اشاره: امسال با شعار جهاد اقتصادی از سوی مقام معظم رهبری آغاز شد و در حال حاضر با گذشت دو ماه از این شعار و فعالیت مقامهای ذیربط در این باره به سراغ محمدرضا خباز، عضو اقتصادی کمیسیون مجلس رفتیم و نظرات وی را درباره کم و کیف و چگونگی تحقق این شعار جویا شدیم. آنچه در پی می خوانید گفت و گوی خبرنگار شبستان با این عضو اقتصادی کمیسیون مجلس است.
با اینکه در سال جهاد اقتصادی هستیم و با گذشت دو ماه از آن به نظر شما تا چه حد به تحقق این شعار نزدیک شده ایم؟
شروع سال جهاد اقتصادی باید با یک تفهیم جدید از سوی دولت و مجلس آغاز میشد به این معنا که این شعار یک شعار ریشهای و یک هدف بلندمرتبهای است که باید برنامه ریزان و تصمیمگیران کشور برای آن چارهای بیندیشند. تا به حال به نظر من به جز تصویب قانون بودجه کشور کار دیگری اتفاق نیفتاده است، به این معنا که ممکن است در نظر مسئولان دولتی برنامههایی باشد ولی هنوز به مرحله اجرا در نیامده است، اتفاقی که بعد از این مطرح شدن این شعار افتاده این است که برای توسعه بخش خصوصی که یکی از مؤلفههای اصلی جهاد اقتصادی به شمار می رود حمایت و هدایت هایی صورت گیرد. این امر هم تا حدودی محقق شد.
صندوق توسعه ملی در بودجه کل کشور آورده و اعتبارات آن هم تعیین تکلیف شد به این معنا که بیست درصد از درآمد نفتی قبل از اینکه به حساب خزانه واریز شود به حساب صندوق توسعه ملی واریز میشود و این مبلغ فقط به بخش خصوصی، بخش تعاون و نهادهای عمومی غیردولتی تعلق دارد، آن هم به این دلیل که مهمترین مشکل در اقتصاد کشور دولتی بودن اقتصاد است، هر دولتی که آمده علیرغم وظیفه قانونی که باید ارتباط بودجه را با نفت کم کند این کار را نکردند و ارتباط بودجه با نفت افزایش داده شد، در حال حاضر هم چارهای غیر از این نیست که بنا بر رهنمود رهبر مبنی بر تشکیل صندوق توسعه ملی این صندوق را تشکیل داده و بیست درصد از درآمدها ابتدا به این حساب واریز می شود، بنابراین مقدمات این کار فراهم شده است.
راهکارهای پیشنهادی شما برای دستیابی به جهاد اقتصادی چیست؟
در این امر همه نهادها از جمله دولت، مجلس، قوه قضاییه و مردم وظایفی را باید انجام دهند تا بتوانیم به جهاد اقتصادی دست پیدا کنیم. به نظر من دولت باید محورهای پنجگانه باقی مانده از طرح تحول اقتصادی را به مجلس تقدیم و مجلس هم با تصویب این طرحها پنج حلقه باقی مانده از تحول اقتصادی را قانونمند کند، در مرحله بعدی دولت برای واگذاری به بخش خصوصی امسال هم همچون سالهای گذشته عمل نکرده بلکه به طور جد و بدون هیچ ملاحظهای این کار را انجام دهد تا بخش خصوصی در واگذاریها و به دست گرفتن امور نقش مهمی را ایفا کند.
همچنین دولت باید تعاونیها را تقویت کند، آن هم به این دلیل که اگر این تعاونیها تقویت نشود پتانسیل قوی تعاونیها از بین خواهد رفت و با تشکیل تعاونیهای فراگیر میتوان این گام مؤثر را برداشت. به این معنا که بنا بر استعداد هر شهرستان تعاونی فراگیر مخصوص شهرستان تشکیل شود و همه سرمایهداران ضعیف در آن تعاونی فعال کنند. به عنوان مثال در یک شهرستان محصول مهم از جمله زعفران، کشمش و پسته کشت میشود؛ باید برای هر کدام از محصولات تعاونیهایی تشکیل شود که هر کدام ده هزار نفر عضو داشته باشد تا از سرمایه اندک بخش خصوصی استفاده کنند و از سرمایههای صندوق توسعه ملی بودجه در اختیارشان گذاشته شود تا این تعاونیها بتوانند مثمرثمر باشند.
به نظر من وظیفه قوه قضاییه هم این است که بدون هیچ رودربایستی وارد کار شود و افرادی که وظایفشان را انجام میدهند مورد قدردانی و افرادی هم چه حقیقی و حقوقی که وظایفشان را انجام نمیدهند را مورد مؤاخذه قرار دهند. همچنین در بین مردم هم اگر این سه کار را قوه مقننه، مجریه و قضاییه انجام دهند مردم باور میکنند که واقعا نظام این توان را دارد که بخش خصوصی را به معنای واقعی به کار بگیرد و با انجام چنین اقداماتی مردم وارد کار میشوند که این در اصل همان بخش خصوصی است که سالهاست دغدغه رشد آن در جامعه ما وجود دارد.
به نظر شما با این نوسان بازار میتوانیم به این مهم دست پیدا کنیم؟
بله، لازم به ذکر است این نوسان بازار بخشی از آن به بازارهای بینالمللی مربوط میشود که آن هم در اختیار ما نیست ولی نوسانات داخلی هم به سوء مدیریت در کشور مربوط میشود که اگر مسئولان و دولتمردان این سه طرح که به آن اشاره شد وارد کار شوند به تبع نوسانات برطرف میشود.
موانع تحقق این شعار را در چه می بینید؟
موانع تحقق در مرحله اول باور است، این هم به این دلیل که عدهای سعی میکنند، دولت را بزرگ کرده و از واگذاری مسئولیت به بخش خصوصی میترسند؛ همانهایی که بخش خصوصی را مورد اعتماد نمیدانند.
به نظر من مشکل بر سر باور است. باورها هنوز با شعارها منطبق نیست این در حالی است که خدا در قرآن میفرماید: "اول باور و بعد عمل صالح"، در ضمن تا انسان به کاری ایمان نداشته باشد عملش را انجام نمیدهد و ما به همان ایمان، باور میگوییم، باور به این شعار و اعتقاد قلبی به آن و اینکه بدانیم داروی شفابخش ما تحقق این شعار است، باور و اعتقاد میخواهد که متأسفانه در جامعه ما ضعیف است.
همچنین من معتقدم مانع دوم تحقق جهاد اسلامی،دستگاههای نظارتی هستند که با ملاحظهکاری و رودربایستی کار میکنند؛ چه مجلس شورای اسلامی، چه قوه قضاییه و چه مجمع تشخیص مصلحت نظام که باید برای سیاستهای ابلاغی رهبری نظارت کند اینها همه دچار رودربایستی شده اند. اینطور که نمیشود کشور را اداره کرد، بلکه در عین محبت و عاطفه باید یک قاطعیت هم وجود داشته باشند.
چندی است که طرح دورکاری در بین کارمندان ادارات به اجرا در آمده است. آیا با اجرای این طرح میتوان به خودکفایی رسید؟
طرح دورکاری یک تعریف دارد و برای همه مشاغل نیست، بلکه برای بعضی از مشاغل تعریف شده است و از این رو فراگیر نیست، برای مثال در کارخانه تولید خودرو چطور طرح دورکاری انجام میشود!؟ طرح دورکاری شامل شغلهایی میشود که خانمها بر عهده دارند، در ضمن من معتقدم دورکاری میتواند به تسهیل امور و به بالا بردن انگیزه کارمند کمک کند.
جهاد اقتصادی همان صرفهجویی است؟
خیر، جهاد اقتصادی معنا و مفهومش این است که هر کس از افراد حقیقی و حقوقی خودشان را برای یک جهش اقتصادی آماده کنند، آن هم به این دلیل که زیرساختها فراهم شده و با توجه به معنای واقعی جهاد که تلاش برای خدا است افراد وارد کار شوند. در ضمن صرفهجویی به معنی مصرف بهینه است و اینها هیچ ربطی به هم ندارند.
پایان پیام/
نظر شما