خبرگزاری شبستان: (وحدت و انسجام) افراد و جوامع در یک پیوند و تعامل مستقیم و چند بعدی به وجود میآید که میتوان از آن به (کنش جمعی) تعبیر نمود؛ به خصوص زمانی که عدة زیادی از مردم دارای اهداف و آرمانهای مشترکی باشند و برای رسیدن به آنها، رویکرد واحدی اتخاذ کنند.
دستیابی به جامعه برتر و موعود ادیان و فروکاهیدن از آلام و ستمها و رسیدن به کمال و سعادت واقعی، آرمان ماندگار همه انسانهای صالح، مستضعف و موحّد است و این زمانی به دست میآید که همه حق طلبان، عدالت خواهان و یکتاپرستان در صف واحدی قرار گرفته و با پیوستن به انقلاب جهانی مهدوی، تحت رهبری و ولایت منجی موعود قرار گیرند؛ یعنی،این آرمان مشترک تنها در سایه یک انقلاب بزرگ و فراگیر و در یک تعامل جمعی به دست میآید. آنچه در این نوشتار مورد پژوهش قرار میگیرد، توجّه به (کنش جمعی) در انقلاب جهانی به رهبری امام مهدی(عج) است.
مهمتر از آن توجه بایسته به این مؤلفه است که قیام حضرت مهدی(ع) یک انقلاب و نهضت فراگیر و جهانی است که با همراهی و همدلی مردم ـ به خصوص گروههای مبارز و طرفدار حق ـ صورت میگیرد؛ امری که در مهدویت پژوهی مورد غفلت قرار گرفته و در عموم پژوهشها، تنها از چشمانداز یک قیام و جنگ محدود به آن پرداخته شده است! در حالی که در این نوشتار، این فرض مطرح میشود که این نهضت مقدس، یک انقلاب گسترده و مردمی است که تودههای زیادی از مردم در یک بسیج فراگیر و جمعی به آن میپیوندند و این نهضت را یاری میرسانند.
چیستی انقلاب
پژوهش و مطالعه درباره (انقلاب) و کندوکاو دقیق و علمی، درباره چیستی و چگونگی آن، به علت وجود دیدگاهها و تعاریف گوناگون درباره آن، با دشواریهای خاص خود روبه رو است. دستهای انقلابها را نتیجه اجتناب ناپذیر ساختار اجتماعی ادوار تاریخی میدانند.1 دسته دیگری با تکیه بر (عملگرایی)، ضرورت انقلاب را به دلیل عینی بودن ثبات اجتماعی نفی میکنند.2 گروهی نیز معتقدند: (جامعه توده وار) که مبتنی برثبات سنتی ساختارهای معینی است، اگر مواجه با انهدام ساختارهای خودگردد، به سوی انقلاب مردمی گرایش مییابد.3 گروهی دیگر با توسّل به توجیهات روانشناسی و اجتماعی، میکوشند انگیزههای (قیام بر ضد حکام مستقر) و یا عدم تحقق تصوّرات تودهها در کل دوره حیاتشان را شناسایی کنند.4 این گروهها، طیف گستردهای از اندیشه درباب انقلاب را به نمایش گذاشتهاند.5 در توجیه اینکه (مفهوم انقلاب چیست)، اندیشمندان علوم اجتماعی تعریفهای گوناگونی ارائه کردهاند که به چند مورد آن اشاره میشود:
1. انقلاب؛ یعنی دگرگونی بنیادی افکار و رفتار فرد و جامعه، در جهت نیل به کمال مطلوب که به صورت سریع و نوعاً توأم با خشونت و خونریزی انجام میشود.6
2. انقلاب عبارت است از تصرف قدرت دولتی از طریق وسایل خشن به وسیله رهبران یک جنبش تودهای، به منظور استفاده از آن برای اصلاحات عمده اجتماعی.7
3. انقلاب طغیان و عصیان مردم یک ناحیه و یک سرزمین، علیه سطح حاکم موجود برای ایجاد نظمی مطلوب است. به بیان دیگر، انقلاب از مقوله عصیان و طغیان است علیه وضع حاکم به منظور استقرار وضعی دیگر. به این ترتیب معلوم میشود که انقلاب عبارت است از نارضایتی و خشم از وضع موجود+ آرمان یک وضع مطلوب+ حسّ پر خاشگری و روحیه طرد ظلم.8
4. انقلاب عبارت است از یک حرکت سریع و ناگهانی در ارزشها و باورهای مسلّط، رهبری و حاکمیت سیاسی برای باز گرداندن ارزشهای اجتماعی که توأم با زور و خشونت داخلی باشد.9
و دهها تعریف دیگری که افرادی نظیر استانفورد کوهن، کرین برینتون، هانا آرنت، تالکوت پارسونز، چالمرز جانسون، آلکسی دوتوکویل، پیتریم سوروکین و... ارائه دادهاند. به هر حال انقلاب، ابعاد و زوایای مختلفی دارد و آنچه در این نوشتار مورد توجّه است، بعد (جمعی و گروهی)؛ آن، یعنی، بررسی (گروههای انقلابی) و شکلگیری کنش جمعی در آن است. بر این اساس میگوییم: انقلاب دگرگونی بنیادی غالباً قهرآمیز در ساختار اجتماعی، سیاسی و فرهنگی یک جامعه است. زمانی که گروههای ناراضی در جامعه نتوانسته باشند شرایط خود را به شیوههای صلح آمیز و قانونی بهبود بخشند، گاه دست به کارهایی برای سر نگونی حکومت میزنند. دلیل زیر بنایی انقلاب آرزو یا اشتیاق برای تأسیس یک جامعه جدید است ؛ جامعهای که در ساختار سیاسی، اقتصادی و اجتماعی خود، اساساً از نظام سابق ببرد. اصطلاح (انقلاب) همین طور به معنای قطع رابطه با شرایط اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی گذشته به کار میرود و غالبا با رشد و گسترشهای عمده فرهنگی و صنعتی در یک جامعه همراه است. به بیان دیگر (انقلاب) در لغت برگشتن از حالی به حالی، دگرگون شدن، زیر و رو شدن، برگشتن، تغییر، تحول، شدن، شورش و ناآرامی و در اصطلاح رایج جهان، خیزش عدهای برای واژگون کردن حکومت و ایجاد حکومتی نو، به منطور تغییرات اساسی و بنیادین در تمام نهادها، مناسبات، ساختار سیاسی و اجتماعی و جایگزینی سازمان جدید و مطلوب در چهارچوب اهداف و آرمانهای خاص است.
در آیات قرآن، واژه انقلاب به کار نرفته، ولی مشتقات آن (ده مورد) آمده است. در تمام این آیات به تناسب موضوع و منظور آیات، مفهوم لغوی آن؛ یعنی تغییر و دگرگونی و برگشتن مورد توجه بوده است که گاهی انقلاب به سوی تعالی و کمال است (اعراف، 119) و گاهی بازگشت به عقب و انحطاط (آل عمران، 164) و گاهی نه این و نه آن. در جهان غرب و فرهنگ آن، انقلاب گاه به معنای (کودتا) است؛ ولی در عربی (ثوره) یا از ریشه (ثار) به معنای شورش بر ضد حاکم جائر است و یا از (ثور)؛ یعنی، گاو نر است که کارش شیار و زیر و رو کردن زمین و کنایه از تحولات بنیادین است.10
بسیج در انقلاب
یکی از ویژگیهای بارز انقلاب ـ در کنار رهبری پر قدرت و ایدئولوژی حاکم بر آن ـ بسیج تودههای مردمی در جهت آرمان مشترک و موفقیت انقلابی است.
واژه بسیج به شکل متعارف معرفی کننده فرآیندی است که به واسطه آن، گروهی از حالت مجموعه منفعلی از افراد، به مشارکت کننده فعال در زندگی عمومی تبدیل میشود. به عبارت دیگر بسیج؛ یعنی، گرد آوری منابع (انسانی و مادی) برای استفاده و عملی جمعی. به هر میزان بسیج در یک جمعیت بیشتر باشد، میزان کنش جمعی آن بیشتر میشود. به عبارتی قدرت آن افزایش مییابد و منابعی که هزینه میکند، کمتر میگردد.
درگیری و مناقشه، نوعی از تحرکات سیاسی متداول است و انقلاب، تجلّی ویژه درگیری عظیم سیاسی با قدرت حاکم میباشد که میزان موفقیت آن، بستگی به میزان سطح سازماندهی انقلابیون (هویت مشترک و ساختار وحدت بخش) دارد. هر قدر یک گروه از هویت مشترک و شبکههای داخلی وسیع تری برخوردار باشد، سازمان یافتهتر است.11
انقلاب تجلّی ویژه درگیری عظیم سیاسی با قدرت حاکم است که میزان موفقیت آن، بستگی به میزان و سطح سازماندهی انقلابیون دارد. مهمترین مؤلفه وضعیت انقلابی، حضور فعال و وجود جنبش و گروه انقلابی و قیام کننده است که از طبقات و اقشار مختلف جامعه بوده و با همراهی، وحدت و هماهنگی (کنش جمعی)، برنامههای خود را به پیش میبرند و برای رسیدن به اهداف خود، در بسیج عمومی میکوشند.
کنش جمعی مورد نظر، همان اتحاد و انسجامی است که در آموزههای دینی وارد شده و در همه امور ـ به خصوص در مسائل سیاسی و نظامی ـ بر آن تأکید گشته است؛ چنان که قرآن میفرماید: (همگی به ریسمان خدا (قرآن و اسلام و هرگونه وسیله وحدت) چنگ زنید و پراکنده نشوید و نعمت [بزرگ] خدا را بر خود به یاد آرید که چگونه دشمن یکدیگر بودید و او در میان دلهای شما الفت ایجاد کرد و به برکت نعمت او برادر شدید): (وَاعْتَصِمُواْ بِحَبْلِ اللّهِ جَمِیعًا وَلاَ تَفَرَّقُواْ وَاذْکُرُواْ نِعْمَةَ اللّهِ عَلَیْکُمْ إِذْ کُنتُمْ أَعْدَاء فَأَلَّفَ بَیْنَ قُلُوبِکُمْ فَأَصْبَحْتُم بِنِعْمَتِهِ إِخْوَانًا وَ ...(12 و نیز میفرماید: (مانند کسانی نباشید که پراکنده شدند و اختلاف کردند [آن هم] پس از آنکه نشانههای روشن [ پرورگار] به آنان رسید و آنها عذاب عظیمی دارند).13 به همین جهت در قرآن بر وجود امت واحده تاکید زیادی شده است: (إِنَّ هَذِهِ أُمَّتُکُمْ أُمَّةً وَاحِدَةً وَأَنَا رَبُّکُمْ فَاعْبُدُونِ(.14
پیامبر اسلام به وحدت و اخوت اسلامی تکیه نموده، میفرمود: (المؤمنون اخوة تتکافأ دماوهم و هم ید علی من سواهم...)15؛ (مؤمنان برادرند، خون هایشان با یکدیگر برابری میکند و آنها یک دست و متّحد در برابر دیگرانند). حضرت علی(ع) نیز در تشویق مسلمانان به وحدت و همدلی ـ به خصوص در عرصة جهاد و شهادت ـ میفرماید: (کجا هستند مردمی که به اسلام دعوت شده و پذیرفتند؛ قرآن تلاوت کردند و معانی آیات را شناختند؛ به سوی جهاد بر انگیخته شده و چونان شتری که به سوی بچه خود روی میآورد، شیفته جهاد گردیدند؛ شمشیرها از نیام برآوردند و گرداگرد زمین را گروه گروه و صف به صف احاطه کردند؛ برخی شهید شدند و برخی نجات یافتند... آنان برادران من هستند..).16 از رسول خدا(ص) نقل شده است که فرمود: (ایها الناس علیکم بالجماعة و ایاکم و الفرقة)؛17 (ای مردم! بر شما باد به اتحاد و هم گروه بودن و بپرهیزید از تفرقه و جدایی) و نیز: (یدالله مع الجماعة)؛18 (دست خدا همراه با جماعت و گروه مسلمین است.)
