اکتفای سرمایه داری به دنیا و سرمایه گذاری سبک اسلامی در حساب آخرت

خبرگزاری شبستان: سبک زندگی سرمایه داری تنها حسنه دنیا را طلب می کند اما در سبک زندگی اسلامی حسنه دنیا و آخرت در کنار هم مد نظر است؛ این نگرش تفاوت بنیادین دو سبک مذکور است.

خبرگزاری شبستان: "سبک زندگی ایرانی در عین اینکه اشتراکاتی با سایر سبک های ملل دیگر دارد، تمایزهایی هم داراست که مشخص است اسلام محدود و منحصر به هیچ گروه و قبیله ای نیست. اساس آن هم رشد و تعالی همه انسان هاست لذا فراتر از محدوه و منطقه است؛ سبک زندگی اسلامی مسائلی در قالب احکام و دستورات است که عمدتا تم و زمینه و خمیر مایه آن اخلاقی است که اگر آنها را رعایت کنیم، سبک زندگی سالم تری خواهیم داشت." این جملات بخشی از سخنان حسین سلیمی بجستانی، استادیار گروه مشاوره و مدیر مرکز مشاوره دانشگاه علامه طباطبایی است که در گفتگو با شبستان بین کرده و مشروح آن از نظرتان می گذرد:

 

سبک زندگی چه مفهومی دارد و آیا سبک زندگی ایرانی با سبک زندگی غربی امتزاج یافته و از آن تاثیر پذیرفته است؟
مفهوم تلخیص شده سبک زندگی در علم روان شناسی، شامل نقشه های شناختی است که در طول زندگی فرد به ویژه در دوران کودکی شکل می گیرد لذا نقش والدین در این میان مهم است. اما به طور کلی سبک زندگی به کلیه فعالیت های فرد در طول زندگی اطلاق می شود که تقریبا دارای ثبات نسبی است مانند چگونگی مناسبات، روابط انسانی، لباس پوشیدن، غذا خوردن، آداب و رسوم و نحوه سکونت.
منظور این است فعالیت هایی که در طول زندگی ثبات نسبی دارد، گاهی برخی از رفتارهای این فعالیت ها، می تواند درون سبک زندگی تغییر یابد اما اعتقاد در روان شناسی این است که تغییر عمده ای در سبک زندگی پیش نمی آید و شاید تنها شکل و ظاهر آن عوض شود.
اما زمینه هر سبک زندگی، یکسری شناخت ها و باورها است؛ می توان گفت بر هر سبک زندگی فلسفه ای حاکم است؛ مثلا فلسفه سبک سرمایه داری در واقع مصرف و لذت را تبلیغ و دنبال می کند و در بهترین شکل، خوشی را در این دنیا ترویج کرده و حسنات آن را می خواهد اما در فلسفه اسلامی تنها این دنیا مورد نظر نیست بلکه سعادت آخرت هم در نظر گرفته می شود؛ به عبارت دیگر در سبک زندگی سرمایه داری تنها ربنا آتنا فی الدنیا حسنه طلب می شود اما در سبک زندگی اسلامی ربنا آتنا فی الدنیا حسنه و فی الاخرة حسنه، درخواست و پیگیری می شود. لذا بسیاری از رفتارهایی که ما در زندگی دینی خود داریم، شاید امروز اثرات آن را نبینیم اما اعتقاد داریم معادی وجود دارد و این دنیا مزرعه آخرت است بنابراین میان این دو دیدگاه تفاوت زیادی است.
به اعتقاد بنده حتی یک فرد افسرده هم سبک زندگی را انتخاب کرده اما سبک زندگی انفعالی، و به این طریق عمر خود را می گذراند. منظور این است سبک زندگی فعال یا منفعل محصول انتخاب خود ماست یعنی اگر شناخت درست و منطقی و ذهن پویا داشته باشیم، مطمئنا می توانیم سبک زندگی فعال را انتخاب کنیم. ما معمولا با استعداد رشد کردن به دنیا می آییم یعنی وراثت اموری را در درون ما به ودیعه گذاشته است و محیط زندگی می تواند سبک زندگی ما را تعیین کند. جمله معروفی است که می گوید: "شخصیت انسان در عرصه محیط می تواند سرکوب یا اعتلا پیدا کند." یعنی محیط برای ما عادت هایی را ایجاد می کند مانند عادات غذایی، نوع غذا خوردن، عادات رفتاری و مناسکی که برخی خوب یا برخی نیاز دارد که در فرآیند زمان عوض شود.

 

در این میان سهم دین به ویژه اسلام در تعیین سبک زندگی چیست و به عبارت دیگر سبک زندگی اسلامی چه مولفه ها و ویژگی هایی دارد؟
سبک زندگی ایرانی در عین اینکه اشتراکاتی با سایر سبک های ملل دیگر دارد، تمایزهایی هم داراست که مشخص است اسلام محدود و منحصر به هیچ گروه و قبیله ای نیست. اساس آن هم رشد و تعالی همه انسان هاست لذا فراتر از محدوه و منطقه است؛ سبک زندگی اسلامی مسائلی در قالب احکام و دستورات است که عمدتا تم و زمینه و خمیر مایه آن اخلاقی است که اگر آنها را رعایت کنیم، سبک زندگی سالم تری خواهیم داشت.
حالا بحث این است آیا اساسا ما با سایر ملل تقابلی داریم؟ آیا مگر می شود تقابل داشت؟ اینجا باید گفت نه تقابلی نیست و ما به یک نوع توانایی در مواجهه با سبک زندگی دیگران نیار داریم به نام توانایی تمایز سازی. یعنی توانایی که بتوان بر اساس آن با حفظ مبانی دینی و عقیدتی خود، از دستاوردها و مواهب سایر ملل هم برای زندگی امروز استفاده کنیم. مانند داشتن ماشین، موبایل و ابزارهای دیگری که خالق آنها برای کمک به انسان ها دست به ساخت چنین ابزارهایی زده اند. لذا کاربرد این وسائل برای انسان کمکی است و او نیز باید برای سعادت دنیوی و اخروی خود از آنها استفاده کند اما این که بگوییم سبک زندگی دیگران نامطلوب و بد است، این طور نیست.
سبک زندگی خطوط اصلی رفتار ما را در حوزه های مختلف مشخص می کند مثلا در حوزه های کار، عشق، مناسبات، ازدواج و قبل آن. در سبک زندگی ما نحوه فرآیند شکل گیری خانواده اسلامی با مسیحیت متفاوت است. در زمینه خانواده حوزه های متفاوتی داریم؛ خانواده گسترده، خانواده هسته ای و خانواده تک نفره. امروز خانواده های تک نفره در حال پررنگ شدن در جامعه هستند و این پروسه ای است که در جریان تبدیل خانواده گسترده به هسته ای و هسته ای به تک نفره حاصل شد. اما باید دید برون داد این سبک زندگی استقبال نکردن از ازدواج است که اگر فرد با کمبود سرمایه هم مواجه باشد، بی پولی را بهانه خوبی برای سر باز زدن از تشکیل خانواده می کند. از سوی دیگر رسانه های ما در تغییر سبک زندگی بسیار موثر هستند. آنها ابعادی متفاوت را به نمایش می گذارند که چشم برای اولین بار این مسائل را می بیند و به آن گرایش پیدا می کند و به این ترتیب انتظارات بالا می رود.
 

این سبک زندگی که امروز با سبک زندگی دینی، فاصله ای دارد را چگونه می توان تغییر داد؟
ببینید این سبک زندگی به سه روش قابل تغییر است؛ به بیان دیگر رفتارهای سبک زندگی به سه روش ایجاد می شوند. نخست کسب دانش. ما وقتی کتاب، مجله، سایت و ... می خوانیم، اطلاعات خود را به این روش افزایش می دهیم و به هر میزان اطلاعات بالا رود، سبک زندگی متنوع تر می شود.
دوم تجربه کردن؛ کسی که زندگی معنوی و روحانی را تجربه می کند، ممکن است سبک زندگی متفاوت تری با دیگران داشته باشد.
بخش سوم الگو گرفتن یا تقلید کردن؛ شک نکنیم هر روشی که ما انتخاب می کنیم روی اطرافیان ما می تواند موثر باشد این مطلب خیلی اساسی است.
بنابراین در یک جمع بندی کلی می توان گفت سبک زندگی خطوط اصلی زندگی است و به راحتی قابل تغییر نیست اما رفتارهایی ممکن است، تغییر کند. سبک زندگی ایرانی ما در عین اشتراکاتی که با سایر سبک ها دارد، تمایزاتی نیز دارد. باید سعی کنیم در فرآیند متمایز سازی دقت کنیم که سبک زندگی که انتخاب کرده ایم، مناسب است یا تحمیل شده. بسیاری از موارد سبک زندگی ما تحمیل شده است و باور داریم چون جامعه این طور شده، ما هم این طور شده ایم.
از سوی دیگر ما تحت تاثیر رسانه ها هستیم؛ وقتی حاکمیت رسانه ها در جامعه ما شدید شده باید دقت کرد، کدام را انتخاب کنیم. تجریه نیز معلمی است که اول امتحان می کند بعد درس می دهد و این مملو از ریسک است.
قبول کنیم که سبک زندگی ما در گذر زمان نیاز به اصلاحات و تغییرات هم دارد ما با حفظ مبانی ایمانی و دینی و ساختار کلی که بر زندگی مان حاکم است، می توانیم سایر سبک ها را دیده، از آن درس گرفته و قل سیروا فی الارض داشته باشیم. قل سیروا فی الارض یعنی دید که آدم ها چه می پوشند، چطور رفتار می کنند، به چه زبانی صحبت می کنند و این به معنای از دست دادن فرهنگ خودی نیست، باید دلبستگی فرهنگی را تقویت کرد و در کنار آن از موهبت های الهی که با اصول زندگی ما منافاتی ندارد، استفاده کنیم.
پایان پیام/

 

کد خبر 368304

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 1
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • طوبي مدني بجستاني IR ۱۷:۰۸ - ۱۴۰۲/۰۶/۰۱
    0 0
    خوشحالم که شما مانند برخي از به اصطلاح روشنفکران ديني سفر به بلاد ديگر را نفي نکرده بلکه آن را عاملي در جهت بهبود و ارتقاء سبک زندگي ايراني مي دانيد