خبرگزاری شبستان: بسیاری از ما در زندگی، دچار این تشتت، ابهام و سردرگمی می شویم که با دقایق و روزها و سال هایی که در اختیار داریم چه کنیم؟ چطور این لحظات را سپری کنیم؟ زندگی را در چه اموری صرف کنیم؟ انگار که در بیابان و برهوتی لم یزرع اسیر شده ایم و راه عبور از آن بن بست هلاکت را نمی دانیم.
در این لحظات ما نمی دانیم این عمر را برای "چه" و "که" باید صرف کرد؟ مثلا ما این عمر را برای پسوند همسری صرف می کنیم که همسر خوبی باشم؟ ما این عمر را برای پسوند پدری و مادری صرف می کنیم که پدر یا مادر خوبی برای فرزندانمان باشم؟ ما این عمر را برای پسوند دانش اندوزی یا هنراندوزی صرف می کنیم که دانشمند یا هنرمند جلیل القدری شویم؟ اصلا برای چه باید ادامه تحصیل داد یا هنری آموخت؟ فرض بگیریم که در ادامه تحصیل هم مصمم باشم چه گرایش و رشته ای باید انتخاب کرد؟ اگر سفت و سخت دنبال علم اندوزی باشیم با آن پسوندهای دیگر چه کنیم؟ از هر کدام این پسوندها چقدر برداریم که تعادل زندگی مان به هم نخورد؟
این وضعیت شبیه کسی است که برای خوردن غذا به مراسمی دعوت شده است. او در همان ابتدای ورود با میز بسیار بزرگی مواجه می شود که خوردنی ها و نوشیدنی های متنوعی روی آن چیده شده است. او از یک طرف با یک دستگاه گوارشی محدود روبرو است و از طرف دیگر با وفور خوردنی ها مواجه شده است. پس در این کلاف هزار سر، بسیاری سردردگم می مانند که چه رفتاری را در پیش بگیرند.
وضعیت ما در این دنیا شبیه به چنین وضعیتی است. ما هر لحظه در معرض ابتلاها و آزمون ها قرار داریم و خواه ناخواه باید دست به انتخاب بزنیم و از میان همه گزینه هایی که وجود دارد بهترین را برگزینیم.
طبیعی است انسان دیندار و باورمند به خدا بسیار علاقمند است سرمایه برگشت ناپذیر عمر خود را مصروف امری کند که او را از قرب الهی دور نکند و موجبات نزدیکی هرچه بیشتر او را به آستانه خداوند فراهم سازد.
نزدیک ترین راه برای نیل به این مقصود همان عبادت است، با همه جوانب و معنای وسیعی که در بر می گیرد. یعنی اظهار انکسار و فروتنی و خاکساری در برابر پروردگار تا به واسطه فاصله گیری از انانیت ها، غبار اغیار از چهره روح و روان انسان تکانده شود. اما پرسش آن است که چگونه می توان به این جایگاه و منزلت دست یافت؟
حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها، نسخه شفابخشی در این باره ارائه فرموده اند: "من أصعد إلی الله خالص عبادته، أهبط الله عزوجل إلیه أفضل مصلحته / کسی که عبادت خالص خود را به خداوند متعال تقدیم میکند و فقط برای رضای او عمل میکند خداوند نیز بهترین مصلحت خود را بر او نازل میکند."
بسیاری از ما ممکن است در طول شبانه روز، اعمال و اذکاری را به عنوان عبادت در برابر پروردگار انجام دهیم و انتظار داشته باشیم به واسطه آن اعمال و اذکار راه رهایی برای ما گشوده شود و به همان مقصدی برسیم که حضرت صدیقه طاهره سلام الله علیها بیان فرموده اند. مقصدی که همانا نزول بهترین مصلحت برای بنده از جانب پروردگار است اما تا زمانی که آن خلوص ناب دست ندهد چطور می توان به این متاع ارزشمند دست یافت؟
خداوند اگرچه انسان را آزاد آفریده اما انسان دیندار نیز در آن سو می خواهد از این آزادگی خود به نفع بندگی و عبودیت بهره برداری کند و در درون خود به این ایمان و ایقان قلبی برسد که خداوند از زندگی و سلوک معنوی و روحانی او در این دنیا خرسند است اما بنا به فرمایش حضرت فاطمه سلام الله علیها این خواسته زمانی محقق می شود و رنگ عملی به خود می گیرد که انسان زندگی اش یکپارچه برای خدا خالص شده باشد، یعنی اگر برمی خیزد آن برخاستن و خیزش برای خدا باشد، نه خود نفسانی اش. اگر حرفی می زند و اعتراضی بر لب جاری می کند آن اعتراض برای خدا باشد، نه جلوه فروشی و خودنمایی. اگر مهر بر لب می زند و خاموش می شود آن سکوت در جهت مصلحت و کسب رضای خدا باشد. اگر می خورد برای خدا بخورد و توش و توانی که از آن خوردنی ها می گیرد در خدمت به پروردگار صرف کند همچنان که مولا علی علیه السلام فرمود "یا رب قو علی خدمتک جوارحی" یا اگر مقام و منصبی را می پذیرد صرفا به این نیت باشد که به واسطه آن مقام و منصب بتواند احقاق حق کند. همچنان که امیرالمؤمنین می فرماید: "والله لهی احب الی من امرتکم هذه الا ان اقیم حقا او ادفع باطل / به خدا سوگند همین کفش بی ارزش برایم از حکومت بر شما محبوب تر است، مگر آن که حقی را به پا دارم یا باطلی را دفع نمایم".
در واقع در نظرگاه مؤمن حقیقی هیچ فعلی فی نفسه جز قرب به خداوند ارزش ذاتی و حقیقی ندارد. مؤمن اگر دنبال قدرت است می خواهد آن قدرت را واسطه خدمت به خلق و احقاق حق قرار دهد وگرنه قدرت در چشم او از آب بینی بز و کفش هایی که بارها وصل و پینه شده اند پست تر و بی ارزش تر است.
وگرنه انسان به تعبیر مولا می تواند یک عمر خدا را به خاطر ترسی که از دوزخ دارد یا نظر طمعی که به بهشت دوخته، عبادت کند و گمان برد که خداوند بهترین مصلحت را برای زیستن در اختیار او قرار خواهد داد.
در واقع نکته مهمی که حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها بر آن انگشت می گذارند این است که توازن و تعادلی میان بهترین و زیباترین زندگی با بهترین اظهار بندگی وجود دارد، هر چقدر خلوص و عیار اظهار بندگی مؤمن بیشتر شود خداوند نیز آشکارتر او را به سمت بهترین مصلحت برای زیستن سوق می دهد.
پایان پیام/
نظر شما