منظومه ای بر وزن شاهنامه همراه باداستان هایی ازجنگ خوانین لر

در«درآمدی برتاریخ کوه گیلویه»روایت لری از«کیقباد و رستم»به نظم شاهنامه آمده است،ازآنجا که کوه گیلویه ازتاریخ مکتوبی برخوردارنیست کتاب منبع خوبی برای تاریخ نگاران است،زیرابه جنگ خوانین لر در دوران قاجارمیپردازد.

به گزارشخبرنگار کتاب خبرگزاری شبستان، کتاب «درآمدی بر تاریخ کوه گیلویه» بر اساس نسخه خطی منظوم «جنگ نامه محمد ابراهیم آخوند ملا نظر علی »  که در نیمه دوم قرن 13 و نیمه اول قرن 14 قمری  نوشته شده است.

 

 

 

این نسخه خطی که در سال های 1318 تا 1323 قمری به دستور ولی خان ایل بیگی به خط نستعلیق و به قلم محمد ابراهیم آخوند ملا نظر علی نوشته شده  و حاوی سه داستان «کشته شدن الله کرم خان باوی و فرزندش محمد علی خان سه سوار با طرح و نقشه خداکرم خان بویراحمدی و حاکم وقت در سال 1273 هجری قمری، شرح جنگ سر کرته ی تسوج و جدال  عباس قلی خان بویر احممد گرمسیر هادی خان چرامی و سلبعلی خان باوی با ولی خان ایل بیگی و... و شرح به قدرت رسیدن کریم خان بویر احمدی و عزل ولی خان ایل بیگی در سال های 1317 تا 1325 هجری قمری است.

 

اهمیت کتاب «درآمدی بر تاریخ کوه گیلویه» در این است که  تا پیش از این کوه کیلویه و بویر احمد از تاریخ مکتوبی برخوردار نبوده است و دست پژوهشگران برای دسترسی به اسناد تاریخی این منطقه بسته بوده است، البته 60 سال پیش کتابی با عنوان «کوه کیلویه و ایلات آن» توسط محمد یاور منتشر شده که اطلاعات مندرج در آن بسیاری از وقایع را روشن کرده است اگرچه بی عیب نیست.

 

کاظم موسوی بجنوردی ،رییس مرکز دایره المعارف بزرگ اسلامی  در یادداشتی که در این کتاب منتشر شده از نصیر هادی پور چرامی به عنوان محقق و پژوهشگر کتاب «درآمدی بر تاریخ کوه کیلویه» تقدیر کرده است.

 

کتاب در هفت فصل نگاشته شده است، فصل اول کتاب گزارشی پیرامون نسخه خطی نمونه نسخه خطی محمد ابراهیم آخوند ملانظر علی،توضیحی درمورد نویسنده نسخه خطی و شرحی در معرفی آخوند ملانظر علی است.

نگارنده در فصل دوم به ستایش خداوند، سیاست نظام حاکم قاجار در ایلات کوه کیلویه به اختصار، روایات گوناگون درباره کشته شدن الله کرم خان و محمد علی خان باوی و همراهان شخصیت های داستان و مکان وقوع حادثه پرداخته است.

 

 کتاب در فصل سوم به جنگ سر کرته تسوج می پردازد در این فصل توضیحاتی به نثر در مورد محدود چرام،پشت کوه و زیر کوه، شاهزاده  عطاءالسلطنه و جمع آوری لشکر برای حمله به چنار داده شده است.

 

 در فصل چهارم نگارنده از نسخه خطی محمد ابراهیم ملانظر علی  استفاده کرده و به مواردی چون لشکر کشیدن خوانین و استقرار در سر کرته تسوج، حرکت قشون ولی خان ایل بیگی به تسوج،شبیخون زدن ولی خان ایل بیگی به لشکر خوانین به نظم پرداخته است.

 

 کتاب در فصل پنجم به تخت شاهی نشستن مظفرالدین شاه و  همچنین روایات گوناگونی از جنگ سر کرته و شخصیت های حاضر در این جنگ و مکان ها و ریشه اختلافات خوانین  گرمسیری و سرحدی می پردازد.

 

نگارنده در فصل هفتم به چگونگی به قدرت رسیدن کریم خان بویر احمدی  و عزل ولی خان ایل بیگی، حرکت کردن کریم خان از چنار به قلعه آرو  می پردازد.

 

 

فصل هفتم کتاب به ایل آقاجری می پردازد که کمتر مورد توجه  تاریخ نویسان محلی  قرار گرفته است.

 

احمد اقتداری، نوسنده کتاب« خوزستان و کهگیلویه و ممسنی»  و از اعضای دایره المعارف اسلامی  در پیشگفتار کتاب از مولف کتاب «نصیر هادی پور» تقدیر کرده است.

 

نویسنده در مقدمه کتاب  روایت «کیقباد و رستم» از شاهنامه ابوالقاسم فردوسی را  به لهجه لری آرندی آورده است.

 

زال خودی تا کوهی و نوم الورز که بی

سب که وخو ورایسا سی رسم سوبت کرد

که دوش خووی دیدم که یکی از شاهونل ایران

والورزکه منزل دارن  در یه اشکفتی

عرض ایکنم بنوم کیقباد

وشاهون ما پس شون راسشون خاله سه ان

در او زمون جادو زیاد بیده

کسی گولت نزنه که بگو کیقبادم

نشونش ام خالی سه پس شون راست

شاهل ما با این نشونیه خال سه ا

ترجمه فارسی  و آونگاردی این اشعر در کتاب آمده است.

 

نصیر هادی پور نگارنده، کتاب «درآمدی بر تاریخ کوه گیلویه» در دیباچه این کتاب آورده است: دیار حادثه­ خیز و پرفراز و نشیب کوه­ کیلویه (کهگیلویه و بویراحمد کنونی) از تاریخ مکتوب و بایسته­ای به قدمت حتّی یک­صد سال برخوردار نیست. آن­چه هست، گریزی است که مورّخین و جغرافی­دانان و سفرنامه­نویسان بر حسب موقعیّت و صلاحیّت و در حیطه­ی وظایف و نیازشان به قلم آورده­ اند.

 

در چند دهه­ی اخیر به همّت چند تن از هم­استانی­های علاقمند و یا پژوهشگران خارج از استان به معرّفی جامعه­ی ایلی این دیار پرداخته شده است امّا کم­تر به اسناد تاریخی مکتوب دیرپاتر از یک قرن در حیطه­ی وقایع دست یافته­اند. تنها محمود باور در کتاب "کوه­کیلویه و ایلات آن" که شصت و شش سال پیش نشر یافته، به لحاظ ارایه­ی اطّلاعات و روشن نمودن وقایع در آن مقطع زمانی خدماتی ارزشمند به این دیار نموده است اگر چه نگارش این کتاب به‌خصوص در درج شجره‌نامه­ها خالی از اشکال نیست، لیکن مغتنم و قابل تحسین است. (روح مؤلفش شاد و روانش آرام باد)

این نقیصه‌ی دردآور و ملال انگیز به جهت نبود فرهنگ و سواد خواندن و نوشتن در بیش­تر ایلات کوه­کیلویه بوده که حتّی گوشه­ی ناچیزی از وقایع مهم این سامان به رشته­ی تحریر درنیامده است.

در دیگر ایلات کشورمان کم و بیش خاطره­نویسی باب بوده و نسل­های بعدی توانسته­اند از گذشته­ی ایل و تبارشان و (این­که چه اتّفاقات افتخارآمیز و یا تأسّف­باری برای نیاکانشان پیش آمده و آن رخ­دادها در جهت مصالح مردم بوده یا از روی احساسات و تعصّبات خاص و زیاده ­خواهی رهبران ایل و یا طرح­های از پیش­ساخته­ شده­ی حکّام وقت) آگاهی حاصل نموده و درس آموزنده‌ای تجربه کنند.

این دریغ و فسوس مرا بر آن داشته است که به هر کجا به خصوص شهرهای هم­جوار سفر کنم که اجدادمان در گذشته با آن­ها روابطی معاملاتی و دوستانه داشته­اند سراغی از مکاتبات، اسناد، خاطرات و حتّی نوشتجات معاملاتی آن­ها بگیرم شاید لابه­لای آن­ها چیزی در ارتباط با کوه­کیلویه­ی قرون گذشته بیابم که از نظر تاریخی ساکنان این سرزمین غبارآلود را به کار آید.

در یکی از این جستارها دوست گران­قدرم حاج ­آقا علی بهبهانی مدیر عامل خیریّه­ی حاج ­آقا محمّدجعفر بهبهانیان که شهرستان‌های بهبهان و خرّمشهر از کارهای فرهنگی و عمرانی ایشان نظیر مساجد، مدارس و دانشگاه‌ها بهره­ مندند، مرا به داشتن نسخه خطی زیر عنوان (جنگ­نامه­ی پشت­کوه]1[ خوانین کوه­کیلویه بهبهان) بیاگاهانید.

این خبر برایم بس مسرّت­بخش و دلپذیر بود چه هر وقت مرا با این عزیز فرهیخته و تاریخ­دان و تاریخ دوست دیداری دست می­داد، با برخورداری سرشار از صمیمیّت و همدلی ایشان، کتاب­های کتاب­خانه­ی باشکوهش را رصد کرده تا شاید نوشته­ای در ارتباط با دیارمان بیابم زیرا او به داشتن کتب تاریخ محلّی در این سامان یگانه است.

افزون بر این اشراف و آگاهی او به همبستگی و وابستگی سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی مردم بهبهان و کوه­کیلویه از دیرباز موجب نگارش مقالاتی در روزنامه­ های محلّی بهبهان می‌گردد و هر وقت فرصتی دست دهد، با فصاحت و شیرینی کلام همگان را از گنجینه اطّلاعات تاریخی خود بهره‌مند می‌سازند و این افاضه­ی لطف همچنان استمرار دارد.به هر حال این نسخه خطی دهشی است که موجب سپاس فراوان و همیشگی من نسبت به ایشان خواهد بود.

جنگ­نامه­ی پشت­کوه خوانین کوه­کیلویه­ بهبهان، فارغ از سبک نگارش و یا دخالت­دادن خواسته­ ها و احساسات و عواطف راوی که امری بدیهی است، قدمت بعضی از داستان­هایش به بیش از 120 تا 150 سال می­رسد که بازگوکننده­ی نوع تفکّر مردم آن روز، سیاست نظام حاکم، شیوه­ی اداره­ی مملکت به خصوص در عشایر و ایلات، وضعیّت اقتصادی، نوع مالیات، باج، خراج، پیش­کش، خصوصیات انتخاب حاکمان و خواست حکومت از حکّام ولایات و ایالات می‌باشد .

وجه مشخّصه و مطلوب مأموران حکومتی آن دوره برای دولت وقت ایجاد امنیّت، مردم­داری، حسن سلوک، ارشاد، عمران و آبادانی و گره ­گشایی از کار آنان نبوده بلکه حاکم و نایب­ال حکومه ­ای مطمح نظر بوده است که توانسته باشد مالیات تعیین­ شده را به طور کامل و هر چه سریع­تر و به هر طریق که میسّر باشد، وصول کرده و به ما فوق تحویل دهد حتّی اگر به نفی بلد اهالی با انداختن سران قوم به جان یک­دیگر و ایجاد اختلاف بین خانواده­ها و برکشیدن برادری و عزل برادری دیگر می­ انجامید.

این جور و تعدّی تا جایی پیش می­رفت که مأموری در بهبهان و حومه­جات آن با نیرنگ املاک مردم را می­گیرد و سپس آن­ها را به چوب می­بندد و زندان می­کند تا التماس کنند که از مال و املاک خود گذشتیم؛ به جانمان رحم کنید. و یا آن­سان­که میرزا فتّاح ­خان گرمرودی به سال 1260 در سفرنامه­ی خود می­نویسد: «به حقّ خدا، اشراف و عمّال فارس در تشخیص جمع این طوایف چنان ظلم بی­حسابی کرده­اند که در هیچ جای عالم نیست.»

 

این نکته­ی مهم باید گفته آید که در باره­ ی رخ­دادها و شخصیّت ­های محلی آورده شده در داستان بیش از یک قرن و نیم پیش با توجّه به تحوّلات جهانی و توسعه و آگاهی فرهنگی، سیاسی و اجتماعی نباید با نگاه امروزین به قضاوت نشست بلکه با تجسّم فضای سیاسی و اجتماعی آن روزگار و نوع تفکّر شخصیّت­های آن دوران و روابط نظام حاکم آن زمان با مردم عشایر، داوری صورت پذیرد چون مساعی هر کدام از رهبران ایلات در جهت عظمت و اقتدار ایل و هر عملی که انجام می­داده­اند، به زعم خود در راه مصالح و بزرگ­داشت نام و نشان ایلشان بوده است. در آن روزگار ارزش­ها چیزهایی بوده­اند که شاید امروز ضدّ ارزش تلقی شوند.

خمیرمایه‌ی کتاب را سه رویداد تشکیل می­دهد. رخداد اصلی که عنوان کتاب است و ولی­خان ایل ­بیگی راوی آن بوده و هم خود دستور به نگارشش داده است، بازگوکننده­ی نبردی خونین بین چند ایل و نشانگر دست حاکمان وقت در ایجاد تشتّت، تفرقه، خصومت و محرّک تعصّبات قومی و استفاده­ی نامطلوب از کدورت­های ایلی و کینه ­های مزمن گذشته است که صرفاً برای وصول هر چه بیش­تر و سریع­تر مالیات، پیش­کش و خراج و تحکیم اقتدار نظام حاکم صورت پذیرفته است.

همان­طور که اشاره شد، در این اثر حماسی­، اغراق که از ویژگی­های حماسه است، موج می­زند امّا نفس امر یعنی گماردن شخصی برای نگارش این مهم و روایت این وقایع توسّط ولی­خان ایل ­بیگی در نوع خود کاری هنرمندانه و شایسته­ی تحسین است و برگرفته از ذوق ادب ­دوستی اوست که ریشه­ های این ذوق را باید در شاعربودن پدرش خداکرم­ خان بویراحمدی جست­جو کرد و چه خوب بود که واقع بینانه تر و بدون اغراق و جانبداری نوشته می‌شد.

کاش دیگر رهبران ایلات کوه­ کیلویه نیز دارای چنین تفکّری می­ بودند و برای ثبت تاریخ این منطقه آستین همّتی بالا می­زدند تا اینک مجموعه ­ای از وقایع کوه‌کیلویه را به شکل مدوّن در اختیار داشتیم و آن­چه دیروز موجب جاه­ طلبی و خصومت و برادرکشی گذشتگان و سیاست­های مخرّب حاکمان وقت بود، امروز درسی بود برای نسل­های جدید تا با عبرت از گذشته­ی تلخ و جنگ­های خانه‌برانداز، روح مهربانی و دوستی و همبستگی و هوشیاری را پیش­تر و بیش­تر در وجود فرزندان ایلات شش­گانه­ی کوه­کیلویه می­دمید و با رقابت مثبت در ارتقای دانش و بینش دیار تاریخی­ مان راه ترقّی و تعالی را فراهم می­کرد و دور از تعصّبات خشک قومی و قبیله ­ای برای جای­جای این سامان و مردمش دل می‌سوزانیدیم و در راه شکوفایی و آبادانی­ در تمام زمینه­های علمی، فرهنگی، اقتصادی و عمرانی از پای نمی­ نشستیم و در گردآوری تاریخ کوه­کیلویه و معرّفی بزرگان و خدمتگذاران واقعی همه­ی ایلات دور از غرض­ ورزی­ها و جانب‌داری‌ها اهتمام می‌ورزیدیم.

به هرحال بر آن شدم که نسخه خطی را تصحیح و تحشیه نموده و از نگاشته‌های تاریخ‌نویسان محلی و غیرمحلی و سفرنامه‌نویسان و دیگر مأخذ و منابع و نیز روایات و نقل و قول‌های آگاهان ایلات مجموعه‌ای تدوین نمایم تا با مقایسه و تطبیق آنها آگاهی مقرون به صحتی از وقایع گذشته در ایلات کوه‌کیلویه آنروز (کهگیلویه و بویراحمد امروز) حاصل آید.

از اصحاب قلم متوقع است مرا از اشکالات و یا معرفی بیشتر شخصیت‌های داستان نسخه خطی و اطلاعات کامل‌تری از طوایف و ایلات بیاگاه انند تا در تجدید چاپ و غنای آن به‌کار بسته شود.

 

 

 طراحی جلد زیبا و استفاده از تصویر سازی در نمایش جنگ و نشان دادن نسخه های خطی مربوط به آن تاریخ و عکس های امروز مناطقی که جنگ خوانین لر در آن صورت گرفته از نقاط قوت کتاب است .

 

نویسنده کتاب همچنین بر حسب علاقه مردم منطقه به شاهنامه خوانی «هفت لشکر خوانی» گزیده ای از اشعار شاهنامه در ارتباط با هجرت کیخسرو پادشاه کیانی به سی سخت را نیز آورده است.

 

کنون پنج و هفت است تا من بپای

همی خواهم از داور رهنمای

که بخشد گذشته گناه مرا

درخشان کند تیرگاه مرا

برد مر مرا زین سپنجی سرای

بود در همه نیکویی رهنمای

نماند کز این راستی بگذرم

چو شاهان پشین بپیچد سرم

من کنون روان را همی پرورم

که با نیک نامی مگر بگذرم

نبستم دل اندر سپنجی سرای

بدان تا سروش آمدم رهنمای

 

 

 

نگارنده در آمدی بر تاریخ کهگلویه علاوه بر منابع و ماخذ کتابی و همچنین اسامی  مصاحبه شوندگان را آورده است.

 

کتاب«درآمدی بر تاریخ کوه گیلویه» نوشته نصیرهادی پور در تیراژ یک هزار و دویست نسخه توسط انتشارات زیتون سبز به قیمت بیست هزار تومان منتشر شده است.

 

پایان پیام/ 

 

کد خبر 350629

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha