به گزارش خبرگزاری شبستان، عناوین و چکیده مقالات شماره 3 فصلنامه سیاست متعالیه، زمستان 1392 به شرح ذیل است.
مفهوم قرآنی ولایت سیاسی در علوم اسلامی
نوشته مشترک داود مهدوی زادگان و سید حسین سیدحسینی
چکیده: دو گروه از متألهین مسلمان به طور مبسوط درباره ولایت بحث کردهاند. نخست، عرفا و فیلسوفانی که در ساحت عرفان نظری، اندیشهورزی کردهاند. دوم، فقیهان و متکلمین که از موضع فقهی ـ کلامی به موضوع ولایت، نظر انداختهاند. لیکن به نظر میآید التفات هر دو گروه به مفهوم قرآنی ولایت، آنگونه که انتظار میرود نیست. از آنجا که برداشت عرفانی و فقهی ـ کلامی از مفهوم قرآنی ولایت ممکن است مانعی برای فهم مفهوم سیاسی ولایت در قرآن کریم پیش آورد، در این مقاله به بررسی آن دو برداشت پرداخته شده است.
واژههای کلیدی: قرآن کریم، امامت، ولایت، حکومت، غدیرخم.
اندیشه سیاسی شیخ شهابالدین سهروردی (549 - 587)
نوشته رجبعلی اسفندیار
چکیده: شیخ اشراق برای حکمت عتیق اهمیت فراوانی قائل شده و حکمای باستان را در درک حقیقت مصیب دانسته است. وی از یک سو درصدد بود تا حکمت زردشت و افلاطون را با یکدیگر ترکیب کند و از سوی دیگر حکمت واحد و کلی و جاودانهای را به وجود آورد که از آموزههای دینی و اسلامی برخوردار باشد. روش شناخت شهودی در اندیشه سهروردی در مرکز قرار میگیرد و دو پایه استدلال و شهود اشراقی پایههای حکمت ذوقی او را تشکیل میدهد. دغدغه اصلی مقاله، بررسی نسبت اندیشه سیاسی سهروردی با مبانی فلسفی اوست. براین اساس، اندیشه سیاسی سهروردی مجموعهای منسجم از مبانی فلسفی است که در بستر زمانی خاص منجر به تولید نظریهای خاص در باب حکومت گردید. حکیم متأله که مجهز به عقل و حکمت میباشد، حاکم مطلوبی است که از قِبَل آن نظریه دو ساحتی انسانی ـ الهی یا اسلامی ـ اشراقی جایگزین نظریه و رویکرد تکساحتی مادی ـ جسمانی (دنیوی) می-شود.
واژههای کلیدی: سهروردی، اندیشه سیاسی، مبانی فلسفی، حکیم متأله، حکمت اشراقی، حاکم مطلوب.
فرد و جامعه در حکمت متعالیه
نوشته شریف لکزایی
چکیده: با پذیرش فلسفه سیاسی و به تبع فلسفه تاریخ در اندیشه صدرالمتألهین، این سؤال مطرح میگردد که عناصر و مؤلفههای آن چیست و مسئله رابطه اصالت فرد و جامعه بر اساس حرکت جوهری در فلسفه وی چگونه تحلیل میشود؟ در این مقاله، ضمن اشاره به عناصر مؤثر در تکوین و تداوم جامعه، مباحثِ حرکت و زمان، حرکت جوهری، عوامل محرک جامعه، و بحثی درباره فرد و جامعه و مسئله سعادت مورد بررسی قرارگرفته و سعی شده است دیدگاه ملاصدرا بر اساس حکمت متعالیه تبیین شود. براین اساس، ضمن تأکید بر وجود جامعه، یادآور شدهایم که تولد انسان در جامعه اتفاق میافتد اما انسان به مرور از جامعه فاصله گرفته و فردیت خودش را شکل میدهد و در نهایت با اختیار خویش به سراغ جامعه میرود و جامعهای انتخابی و ایمانی شکل میدهد.
واژههای کلیدی: فلسفه تاریخ، فرد، جامعه، زمان، حرکت جوهری، سعادت.
