به گزارش خبرگزاری شبستان طلوع خورشیدی که در ساعت هشت و شانزده دقیقه و دو ثانیه ی روز 6 اوت 1945 در هیروشیما شروع به تابیدن کرد، نه تنها قرن بیستم را وارد دوره ی جدید نمود، بلکه درخشش آن قرن بیست ویکم را روشن خواهد نمود. 66000 کودک، زن، مرد، پیر و جوان در کمتر از 8 ثانیه چشم از جهان فروبستن و هولوکاست هسته ای در کسری از ثانیه به وقوع پیوست و این آغاز پایان جنگ جهانی دوم و تهدیدی برای دنیای مدرن شد، زیرا برای اولین بار در تاریخ بشریت دانشمندان نیروهای درونی طبیعت را برای سلاح کشتار جمعی جدیدی مهار کردند. پس از پایان جنگ جهانی دوم مناظره ای در افکار عمومی در گرفت که آیا سردمداران می توانستند بدون استفاده از بمب های اتمی جنگ را به پایان برسانند و صلح را به خطر نیاندازند؟
پاسخی که سردمداران به آن می دادند این بود: برای نمایش قدرت جدید و شکست ناپذیر بودن آمریکا در برابر اتحاد جماهیر شوروی که توازن قوا را به نفع آمریکا و غرب را پس از جنگ نمایش دهد از این سلاح استفاده کردند، زیرا در تفکرات جدید نظامی پایان دادن جنگ بدون جنگ بیشتر و تلفات بیشتر یک برتری در عرصه ی سیاسی ایجاد می کرد "کنترل سلاح های کشتار جمعی نمی تواند جانشین بازدارنگی شود، لذا مذاکره به منظور تثبیت استراتژیک زمانی شروع می شود که اقدام های لازم و کافی انجام شده باشد".
جهان به مدت تقریبا 45 سال درگیر جنگ سرد می شود.
ابتدا شوروی در سال 1949 اولین بمب اتمی خود را آزمایش کرد، آمریکا در سال 1952 اولین بمب هیدروژنی را آزمایش کرد و سپس شوروی در سال 1953. در بلوک غرب، انگلستان در سال 1952 و فرانسه در سال 1960 به بمب اتمی دست یافتند.
در بلوک شرق، چین در 1964 و کره ی شمالی در سال 2006، هندوستان و پاکستان هر کدام به ترتیب در سال 1974 و 1998 اولین بمب های خود را آزمودند(هندوستان و پاکستان فارغ از مختصات جنگ سرد برای رقابت منطقه ای خود به این سلاح دست یافتند).
تولید، انبار و به روزرسانی زرادخانه های اتمی در آمریکا و شوروی جهان را چندین بار تا پرتگاه نابودی کامل پیش بردند(به عنوان مثال بحران کوبا در زمان جان اف کندی و برژنف). هزینه ی گزاف و کمر شکن تولید و نگهداری بمب های اتمی سبب شد که اتحاد جماهیر شوروی برای کاهش بار هزینه ی دفاعی مسکو و واریز کردن این هزینه ها برای رفاه مردم و حفظ اتحاد جماهیر شوروی شروع به مذاکراتی در دهه ی 80 میلادی با آمریکا کنند تا این که در سال 1991 پیمان استارت بین این دو ابر قدرت منعقد شد(این پیمان در سال 2009 منقضی شد).
اما پس از فروپاشی شوروی و تحولات پس از آن(خطر دسترسی تروریست ها به اورانیوم و بمب های اتمی کشورهای تازه استقلال یافته از شوروی) منجر به امضای استارت 2 در سال 1993 می شود که هیچگاه به آن عمل نشد.
11 سپتامبر 2001 به روشنی ثابت کرد که زرداردخانه های کشتار جمعی اگر مانع حمله ی کشورها به کشور دارنده شود، اما سبب بازدارندگی حمله ی گروه های تندرو و تروریستی به کشورهای دارنده نمی شود(حملات تروریستی به حمل و نقل عمومی لندن در سال 2005 و ولگاگراد روسیه در اواخر سال 2013 )؛ این وقایع خط بطلانی به منطق فسیل شده ی جنگ سرد که تا اوایل هزاره ی سوم باقی بود، کشید(تقریبا تمامی روسای جمهوری آمریکا در جنگ سرد معتقد به افزایش قدرت نظامی آمریکا و درگیر شدن در مسابقه ی تسلیحاتی با سیستم های اقتصادی نا کارامد و ضعیف بودند که سبب فروپاشی هر سیستم متعارض می شد).
پس از روی کار آمادن اوباما و بحران اقتصادی سال 2008، پیمان استارت جدید در سال 2010 به امضا رسید. در این پیمان آمریکا و روسیه ی فدرالی متعهد به نابودی به طور تقریبی 8000 فروند کلاهک هسته ای شدند. اما واقعیت امر این است در این پیمان از تعداد نابودی کلاهک های آماده استفاده یا از رده خارج شده به روشنی بیان نشده است، پس راه را برای نابودی سلاح های از رده خارج شده را باز می گذارد. علاوه بر این، این پیمان فقط بین آمریکا و روسیه منعقد شده است و کشور های دیگر دارنده ی سلاح اتمی مانند انگلیس، فرانسه واسراییل که از هم پیمانان استراتژیک آمریکا هستند از این کاهش مبرا هستند.
به نظر می رسد که پیمان جدید بیشتر برای افزایش فشار به کشور های دیگر برای کاهش زرادخانه های اتمی خود می باشد(یکی از مفاد قراردار هسته ای صلح آمیز بین آمریکا و هند بازرسی کارشناسان آژانس انرژی اتمی از تاسیسات هسته ای نظامی هند است).
وقایع روز های اخیر نشان می دهد که کشور های دارنده ی سلاح های کشتار جمعی نه تنها ناتوان در حل بحران های جدید منطقه ای و جهانی در کوتاه مدت هستند(تقابل روسیه و غرب در قبال سوریه و اوکراین- حملات اسراییل به غزه و پاسخ حماس به اسراییل)، بلکه ناتوان از استفاده از این سلاح ها هستند.
به وضوح روشن است جنگ های آینده در هزاره ی سوم نه تنها لزومی برای استفاده از بمب های مخرب تر نیست، بلکه توجیه، تولید و انبار کردن این سلاح ها نیز ازبین رفته است. تهدید جدید در قرن حاضر جنگ های سایبری، استفاده از ویروس های رایانه ای مانند استاکس نت و حملات با هواپیماهای بدون سرنشین است.
*اشکال افرازه
نویسنده کتاب تاریخچه و تکنولوژی جنگ افزارهای هسته ای
نظر شما