خبرگزاری شبستان: برخی چهره ها برای امت اسلام حکم «یادبود» ارزشمندی از یک میراث اند که قدم بر مسیر وحدت بخش دین نبوی گذاشته و به جز ایجاد وحدت میان مسلمین و تقریب اندیشه مذاهب اسلامی هدفی دیگر ندارند.
بزرگانی که همواره در صدد ایجاد فضایی مبتنی بر برادری و صلح میان امت پیامبر(ص) هستند و چه بسا برقراری ارتباط عمیق فکری میان پیروان دین مبین اسلام از مسیر گفت وگو و تقریب اندیشه های آنان بتواند بسیاری از مشکلات امت اسلام را از میان ببرد.
سخن به «تقریب» رسید، شاید زمانی که این واژه به گوش می رسد هیچ نامی به اندازه آیت الله محمدعلی تسخیری در اذهان تداعی نشود. نام آیت الله تسخیری با عبارت «تقریب مذاهب اسلامی» گره خورده است و تلاش در نیل به این هدف در تمامی مراحل زندگی وی مشهود است؛ چه آن زمان که در نجف اشرف زندگی و تحصیل می کرد و چه آن زمان که به قم عزیمت داشت همواره «مسجد» نقش و جایگاه اساسی را در فعالیت های او داشته است.
خبرنگار گروه مسجد و کانون های مساجد خبرگزاری شبستان در راستای بررسی نقش و جایگاه «مسجد» در فعالیت های آیت الله شیخ «محمدعلی تسخیری»، مشاور مقام معظم رهبری در امور جهان اسلام و دبیر شورای عالی مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی با وی به گفت وگو پرداخته است که حاصل آن را می خوانید:
- شما فعالیت های متعددی در حوزه دین، فرهنگ و سیاست داشته اید که با وجود تنوع حوزه، همواره یک مسیر و هدف را مدنظر داشتید و آن «تقریب» میان امت اسلام است. سوال من از حضرتعالی به عنوان یک شخصیت حوزوی و دانشگاهی این است که «مسجد» چه نقش و جایگاهی در زندگی تان داشته و دارد؟
مسجد در تمام فعالیت های من جایگاه کلیدی داشت، چه آن زمان که در حوزه علمیه نجف بودم و چه آن زمان که در حوزه علمیه قم حضور داشتم. به خاطر دارم زمانی که نجف بودم تمامی دروس حوزوی ما در مسجد ارایه می شد و اصلا این فضای معنوی مسجد اثر زیادی را بر فهم دروس و تحمل مشکلات علمی داشت، البته من همزمان دروس دانشگاهی را در کنار دروس حوزوی داشتم و همواره تمامی مباحثه ها در مسجد انجام می شد.
فارغ از این در بدنه جامعه نجف عموما تمامی فعالیت های اجتماعی در مسجد صورت می گرفت، حتی گردهمایی های بین المللی نیز در مسجد برگزار می شد. برای مثال مسجد جامع «هندی» در نجف مشهور بود. این مسجد نبض کل حرکت علمی حوزه محسوب می شد و داستان ساخت این مسجد نیز جالب توجه است. نقل می کردند سازنده این مسجد زمانی که می خواست سنگ بنای مسجد را بگذارد از همه در مورد نماز شب سوال کرد، یعنی می خواست کسانی در ساخت مسجد کمک کنند که به نماز شب اهتمام داشته باشند و حتی یک نوبت نماز شب آنها قضا نشده باشد.
مصداق دیگر مسجد شیخ انصاری بود که خود شیخ نیز در این مسجد درس می داد، امام خمینی(ره) نیز در برهه ای در این مسجد تدریس داشتند، خلاصه می خواهم بگویم مسجد نقش حساسی را در باروری علمی حوزه های علمیه چه در نجف و چه در قم داشت. مثلا در مسجد اعظم قم اکثر درس های خارج در مسجد ارایه می شود و حتی مساجد فرعی مثل مسجد سلماسی که امام خمینی(ره) نیز در آن درس می دادند همین شرایط را داشته و دارد.
بنابراین با توجه به مرکزیت و محوریتی که مساجد داشت تمامی برنامه ها و حتی ملاقات های شخصی و حضور هیات های علمی در مساجد صورت می گرفت و من نیز بسیار متاثر از این فضا بودم و به نظرم مسجد نقش اساسی را در فعالیت های علمی، اجتماعی و فرهنگی ام داشت.
- به برقراری جلسات مباحثه طلاب و دانشجویان در مساجد اشاره داشتید. این کارکرد برای مساجد در دوره های مختلف تاریخ اسلام وجود داشته و کماکان اگر نگوییم به جدیت و روال سابق، اما همچنان وجود دارد اما در کشور ما با وجود آنکه مساجد متعددی وجود دارد، چنین رویکرد و کارکردی حتی در شهرهای بزرگ و کلان شهرها کمرنگ شده و در کمتر مسجدی دیده می شود. به عنوان مثال در شهر «قم» برخی مساجد چنین سنتی را حفظ کرده اند، چه پیشنهادی برای حفظ این سنت در همه مساجد دارید و اساسا برای افزایش کارکرد مساجد باید چه اقداماتی انجام داد؟
باید این کارکرد را در مساجد احیا کنیم. باید بدانیم که مسجد جایگاه و محور حرکت علمی و تبلیغی است. اگر جایی مسجد این نقش را ندارد نقص در متولیان اش است که نیامده اند از مسجد در زمینه های تبلیغی، آموزشی و اجتماعی استفاده کنند. باید برگردیم به آنچه که در گذشته داشتیم.
در صدر اسلام مساجد محور تمام فعالیت های اجتماعی بود، حتی در بسیج کردن نیروها برای مسجد نقش اساسی داشت و جلسات مهم در مساجد برگزار می شود، به نظر من باید وظایف مساجد را از نو احیا کنیم، مسئله فقط فضا نیست بلکه تاثیر قربت الی اللهی است که مسجد بر روح جامعه می گذارد.
- شما از شاگردان شهید آیت الله «صدر» هستید، نگاه ایشان نسبت به مسجد چه بود؟
یادم هست مرحوم صدر به ما می فرمودند که چند نظریه داریم که خطا رفته اند، یکی نظریه ای که مسجد را از زندگی اجتماعی جدا کرد و دیگری نظریه ای که کل زندگی را در مسجد منحصر کرد.
شهید صدر همواره تاکید داشت که روحیه مسجد باید شامل کل زندگی شود و منظور او این بود که مثلا هر کارمندی که در اداره کار می کند باید احساس کند که در مسجد است و دارد نماز می خواند لذا باید روحیه مسجدی را به کل زندگی گسترش دهد و این نظریه و حرکت انجام نمی گیرد مگر اینکه مسجد محور زندگی باشد. باید از قداست مسجد و ارتباط مسجد با الله بگوییم. مسجد بیت الله است. کسی که در بیت الله قولی می دهد یعنی به خدا قول می دهد. کسی که در مسجد درس می خواند یعنی زیر نظر خدا درس می خواند لذا باید این روحیه را به مسجد برگردانیم.
- حال که بحث به اینجا رسید، فکر می کنید چه طور می توانیم از پتانسیل «مسجد» به عنوان نهاد مشترک میان تمامی مذاهب و فرق اسلامی در راستای «تقریب» بهره گرفت؟
مسجد یک ظرفیت است اما من با درست کردن مساجد اختصاصی مخالفم، متاسفانه هر گروهی آمده اند و برای خود مسجدی اختصاصی بنا کرده و اجازه حضور سایر اتباع و مذاهب دیگر در مسجد خود را نمی دهند، در حالی که مسجد مال خداست. همه مذاهب نیز به سوی خدا حرکت می کنند، پیروان همه مذاهب بندگان خدا هستند. باید این حالت اختصاصی که ایجاد شده را به حالت عمومی برگردانیم. به گونه ای که در واقع مسجد برای همه باشد و هر جماعت و قشری بیایند و در مسجد نماز بخوانند.
بر همین اساس معتقدم مسجد باید محور جمع و جامع باشد و همه مسلمانان در مسجد جمع شوند و یکدیگر را ببینند. بهترین مصداق بیت الله الحرام است که مسجد جامعی است. خداوند همه مسلمانان را از همه جا در بیت الله الحرام جمع کرده است و این الگویی است که همه مساجد پرتوی از بیت الله الحرام باشند.
موضوع بعد این است که باید حالت درگیری را از مساجد جدا کنیم. مسجد باید بیت الامن و بیت الجمع باشد بنابراین مسلمین باید تجدید نظر کرده و از این ظرفیت در راستای مسئله تقریب بکوشند.
باید به همه امان دهیم که در مساجد حضور یابند، یک نفر دست بسته نماز می خواند و یک نفر دست باز، باید فضایی ایجاد کنیم که مسجد بیت الامن باشد و همه خود را در بیت الله احساس کنند.
- چگونه می توان چنین فضایی نسبت به کارکرد «مسجد» را میان مسلمین فرهنگ سازی کرد؟
این وظیفه علما است. این علما هستند که باید این مسئله را تفهیم کنند که مسجد مخصوص شیعه و سنی نیست و پیروان تمامی فرق اسلامی حق دارند که در مسجد حاضر شوند و نماز خود را به فرادی یا جماعت بخوانند. چرا که این مسجد خانه خداست، چنانچه تعبیر خداوند متعال در قرآن کریم نیز موید این مسئله است « وَأَنَّ الْمَسَاجِدَ لِلَّهِ فَلَا تَدْعُوا مَعَ اللَّهِ أَحَدًا » (و مساجد ویژه خداست پس هیچ کس را با خدا مخوانید ) بنابراین نباید کسی را در مسجد مورد خطاب قرار داد بلکه باید خدا را خطاب قرار داد.
- افکار جهان بعضا اسلام را از سوی گروه و فرقه ضاله ای چون «وهابیت» می شناسند، این گروه ها هر کدام مسجد دارند اما فعالیت دیگر فرقه ها در مسجد را قبول ندارند. به نظر شما علت این طرز تفکر در بدنه فکری وهابیت چیست؟ آنها حتی در مورد دفن اموات در جوار مساجد نیز خرده می گیرند. در این باره چه تحلیلی دارید؟
واقعیت این است که هرجا افراط گرایی بود کار خراب شد. ما حتی در علم نباید افراط کنیم، چراکه این علم به جای آنکه نور و عامل هدایت باشد ممکن است مانع و حجاب شود. بر این اساس عیب بزرگ وهابی ها و به خصوص وهابی های تکفیری همین افراطشان است. افراط بی ارزش است. وقتی خداون، در قرآن و پیامبر(ص) در روایات تعریف «مسلم» و «مسلمان» را مشخص کرده اند بنابراین هرکسی به اصول اسلام ایمان آورد مسلمان است و حقوق مسلمان بر او مترتب می شود.
اما وهابی ها افراد را به کمترین حرکت تکفیر می کنند. این افراط حرام است. افراط حرمت دارد. این فرقه(وهابیت) نه تنها شیعه که حتی معتزله و اشاعره را تکفیر می کنند.
حالت افراط گری وهابیت را هار کرده است. آنها مسلمان اند اما منحرف هستند. وهابی ها معتقد به اصول اسلامی هستند اما انحراف و افراط دارند و باید برگردند و عقایدشان را تصحیح کنند.
همه مذاهب اسلامی باید گفت وگوی عاقلانه و منطقی را بین خودشان و دیگران برقرار کنند و جدایی ها را کنار بگذارند. اما در مورد بخش دوم سوال یعنی مسئله دفن اموات در جوار مساجد، این یک مسئله فقهی است. عده ای اجازه می دهند، عده ای آن را حرام می دانند، هرکدام یک استدلال داشته و طبق مسایل فقهی شان عمل می کنند، مهم این است که افراط گرایی نباشد.
- گروه های مختلف سیاسی و فرهنگی همگی نسبت به کمبود مسجد اذعان دارند. اما با این وصف مساجد فعلی که در اختیار داریم کارکرد محدودی دارند یا حتی صرفا فعالیت های آنان به اقامه نماز منحصر شده است. بعضا جمعیت تشکیل دهنده برخی مساجد هنگام نماز شامل افراد مسن شده است. علت چیست، چرا این وضعیت حاکم شده است؟
من معتقدم که در یک جامعه اسلامی باید برنامه ریزی دقیقی داشت و هدف استراتژیک را محور قرار دادن مساجد دانست. به گونه ای که مسجد محور حرکت های اجتماعی باشد.
ضمن اینکه باید سطح آگاهی توده ها را بالا برد، متاسفانه شرایط به گونه ای است که برخی مسجد را فقط محلی برای اقامه نماز می دانند. برخی هم حتی معتقدند مسجد محل اقامه نماز برای افراد متدین است در حالی که مسجد باید برای همه باشد و از جوان و پیر و حتی کسانی که چندان ملتزم نیستند می توانند در مسجد حاضر شوند.
بنابراین باید دو کار اساسی را سرلوحه خود قرار دهیم، اولا گسترش آگاهی در زمینه نقش مسجد و دوم قرار دادن مسجد به عنوان محور حرکت اسلامی در همه زمینه ها، اگر این دوکار را انجام دادیم شاهد حضور طبیعی همه اصناف جامعه در مساجد خواهیم بود.
در گذشته مساجد محلی برای رشد و جهت دهی فکری به افراد جامعه بودند به گونه ای که اندیشه بسیاری از علمای بزرگ اسلام در مسجد شکل گرفت، برای احیای این رویکرد چه اقداماتی نیاز است؟
در محوریت مسجد باید دو مسئله یعنی عبادت و مبارزه با طاغوت را محقق کنیم، چنان چه قرآن اهداف انبیا را در دو چیز خلاصه کرد. یکی عبادت الله و دیگری مبارزه با طاغوت « ولقد بعثنا فی کل امه رسولا ان اعبدوا الله واجتنبوا الطاغوت ...» (و در حقیقت در میان هر امتى فرستادهاى برانگیختیم [تا بگوید] خدا را بپرستید و از طاغوت [=فریبگر] بپرهیزید ) پس در مسجد هم نماز بخوانیم، هم باید عبادت مان را کنیم، هم با انواع طاغوت مبارزه کنیم، اینجاست که مسجد باید محور و حرکت مسیر اسلامی باشد. در این صورت مسجد همچون گذشته محل رشد فکری و فرهنگی افراد جامعه می شود.
گفت وگو از فاطمه فرامرزی
نظر شما