(انقلاب) متکی بر وحدت و قدرت عمومی و مردمی است که سازماندهی شده و تشکّل یافتهاند و در جهت نیل به اهداف، قدرت اجتماعی بزرگی را به وجود آوردهاند. این قدرت اجتماعی، متشکل از گروههای فعّالی است که بر پایه ارزشها و باورهای مسلّط و مشترک به هم نزدیک شدهاند و زمانی که قدرت سیاسی، توانایی تأمین ارزشها و خواستههای آنها را نداشته باشد یا نخواهد این ارزشها و خواستهها را تأمین کند، این گروهها به دنبال رهبر یا رهبرانی که میتوانند خواستهها و نظرات آنها را تعقیب و تأمین نمایند، حرکت خواهند کرد. در ایجاد و تشکیلات قدرت انقلابی، سه رکن اساسی قابل تفکیک هستند:
1. رهبری، 2. مردم و گروه بندیهای انقلابی، 3. ایدئولوژی. مهمترین شرط کافی، وجود رهبری است که نارضایتیها را شناخته و برآورد دقیق از آنها داشته باشد؛ همچنین رهبر مخالفان و انقلابیون به مدد ایدئولوژی و جهانبینیای که دارد و از طریق تبلیغ و ترویج آن، نظام ارزشی و عقیدتی دولت حاکم را بی اثر سازد و برای ارزیابی مردم ملاکهای عقیدتی و ارزشی خود را بقبولاند. همچنین برای ترغیب و بسیج ناراضیان، سازماندهی لازم است.
انقلاب جهانی مهدوی
بر اساس اخبار غیبی، یکی از انقلابهای بسیار مهم و تأثیر گذاری که در آینده رخ میدهد، قیام جهانی مهدوی و خیزش صالحان و مستضعفان عالم، علیه مستکبران و ستمگران است. این پدیده مهم و سر نوشت ساز، تغییرات و تحولات بنیادینی را در کل جهان و در ارزشها، باورها، تفکرات، سیاست، اجتماع و اقتصاد به وجود میآورد و باعث دگرگونیهای اساسی، در بسیاری از ابعاد و زوایای زندگی بشری میشود. در این انقلاب شکوهمند، مسیر حرکت تاریخ تغییر یافته و در جایگاه اصلی خود قرار میگیرد و تودههای عمومی برای رسیدن به جامعه موعود، تحت فرمان رهبری الهی، خیزش و نهضت فراگیری را شکل میدهند. این قیام دارای ویژگیهایی است که به بعضی از آنها اشاره میشود:
1. این انقلاب رنگ و بوی الهی دارد و بر اساس آموزههای متعالی دینی (اصلاح گری، ظلم ستیزی و امر به معروف و نهی از منکر) شکل میگیرد.
2. دارای اصالت و حقیقت است و آرمانها و اهداف متعالی آن، از مکاتب و اندیشههای رایج بشری، سرچشمه نگرفته است.
3 .رهبری آن در دست شخصی الهی و مدیری توانا و دانشمند بوده که با هدایت و راهبری او، انقلاب به پیروزی میرسد.
4. از پشتوانه مردمی برخوردار بوده و در سراسر جهان با استقبال و حمایت مردم رو به رو میشود.
5. گروههای مبارز و قاطع و مؤمن، در شکلگیری و پیروزی نهایی آن ایفای نقش میکنند. اینان متعلق به نقاط مختلف جهان هستند.
6. نهضت، فراگیر و جهانی بوده و تمامی نقاط عالم را در برمیگیرد (محدود به یک یا دو منطقه نیست).
7. این قیام در امتداد نهضتهای حق طلبانه پیامبران و اوصیای الهی بوده و به عنوان مصاف نهایی حق با باطل تلقی میشود.
8. انقلاب مهدوی، دارای مشروعیت و حقانیت ویژهای بوده و از حمایتهای غیبی و الهی برخوردار است.
9. وحدت و همدلی یکتاپرستان و گروه حق (کنش جمعی)، در این انقلاب به نحو احسن بروز مییابد و ... .
بحث درباره شکلگیری و پیروزی این انقلاب و چرایی و چیستی آن، نیاز به مجال فراخ تری دارد و در این نوشتار تنها به بررسی و تبیین شکلگیری و فعالیت گروههای انقلابی (کنش جمعی) پرداخته خواهد شد.
این قیام دارای مراحل مختلفی است؛ از جمله:
1. مرحله ظهور امام مهدی(عج) رهبر قیام به اذن و اراده الهی (آغاز انقلاب)؛
2. جمع شدن یاران صالح و پرچمداران قیام (بسیج نیروهای انقلاب)؛
3. فراگیری قیام و انقلاب علیه حکام ظلم و جور و فساد به همراهی یاران صالح و شایسته (حرکت انقلابی)؛
4.پیروزی و شکست نظامهای سیاسی حاکم بر جهان و تسلّط بر کل عالم (پیروزی انقلاب)؛
5.تشکیل حکومت جهانی و انتخاب و نصب حاکمان جهان از سوی رهبر انقلاب؛
6. سامان بخشی به همه امور و رشد و شکوفایی و تعالی جامعه بشری در همه زمینهها (مرحله تثبیت انقلاب)
بر اساس روایات، انقلاب و حرکت حضرت مهدی(عج) بعد از فراهم شدن زمینهها و آمادگیهای منطقهای و جهانی نهضت از شهر مکه آغاز میگردد. با شروع قیام، از مناطق مختلف جهان (به خصوص ایران و یمن)، نیروهای انقلابی دست به کار شده و به یاری رهبری نهضت میشتابند و در طول انقلاب بر تعداد یاران و گروههای مبارز و مجاهد افزوده میشود. در نهایت درگیریهایی بین انقلابیون و نظامهای حاکم (در حجاز، عراق، شام، روم و...) رخ میدهد که منجر به شکست همه مخالفان انقلاب جهانی میگردد. قیام بعد از 7ـ 8 ماه کشمکش و نزاع، به پیروزی نهایی دست یافته و گروههای انقلابی و جهادی، بر کل جهان مسلّط میشوند. در این نوشتار تنها در صدد تبیین و شناخت گروهها و طبقات مختلف انقلابی و کندوکاو درباره کنش جمعی در این قیام هستیم و بحث درباره چرایی و چیستی آن را به فرصتی دیگر موکول میکنیم.
کنش جمعی (وحدت) در انقلاب جهانی مهدوی
اقدامات جمعی و گروهی که منجر به رسیدن به یک هدف و خواست مشترک میشود، (کنش جمعی) است و این تجلّی کامل و واقعی در قیام حق طلبانه مهدوی دارد؛ یعنی، این نهضت با وحدت، همراهی، انسجام و تعامل گروهها و بخشهای مختلف جامعه جهانی شکل میگیرد و پیروز میشود. در واقع این یک انقلاب بزرگ و کاملی است که در آن، شاهد مشارکت فعّال و نظام مند نهضتها و جنبشهای مبارز و پیروی و اطاعت آنان از رهبر قیام هستیم و با ساماندهی و بسیجی که صورت میگیرد، اجتماع بزرگی از صالحان، مستضعفان، شیعیان و موحّدان حق طلب و عدالت گرا به وجود میآید و تا این زمینه سازی و بسیج صورت نگیرد، امام مهدی، ظهور نخواهد کرد. در روایتی آمده است (لا یخرج القائم(عج) حتّی تکون تکملة الحلقة. قلت: کم تکملة الحلقة؟ قال عشرة آلاف)؛ 19 (امام صادق(ع) فرمود: تا حلقه (گروه) تکمیل نگردد، قائم خروج نمیکند. [راوی گوید:] پرسیدم: کامل شدن حلقه به چند نفر است؟ فرمود: ده هزار نفر).
رسول اکرم(ص) فرمود: (تنزل الرایات السود التی تخرج من خراسان الی الکوفة، فاذا ظهر المهدی بعثت الیه بالبیعة)؛ 20 (پرچمهای سیاهی که از خراسان در میآید در کوفه فرود میآید. هنگامی که مهدی(ع) ظهور کند، این پرچمها برای بیعت به حضور او گسیل میشود).
امام باقر(ع) فرمود: (فیخرج بالموالی و ضعفاء الناس فیسیرون الی النخیله باعلام هدیً فیکون مجمع الناس کلها بالفاروق)؛21 (شیعیان و مستضعفان خروج میکنند و با پرچمهای هدایت به سوی نخلیه میروند. آن روز مردم در فاروق گرد میآیند). در این روایت تأکید بر حضور عمومی مردم (مجمع الناس) در منطقه مشخصی به نام فاورق شده است و اینان جمع نمیشوند مگر برای انقلاب.
امام صادق(ع) میفرماید: (و بینا هم کذلک اذتقبل و رایات هدی من خراسان تطوی المنازل طیّاً حثیثا و معهم نفرٌٌ من اصحاب القائم... ثم یخرج رجلٌ من موالی الکوفة ضعفاء...)؛22 (در آن میان پرچمهای هدایت از خراسان بیرون آمده با شتابی هر چه تمامتر منازل را طی کرده، پیش میتازند و تعدادی از یاران قائم(ع) در میان آنها خواهند بود. آن گاه مردی از شیعیان غیر عرب با گروهی از مستضعفان از کوفه خروج میکنند...).
پس با آغاز انقلاب جهانی مهدوی(ع) و دعوت عمومی، حقطلبان، صالحان و مردم رنجدیده و از همه جا مأیوس (مستضعفان)، گرداگردش حلقه میزنند و با او بیعت میکنند. در اندک زمانی، سپاه انبوهی از مردان شجاع و فداکار و اصلاح طلب جهان، برایش مجهّز میشوند و در تمامی صحنهها و مصافها، به پیروزی دست مییابند.
در روایتی درباره گستردگی و فراگیری این قیام آمده است: (]یاران مهدی(عج)[ شرق و غرب جهان را فتح و تمام موجودات جهان را مسخّر میکنند. هر یک از آنان نیروی چهل مرد دارد و قلوبشان از پارههای آهن سختتر است؛ به طوری که اگر در راه هدف به کوههای آهن برخوردند، آنها را پاره میکنند و تا وقتی که خشنودی خدا فراهم نشود، دست از جنگ بر نمیدارند).23
این روایات نشانگر آن است که پیروزی انقلاب مهدوی، با اتحاد و انسجام تشکیلاتی و نظاممند گروههای مبارز و با اطاعت و همراهی کامل با رهبر نهضت میسّر میشود. البته ابتدا فراخوان و دعوت عمومی مبنی بر پیوستن به این نهضت رهایی بخش صورت گرفته و از همه جهانیان در خواست یاری و فرمان بری از امام میشود. یکی از صاحب نظران مینویسد: (هر حکومتی دارای پرچمی است که به وسیله آن شناخته میشود و قیامها و انقلابها نیز از پرچم خاصی بر خوردارند که آرم آن تا حدودی نمایا نگر اهداف رهبرانش میباشد. انقلاب جهانی حضرت مهدی(عج) نیز پرچم مخصوص دارد و بر آن شعاری نقش بسته است. البته درباره این شعار اختلاف هست؛ ولی نکتهای در همه اقوال مشترک است و آن اینکه مردم را به فرمان بری از حضرت مهدی(عج) دعوت میکند).24
برای تحلیل و ارزیابی میزان کنش جمعی در انقلاب جهانی مهدوی(عج) توجه به مؤلفههای زیر بایسته است:
یکم. ظهور ائتلاف انقلابی
گروههای مبارز در عصر ظهور در جهت رسیدن به ارزشهای متعالی و اهداف والا به رهبر نهضت پیوسته و دست به انقلاب میزنند؛ یعنی، ظهور ائتلاف انقلابی، زمانی صورت میگیرد که مشکلات و نارساییها در ابعاد مختلف هویدا شده و زمینه برای شکلگیری جنبشها و خیزشهای رهایی بخش فراهم میشود. این محرومیتها و کاستیها در عصر پیش از ظهور، شامل گسترش ظلم و ستم، انحطاط اخلاقی جوامع، حکومت فرو مایگان، هرج و مرج و نا امنی، حق ستیزی، جنگها و کشتارها و... میشود. مهمتر از آن شکلگیری خواستهای معنوی و ارزشگرایانه است. در این برهه، به اذن الهی و متناسب با شرایط زمانی و مکانی، امام مهدی(ع) ظاهر شده و اعلان قیام عمومی میکند. رسول گرامی اسلام به فرزند گرامی اش حسین بن علی(ع) فرمود: (یظهر امیر الامرة السلطان المأمول الذی تحیر فی غیبته العقول و هو التاسع من ولدک... یظهر علی الثقلین)؛25 (آن گاه امیرامیران... پادشاه منتظر ـ که در غیبتش همگان دچار حیرت میشوند ـ ظهور میکند. او نهمین فرزند تو استای حسین!... بر انس و جن چیره میشود).
امام صادق(ع) نیز میفرماید: (]مهدی[ در آخر الزمان ظهور (خروج) میکند و ابری در برابر خورشید به وجود مقدسش سایه میاندازد... فرشتهای ندا در میدهد: این مهدی خلیفه خداوند است،از او پیروی کنید (هذا المهدی خلیفة الله فاتبعوه)).26 هنگام ظهور آن حضرت و یا مدتی پیش از قیام، جنبشهای مختلفی در جهان به خصوص ایران و یمن و... آغاز میشود که رهبری آنها در دست افراد صالح و توانمند است. اینها خود را برای یاری امام مهدی(ع) آماده میکنند. در روایات به این گروه اشارات زیادی شده که ممکن است برخی از این گروهها، مربوط به یک دسته خاص باشد. قرآن این گروهها را تحت عناوینی چون گروه حقّ (در مقابل باطل)، صالحان و مستضعفان معرفی میکند و آینده را از آن آنها میداند و پیروزی و موفقیت آنان را تضمین میکند. برخی از این ائتلافها و گروههای انقلابی و رهبران آنها عبارتاند از:
1. سید حسنی و سید حسینی...27 و یا سید خراسانی.28
2. قیام سید هاشمی از گیلان، با یاری سید مشرقی ]از خراسان[ (یقوم... واحد هاشمی بجیلان).29
3. نهضت مردی از ایرانیان مقیم کوفه با گروهی از مستضعفان (یخرج رجل من موالی اهل الکوفه فی الضعفاء).30
4. خیزش مردی از اهل بیت او (مهدی(ع)) از مشرق (یخرج قبل المهدی رجلُ من اهل بیته فی المشرق)31 و یا پرچمهایی از مشرق به رهبری مردی از تمیم (به نام شعیب بن صالح) (یقودها رجل من تمیم).32
5. قیام مردی از قزوین همنام با یکی از پیامبران.33
6. خروج جوانانی از منطقه خودشان به رهبری مردی به نام صالح (یخرج الیهم فتیان من محالهم ...).34
7. جنبش مردی از اولاد امام حسین(ع) از مشرق (یخرج رجل من ولدالحسین).35
8. حرکت شعیب بن صالح از سمرقند (یکون خروج شعیب بن صالح من سمر قند)36 و .
با بررسی وضعیت این گروههای انقلابی ـ که شاید بعضی از آنها اشاره به یک شخص یا گروه باشد ـ روشن میشود که طیفها و دستههای مختلفی از مناطق جهان به یاری قیام حضرت مهدی(ع) میشتابند.
دوم. سازماندهی
انقلاب مهدوی تجلّی ویژه درگیری عظیم سیاسی با قدرتهای جور و فساد است و میزان موفقیت آن، بستگی به عوامل متعددی دارد که یکی از آنها میزان سطح سازماندهی انقلابیون است؛ یعنی، هر اندازه، ساختار وحدت بخشی بر گروههای انقلابی عصر ظهور حاکم باشد و آنها هویت مشترک و انسجام درونی بالایی داشته باشند، درصد پیروزی و موفقیتشان بیشتر است. سازماندهی در انقلاب جهانی مهدوی در دو بعد مهم صورت میگیرد.
الف. هویت مشترک
نیروهای انقلابی ـ به خصوص رهبران قیام و یاران نزدیک حضرت مهدی(عج) ـ دارای هویت و ماهیت مشترکی بوده و از همسانی و یگانگی ویژهای بر خوردارند؛ چنان که امام علی(ع) فرمود: (ایشان یکدل و هماهنگ هستند (و قلوبهم مجتمعه).37 در روایتی آمده است: (گویا یک پدر و مادر آنان را پروریدهاند. دلهای آنان از محبت و خیر خواهی به یکدیگر آکنده است (قلوبهم مجتمعة))38.
این مشترکات را میتوان در مؤلّفههای زیر تبیین نمود:
1.هویت ایمانی؛ یاران مهدی(ع)، از نظر اعتقادی یکتاپرست و موحّد بوده و معرفت عمیق و باور ژرفی نسبت به خداوند متعال دارند (رجال عرفوا الله حقّ معرفته و هم انصار المهدی فی آخر الزمان).39 آنان به وحدانیت خداوند ـ آن چنان که حق وحدانیت او است ـ اعتقاد دارند (فهم الذین وحّدوا الله حق توحیده)40 و در طریق عبودیت، اهل جدیت و تلاشاند (مُجدّون فی طاعة الله).41 غبار تردید در ذات مقدس خداوند، خاطرشان را نمیآلاید (لایشوبها شک فی ذات الله).42
2. هویت فکری؛ انقلابیون عصر ظهور انسانهایی خردمند، بصیر، خوش فکر و آگاه هستند که با درایت و هوشیاری، راه خود را انتخاب کرده و به یاری دین حق و نهضت حق طلبان میشتابند. امام علی(ع) میفرماید: (چون فرمان خدا آزمایش را به سر آورد، شمشیرها در راه حق آختند و بصیرتی را که در کار دین داشتند، آشکار کردند. طاعت پروردگار شان را پذیرفتند و فرمان واعظشان را شنیدند)43 و امام صادق(ع) میفرماید: (گویی دلهای آنان، مشعل نورانی [حکمت] است (فان قلوبهم القنادیل)).44 از حضرت علی(ع) نقل شده است: (...دیدههای آنان به نور قرآن جلا داده و تفسیر در گوش هایشان جا گرفته است. در شب جام حکمت را به آنها مینوشانند، بعد از اینکه در بامداد هم نوشیده باشند).45
3.هویت اخلاقی؛ یاران انقلاب جهانی مهدوی، انسانهایی وارسته، صالح و نیک اخلاق هستند و از پلیدیها و کژیها به دور میباشند. آنان شایستگان و شاهندگانیاند که در قرآن و زبور مژده وراثت بر روی زمین به آنان داده شده است: ( وَلَقَدْ کَتَبْنَا فِی الزَّبُورِ مِن بَعْدِ الذِّکْرِ أَنَّ الْأَرْضَ یَرِثُهَا عِبَادِیَ الصَّالِحُونَ(.46 امام صادق(ع) میفرماید: (منظور از اینکه زمین را بندگان صالح خدا به ارث میبرند، مهدی قائم(عج) و یاران او هستند).47 و نیز فرمود: (گویا من نظر میکنم به قائم و اصحاب او در نجف کوفه؛ سجدهها به پیشانیهای آنها اثر گذشته است. آنان شیران در روز و راهبان در شب اند).48 امام حسن عسکری(ع) درباره نیروهای انقلابی و یاری دهنده فرزندش حضرت مهدی(عج) به ایشان فرمود: (روزی را میبینم که پرچمهای زرد و سفید در کنار کعبه، به اهتزاز در آمده، دستها برای بیعت تو، پی در پی صف کشیدهاند. دوستان با صفا، کارها را چنان به نظم و ترتیب درآوردهاند که همچون دانههای دُرّ گران بها در رشتهای قرار گیرند؛ شمع وجودت را احاطه کردهاند و دست هایشان برای بیعت با تو، در کنار حجرالاسود به هم میخورد. قومی به آستانهای گرد آیند که خداوند آنان را از سرشتی پاک و ریشهای پاکیزه و گران بها آفریده است. دلهایشان از آلودگی نفاق و پلیدی شقاق پاکیزه است. به فرمانهای دینی فروتنند و دلهایشان از کینه و دشمنی پیراسته، رخسارشان برای پذیرش حق آماده است و سیمایشان با نور فضل و کمال آراسته. آیین حق را میپرستند و از اهل حق پیروی میکنند).49
4. هویت سیاسی؛ نیروهای انقلابی در عصر ظهور، حقگرا، ظلم ستیز و باطل گریز هستند که علیه ظلم و ستم فراگیر قیام کرده و نهضت عدالت خواه و حق طلب خود را تحت رهبری امام زمان(عج) قرار میدهند. آنان حزب الله و گروه حقی هستند که مصاف نهایی علیه باطل را رقم خواهند زد. امام صادق(عج) فرمود: (خداوند به وسیله آنان امام حق را یاری میدهد).50 در روایتی آمده است: (خداوند حق را به دست آنان، ظاهر میکند و باطل را با شمشیرهایشان نابود میسازد).51 حضرت رسول(ص) میفرماید: (بعد از او (امام حسن عسکری) فرزندش مهدی، قائم و حجت خوانده میشود و غایب خواهد شد تا زمانی که بیرون آید و ظهور کند. پس زمین را از عدل و داد آکنده سازد؛ آن طور که از جور و ستم پر شده باشد. خوشا به حال صبرکنندگان و برد باران غیبت او و خوشا به حال کسانی که ایشان را دوست میدارند. خداوند در وصف آنان فرمود: (اولئک حزب الله الا ان حزب الله هم المفلحون(؛ (آنان حزب اللهاند، بدانید حزب الله پیروز است).52
5. هویت اجتماعی؛ عموم انقلابیون در عصر ظهور از طبقات مستضعف، محروم از قدرت، ستمدیده و رنجدیده جوامع بشری هستند که قرآن وعده پیروزی و حاکمیت بر روی زمین را به آنان داده است: (وَ نُرِیدُ أَن نَّمُنَّ عَلَى الَّذِینَ اسْتُضْعِفُوا فِی الْأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِینَ(.53 امام علی(ع) فرمود: (مستضعفان زمین که در قرآن از آنان یاد شده و خداوند آنها را پیشوا قرار میدهد، ما اهل بیت هستیم. خداوند مهدی ما را بر خواهد انگیخت. پس آنان را عزّت و دشمنانشان را ذلّت خواهد داد).54 با بررسی این روایات و سایر احادیث، روشن میگردد که بین یاران حضرت مهدی، وجوه اشتراک فراوانی وجود دارد و آنان امت واحده و جمع متشکلی به وجود میآورند و یکدل و متحد عمل میکنند.
ب. ساختار وحدت بخش
مرحله دوم ساماندهی نیروهای انقلابی، ایجاد ساختار وحدت بخش در مهندسی قیام و جمعآوری نیروها است. در گام اوّل گزینش کاملی از آنان ـ به خصوص اصحاب خاص ـ صورت میگیرد. همه انبیا و مصلحان الهی، هستههای اصلی نهضت خویش را با آزمایش برگزیدهاند؛ چرا که راه دشوار است و آمیخته با رنجها و بدون داشتن یارانی آبدیده، سرد و گرم چشیده، فداکار و باوفا، نمیتوان خطر کرد. طالوت ـ که در روایات یاران مهدی به یاران او تشبیه شده اند ـ در نبرد با جالوت، لشکریانش را با تشنگی آزمود. تن پروران و نا شکیبایان نظم را بر هم زدند و حریصانه به آب افتادند؛ ولی صبور مردان از آن آب لبتر نکردند و بدین وسیله گروه مؤمن و بصیرشناسایی شدند. یاران مهدی(عج) نیز برای رسیدن به درجه شایستگی همراهی، از غربالهای گوناگون، گذر داده میشوند و پس از پیمودن مراحل دشوار به قله رفیع (نصرت) بالا میروند.55 به میزان درجات ایمان و گذر از آزمونها ـ که در روایات به آنها اشاره شده56 ـ منتظران متمایز میشوند و به میزان مایههای ایمان، در یاری امام، بر یکدیگر پیشی میگیرند. به فرموده امام صادق(ع): (در وقت ظهور، برخی یاران شب در بستر ناپدید میشوند و فردای آن در مکهاند و گروهی روز در آسمان ره میسپرند. گفتم: فدایت شوم، کدام یک ایمانشان بیشتر است؟ فرمود: آن که در آسمان حرکت میکند).57 امام صادق(ع) میفرماید: (هنگامی که قائم آل محمّد قیام میکند، دوستانش را به کمک قدرت تشخیصی که دارد، از دشمنانش میشناسد).58 آنان در قالب گروهها و دستههای مبارزی در میآیند که اطاعت و فرمانبری کامل از رهبر انقلاب دارند. امام صادق(ع) فرمود: (اطاعت آنان ازامام، بیشتر از فرمانبری کنیز در برابر مولایش است).59
گویا این گروهبندی، در دو طیف مصاف، محقق میشود و هر کدام در ساختاری معین و متحد قرار گرفته و آماده نزاع میشوند. در روایتی از امام صادق(ع) آمده است: (دنیا به آخر نمیرسد تا وقتی که ندا کنندهای از آسمان بانگ میزند کهای اهل حق! یک جا جمع شوید، پس همه آنها در یک سرزمین جمع میشوند (یا اهل الحق اجتمعوا فیصیرون فی صعید واحد). بعد از آن دفعه دیگر ندا میکنند: ای اهل باطل! یک جا جمع شوید، پس اینان نیز در یک سرزمین جمع میشوند (یا اهل الباطل اجتمعوا فیصیرون فی صعید واحد)).60 امام رضا(ع) میفرماید: (سوگند به خدا که اگر قائم ما قیام کند، خداوند شیعیان را از همه شهرها نزد او گرد میآورد).61
از آنجایی که امام خود در رأس نهضت قرار دارد و هدایت و فرماندهی آن را به دست میگیرد، سازماندهی دقیق و فراگیری از گروههای مبارز، صورت گرفته و نظم و انضباط خاصی حاکم میشود. حضرت علی(ع) در روایتی به تعداد یاران و اصحاب خاص اشاره کرده و ایشان را امیر و رهبر آنان دانسته است: (اما و الله! انی لأعرف امیرهم و اسمه...) ؛62 (به خدا سوگند! من امیر آنان را میشناسم و اسمش را میدانم). نیروهای متحدالشکل و نظاممند امام(ع)، منظمترین نیروهای انقلابی جهان هستند. حضرت علی(ع) آنان را این گونه میستاید: (گویا آنان را مینگرم؛ زیّ و هیأتی یکسان، قدو قامت برابر، در جمال و برازندگی همانند و هم لباساند (کانی انظر الیهم و الزّی واحد و...)).63 آنان در آغاز و انجام کارها سازماندهی دارند و در بیعت با امام و دعوت به قیام و جهاد با دشمنان هماهنگ عمل میکنند. دوستانی با صفایند و کارها را ماهرانه به نظم و ردیف در آورده و پیشاپیش، مقدمات حرکت را برای امام فراهم میکنند. نظم و ترتیب کارهای آنان، همچون دانههای درّ گران بهایی است که در رشته قرار میگیرند... .64
سوّم. بسیج نیروهای انقلابی
وضعیت انقلابی زمانی به وجود میآید که کنش جمعی (وحدت و انسجام) بیشتر باشد؛ یعنی، بسیج منابع، به شکل گسترده و فراگیر اتفاق افتد. هر چه میزان بسیج در یک جمعیت یا سازمان بیشتر باشد، میزان کنش جمعی آن نیز بیشتر میشود. در نتیجه قدرت و توانایی آن بالامی رود و نتایج بهتری به دست میآورد. از طرفی هر قدر بسیج گستردهتر و بیشتر باشد، منابعی که هزینه میکند، کمتر میگردد. پیشتر گذشت که انقلاب جهانی مهدوی، با ظهور گروههای انقلابی و سازماندهی آنها (هویت مشترک و ساختار وحدت بخش) آغاز میشود.
بر اساس روایات، قیام امام مهدی(عج) با 313 تن یار خاص شروع میشود؛ لکن فعالیت و تلاش برای گسترش انقلاب به دیگر نواحی جهان و آزادی ملّتهای در بند، پس از گرد آمدن ده هزار تن آغاز میگردد. شکی نیست که به تدریج بر تعداد این گروه افزوده شده و مبارزان و گروههای انقلابی دیگر وارد صحنه قیام میشوند. البته قبل از ظهور آن حضرت نیز نهضتهای آزادی بخشی در اقصی نقاط جهان (به خصوص ایران و یمن) به وجود آمده و زمینه را برای آغاز انقلاب فراهم میسازند. نکته قابل توجّه اینکه گروهها و اقشار مختلف مردم ـ حتی فرشتگان ـ جزء حامیان این نهضت بوده و با آن همراه و هماهنگ خواهند بود. امام باقر(ع) میفرماید: (شیعیان و یاران مهدی(عج) از سراسر زمین به سوی وی حرکت میکنند؛ زمین زیر پایشان جمع میشود و باطیّالارض به امام میرسند و با او بیعت میکنند).65 امیرمومنان علی(ع) میفرماید: (هنگامی که مهدی ظهور میکند، نام او بر سر زبانها خواهد بود و وجود مردم سرشار از عشق به مهدی است؛ به گونهای که جز نام او، هیچ نامی در یاد و زبان آنان نیست و با دوستی او، روح خود را سیراب میکنند).66 پیامبر(ص) میفرماید: (مهدی از امّت من، ظهور میکند؛ خداوند او را به عنوان فریادرس انسانها میفرستد. آن زمان مردم در نعمت به سر خواهند برد).67 عموم مردم جهان، نه تنها از ظلمها و جنگها و فسادها دلزده و رنجیده اند؛ بلکه واقعاً خواهان عدالت و منجی عادل و عدلگستر هستند و به همین جهت از این انقلاب پشتیبانی خواهند نمود.
گروههای خاص انقلابی، در روایات به شرح زیر معرفی شده اند:
1. هسته مرکزی انقلاب
وقتی نهضت جهانی حضرت مهدی(عج) از مکه آغاز میشود، مورد پشتیبانی و حمایت 313 تن از انسانهای صالح، وارسته، شجاع و برگزیده قرار میگیرد. آنان ضمن شناخت امام(عج) با او بیعت میکنند و اطاعت و فرمان بری کامل خود را اعلام میدارند. پس از آن هدایت و کنترل اوضاع را در مکه به دست گرفته و عهده دار مسؤولیتهای مختلف (نظامی، امنیتی، فرهنگی و...) میشوند. آنان پرچمداران نهضت و فرماندهان نظامی هستند که پس از پیروزی قیام و تسلطّ بر جهان، حکومت مناطق و کشورهای مختلف را در دست میگیرند. امام صادق(ع) میفرماید: (گویا قائم را بر فراز منبری در کوفه میبینم و پیرامون او، یارانش قرار دارند که 313 تن به تعداد اصحاب بدر میباشند. آنان پرچمداران قیام (اصحاب الاولویه) و حاکمان زمین از سوی خداوند در بین بندگان او هستند).68 این 313 تن از اطراف جهان و دورترین نقطهها جمع شده و به قائم(ع) میپیوندند؛ چنان که در حدیثی از امام باقر(ع) بیان شده است: (خداوند [برای قائم] از دورترین شهرها (من اقصی البلاد) به تعداد مجاهدان بدر، 313 تن مرد را جمع میکند).69 آن حضرت همچنین میفرماید: (هسته مرکزی یاران قائم، 313 تن هستند؛ برخی از آنان در روز روشن با نام و نشان وحسب و نسب شناخته شده و به طور آشکار به وسیله ابرها به سوی آن حضرت میشتابند و برخی همان گونه که شبانگاه بر بستر خویش خفتهاند، بدون وعده و آگاهی پیشین [در مکه] به خدمت سالار خویش مفتخر میگردند).70
امام صادق(ع) نیز میفرماید: (یاران مهدی از کران تا کران گیتی به سوی او میشتابند و زمین زیر پای آنان بسان طوماری، در هم پیچیده میشود تا هر چه سریعتر به مکه برسند وبا آن گرامی بیعت کنند)؛71 یعنی، همه چیز دست به دست هم میدهند که آنان هر چه زودتر به امام برسند و اطاعت و فرمانبری خود را اعلام کنند. هنگام ظهور، نخستین کسانی که پس از جبرئیل امین با امام قائم(ع) بیعت میکنند، همین313 تن هستند. این مطلب را امام باقر(ع) در ضمن حدیثی بیان کرده است.72 پس از این بیعت است که قیام شروع میشود و یاران حضرت به ده هزار تن میرسند. اینان افرادی نیرومند و رشیدند که تحت لوای امام و فرماندهی 313 تن مکه را فتح میکنند و به طرف مدینه و سپس کوفه حرکت مینمایند.73
2.بسیج نیروهای رزمی (منابع)
2-1. نیروی انقلابی ده هزار نفری
پس از حضور 313 تن از یاران خاص در رأس قیام مهدوی، ده هزار نیروی سازمان دهی شده، به آنان میپیوندند و نهضت را آغاز میکنند. امام باقر(ع) فرمود: (فاذا اجتمع الیه العقد و هو عشرة آلاف رجل خرج...)؛ (آن گاه که ده هزار نفر نزد او گرد آیند[از محل اولیه قیام، به سوی دیگر مناطق] حرکت خواهد کرد).74 امام صادق(ع) فرمود: (قائم در میان کمتر از فئه (گروه) خروج نخواهد کرد و فئه از ده هزار کمتر نیست).75 ابوبصیر نیز میگوید: مردی از امام صادق(ع) پرسید: چند نفر با قائم خروج میکنند؟ مردم میگویند با او 313 تن به تعداد مجاهدان بدر خروج میکنند؟ فرمود: به جز [اینها] در بین عدهای اولوالقوه (نیرومند)، خروج میکند و اینها کمتر از ده هزار نفر نیستند).76 بر اساس روایتی امام علی(ع) میفرماید: (مهدی(عج) با لشکری دوازده هزار نفری یا پانزده هزار نفری از مکه حرکت میکند و در دل دشمنان ترس و وحشت میاندازد...).77
2-2. هفتاد هزار صدیق و 36 هزار محافظ
امام باقر(ع) میفرماید: (وقتی قائم ظهور میکند و به کوفه وارد میشود، خداوند از ورای کوفه، هفتاد هزار صدّیق را بر میانگیزد که یارو یاورش باشند).78 علاوه بر این در روایتی آمده است (تعداد محافظان وی 36 هزار نفراند و بر سر هر یک از بزرگ راههای منتهی به بیت المقدس، دوازده هزاز نفر مستقر میشوند).79
2-3. تمامی شیعیان
طبرسی صاحب مجمع البیان ذیل آیه (اینما تکونوا یات بکم الله جمیعاًًًًًًًًًًًً( مینویسد: (در اخبار اهل بیت(ع) نقل شده که مقصود اصحاب مهدی(عج) در آخر الزمان است) و امام رضا(ع) فرمود: (به خدا قسم! وقتی قائم ما قیام کند، خداوند همه شیعیان ما را از تمام مناطق به دور او جمع خواهد کرد.80
2ـ 4. سایر گروهها
نیروهای انقلابی، منحصر در این تعداد نیست؛ چنان که حر عاملی میگوید: (در روایت است که تعداد یاران امام زمان(عج) صد هزار نفر است).81 حتی بر اساس روایتی عدهای از پیروان ادیان دیگر و صالحانی که از دنیا رفتهاند (و رجعت کرده اند)، به انقلاب جهانی مهدوی میپیوندند. امام صادق(ع) فرمود: (هنگامی که قائم آل محمد ظهور کند، تعدادی از پشت کعبه بیرون میآیند که عبارتاند از: 27 نفر از قوم موسی (آنان که به حق قضاوت میکردند)، هفت نفر از اصحاب کهف، یوشع وصی موسی، مؤمن آل فرعون، سلمان فارسی، ابادجانه انصاری و مالک اشتر)82 و... .
در کنار این گروههای انقلابی، زنان مبارز و مجاهد نیز حضور داشته و با تمام توان به یاری نهضت خواهند شتافت. نخستین گروه از زنانی که جزء یاران امام زمان(عج) قرار میگیرند، کسانیاند که در زمان او زندگی کرده و همانند دیگر اصحاب به هنگام ظهور در مکه به انقلابیون میپیوندند. امام باقر(ع) میفرماید: (و یجیء و الله ثلاثمائه عشر رجالاً فیهم خمسون امرأه یجتمعون بمکة...)83 ؛ (به خدا سوگند! 313 تن میآیند که پنجاه تن از این عده زن هستند که [بدون هیچ قرار قبلی] در مکه کنار یکدیگر جمع خواهند شد...). علاوه بر این عده، سیزده زن نیز از یاران امام(عج) خواهند بود. مفضل بن عمر میگوید: امام صادق(ع) فرمود: (همراه قائم، سیزده زن هستند). عرض کردم آنان چه میکنند و چه نقشی دارند؟ فرمود: (زخمیها را مداوا میکنند و از بیماران پرستاری مینمایند؛ همچنان که همراه رسول خد(ص) بودند).84
3. نیروها و کنشگران انقلابی
بر اساس روایات چندین جنبش و گروه انقلابی عظیم به یاری نهضت جهانی امام مهدی(عج) میشتابند و با تمام وجود در پیروزی آن میکوشند. مهمترین این نهضتها، جنبش سید خراسانی و سید حسنی از ایران و جنبش یمانی از یمن است. علاوه بر اینها، دستهها و گروههای مختلفی نیز به قیام حق طلبانه مهدوی(عج) میپیوندند. این گروهها در روایات، چنین معرفی شدهاند: عصبة من المسلمین، رایات سود، رایات من المشرق، ناسٌ من المشرق، فتی التمیمی (صاحب الرایه المهدی)، فتیان من محالهم (جوانانی در منطقه خودشان)، اعوان آل محمد، عساکر خراسان، اصحاب السبال (یاران صاحبان ریش)، قوم خرجوا بالمشرق، رایات هدی (پرچمهای هدایت)، انصار المهدی، عصائب، نجباء و... البته برخی از این عناوین، ممکن است مصداق واحدی داشته و مربوط به یک یا چند گروه خاص باشند که به بعضی از آنها اشاره میشود.
3-1. نهضت مردم مشرق زمین
از پیامبر اکرم(ص) نقل شده است: (یخرج ناسٌ من المشرق یوطئون للمهدی)85؛ (مردمی از مشرق خروج میکنند و برای حضرت مهدی(عج) زمینه سازی مینمایند) و نیز میفرماید: (اهل بیت من به سختی دچار بلاها و گرفتاریها میشوند و آن گاه خداوند پرچمهای سیاهی را از طرف مشرق میفرستد. هر کس آنها را یاری کند، خدا را یاری کرده است و هر کس آنها را زبون سازد، خدا را زبون ساخته است. این پرچمها به اهتزاز در میآید تا با مردی که هم نام من است، بیعت نموده و او را به رهبری خود انتخاب کنند و خدایش او را تأیید میکند).86 از امیرمؤمنان(ع) نقل شده است: (پرچمهای بی نام و نشان از خاور زمین به اهتزاز در میآید که از پنبه و کتان و ابریشم نیست. آنها را بر سر نیزهها میزنند و نام رسول اکرم(ص) بر آنها نقش میشود و آنها را مردی از آل محمد(ص) رهبری میکند. چون از مشرق حرکت میکنند، عطر آنها در مغرب بهتر از مشک و عنبر به مشام میرسد).87
با بررسی احادیت مربوط به نشانههای ظهور روشن میشود که به احتمال زیاد منظور از مشرق، ایران است که نهضتهای مردمی برای یاری حضرت مهدی(عج) از آنجا شروع میشود که در سطور بعدی به آن پرداخته میشود.
3-2. نهضت بزرگ ایرانیان
امام باقر(ع) میفرماید: (نیروهایی با پرچمهای سیاه ـ که از خراسان قیام کردهاند ـ در کوفه فرود میآیند و هنگامی که مهدی(ع) در شهر مکه ظهور میکند، با او بیعت میکنند)88. در روایتی از آن حضرت آمده است: (گویی گروهی را با چشم خود میبینم که از خاور زمین خروج کردهاند، حق را مطالبه میکنند و به آنان داده نمیشود. آن گاه شمشیرهای خود را حمایل میکنند. پس آن را نمیپذیرند و قیام میکنند و پرچمهای خود را به دست حضرت مهدی(عج) میسپارند).89 روایات، بیانگرآن است که سید خراسانی هم زمان با خروج سفیانی در ایران قیام میکند و زمانی که سپاه سفیانی مشغول کشتار مردم عراق هستند، با سپاهی بزرگ از ایران برای نجات مردم و به خصوص شیعیان و مهیّا سازی کوفه برای ورود مهدی موعود(عج)، رهسپار عراق میگردد. فرماندهی نیروهای ایرانی، شعیب بن صالح است که از مردان شجاع نامی است. سفیانی که از حرکت سپاه خراسانی با خبر میشود سپاهی را برای مقابله با او میفرستد که در طرف جنوب ایران در منطقهای به نام استخر به هم میرسند و نبرد شدیدی در میگیرد. بر اثر شجاعت و فداکاری سپاه ایران، سپاه سفیانی شکست میخورد و عقب نشینی میکند.
امام باقر(ع) در حدیثی طولانی میفرماید: (سفیانی، لشکری را به سوی کوفه میفرستد که هفتاد هزار نفرند؛ آنها در آنجا به قتل و کشتار و اسارت مردم میپردازند. در چنین شرایطی پرچمهایی از سوی خراسان به رهبری سید خراسانی (بقیادة الخراسانی)، نمایان میشوند که منزلگاهها را با سرعت چشمگیری طی کرده و پشت سر میگذارند و در میان آنها، عدهای از اصحاب حضرت مهدی(عج) هستند).90 و (... وقتی سپاه سفیانی به سمت کوفه حرکت میکند، آنها را برای [درگیری و پیروزی بر] اهل خراسان (ایرانیان) میفرستد که آنها هم به جهت [یاری] حضرت مهدی(عج) خارج شدهاند. سفیانی و سید خراسانی [حامل پرچمهای سیاه] به هم میرسند. در خط مقدم [سپاهیان] سید خراسانی، شعیب بن صالح است. میان او و سفیانی در استخر، جنگ خانمان برانداز شدیدی صورت میگیرد که پرچمهای سیاه پیروز شده و لشکر سفیانی متواری و فراری میشوند. به دنبال آن مردم آرزوی [آمدن] مهدی را میکنند و او را میجویند. او هم در مکه قیام میکند؛ در حالی که پرچم رسول الله(ص) را به همراه دارد و آن هم در زمانی است که مردم از قیام او به خاطر شدت و مدّت بلایا و فتنهها مأیوس شده اند).91
3-3. نهضت رهایی بخش از یمن
یکی از قیامهای مردمی پیش از انقلاب جهانی مهدوی، خروج سرداری از یمن است که مردم را به راه حق و عدل دعوت میکند؛ نام او یمانی است. قیام وی یکی از عوامل زمینه ساز ظهور حضرت مهدی(عج) است. این نهضت، هدایت بخشترین حرکت پیش از ظهور است و بر افراشته شدن پرچم آن، نوید دهندة مؤمنان منتظر است و در روایات یاری رساندن به آنان توصیه شده است. در این رابطه امام صادق(عج) میفرماید: (قیام خراسانی و سفیانی و یمانی، در یک سال و در یک ماه و یک روز خواهد بود و در این میان هیچ پرچمی به اندازة پرچم یمانی، دعوت به حق و هدایت نمیکند؛ چرا که شما را به ]تبعیت از[ امامتان دعوت میکند. پس از قیام یمانی، خرید و فروش اسلحه، برای مردم و به خصوص مسلمانان ممنوع میشود و هرگاه ]یمانی[، قیام کرد، به سوی او حرکت کن و بشتاب که آن را پرچم هدایت خواهی یافت. احدی از مسلمانان اجازه ندارد با او مقابله کند و هرکس چنین کند، جهنمی است؛ چرا که یمانی به حق و صراط مستقیم، دعوت میکند).92 خاستگاه خروج یمانی، سرزمین یمن است؛ چنان که امام باقر(ع) میفرماید: (سفیانی از شام و یمانی از یمن خروج میکند).93 یمانی پس از خروج برای نبرد با سفیانی به سوی شام میرود و در مدخل شام، با سپاه خراسانی ملاقات میکند که او نیز برای نبرد با سفیانی و برای یاری یمانی بیرون آمده است.94 روایات میگویند: یمانی در پی نبرد سفیانی با وی، وارد عراق میشود. او بامدد از نیروی خراسانی، وارد صحنه کارزار میشود. در آن زمان اوضاع کلی جهان، در یک جنگ بزرگ فرهنگی و مدنی خلاصه میشود که میدان این جنگ، شام، فلسطین، عراق، ایران و حجاز است. در این معرکه دو دسته و سپاه، در برابر یکدیگر به مبارزه مشغولند: یاوران حضرت مهدی(ع) و زمینه سازان قیام ایشان، 2. حرکت سفیانی و یاری رسانان غربی او (رومیان و یهودیان)... .95
این حادثه درست قبل از زمان ظهور حجت(ع) است؛ چنان که کلینی از امام صادق(ع) نقل کرده است: (اقبل الیمانی و تحرک الحسنی و خرج صاحب هذا الامر)؛ (یمانی پیش میتازد، حسنی به جنبش درآید و صاحب این امر خروج میکند).96
4. گروههای خاصّ
در روایات به نام بعضی از گروهها و دستهها اشاره شده که هنگام قیام حضرت مهدی(عج) یا پس از آن، از مناطق و شهرهای مختلف ظاهر شده و به یاری حضرت میشتابند. اینان جوانمردان، پاکدلان، نیکو خصالان و شجاعانی هستند که با حضور خود در جمع انقلابیون، کمکهای شایانی در جهت پیروزی نهضت ارائه خواهند داد. احتمالاً آنان به فعالیتهای مختلف نظامی، فرهنگی، سیاسی، اجتماعی و علمی میپردازند که در اینجا به اسامی آنها اشاره میشود:
4-1. اخیار
امام باقر(ع) میفرماید: (سیصد و اندی در میان رکن و مقام با قائم بیعت میکنند (اخیار) از عراق در میان آنها هستند. بر پا میدارند آنچه را که خداوند میخواهد بر پا داشته شود).97 اخیار به معنای نیکان و صالحان است که از یاران نزدیک امام(ع) بوده و در روی زمین به گردش پرداخته و به امور مردم رسیدگی خواهند کرد.
4-2. رفقا و ابدال
در روایتی آمده است (هنگامی که قائم آل محمد(ص) قیام میکند، خداوند اهل شرق و غرب را برای او جمع میکند، آنان مانند ابر متراکم پاییزی گرد میآیند؛ پس رفقا از کوفه و ابدال از شام هستند).98
(ابدال) جمعی از صالحان هستند که در هنگام ظهور، خود را از شام به مکه میرسانند و با آن حضرت بیعت میکنند. اینان مردانی صالح،مخلص و کامل میباشند که احتمالا امور فرهنگی را در دست بگیرند. (رفقا) نیز از کوفه میآیند و بین آنها دوستی و صمیمیت زیادی وجود دارد.
4-3. نجبا
امام باقر(ع) میفرماید: (سیصد واندی به تعداد اهل بدر در میان رکن و مقام با قائم بیعت میکنند: نجبا از مصر هستند...).99 نجبا از سرزمین مصر میآیند و افرادی پاک سرشت، خوش نفس و جوانمردند.
4-4. عصائب
بر اساس روایتی: (عصائب از عراق خروج میکنند که راهبان شب و شیران روز هستند).100 عصائب به معنای جوانمردان رشید و نیرومند است و این ویژگی بارز یاران مهدی(ع) میباشد.101
چهارم. شکلگیری وضعیت انقلابی
وقتی که بسیج عمومی از نیروهای انقلابی صورت گرفته و آنان با سازماندهی مناسب و کار تشکیلاتی، در وضعیت انقلابی قرار گرفتند؛ جرقههای قیام جهانی زده میشود. ابتدا باید دانست که بسیج به سه شکل صورت میگیرد: بسیج تدافعی، بسیج تهاجمی و بسیج تدارکی و این هر سه در مورد انقلاب جهانی مهدوی رخ میدهد. قیام و انقلاب ابتدا حالت تهاجمی و جنگی ندارد، بلکه نهضت مقدسی برای رهایی انسانها و فرو کاهیدن از آلام و رنج بشری و سوق دادن آنان به کمال نهایی و سعادت سرمدی است. پیام واضح و آشکار این انقلاب (معنویت، عدالت و عقلانیت) است که همگان به آن دعوت میشوند. محمد بن مسلم از امام باقر(ع) درباره آیه شریف (امّن یجیب المضطرّ اذا دعاه( نقل میکند که فرمود: (... این آیه در مورد قائم است، آن گاه که خروج میکند، عمامه به سر میبندد. پس نزد مقام ابراهیم نماز میگزارد و به پیشگاه پروردگارش زاری میکند؛ آن گاه هیچ چیز و هیچ کس از سلطه و غلبه او خارج نخواهد شد).102
از امام زین العابدین(ع) نقل شده است: (سپس در حالی که مردم اطرافش گرد آمدهاند، به سمت مکه خروج میکند... [آنجا] قیام کرده، میگوید: ای مردم! من فلانی، فرزند فلانی هستم، من پسر رسول خدا هستم. شما را به همان چیزی دعوت میکنم که پیامبر خدا، شما را به آن فراخوانده است).103 از امام صادق(ع) نیز نقل است که فرمود: (... به نزد مقام ابراهیم میآید و مردم را به حق فرا میخواند).104 گروههای حاکم در اقصی نقاط عالم ـ به خصوص حجاز و خاورمیانه ـ به این دعوت پاسخ منفی میدهند و درصدد سرکوبی این نهضت بر میآیند. آنان حاکمان ستمگر و مفسدی هستند که منافع نامشروع خود را در خطر میبینند و پیامهای هدایتگونه و اصلاحگرایانه امام مهدی(عج) در آنان تأثیری نمیگذارد. صاحبان زرو زور و تزویر و طرفداران باطل (جبهه کفر و نفاق و فساد)، هجومی گسترده علیه انقلاب جهانی آغاز میکنند و خواهان نابودی آن هستند. در اینجا بسیج حالت تدافعی دارد؛ اما در یک کنش جمعی فعّال و پویا و اتحاد و انسجام بی نظیر، بسیج شکل تهاجمی به خود میگیرد و تومار نظامهای طاغوتی و فسادگر برچیده میشود. وقتی امام دعوت عمومی خویش را شروع میکند، مردم رنجدیده و از همه جا مأیوس گرداگردش حلقه میزنند و با او بیعت میکنند. در اندک زمانی، سپاه انبوهی از مردان شجاع و فداکار و اصلاحگر جهان برایش مجهزّ میشود. در روایتی آمده است: ( [یاران قائم] شرق و غرب جهان را میگیرند و تمامی موجودات جهان را مسخّر میکنند. هر یک از آنان نیروی چهل مرد دارد و قلوبشان از پارههای آهن سختتر است؛ به طوری که اگر در راه هدف به کوههای آهن برخورند، آنها را پاره میکنند و تا وقتی که خشنودی خدا فراهم نشود، دست از قیام نمیکشند).105
در آن هنگام زمامداران خودسر و ستمگران بی وجدان ندای مخالفت خود را اعلام میدارند و از مناطق مختلف و گروههای اهریمنی یاری میطلبند و از سفیانی گرفته تا یهودیان و غربیان و از قبایل عربی گرفته تا ارتش روم و روسیه، با حق طلبان و عدالت خواهان ستیزه جویی میکنند. اما آنان با هم متحد شده و به دشمنان حق و عدالت هجوم میبرند و با تأییدات الهی ستمکاران را ریشه کن ساخته، از بین میبرند.
انقلاب و مصاف حق طلبان با باطلگرایان
بسیج نیروها (گروههای ائتلافی و چالشگر) تحت رهبری امام مهدی(ع)، به شکلگیری دعاوی و آرمانهایی منجر میشود که با جامعه سیاسی مستقر سازگاری ندارد. این دعاوی و خواستها بیشتر از آنکه مادی باشد، جنبة ارزشی و هنجاری دارد؛ مانند حقگرایی، معنویتگرایی، عدالتخواهی، صلحطلبی و ... این، آغاز ظهور وضعیت انقلابی است. قدرت این دعاوی (معنویت، عدالت، ظلم ستیزی، حق طلبی و...) که با اهداف بسیج هم خوان بوده، سطح تعهّد عمومی را به شدّت افزایش میدهد. طبقه متوسط و پایین جامعه، در این نقطه به بسیج مردم میپیوندند و یک ائتلاف مردمی فراگیر و جهانی چند طبقهای را به وجود میآورند. شدّت و گستردگی بسیج مردم در این زمان، همراه با ترکیب نیروهای مسلّح، باعث ناتوانی دستگاه سرکوب دولتهای جائر شده و به بر قراری حاکمیت دوگانه منتهی میگردد. در نهایت مصاف نهایی بین دو گروه عمده در جهان (حق و باطل)، منجر به ایجاد آخرین مرحله بسیج انقلابی و قبضه قدرت دولت (حکومت جهانی) میشود. امام صادق(ع) میفرماید: (اهل سیزده شهر و طائفه با امام قائم نبرد میکنند: اهل مکه، اهل مدینه، اهل شام، بنی امیه، اهل بصره، اهل دشت میسان، کردها، عربها، ضبهّ، غنی، باهله، ازد، بصره و اهل ری).106 امام کاظم(ع) درباره تفسیر آیه (وله اسلم من فی السموات و الارض طوعا و کرها( میفرماید: (این آیه درباره قائم(عج) فرود آمده است؛ هنگامی که علیه یهود، نصارا، صابئین، مادی گرایان و برگشتگان از اسلام و کافران در شرق و غرب کره زمین قیام میکند و اسلام را به آنان پیشنهاد مینماید...).107 (کفّار، بر شهرهای پنج گانه سیحون، جیحون، دجله، فرات و نیل مسلّط میشوند...).108
البته پاسخ گویی و واکنش گروههای انقلابی در قبال تهدیدها و جنگ طلبی مخالفان، بسیار مؤثر است و در واقع تهدید، به بسیج تدافعی میانجامد (تهدید خارجیای که منجر به گرد آوری منابع برای نزاع میشود). از امام علی(ع) نقل شده است: (او با تعداد دوازده هزار تن حداقل و پانزده هزار تن حداکثر خروج میکند، ترس و وحشت پیشاپیش او (به دل دشمنان) راه مییابد. هر دشمنی که با وی بر خورد کند، به فرمان خدا او را از پای در آورد. شعار آنان (بمیران، بمیران) است. در راه خدا از سرزنش هیچ ملامت گری باک و هراس ندارند. در این وقت هفت لشکر از شام به سوی آنها هجوم میآورند که امام(ع) جملگی را شکست داده و آنها را به اسارت خویش در میآورد و محبت و نعمت و (قاصّه) و (بزاره) آنها به مسلمانان بازگردد و پس از آنان جز خروج دجال، حادثهای باقی نمیماند. پرسیدیم: قاصّه و بزاره چیست؟ فرمود: امام زمان، حکومت را به دست میگیرد، به گونهای که کسی هر چه خواهد، بگوید و از هر چیزی نهراسد).109 شعرانی میگوید: (هنگامی که حضرت مهدی(عج) به مغرب زمین میرسد، بخشی از مردم به سوی او رفته، میگویند: ای ولی الله و حجت خدا! جزیره اندلس را یاری کن که خود و مردمش هلاک شده اند).110 امام صادق(ع) میفرماید: (در آن روز هر کسی از فرزندان علی(ع) که در مدینه باشد، به مکه میگریزد تا در آنجا به صاحب این امر ملحق گردد و صاحب این امر رهسپار عراق شده و لشکری را به مدینه گسیل میدارد تا مردم آن سامان در امنیت به سر برند و مردم دوباره به مدینه برگردند).111
رهبری بی بدیل در انقلاب بینظیر
در شکلگیری وحدت گروههای مبارزه و پذیرش آن از سوی بخش چشمگیری از جمعیت جهان، عوامل مختلفی نقش دارد که مهمترین آن، مدیریت واحد و رهبری بیبدیل قیام است. همه نیروهای انقلابی و جهادگر، تحت فرماندهی و رهبری امام زمان(عج) و اطاعت و فرمانبری کامل او قرار دارند و از مناطق مختلف جهان به صفوف مبارزان و یاران حضرت میپیوندند. رمز این کنش جمعی (وحدت و انسجام) و پیروزی انقلاب جهانی، در راهبری پیامبرگونه حضرت مهدی(عج) و همراهی صالحان و مستضعفان و نیروهای انقلابی زبده با این نهضت نهفته است. این امر چنان بدیهی و روشن است که حتّی حضرت عیسی(ع) نیز تحت رهبری آن حضرت قرار میگیرد: (... امیرشان مهدی(ع) است، [به عیسی(ع)] میفرماید: نزدیکای و باما نماز بگزار! اما عیسی میگوید: هان که برخی از شما بر برخی دیگر... فرمان روا و امیر میباشید [پس پشت سر امام نماز میخواند]).112 در واقع هیچ کدام از این جنبشهای انقلابی، انفرادی عمل نمیکنند؛ بلکه جمع منسجم و متحدی به وجود میآورند که در هر جنگی پیروز میشوند و در هر کاری موفقّ میگردند. امام رضا(ع) میفرماید: (به خدا قسم! وقتی قائم ما قیام کند، خداوند همه شیعیان ما را از تمام مناطق به دور او جمع خواهد کرد).113 حضرت باقر(ع) میفرماید: (گویا قائم را میبینم که سربازانش را به سراسر جهان گسیل میدارد).114 و نیز (مهدی(ع)، یاران خود را برای گرفتن بیعت، به سراسر جهان میفرستد و ستم و ستمگران را نابود میکند و شهرهای گشوده شده، برای او تثبیت میگردد و خداوند به دست مبارکش، قسطنطنیه را میگشاید).115
عوامل و نشانههای دیگر انسجام و وحدت گروهی انقلابیان عبارت است از:
1. همدلی و همفکری نیروهای انقلابی و هم سو و هم سنخ بودن آنان با اهداف و آرمانهای قیام؛
2. بسیج کامل نیروهای انقلابی و قرار گرفتن آنها در صف واحد؛
3. سازمان یافتگی و برنامه ریزی شده بودن قیام و نظم و ترتیب کامل در پیش بردن امور؛
4. استفاده بهینه از نیروهای انسانی و امکانات مادی (تسلیحات و تجهیزات کامل نظامی)؛
5. بهره گیری از فرصتها (اصل غافلگیری) و سرعت در فراگیری و گسترش انقلاب؛
6. شکوه و توان بینظیر نیروهای انقلابی و افتادن رعب و ترس در دل دشمنان در سایه وحدت و کنش جمعی آنان؛
7. جلوگیری از حضور گروههای نفاق و نفوذ آنان در صف انقلابیون.
پنجم. نتیجه انقلاب
با وحدت و انسجامی که در صفوف انقلابیون به وجود میآید (بسیج منابع و کنش جمعی)، دستاوردهای بیشتری به دست میآید؛ در نتیجه اهداف به سرعت قابل دسترسی میشود. انقلاب، با هدف ایجاد تغییر در جامعه، به وجود میآید و صالحان و شایستگان جانشین مجموعة قبلی میشوند.
روشن شد که هر قدر وضعیت انقلابی گستردهتر باشد، نتیجه انقلاب (انتقال قدرت) نیز گستردهتر خواهد بود. از آنجایی که انقلاب مهدوی، فراگیر و جهان شمول است و بسیج منابع نیز به صورت گسترده از نیروهای انقلابی صورت میگیرد، انتقال قدرت نیز فراگیر بوده و شامل همه نظامهای سیاسی حاکم بر جهان میشود. امام مهدی(عج) در مرحله آغازین پیروزی، همه حکّام جور و ستم را برکنار میکند و صالحان حق طلب و عدالت گستر را به جای آنها منصوب مینماید: (... لیعزلَنَّ عنکم امراء الجور ولیطهرنَّ الارض من کلّ غاش)؛116(... حکمرانان ستم پیشه را عزل میکند و زمین را از هر انسان نیرنگ باز و فریبکار پاک میسازد). امام باقر(ع) میفرماید: (هنگامی که امام قائم قیام میکند، دولت باطل بر چیده میشود (اذا قام القائم ذهبت دولة الباطل))117 و (همانا نابودی پادشاهان ستمگر و ظالم به دست قائم ما است (ان زوال ملک الجبابرة و الظلمة علی ید القائم منّا)).118 به این ترتیب همه شهرها و کشورهای جهان را یک به یک از دست حکام فسادگر و ظالم خارج میکند و انقلاب جهانی خود را به همه جای عالم گسترش میدهد. این خیزش و جنبشی است که حق طلبان و مستضعفان عالم را در خود جای میدهد و در نتیجه اتحاد فراگیر و کنش جمعی و همگانی، به پیروزی میرسد. آنچه در این قیام نمود بیشتری دارد، شمول نجات بخشی و حقگستری آن، به همه طبقات و گروههای جامعه و به تمامی کشورها و مناطق عالم است. این نشانگر گسترده بودن وضعیت انقلابی و در نتیجه حتمی بودن انتقال قدرت است.
امام باقر(ع) میفرماید: (قائم سه پرچم را برای [عملیات در] سه نقطه آماده میکند: پرچمی را به قسطنطنیه گسیل میدارد و خداوند آنجا را برای او میگشاید. پرچم دیگری را برای چین میفرستد و آنجا نیز به دست حضرت گشوده میگردد و پرچم سوم را به کوههای دیلم میفرستد و آنجا نیز به تصرف نیروهایش در میآید).119 ازامام علی(ع) نقل شده است که فرمود: (مهدی میرود تا در بیت المقدس فرود آید، خزائن را نزد او میآورند. عرب و غیر عرب و جنگافروزان و رومیان (غربیان) و دیگران، جملگی به اطاعت وی در میآیند).120
(... سفیانی بیعت خود را از امام(ع) باز پس میگیرد... آنگاه لشگریان خود را برای مبارزه با آن حضرت بسیج میکند. امام(ع) وی را شکست داده و خداوند رومیان (غربی ها) را نیز به دست آن بزرگوار شکست خواهد داد).121 امام باقر(ع) میفرماید: (... خداوند به دست او سرزمینهای روم، چین، ترک، دیلم، سند، هند، کابل، شام و خزر را میگشاید).122
از نتایج درخشان انقلاب مهدوی، به وجود آمدن وحدت و انسجام پایداردر جهان است. در روایتی درباره امام عصر(عج) آمده است: (هو الذی یجمع الکلم و یتّم النعم)123؛ (او کسی است که وحدت کلمه را ایجاد میکند و نعمت را کامل میسازد). بر اساس این روایت کنش جمعی که در طول انقلاب به وجود آمده و باعث پیروزی آن شده است، بعد از انقلاب نیز وجود داشته و همه انسانها از تفرقه، جدایی، اختلاف و چندگانگی به دور خواهند بود. این همدلی و اتحاد کم نظیر در همه امور- حتی در اعتقادات و باورها- نیز به وجود خواهد آمد: (فوالله لیرفع عن الملل و الادیان الاختلاف...)124، (به خدا قسم! در آن روز اختلافات میان ملّتها و دینها رفع میشود...) و (لذهبت الشحناء من قلوب العباد و اصطلحت السباع و البهائم)؛125 (کینهها و دشمنی از قلوب بندگان میرود و درندگان و چهارپایان در صلح [با هم] زندگی میکنند). در روایت دیگری آمده است: (... خدای بزرگ [به دست مهدی(عج)] حقّ و عدالت را در آبادیها آشکار میسازد و حال عموم مردم را بهبود میبخشد. وحدت کلمه را پدید میآورد و بین قلبهای گوناگون، الفت ایجاد میکند (یجمع الله الکلمه و یؤلّف بین قلوب مختلفة)).126
در نتیجه این اتحاد و انسجام، جنگ و ستیزه جوییها به پایان میرسد و همه برادر وار و دوستانه با هم زندگی میکنند: (روزها به پایان نمیرسد تا اینکه مردی از قریش، در بیت المقدس فرود میآید... و جنگها نیز به پایان میرسد).127 از امام علی(ع) نیز نقل شده است: (... و جنگها به پایان میرسد و...).128
پی نوشت ها:
1 .نظریه مارکس.
2 .نظریه عمل گرایان.
3 .نظریه کورن هاوزر.
4 .نظریه پیتریم سوروکین.
5 .ر.ک: رهیافتهای نظری بر انقلاب اسلامی، ص 241و242.
6 .محمد باقر حشمت زاده، چارچوبی برای تحلیل شناخت انقلاب اسلامی در ایران، ص33.
7 .تعریف از آنتونی گیدنز.
8 .ر.ک: مصطفی ملکوتیان، نظریههای انقلاب، ص 160و161.
9 .ساموئل هانتینگتون، سامان سیاسی در جوامع دستخوش دگرگونی، ص 358.
10 .ر.ک: اندیشههای سیاسی در قرن بیستم، ص 171و172.
11 . ر.ک: الف. تیلی، چارلز، از بسیج تا انقلاب، ترجمه علی رشدی زاده،
ب. نش، کیت، جامعه شناسی سیاسی، ترجمه دلفروز،
ج. حمیرا مشیر زاده، در آمدی نظری بر جنبشهای اجتماعی.
12. آل عمران (3): 103.
13 . همان: 105.
14 . انبیاء (21): 92.
15. اصول کافی، ج1، ص 43.
16 . نهج البلاغه، خطبه1، 12.
17 . کنزالعمال، ح 1031.
18 . همان، ح 20241.
19 . الغیبه نعمانی، ص 307.
20 . طوسی، کتاب الغیبه، ص 274؛ بحارالانوار، ج52، ص 467.
21 . بحار الانوار، ج53، ص 274؛ بشارة الاسلام، ص 59.
22 . الغیبه نعمانی، ص 149؛ بحارالانوار، ج52، ص 237.
23 . کمال الدین، ج2، ص673؛ بحارالانوار، ج52، ص327.
24 . چشم اندازی به حکومت جهانی حضرت مهدی، ص 65.
25 . منتخب الاثر، ص578، ج.2
26 . امالی طوسی، ص91.
27 . یوم الخلاص، ج2، ص 1026.
28 . الغیبة نعمانی، ص135.
29 . الزام الناصب، ص 188.
30 . بشارة الاسلام، ص 102.
31 . الملاحم و الفتن، ص 53.
32 یوم الخلاص، ج2، ص1036.
33 . بحار الانوار، ج52، ص213.
34 . الملاحم و الفتن، ص 112.
35 . بشارة الاسلام، ص5 و 13.
36 . بحارالانوار، ج52، ص213.
37 . یوم الخلاص، ص 224.
38 . الزام الناصب، ص 230.
39 . بحار الانوار، ج51، ص87 ؛ منتخب الاثر، ص 611.
40 . بشارة الاسلام، ص220.
41 . همان، ص 9.
42 . بحارالانوار، ج52، ص308 .
43 .نهج البلاغه، خطبه، 15.
44. بحارالانوار، ج52، . ص 308.
45 . همان، ص337، ج64.
46 . انبیاء (2): 105.
47 . تفسیر قمی، ج2، ص77.
48 . بحارالانوار، ج52، ص 386.
49 . همان، ص 35.
50 . همان، ص 308.
51. امالی طوسی، ص 352، ج 726.
52 . ینابیع، ص642.
53 . قصص، (28): 5.
54 . بحارالانوار، ج51، ص63.
55 .ر.ک: چشم به راه مهدی، ص369 و 370.
56 .ر.ک: کمال الدین، ص 356.
57 . بحارالانوار، ج52، ص356.
58 . همان، ج51، ص 493.
59 . همان، ج51، ص308.
60 . الغیبه نعمانی، ص320 ، ح9.
61 . اثبات الهداة، ج3، ص524.
62 . الغیبه نعمانی، ص312، ح2.
63 . الملاحم و الفتن، ص148.
64 . ر.ک: بحارالانوار، ج52، ص34.
65 . عقد الدرر، ص65.
66 . احقاق الحق، ج13، ص324.
67 . عقدالدرر، ص167.
68 . کمال الدین، ج2، ص 672؛ اثبات الهداة، ج3، ص494، ح247.
69. .بحارالانوار، ج52، ص310.
70 . الغیبة نعمانی، ص312، باب2، ح8 ؛ بحارالانوار، ج52، ص369.
71 . الفصول المهمه، بخش12؛ بحارالانوار، ج52، ص 334.
72 . ر.ک: بحارالانوار، ج52، ص317.
73 . ر.ک: حضرت مهدی فروغ تابان ولایت، ص 174.
74. کمال الدین، ج1، ص331.
75. اثبات الهداة، ج3، ص456، ح549.
76. همان، ص29، ص234.
77 . معجم احادیت الامام مهدی(، ج1، ص 408.
78 . اثبات الهداة، ج3، ص584، ج788.
79 . عقد الدرر، ص143.
80 . اثبات الهداة، ج3، ص524، ح415.
81 . همان، ج3، ص578؛ بشارة الاسلام، ص190.
82 . روضة الواعظین، ج2، ص266.
83 . الغیبه نعمانی، ص279؛ بحارالانوار، ج52، ص233.
84 . اثبات الهداة، ج3، ص 575 ؛ دلایل الامامه، ص 359.
85 . کشف الغمة، ج3، ص 267؛ منتخب الاثر، ص 304.
86 . یوم الخلاص، ج2، ص1037.
87 . الزام الناصب، ص 258؛ یوم الخلاص، ج2، ص 1045.
88 . عقدالدرر، ص129؛ الحاوی للفتاوی، ج2، ص69.
89 . الزام الناصب، ص 188؛ یوم الخلاص، ج2، ص 1065.
90. الغیبه نعمانی، ص 187.
91 . بشارة الاسلام، ص174. و نیز ر.ک: عقدالدرر، ص126؛ فتن ابن حماد، ص84.
92 . الغیبه نعمانی، ص171؛ بحارالانوار، ج52، ص232.
93 . بشارة الاسلام، ص 100.
94 . ر.ک: همان، ص 121.
95. ر.ک: نشانههای ظهور (پیرامون علائم حتمیه ظهور حضرت حجت)، ص 129؛ شش ماه پایانی، ص90.
96. کافی، ج8 و ص 189، ح285.
97 . طوسی، کتاب الغببة، ص74؛ بحارالانوار، ج52، ص334، ح64.
98 . منتخب الاثر، ص597، ح1؛ بحارالانوار، ج52، ص 347.
99 . طوسی، کتاب الغیبه، ص476؛ بحارالانوار، ج52، ص 343.
100 . مفید، اختصاص، ص 208؛ بحارالانوار، ج52، ص 34.
101 . ر.ک: رحیم کارگر، آینده جهان، ص280-278.
102 . اثبات الهداة، ج3، ص 564، ح644.
103 . همان، ص 582، ح771.
104 . همان، ص583، ح779.
105 . کمال الدین، ج2، ص673.
106 . اثبات الهداة، ج3، ص544، ح53؛ بحارالانوار، ج52، ص 363.
107 . تفسیر عیاشی، ج1، ص183؛ اثبات الهداة، ج3، ص549.
108. معجم احادیت الامام المهدی، ج1، ص274.
109 . نسخه خطی ابن حماد، ص96 (به نقل از: عصر ظهور، ص336).
110 . احقاق الحق، ج13، ص260.
111 . کافی، ج8، ص 224.
112 . اثبات الهداة، ج3، ص597؛ کشف الغمة، ج2، ص475،
113 . اثبات الهداة، ج3، ص524، ح415.
114 . ارشاد مفید، ص341؛ بحارالانوار، ج52، ص337.
115 . ابن طاووس، ملاحم، ص64.
116 . بحار الانوار، ج51، ص120.
117 . منتخب الاثر، ص587، ح403.
118 . کمال الدین، ج2، ص354، ح51.
119 . اثبات الهداة، ج3، ص585.
120 . نسخه خطی ابن حماد، ص96 (به نقل از: عصر ظهور، ص336).
121 . همان، ص97.
122 . الغیبه نعمانی، ص108؛ بحارالانوار، ج52، ص348.
123 . یوم الخلاص، ج2، ص663.
124. بحارالانوار، ج53، ص2.
125. همان، ج52، ص316.
126. کمال الدین، ج2، ص646، ح7.
127. عقد الدرر، ص166.
128. احقاق الحق، ج13، ص 204.
پدیدآورنده: رحیم کارگر
منبع: ویژه نامه دهه مهدویت، مرکز تخصصی مهدویت
پایان پیام/
نظر شما