به گزارش خبرنگار اندیشه خبرگزاری شبستان، مجله علوم انسانی زاویه، چهارشنبه شب،21 اسفندماه با موضوع (نقاط قوت وضعف برنامه زاویه) با حضور بیژن عبدالکریمی، دانشیار گروه فلسفه دانشگاه آزاد تهران شمال، قاسم پورحسن، عضو هیات علمی دانشگاه علامه طباطبایی،ابراهیم فیاض،عضو هیات علمی دانشگاه تهران، عادل پیغامی، عضو هیات علمی دانشگاه امام صادق(ع) به روی آنتن شبکه چهار سیما رفت.
بر پایه این گزارش، قاسم پورحسن با اشاره به برنامه رونمایی از کتابی در حوزه رسانه که امروز در فرهنسگرای رسانه برگزار شده بود، اظهار کرد: من در این برنامه نظریه شبه وارگی رسانه را مطرح کردم، یعنی رسانه شبه هست اما چهره قدرتمندی دارد، شبه وارگی را اولین بار در کتاب مارکس می بینیم و فوق العاده بحث مهمی است.
وی ادامه داد: اما ما در ایران مواجهه صحیح با رسانه نداریم و تصور می کنیم که رسانه همچنان می تواند حامل پیام باشد در حالیکه رسانه فراآوری است و اشاره ام به این نکته از آن جهت بود که ما در مواجهه رسانه با علوم انسانی خصلت مهم رسانه ای یعنی ساختن وانکشاف را اصلا مد نظر قرار نمی دهیم و تصور می کنیم دانشگاه و وزارت علوم کارش را در مورد علوم انسانی انجام نمی دهد و رسانه می تواند این کار را انجام دهد.
پورحسن با بیان اینکه ما در مورد علوم انسانی دغدغه های بنیادینی داریم، تصریح کرد: در مورد علوم انسانی معتقدم دانشگاه ها نه تنها تولید علم را جدی نگرفته اند که در تمام این مدت عادت کرده ایم که تنها نقد کنیم که علوم انسانی موجود سکولار است، به علت اینکه خودمداری رسانه مورد توجه قرار نگرفت لذا رسانه فکر کرد اگر بیاید سکولار بودن علوم انسانی را مطرح کند می تواند جا را برای اسلامی بودن علوم انسانی باز کند، در حالی که مشکل ما این گونه نیست و می دانیم چگونه می توانیم علوم انسانی فعلی را نقد کنیم.
عضو هیات علمی دانشگاه علامه طباطبایی ادامه داد: با این وصف تصور نکنیم که اگر برنامه «زاویه» آمد نقد کرد مشکل علوم حل می شود بلکه رسانه باید بنیاد جدی نظریه ها را در علوم انسانی شکل دهد، بحث دیگر آن است که آیا می توانیم مدعی باشیم که رسانه علوم انسانی و علوم تجربی داریم و آیا اساسا این رسانه وجود دارد؟
وی با اشاره به اینکه رسانه و سرشت رسانه با امر رسانه متفاوت است، افزود: ما همچنان از امر رسانه حرف می زنیم یعنی می گوییم رسانه ای می خواهیم که از علوم انسانی حرف بزند، همچنین ما علوم انسانی اسلامی می خواهیم که مطابق با نیازها و اقتضائات ما باشد اما در مقابل در واقع داریم از رسانه ای سخن می گوییم که توان چنین کاری را ندارد و دقیقا به همین علت است که وقتی می گوییم امر رسانه باید در خدمت علوم انسانی قرار گیرد تنها یک نگاه غیرعلمی و غیرفلسفی است.
پورحسن گفت: من این بحث را با آقای پیغامی داشتم که رسانه واقعیتی که خلق می کند واقعیت نیست، بلکه وانموده ها یعنی واقعیت مجازی است بنابراین رسانه تعرض می کند و زمانی می تواند متعرض باشد که ما ذات رسانه را بشناسیم، ما در جمهوری اسلامی ایران و از جمله در برنامه زاویه با چنین رسانه ای مواجه نیستیم بلکه با رسانه ای مواجهیم که می خواهد در خدمت یک علمی باشد.
وی تصریح کرد: ممکن است برخی بگویند اتفاقا همین مدل رسانه درست است، سخن من این نیست که تعیین یا خلق واقعیت به این مثابه است، ما در برنامه زاویه و سایر شبکه های اشتباهاتی داشتیم و می توانستیم خدمت بیشتری به علوم انسانی کنیم، بحث هایی که دارد می شود تلقی خوشبینانه از رسانه است که فکر می کنیم می تواند در خدمت امری قرار گیرد اما این سرشت رسانه نیست.
پورحسن افزود:من اعتقاد دارم رسانه در ایران ناخودآگاه مرز شکل می دهد چه رسد به آنکه واقعا بخواهد از مرزها فراروی کند، اصلا مرزها را شکل می دهد و نمونه بارزش آن که برنامه زاویه از کسانی که در پنجاه سال اخیر در علوم انسانی در ایران صاحب تفکری بودند استفاده نکرده است.
وی ادامه داد: من با نظر دکتر فیاض موافق نیستم که تلقی مان باشد که علوم انسانی به نحو سکولار یا بر اساس نگاه تجربی به ایران آمد، البته من دلایل خودم را دارم همچنان که دکتر فیاض دلایل خودشان را دارند و الان نیز همین مشی را داریم و اینگونه نیست که در باب علوم انسانی بگوییم که چشم بسته داریم از چیزی تبیعت می کنیم که علوم انسانی نیست و همه می دانیم که اتفاقا در سنت آلمان همین مساله بحث بود که کنش انسانی در علوم انسانی وجود دارد یا خیر و وقتی «دیلتای» در این رابطه حرف می زند به آن علوم معنوی می گوید اما ما کاملا آگاهانه مرز علوم انسانی و علوم غیرانسانی را می دانیم.
عضو هیات علمی دانشگاه علامه طباطبایی در این راستا گفت: چرا برنامه زاویه در تمام این مدت به کسانی که بنیان های علوم انسانی را در طول پنجاه سال اخیر در ایران شکل دادند توجهی ندارد مثلا چند برنامه آقای شایگان را دعوت کرده اید؟
وی گفت: یکبار با دکتر نصر گفت و گویی نسبت به نقدهایی که در مورد او وجود دارد انجام دادیم و دکتر نصر همه را جواب داد و جالب این بود درمدتی که او پاسخ داده بود که من چنین تلقی ندارم طبیعتا نگاه ها تغییر یافته بود،البته من چندین برنامه از زاویه و شخصیت هایی را که دعوت کردید دیدم اما گویی نگاه این بود که این افراد کم ضررتر هستند و صدا وسیما هم می تواند با این افراد خط قرمزهایش را رعایت کند.
پورحسن در ادامه عنوان کرد: موضوع بعدی آن است که چرا زاویه تاکنون نیامده نظریه امکان یا امتناع اسلامی شدن علوم انسانی را به طور خاص بررسی کند، به نظر من زاویه می تواند نگاه کنش گرایانه بیشتری داشته باشد، ضمن آنکه نمی توان بدون شالوده فکری بحثی را سامان داد و بگوییم جامعه هم بشنود چراکه اگر استدلال نباشد چنین اتفاقی نمی افتد.
پایان پیام/
نظر شما