نسبت عرفان و سیاست
نوشته مشترک دادخدا خدایار و احمد رهدار
چکیده: با توجه به دو تلقی متفاوت از عرفان و سیاست در اذهان، این سؤال مطرح است که چه نسبتی بین عرفان به معنای روش شهودی برای وصول به حقیقت از طریق مجاهده و ریاضت با سیاست به معنای کسب قدرت برای اداره و تدبیر جامعه و حکومت وجود دارد؟ در پاسخ، نظریات تباین، همپوشانی و وحدت عرفان و سیاست ارائه شده است. در این مقاله با توصیف و تحلیل منابع مربوط، به بررسی و ارزیابی هر یک از دیدگاههای مذکور پرداخته و کوشیدهایم نظریه صحیح را ارائه کنیم. به نظر میرسد صاحبان نظریات تباین و هم پوشی دچار خلط بین تصوف فرقهای و خانقاهی با عرفان ناب ثقلینی گشته و با چنین فرضهای اشتباهی به بحث و نتیجهگیری آن پرداختهاند، در حالیکه عرفان برآمده از جهان بینی خالص توحیدی منافاتی با شریعت و سیاست الهی نداشته، همه آنها تحت تکلیف بندگی برای وصول به حقیقت و کمال قابل جمع میباشد.
واژههای کلیدی: عرفان، سیاست، تصوف، دموکراسی، حکومت، فقاهت.
دانش سیاسی عقلی در تمدن اسلامی: هویت و بنیانها
نوشته محمد پزشگی
چکیده: تمدن جدید بر مبنای فلسفه پایهگذاری شده است از این رو ارائه دانش سیاسی در تمدن اسلامی به زبان عقلی- فلسفی ضرورتی غیرقابل انکار میباشد. شناساندن دانش سیاسی عقلی تمدن اسلامی امکان مطالعات تطبیقی از یک سو و مطالعات بینرشتهای از سوی دیگر را در سطح بینالمللی فراهم میکند. روش به کار رفته در این مقاله، «اِسنادی» است و با رویکرد تفسیری به شناساندن دانش سیاسی میپردازد. نوشته حاضر نحوه فهم و درک مسلمانان را از این دانش و فرآیند تولید آن را در تمدن اسلامی نشان میدهد. از دادههای این پروژه میتوان برای نظریهپردازی سیاسی، تاریخنگاری دانش سیاسی و فلسفه دانش سیاسی در تمدن اسلامی استفاده کرد.
واژههای کلیدی: سنت، تمدن اسلامی، دانش سیاسی
تحجر و تحجرگرایی در منظومه فکری امام خمینی
نوشته علی شیرخانی و محمد رجایی
چکیده: تحجر و جمود فکری همزاد با ادیان و عقاید بشری است. تاریخ اسلام و جامعه اسلامی نیز از بدو تشکیل حکومت اسلامی در مدینه از این جریان انحرافی به دور نبوده و در دورههای مختلف تاریخ اسلام شاهد فراز و فرود این جریان هستیم، به ویژه در دوره معاصر ایران جریان تحجر به سوی ریشه دارتر و تنومندتر شدن حرکت کرده است. در این مقاله تأکید بر نوعی از تحجر است که نگاه فلسفی به دین و مذهب دارد و هیچ تحول و نوآوری و حتی تحول مبتنی بر اصول را بر نمیتابد. تحجر از جمله جریانهای مخالف با تفکر و نهضت امام خمینی (ره) به شمار میرود؛ از این رو امام به موازات حرکت سیاسیاش، با صراحت و جدیت بیشتر به مبارزه و مقابله با جریان تحجرگرایی برخاست. این رویکرد امام با تحجر پس از پیروزی انقلاب افزایش یافت و به ویژه در اواخر عمرش در پیام تاریخی منشور روحانیت درباره این جریان فرمودند: خون دلی که پدر پیرتان از این دسته متحجر خورده است، هرگز از فشارها و سختیهای دیگران، نخورده است».
واژههای کلیدی: تحجر، تحجرگرایی، مقدس مآبی، خوارج، امام خمینی (ره)
شایان ذکر است، فصلنامه سیاست متعالیه به همت انجمن مطالعات سیاسی حوزه علمیه منتشر می شود.
پایان پیام/
نظر شما