به گزارش خبرگزاری شبستان، حکومت پادشاهی بحرین که اکثریت شیعه در آن همواره از سوی سنی ها مورد ظلم و ستم و تبعیض واقع شده اند و اخیراً نیز سرکوب شدید قیامهای مردمی شیعه در آن تبدیل به یک بحران شده است را می توان حکومتی دانست که آلوده به فاشیسم است.
در فوریه سال 2011 میلادی ، شیعیان بحرین که حدود 70 درصد جمعیت مسلمان این کشور را تشکیل می دهند دست به قیامهای اعتراض آمیز علیه عملکردهای تبعیض آمیز حکومت پادشاهی این کشور که به دست اقلیت سنی اداره می شود زدند.
این تظاهرات خیلی زود مورد سرکوب خشونت آمیز پلیس و ارتش بحرین قرار گرفت که نیروهای عربستان سعودی و امارات متحده عربی نیز آنها را یاری کردند.
مقام های حکومتی بحرین پس از سرکوب این تظاهرات دادگاه های مخفیانه ای را برگزار کردند که در آنها معترضان به سرعت محکوم به مرگ شدند ، سیاستمداران گروههای مخالف را دستگیر کردند ، پزشکان و پرستارانی را که معترضان مجروح شده را مداوا می کردند زندانی کردند، سیستم مراقبتهای بهداشتی که عمدتاً به دست شیعیان اداره می شد را به تصرف خود درآورند، روزنامه نگاران را مورد ضرب و شتم قرار داده و دستگیر کردند و بدتر از همه به تخریب مساجد شیعیان در این کشور پرداختند.
حاکمان سنی بحرین گویی این پیام پیامبر اکرم (ص) در آخرین سفر خود به مکه را فراموش کردند که فرمودند: "مسلمانان همگی برادران هم هستند ... "و به خاطر غفلت از این پیام آنها با اکثریت شیعه در کشور خود رفتاری غیر برادرانه دارند.
قیام های مردمی تونس و مصر انگیزه ای را برای شیعیان بحرین ایجاد کرد تا یک بار دیگر علیه سیاست های مغرضانه حکومت پادشاهی بحرین به پا خیزند و خواسته خود را به شیوه ای مسالمت آمیز ابراز کنند.
سیاستهای حاکم بر بحرین به هیچ عنوان اسلامی نیست گویا حاکمان سنی این کشور فراموش کرده اند که باید دولتی اسلامی داشته باشند و همواره از اصلاح سیاست های غیرانسانی و غیراسلامی خود امتناع می کنند.
حاکمان سنی بحرین می خواهند با توسل به نیروی ظالمانه قدرت را محکم در دست بگیرند و با این گونه اقدامات در جرگه حکومت هایی مانند شیلی که تحت رهبری پینوشه قرار گیرند که با دیکتاتوری نظامی مردم خود در آرژانتین را قتل عام کرد.
اما ارتباط آمریکا با همه این مسائل چیست؟ مرکز "ناوگان پنجم" آمریکا که در خلیج فارس گشت می زند یک پایگاه دریایی کوچک به مساحت 405 هزارمترمربع در بحرین می باشد.
آمریکا همچنین بحرین را به عنوان متحد اصلی غیرناتویی خود متعلق می کند و دارای معاهده های دفاعی با این کشور می باشد بنابراین دولت آمریکا به شدت نگران سرنوشت بحرین است و به همین دلیل دولت اوباما تاکنون نسبت به کشتار بی رحمانه مردم در بحرین سکوت اختیار کرده است.
در واقع چنین واکنش هایی زمانی اتفاق می افتد که یک دولت دارای روابط نزدیک با دیکتاتورها باشد و منافع خود را در جدا نشدن از آنها نبیند بنابراین چشمهای خود را به روی رفتار آنها می بندند.
از زمانی که تظاهرکنندگان مصری مبارک را از قدرت ساقط کردند، لفاظی های واشنگتن دچار آشفتگی شده است.
باراک اوباما ادعا می کند که با در نظر گرفتن اصول اساسی با جریان های اخیر برخورد می کند بنابراین با توجیه حمایت از شهروندان لیبی به عنوان کسانی که مثل مردم خود آمریکا برای او ارزش دارند مداخله نظامی در این کشور را آغاز کرد اما اگر واقعاً این یک شیوه استانی پس چرا او در مورد شیعیان بحرینی که گرفتار شیوه های فاشیستی دیکتاتوری بحرین هستند و وضعیت بدی همانند مردم لیبی دارند سکوت اختیار کرده است؟
یکی از دلایل حمایت واشنگتن از دیکتاتورهای دولت مانند بحرین، اردن و عربستان دسترسی به نفت این کشورهاست اما دلیل مهمتر حمایت حاکمان دیکتاتور این کشورها از رژیم صهیونیستی و چشم پوشیدن آنها از جنایات این رژیم علیه مردم فلسطین است.
دولتمردان آمریکایی می دانند که همانند آنچه در مصر اتفاق افتاد روی کار آمدن حکومت های دموکراسی در کشورهای دولت آمریکا برابر با برداشته شدن حمایت آنها از اسراییل است.
اهمیت رژیم صهیونیستی برای آمریکا به این دلیل است که این رژیم دارای یکی از قوی ترین لابی های خود در واشنگتن است و اکثر اوقات سیاست خارجی آمریکا در خاورمیانه از سوی لابی صهیونیسم تعیین می شود.
یکی دیگر از دلایل آمریکا برای سکوت در برابر کشتار بی رحمانه مردم در بحرین و دفاع از دیکتاتورهای این کشور نگرانی از پیوستن بحرین به ایران پس از پیروزی شیعیان در این کشور است که اگر چنین اتفاقی رخ دهد جبهه قوی مخالفی علیه آمریکا در خاورمیانه شکل می گیرد که منافع این کشور را به خطر می اندازد.
بنابرگزارش اینفوزیشن کلیرنگ هاوس، به هر حال این اولین بار نیست که شیعیان بحرین برای احقاق حقوق خود دست به قیام زده اند بلکه در طول دهه 1990 نیز چنین اعتراض هایی در بحرین انجام نشد که در نهایت منجر به اعلام منشور عملکرد ملی مبتنی بر تساوی موقعیت برای همه بحرینی ها اعم از شیعه و سنی شد اما این تئوری هرگز به مرحله عمل نرسید و در نهایت بار دیگر منجر به وجود آمدن قیام های 2011 در بحرین شد.
حاکمان بحرین تصور می کنند که سرکوب معترضان مشکلات آنها را پایان می دهد اما حقیقت این است که سرکوب این اعتراض های غیرخشونت آمیز وضعیت را بحرانی تر از قبل می کند.
رژیم بحرین با استفاده از تاکتیک های فاشیستی این امکان را به وجود می آورد که تظاهرات مسالمت آمیز مردم با گذشت زمان تبدیل به قیام های خشونت آمیز و عامل ایجاد جنگ داخلی در بحرین شود.
پایان پیام/
نظر شما