مسجد رفعت با طنین صدای اذان پدرم آشناست

خبرگزاری شبستان: دختر شهید متقیان با اشاره به سابقه موذنی پدر در مسجد رفعت گفت: پدرم را در جبهه ها "حبیب بن مظاهر" می نامیدند ولی او با وجود سن زیاد، هم صحبت جوانان بود.

خبرگزاری شبستان_ قم:

محمد و محمد تقی متقیان پدر و پسر شهیدی هستند که خون خود را برای دفاع از میهن و ملت خود نثار کرده اند. محمد متقیان پدر خانواده متقیان است که سال 65 و در عملیات آزادسازی مهران (کربلای پنج) به درجه رفیع شهادت نائل شده و محمد تقی هم 9 ماه بعد از پدر در سال 66 در شلمچه (کربلای هشت) شهید می شود. امروز سیزدهم جمادی الثانی روز تکریم از مادران و همسران شهداست و به همین مناسبت قرار است از طوبی مساعی منش همسر شهید محمد و مادر شهید محمد تقی متقیان تجلیل شود. تجلیلی که شاید یک گوشه از هزاران کوچه دلتنگی های این مادر را در غم فراق فرزند و همسر را در نبود تکیه گاه و مرد خانواده را روشنایی ببخشد، روشنایی که می خواهد بگوید، ما هستیم. اگر آنها برای حمایت از ما جان خود را نثار کردند پس ما هم جان نثار می کنیم برای آسودگی و راحتی خیال شما...

به همین خاطر تلاش کردم تا با طوبی خانم در مورد دلتنگ هایی که تا کنون داشته و وظیفه ای که نسل امروز بر عهده دارد، گفتگو کنم ولی شرایط جسمی این مادر عزیز اجازه این صحبت را به ما نمی دهد به همین خاطر با دختر ایشان خانم محبوبه متقیان صحبت می کنیم.خانم متقیان در ابتدای صحبت  می گوید: پدر و مادرم هشت فرزند دارند و من دختر سوم آنها هستم. برادر شهیدم هم چهارمین فرزند بود.

پدرم بیشتر همپای جوانان بود// مسجد رفعت با صدای اذان پدرم آشناست
وی در ادامه به وصف احوالات پدر پرداخته و ادامه می دهد: پدرم اهل دعا بود، کتاب زیاد می خواند و نصیحت هم می کرد. همیشه به همه چنین توصیه می کرد که "دست از مفاتیح برندارید". پدرم همیشه خوشرو بود، من 16 ساله بودم که شهید شد. پدرم موذن بود و در مسجد رفعت (واقع در خیابان صفائیه) اذان می گفت. با وجود داشتن سن بالا بیشتر با جوانان بود. در جبهه به همین خاطر او را با عنوان "حبیب بن مظاهر" خطاب می کردند چون آن زمان 50 یا 51 ساله بود ولی با وجود این سن و سال همیشه همپای جوانان بود.


خواهر شهید متقیان در ادامه با اشاره به ویژگی های برادر شهیدش می گوید: تقی از 15 سالگی به جبهه رفت و در 20 سالگی هم شهید شد. همرزمان برادرم همیشه بر ایمان، خوش اخلاقی و سر به زیری اش تاکید داشتند، برادرم احترام بزرگترها را نگه می داشت.


داستان خواب کودکی که در 21 سالگی اش تعبیر می شود
وی در ادامه به خواب برادرش در کودکی اشاره کرده و می افزاید: محمد تقی در این خواب می بیند که پشت سر خود را برای کمک به کربلائیان از دست داده و این خواب در 21 سالگی اش به وقوع می پیوندد. زمانی که ما پس از شهادت پیکر برادرم را دریافت کردیم، دیدیم که پشت سرش را از دست داده و فقط چهره اش به حالت نقابی نحیف برجای مانده است.


وضعیت حجاب کشور را بهبود ببخشید، این مسئله به مادران شهدا آرامش می دهد
از خانم متقیان می خواهم تا نظر مادر خود را در خصوص تکریم مادران و همسران شده و برایمان بگوید، پای تلفن از مادر می پرسد و چنین می گوید: مادران شهدا بیشتر از جراید، رسانه های گروهی و تلویزیون بابت وضعیت حجاب در کشور گلایه دارند. آنها جوان داده اند ولی هیچکس در خصوص وضعیت حاضر هیچ کاری نمی کند. درست شدن وضعیت پوشش ها و حجاب جوانان کشور است که می تواند به مادران و همسران شهدا آرامش دهد. ولی در مجموع ما از تلاش دست اندرکاران امر در این موضوع متشکریم.


پایان پیام/

 

 

کد خبر 357799

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha