سؤال تمام زنان جهان از پیامبراکرم و پاسخ حضرت (ص)

خبرگزاری شبستان: اى زن برگرد به همه زنهایى که تو نماینده آنهایى، چه در مشرق و چه در مغرب، اعلام بکن که مسؤولیت تربیت‏ خانواده و تشکیل خانه، شوهردارى، حسن تبعل که...

به گزارش سرویس دیگر رسانه های خبرگزاری شبستان و به نقل از جام نیوز، شبهه ای که معمولا بین زنان مطرح است ای است که زن وسیله ای است برای کمال و سعادت مرد و دین اسلام زن را موجودی مستقل نمی داند.

این شبهه در زمان رسول خدا(ص) مطرح شده، و حضرت با جمله‏ اى کوتاه به نوع این نقد واشکال‏ها، پاسخ داده است، این سؤال وجواب را، حضرت استاد علامه طباطبایى‏رضوان الله تعالى علیه در تفسیر قیم المیزان به نقل از کتاب «الدر المنثور فی التفسیر بالماثور» در خلال «بحث روائى‏» بخشى از آیات سوره نساء ذکر فرموده است. (1)

در المنثور از بیهقى نقل مى‏کند که: روزى رسول خدا(ص) در جمع یاران واصحابش نشسته بود، اسماء بنت‏ یزید انصاریه، یکى از زنان انصار، به حضور پیامبر(صلوات الله وسلامه علیه) رسید، عرض کرد: من نماینده تمام زنان هستم به سوى شما، این سؤال، تنها سؤال زنان انصار و زنان مدینه نیست، بلکه سؤال همه زنهاست و هیچ زنى در مشرق یا در مغرب نیست مگر این که وقتى سخن مرا بشنود آن را مى‏پذیرد،

پس من در حقیقت نماینده همه زنان عالم هستم، زیرا شما پیامبر همه جوامع بشرى اعم از زن ومرد هستید واین سؤال عموم زنان از شما است. او در کمال ادب این سؤالها را طرح کرد. در آغاز سخنش جمله «بابی انت وامی‏» گفت، بعد هم گفت: «نفسی لک الفداء» یعنى من و پدر ومادرم فداى تو.

پس از ایراد خطبه به عنوان نماینده زنان جهان عرض کرد:

«ان الله عزوجل بعثک الى الرجال والنساء»
یعنى خداى سبحان تو را به عنوان پیامبر بشر مبعوث کرد چه براى رجال، چه براى نساء

«فامنا بک وبالهک‏» ما به مبدا و معاد و وحى و رسالت ایمان آوردیم، به خدایى که تو را فرستاد ایمان آوردیم. سخن این زن در حقیقت‏ بیانگر اصول سه‏ گانه دین بوددر قرآن کریم گاهى سه اصل مبدا و معاد و وحى در کنار هم ذکر مى‏شود و گاهى دو اصل مبدا و وحى، سرش این است که بازگشت معاد به همان مبدا است و اگر کسى به خدا ایمان آورد به معاد هم ایمان آورده است.

«وانا معشر النساء محصورات مقصورات قواعد بیوتکم ومقضى شهواتکم وحاملات اولادکم‏»
ما زنها خانه‏ نشین و محصور و حامل فرزندان شما مردان هستیم. تفکرى که در آن روز رایج‏ بود تفکر جاهلى بود. این زن در عین حال که نماینده زنان جهان است نماینده زنان مسلمان نیز هست، ولى در متن سؤالش تفکر جاهلى را مطرح مى‏کند او مى‏گوید، زن حامل فرزند شوهر است، غافل از این که زن حامل فرزندى است که به پدر ومادر به صورت مشترک منسوب است.

«وانکم معاشر الرجال فضلتم علینا بالجمع والجماعات وعیادة المرضى وشهود الجنائز والحج‏بعد الحج وافضل من ذلک الجهاد فی سبیل الله‏»
وشما مردها بر ما فضیلت دارید براى این که در نماز جمعه وجماعت، در عیادت بیمار، در تشییع جنازه شرکت مى‏کنید، شما مکرر مى‏توانید به حج‏ بروید وبالاتر از همه جهاد فى سبیل الله وظیفه شماست و ما محرومیم.

«وان احدکم اذا خرج حاجا او معتمرا او مجاهدا حفظنا لکم اموالکم وغزلنا اثوابکم وربینا لکم اولادکم‏»
شما اگر به عنوان حج ‏یا جهاد حرکت کردید ما باید در خانه‏ ها بنشینیم واموالتان را حفظ کنیم، لباسهایتان را ببافیم، فرزندان شما را تربیت کنیم.

«فما نشارککم فی هذا الاجر والخیر»
ما زنها با شما مردها در هیچ یک از فضیلت‏ها شریک نیستیم.

پاسخ پیامبر(ص) در تبیین وظایف زن
«فالتفت النبى(ص) الى اصحابه بوجهه کله‏»

حضرت رسول(ص) با تمام صورت رو به اصحاب کرد وفرمود:
«هل سمعتم مسالة امراة قط احسن من مسالتها فی امر دینها من هذه‏»
یعنى شما تاکنون زنى به این فضیلت دیده‏ اید که در مسائل دینى اینچنین سؤال کند؟

معلوم مى‏شود شنیدن صداى زن در این‏گونه از مسائل دینى براى معصوم هم رواست و زن مى‏تواند در مجامع عمومى درباره مسائل دین سخن بگوید و مردها هم مى‏توانند سخن زن را درباره مسائل دینى بشنوند ویا گوش دهند.
این قصه در مدینه و در زمانى واقع شده که بسیارى از مسائل حجاب و فضائل دینى و دستورات عفاف نازل شده است، اگر یک چنین سؤال و جواب و سخنرانى در اوائل اسلام و در مکه رخ مى‏داد، ممکن بود کسى بگوید آن روز هنوز دستور حجاب نبوده و... اما این جریان در مدینه و در جمع انصار اتفاق مى‏افتد و سؤال و جواب در مقام وموقعیت زن در جهاد بوده است.

«فقالوا یارسول الله ما ظننا ان المراة تهتدی الى مثل هذا»
اصحاب گفتند: ما فکر نمى‏کردیم زن به این مقام برسد. چرا که زمینه‏ اى نبود تا زن را بپروراند. نباید توقع داشت، تفکر جاهلى توان تربیت این‏گونه از زنها را داشته باشد. آنگاه:
«فالتفت النبى(ص) الیها»

پیامبر رو به این زن کرد:
«فقال افهمی ایتها المراة واعلمی من خلفک من النساء ان حسن تبعل المراة لزوجها وطلبها مرضاته واتباعها موافقته یعدل ذلک کله فانصرفت وهی تهلل حتى وصلت الى نساء قومها».
اى زن برگرد به همه زنهایى که تو نماینده آنهایى، چه در مشرق و چه در مغرب، اعلام بکن که مسؤولیت تربیت‏ خانواده و تشکیل خانه، شوهردارى، حسن تبعل که چشم شوهر در بیرون به گناه گشوده نشود و گوشش در بیرون منزل به گناه و آهنگ باطل باز نشود، و دستش به خیانت‏ باز نشود، نیک شوهردارى کردن و خانواده را حفظ کردن و ارکان خانه را به دوش کشیدن، حفظ اولاد واموال و تامین آبرو، معادل همه آن فضائل است که بر شمردى.

مگر نه آن است که شما خواهان ثواب و تقرب الهى هستید، مگر نه آن است که فروع دین تعبدى است و ذات اقدس اله مصالح ما را بهتر از ما مى‏شناسد، آن خدایى که به شما شش سال زودتر از دیگران دستور عبادى داد و زودتر از دیگران سخن گفت و شش سال زودتر از دیگران شما را به حضور پذیرفت، این‏چنین دستور داده است که خانواده در اسلام اصل است.

آنها که خانه را منحل کرده و در حد یک خوابگاه به او مى‏نگرند، آنها جان و روح زن را از خانه بیرون آوردند و به مراکز فساد کشاندند.

نمونه بارز انحطاط را در کشورهاى پیشرفته دیده و مى‏بینید. مرحوم علامه طباطبایى در ذیل همین حدیث‏ شریف بحث مبسوطى دارند و مى‏فرمایند:

آنها زن را تحت عنوان آزادى بازیچه قرار دادند. اما دین مى‏گوید زن گل است و نظیر ابزار بازى نیست، او را ضایع نکنید، کارهاى سنگین به اینها ارائه نکنید، نگذارید با نامحرم تماس بگیرند، نامحرم با او تماس بگیرد چرا که این گل پژمرده مى‏شود، این فقط باید در بوستان منزل باشد، آنگاه است که مى‏تواند پیغمبر تربیت کند.

اگر زنان، کانون خانه را متلاشى نکنند و گرم نگه دارند و گونه‏ اى عمل کنند که مرد، تمام تلاشش متوجه خانه باشد، با حسن برخورد، با اداره صحیح شؤون منزل، با قناعت و کم توقعى، با تربیت دقیق فرزندان، با رفتار مؤدبانه داشتن و حفظ عفاف و لباس حتى در برابر اولاد، و در نتیجه تربیت فرزندانى وزین و عفیف، آنگاه مى‏توانند نقص آن فضائل را جبران کنند، چه این که اینها معادل همه فضائلى است که براى مردها وارد شده است.
از این که بگذریم امتیازاتی که اسلام برای زن در بدست آوردن آخرتی سعادت مند قائل شده است در خیلی از موارد از مردها جلوتر و به ظاهر ترازوی عدالت به سمت زنان است.

مثلا مردان اگر برای کسب روزی حلال و رفاه عیال از خانه بیرون بروند در حکم جهاد فی سبیل الله است و اگر در همین حالب بمیرد در حکم شهید است، ولی این حکم در مورد زنان مقداری پررنگ تر است. کار کردن زن در خانه درحکم جهاد است واگر بمیرد حکم شهید در معرکه جنگ را دارد. شهید معرکه با کسی که در حکم شهید باشد فرق می کنند.

در رابطه با حقوق زن. تمام کارهایی که زن در خانه انجام می دهد، سوای واجباتش مثل تمکین شوهر، اجازه برای بیرون رفتن و مواردی که در رساله نوشته شده است، مستحب هستند و زن به خاطر شیردادن بچه، کار در خانه، و بچه داری می تواند حقوق دریافت کند. البته در فرهنگ ایرانی اسلامی قریب به اتفاق زنان که از فرهنگ غرب تأثیر نگرفته باشند این کارها را بدون چشم داشت انجام می دهند، اما حق ای که حقوق دریافت کنند را دارند.

پى‏نوشت:
1- تفسیر المیزان، ج‏4، ص‏37، چاپ اول.

 

پایان پیام/

کد خبر 360591

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha