه بزرگ کتاب تهران

نمایشگاه کتاب بیست و چهارم درحالی از راه می رسد که همچنان موضوع تبدیل نمایشگاه به فروشگاه کتاب بحث برانگیز است. موضوعی که شاید بتوان از رهگذر نگاه یک مقام رسمی، یک ناشر و یک نویسنده، به برآیندی از آن دست یافت.

خبرگزاری شبستان: نمایشگاه بین المللی کتاب که اردیبشت ماه هرسال در تهران برگزار می شود را می توان در زمره مهمترین رویدادهای فرهنگی کشور به حساب آورد. نمایشگاهی که پس از فراز و فرودهای متعدد بیست و سه دوره گذشته، امسال بیست و چهارمین دوره خود را تجربه می کند، اما به نظر می رسد که در طول این سال ها، درشاکله کلی و سیاست گذاری رسمی آن، تغییری جدی روی نداده باشد.

 

تاکنون درباره نحوه سیاست گذاری و شکل اجرایی نمایشگاه کتاب، بسیار سخن گفته شده و می توان موافقان و مخالفان این شیوه را در میان اهالی فرهنگ، از مسئولان دوره های مختلف تا ناشران، نویسندگان و منتقدان یافت؛ اما آن چه نمایشگاه بین المللی کتاب تهران را نزد اهالی فرهنگ به رویدادی تا این اندازه مهم بدل می کند، تأثیر کم نظیر آن بر حوزه هایی چون فرهنگ عمومی، صنعت نشر، میزان کتابخوانی و بسیاری از مولفه های فرهنگی دیگر است.

 

در میان انتقاداتی که حول برگزاری نمایشگاه کتاب مطرح می شود، موضوع "تبدیل نمایشگاه بین المللی کتاب به فروشگاه بزرگ کتاب پایتخت" از اهمیت ویژه ای برخوردار است که منتقدان و مسئولان دوره های گذشته نیز، استدلال هایی را درباره آن طرح کرده اند.

 

اما تازه ترین استدلال رسمی در این زمینه، به اظهار نظر رئیس بیست چهارمین دوره نمایشگاه بازمی گردد که در پاسخ به خبرنگار شبستان پیرامون راهکارهای جلوگیری از تبدیل صرف نمایشگاه به فروشگاه کتاب می گوید: "من اشکالی نمی بینم که نمایشگاه کتاب، فروشگاه هم باشد. ما در نمایشگاه تهران در نظر داریم که عرضه کتاب هم داشته باشیم. وقتی بحث نمایشگاه کتاب را می کنیم یعنی کتاب به نمایش گذاشته شود و مسلماً بعد از نمایش باید خریداری شود. اگر بتوانیم موضوع کتاب و کتابخوانی را از طریق کانال نمایشگاه کتاب تهران تقویت کنیم، رسالت عمده فرهنگی خود را در جمهوری اسلامی ایفا خواهیم کرد."

 

از سوی دیگر، در روزهای گذشته، مدیرعامل انتشارات سوره مهر، در نشست اطلاع رسانی برنامه های این انتشارات در نمایشگاه کتاب، گفته است: "نمایشگاه کتاب تهران که بیشتر مبتنی بر فروش است، دو کارکرد دارد؛ یک اینکه فضایی برای ارتباط ناشران و فعالان عرصه نشر با یکدیگر برقرار می‌کند و دوم اینکه فرصتی برای تعامل میان تولیدکننده و مخاطب در این نمایشگاه ایجاد می شود .

 

اما به دلیل اینکه شبکه فروشگاهی درستی در کشور نداریم وجه دوم در نمایشگاه پررنگ‌تر است و این نمایشگاه عملاً به بازار تبدیل شده ولی ما پس از سال‌ها به این نتیجه رسیدیم که همین شکل برپایی نمایشگاه هم بد نیست.

 

البته همین کارکرد فروش هم به دلیل محدودیت مکان و زمان و امکانات به درستی برقرار نمی‌شود ولی برای ما به عنوان ناشری که مخاطب برایش مهم است استفاده از چنین فرصتی ضرورت دارد و به همین دلیل از قبل از عید گروه‌های برنامه‌ریزی در تدارک حضور سوره مهر در نمایشگاه هستند."

 

حال که نظرات یک مقام رسمی و یک ناشر طرح شد، بد نیست نگاهی هم به نقطه نظرات یکی از نویسندگان سال های اخیر کشور داشته باشیم. رضا امیرخانی، که بیشتر به عنوان یک رمان نویس شناخته می شود، در کنار مجموعه های داستانی، دو کتاب دیگر نیز به رشته تحریر درآورده است: "نشت نشا" و "نفحات نفت". اولی پیرامون موضوع فرار مغزها و دومی درباره مدیریت نفتی در کشور.

 

امیرخانی در بخش هایی از کتاب نفحات نفت، به موضوع سیاست گذاری در حوزه فرهنگ و خصوصاً صنعت نشر می پردازد. وی با تقسیم بندی نویسندگان به "نفتی" و "مردمی"، وضعیت موجود را چنین توصیف می کند: "... داستان می‌نویسیم برای مسوول، شعر می‌گوییم برای مسوول و آرام آرام در جامعه گسل ایجاد می‌شود میان مردم و هنرمند نفتی از این دست. هنرمند نفتی درآمدش از نفت است پس رضایت مردم در کارش شرط نیست."

 

"حق التألیف را که رقمی است وابسته به رضایت ناشر و مخاطب تبدیل می‌کنیم به حقوق نفتی و این می‌شود اوضاع فرهنگ نفتی‌مان. ... حالا تعداد کثیری اهل فرهنگ نفتی داریم که اثرشان مخاطب ندارد، و در مقابل تعداد کمی اهل فرهنگ داریم که به درستی برای مردم می‌نویسند."

 

"این شکاف بین نویسنده‌ی مردمی و فرهنگ سه‌لتی(1) نفتی، ابزارهای قدرت‌مندی فرهنگ سه‌لتی را در مقابل محبوبیت تولید خواهد کرد. این گونه است که کاغذ نفتی درست می‌شود، ناشر نفتی ایضا، نمایش‌گاه نفتی ایضا و قس علی هذا ..."

 

"مدیر نفتی فرهنگ که حتی تا به حال یک کتابش در فضایی واقعی منتشر نشده است و در میان مردم و در حقیقت صنعت نشر جایگاهی نداشته است، افتخار می‌کند به تعداد عناوین و نمی‌فهمد که عناوین بالا سرطان صنعت نشر کشور ماست و نشانگر یارانه‌های نابخردانه فراوان. نمی‌‌فهمد که تعدد عناوین وقتی کنار کمبود ویترین قرار می‌گیرد چه بلبشویی در بازار نشر به وجود می‌آورد. بعد هم می‌رود و مدام مصاحبه می‌کند و از مافیای نشر و توزیع صحبت می‌کند که کتاب همفکرانش را به دست مردم نمی‌دهد!

 

افتخار می‌کند به فروشگاهی بزرگ به اسم نمایشگاه بین‌المللی و نمی‌فهمد که نمایشگاه یعنی حذف کتابفروشی‌ها، نه فقط برای مدت برپایی که به دلیل نوع خرید عمده مخاطب برای طول سال. متوجه نمی‌شود که نمایشگاه، پایه‌های شبکه توزیع را سست می‌کند. نمی‌فهمد که شعار تاریخ مصرف گذشته از تولید به مصرف یا حذف شبکه توزیع چه ضربه‌ای به نشر می‌زند. نمی‌فهمد که فروشگاه بزرگی به اسم نمایشگاه یعنی حذف کتاب‌فروشی‌ها، یعنی حذف شبکه توزیع و حذف شبکه توزیع یعنی سوق دادن ناشران به سمت فروش‌های دولتی و عملا حذف ناشران مردمی و حذف ناشران مردمی یعنی حذف نویسندگان مردمی و این یعنی رسما حذف فرهنگ!"

 1- امیرخانی می گوید سه لتی همان دو لتی است با یکسری توضیحات...

 

پایان پیام/

 

 

 

کد خبر 34993

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha