شهیدچراغ زاده، هوشیاری در برابر توطئه های دشمنان راشرط پیروزی می دانست

خبرگزاری شبستان: شهید علیرضا چراغ زاده دزفولی هوشیاری در برابر توطئه های دشمنان را شرط بقا و پیروزی می دانست.

خبرگزاری شبستان-اهواز، علیرضا چراغ زاده دزفولی فرزند محمدعلی،‌ اول اسفند سال 1332 هجری شمسی در اهواز متولد شد؛ علیرضا کودکی چهار ساله بود که از نوازش و عطوفت پدری محروم شد و تحت تربیت مادر گرامی اش پرورش یافت.

 

در پی مرگ پدر، ‌معیشت خانواده با مشکل مواجه شد و علیرضا از همان دوران کودکی و نوجوانی علاوه بر تحصیل به منظور کمک به تأمین معاش خانواده به کسب و کار روی آورد و با دست رنج کارگری و سپس حرفه درودگری جای خالی و پر مهر پدرش را پر کرد.

 

ایستادگی در برابر کاستی ها و تلاش و کوشش بی وقفه از او جوانی برومند، مومن و متعهد به اصول و اخلاق پسندیده اسلامی ساخت، به گونه ای که سرآمد همسن و سالان خود شد.

 

از همان دوران نوجوانی به واسطه ارشادات والده ماجده اش به فعالیت های مذهبی و شرکت در کلاس های عقیدتی در پایگاه توحیدی مساجد پرداخت؛ او با علاقه و اشتیاق مسائل مذهبی را می آموخت و با تبحر و درایت به جوانان منتقل می کرد و رفته رفته در سطح شهر به عنوان یک فعال مذهبی شناخته شد.

 

علیرضا با سخت کوشی فراوان پس از پایان دوران متوسطه، موفق شد در رشته حسابداری از دانشگاه اهواز مدرک کارشناسی دریافت کند؛ وی برای کار به استخدام شرکت نفت درآمد، اما پس از یکسال به سبب وجود برخی تبعیض ها و فساد اداری و مالی و از همه مهم تر سلطه بیگانگان بر صنعت نفت کشور، از ادامه همکاری استعفا داد.

 

علیرضا برای اینکه در دستگاه های فاسد و طاغوت زده دولتی امرار معاش نکند با همفکری و همراهی چند تن از دوستانش، یک واحد تولیدی راه اندازی کرد، اما دیری نگذشت به علت کمبود امکانات مالی و حمایتی مجبور به تعطیلی آن شد.

 

او که از جوانی با تعالیم روحبخش اسلام مأنوس شده بود،‌ به اهمیت مرجعیت دینی و نقش روحانیت در پیشبرد اهداف متعالی اسلامی و رفع نظام سلطه به خوبی واقف بود.

 

همزمان با افزایش تظاهرات ضد شاهنشاهی، علیرضا چراغ زاده با روشن بینی دینی که داشت، به صف مبارزان اسلامی پیوست و منشأ خدمات فراوانی در پیشبرد مبارزه علیه رژیم در منطقه شد و همچنین مقالات متعددی در زمینه های روش مطالعه و برداشت، روش های سخنرانی و بحث، تألیف و در نشریات منتشر کرد.

 

او که طعم تلخ محرومیت را چشیده و از نزدیک لمس کرده بود، همواره برای زدودن چهره فقر و عقب ماندگی در منطقه فعالیت می کرد و با پیروزی انقلاب اسلامی نیز به آن قوت بخشید؛ در سال های قبل از پیروزی انقلاب اسلامی با تدریس در مدارس، کمبود معلم را در شهر که به واسطه عدم توجه حکومت پهلوی در مناطق دور افتاده و مرزی پدید آمده بود جبران می کرد.

 

او با سپردن مشاغل و مسئولیت به نیروهای بومی و متعهد دارای انگیزه، همت آنها را برای توسعه شهر و روستا با اجرای طرح های جهادی مدیریت می کرد، شهید چراغ زاده همواره به جوانان توصیه می کرد تا با افزایش معلومات و جهان بینی، محرومیت و عقب ماندگی را از چهره جامعه و شهر خود بزدایند.

 

علیرضا که هنگام پیروزی انقلاب اسلامی حدود 25 سال سن داشت، با استفاده از سرمایه جوانی دوشادوش مسئولان مردمی، برای رفع کاستی های به جا مانده از بی توجهی رژیم کاخ نشین پهلوی تلاش مضاعف آغاز کرد. او مشتاقانه و با اخلاص فراوان به کمک دست اندرکاران و مردم می شتافت و هرگز خود را از مردم مستضعف جدا نمی دانست.

 

وی ابتدا به عنوان سرپرست بخشداری هفتگل مشغول به خدمت رسانی به روستاها و مناطق محروم شد؛ زندگی ساده او در دوران تصدی مسئولیت بخشداری، فعالیت های بی شائبه و بی منت و صادقانه اش برای رفع آثار عقب ماندگی و حمایت از قشر مستضعف، موجب محبوبیت و مقبولیت در میان مردم حق شناس و رنجدیده منطقه شد.

 

مردم هفتگل هرگز این خاطره را که بر اثر حادثه طبیعی سیل، خانه های مردم و بخشدار در محاصره آب قرار گرفته بود و بخشدار با همه امکانات و توان به کمک دیگران شتافته و خانواده خود را فراموش کرده بود را تاکنون از یاد نبرده اند و ریش سفیدان و پدران و مادران با نیکی فراوان این موضوع را به نوجوانان و جوانان منتقل می کنند.

 

مردم منطقه هفتگل، رامهرمز و رامشیر که سالیان متمادی،‌ در عین برخورداری از ثروت خدادادی، در فقر و محرومیت به سر می بردند و خیانت آشکار و علنی خاندان پهلوی و خوانین را دیده بودند و بغض در گلویشان راه را برای نفس کشیدن تنگ کرده بود، پس از پیروزی انقلاب اسلامی و با برگزاری اولین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی، به واسطه خدمات قابل توجه و اخلاص و تقوایی که در مدت یکسال آشنایی از او دیده بودند در 27 سالگی به عنوان وکیل خود انتخاب و راهی مجلس شورای اسلامی کردند.

 

چراغ زاده در دوران نمایندگی فعالیت های مخلصانه و صادقانه اش را برای بهبود وضع زندگی مردم و توسعه و آبادانی حوزه انتخابیه اش، همچنان ادامه داد، او به عضویت دو کمیسیون اقتصاد و دارایی و پست و تلگراف و تلفن درآمد.

 

او با جدیت فراوان به مانند یک جهادگر واقعی،‌ نارسایی های حوزه انتخابیه خود را که همواره با تأسی به امام و مقتدای خود، آنان را «ولی نعمتان» خطاب می کرد در کمیسیون ها و دستگاه های ذیربط پیگیری می کرد و تا رفع آن به تلاش خود ادامه می داد.

 

شهید چراغ زاده در کمک به توسعه راه های مواصلاتی و شهری و روستایی، به کار انداختن ایستگاه های تقویت کننده دریافت برنامه های صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران در منطقه_ با هدف مقابله با تهاجم فرهنگی دشمن_ و سامان دادن به وضع زندگی و اسکان مهاجران جنگی و ده ها فعالیت سازنده دیگر نقش به سزایی داشت و در عین حال تلاش می کرد هیچ کس جز خداوند سبحان که همواره او را ناظر بر اعمال خود می دانست آگاه نشود.

 

نماینده مردم هفتگل، رامهرمز و رامشیر در عین حال برای اعتلای نظام نوپای جمهوری اسلامی ایران و شناساندن انقلاب اسلامی به جهانیان و طرح مسائل کلان و مرتبط با سیاست های کلی نظام را در مجلس ضروری می دانست.

 

ایمان و شیفتگی شهید علیرضا چراغ زاده دزفولی به انقلاب اسلامی، ولایت فقیه، رهبری، مرجعیت و روحانیت مبارز آن چنان بود که به صراحت و قاطعیت جریان های ضد ولایت فقیه و بدخواهان انقلاب و مردم و نیز انحرافات فکری و عقیدتی وابستگان به امپریالیسم جهانی را افشا می کرد.

 

وی معتقد بود دشمن و قدرت های استعماری و استثمارگر در طول تاریخ مبارزات ملت ایران همواره سعی و کوششان بر این بوده است تا با نفوذ به سنگرهای مبارزه آنها را یکی پس از دیگری ویران کنند، اما یکی از این سنگرهای نفوذ ناپذیر، سنگر مرجعیت است و اکنون با شواهد و دلایل موجود کمر همت بسته اند تا بتوانند این سنگر را که هم اکنون امام عظیم الشان در قلب آن قرار دارد، نفوذپذیر و سپس توطئه های شوم خود را اجرا کنند.

 

او هوشیاری در برابر توطئه های دشمنان را شرط بقا و پیروزی می دانست و در نطق پیش از دستور یکصد و پنجاه و چهارمین جلسه علنی مجلس که در تاریخ 10 خرداد 60، طی سخنانی عمیق به استراتژی سردمداران استعمار برای مقابله با قیام مردمی ایران اشاره کرد و گفت: «... استعمار، گاه به صورت فشارهای اقتصادی، سیاسی و زمانی هم به صورت فشارهای نظامی و هنگامی هم در قالب برنامه ای گسترده شامل ترکیبی از همه اینها... ملت ما را در معرض تهاجم قرار می دهد... در تمامی این حرکت ها اصل بر این است تا رهبر را از انقلاب و انقلاب را از رهبری بگیرد... اما در هر مرحله قدرت ایمان زیان حاصل از این [توطئه ها] را به خود آنها برگردانده است.»

 

او خطاب به عوامل خود فروخته لیبرال ها و کسانیکه مردم را خارج از صحنه می دانستند می گفت: «این ملت همیشه در صحنه بوده و... هستند و آنچه که عامل حضور مردم در صحنه هست، محور ولایت است. مردم در صحنه حاضر هستند اما حول محور ولایت و استقامتشان فقط برای ولایت و در نهایت برای خداوند است.»

 

او همچنین در قسمتی از نطق پیش از دستور دانشجوی پر شور و انقلابی را اینگونه معرفی می کند: «دانشجوی پرشور و پر تلاش انقلابی همان جوانی است که سلاح قلم به دست گرفته و با استفاده از جوهر خون خودش در شن های داغ جبهه ها،‌ بزرگترین افتخارات را در تاریخ مبارزات این ملت ثبت می کند، دانشجوی پر شور و انقلابی آن کسی است که در کنار برادر روستایی به سازندگی مشغول است.»

 

او همچنین خطاب به خود مسئولان می گفت: «باید دقت کنیم در مقابل این سئوال آیندگان قرار نگیریم که زمانی بگویند اگر شما بیشتر از این از خودگذشتگی نشان می دادید به سر انقلاب چنین و چنان نمی آمد. اگر آیندگان، ما را .... در مقابل این سئوال ها قرار دهند فقط آنهایی قادر به جواب خواهند بود که سرهایشان از بدن جدا شده و دست ها و پاهایشان در جبهه ها از بدن قطع و خانه شان بر سرشان خراب شده است.»

 

آری شهید علیرضا چراغ زاده دزفولی، در عمر کوتاه خود، هیچ سوالی را بی پاسخ نگذاشت و شامگاه هفتم تیر سال 1360 (هـ.ش) در میان آوارهای قتلگاه سرچشمه تهران، جاودانه ایستادگی کرد تا تاریخ انقلاب و امت خمینی کبیر همواره سربلند باشند.

 

از شهید علیرضا چراغ زاده دزفولی دو دختر به نام های به یادگار مانده است و از ویژگی های اخلاقی این شهید می توان به اعتقاد و التزام عملی به ولایت فقیه، قاطعیت در برابر جریان خودفروخته ضد ولایت فقیه، جهادگر پر تلاش، جوان متعهد و با اخلاص، مقاوم در برابر کاستی ها، ژرف نگری و دوستی با مستضعفان و کوخ نشینان اشاره کرد.

 

پایان پیام/

کد خبر 380880

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha