حج تجلی گاه معرفت به امام زمان(ع)

خبرگزاری شبستان: حج به علت برخورداري از بزرگترین اجتماع مسلمانان و نبود رسانه هاي ارتباط جمعی در آن عصر، بهترین مکان براي ایجاد ارتباط با امامان و محل معرفی و معرفت به ایشان است.

خبرگزاری شبستان: منجی گرایی و عقیده به آینده اي روشن براي انسان ها، از باورهاي مشترك بین همه ادیان الهی و حتی غیر الهی است. در بینش اسلامی، کسی رهایی بخش بشر از ظلمت است که همنام پیامبر اسلام(ص) و از عترت پاك اوست. بنابر باور شیعه، ایشان هم اکنون میان امت حضور دارند و ناظر بر اعمال و رفتار آنان اند. ایشان هر سال در موسم حج حاضر می شوند و بین باور به آن حضرت و موسم حج ارتباطی استوار وجود دارد.

اما اینکه این ارتباط دوسویه کدام است و نقش هر یک از این دو در دیگري چیست و در تقویت و استحکام عقیده به دیگري چه نقشی براساس کتاب و سنت دارد و سرانجام نقش حج و کعبه در رخداد ظهور چگونه است؟ پرسش هایی است که حجت الاسلام الهی نژاد درکتاب "حج و مهدویت" به آن پاسخ گفته است:

نقش تأثیرگذار حج در امامت

چنانکه بیانش گذشت، نقش تأثیربخشی حج و امامت بر هم، دوسویه است. در موارد گذشته تنها تأثیرگذاري امامت در حج در قالب تکوین و تشریع بیان شد. اما در اینجا به موارد تأثیرگذاري حج در تعالی بخشی امامت خواهیم پرداخت.

حج تجلی گاه علم امام

حج و مناسک آن، بهترین فرصت و بهترین مکان براي بیان احکام الهی به مردم است. یکی از مکان هایی که امام بهتر می تواند به رسالت خویش، یعنی ابلاغ و تبیین دین بپردازد، حج و مناسک آن است. از این رو می توان حج را تجلی گاه علم امام دانست.

« عمربنصالح سابري» می گوید: از امام ششم درباره این آیه أَصْلُها ثابِتٌ وَ فَرْعُها فِی السَّماءِ پرسیدم. حضرت فرمود: اصلش رسول خداست و فرعش در آسمان امیرالمؤمنین و حسن و حسین و شاخه هایش نه امام از فرزندان حسین است و برگش شیعیان اند. به خدا اگر مردي از آنها: بمیرد، برگی از آن درخت بریزد. گفتم: اینکه خداوند می فرماید میوه خود را هر زمانی به اذن پروردگارش میدهد، به چه معناست؟ فرمود: میوه اش آن مطالبی است که هر سال در موقع حج و عمره از علم امام براي شما بیرون می آید.

همچنین امام باقر(ع) در تفسیر آیه مذکور می فرماید:

یَعنی بذلک ما یَفتی به الأئمۀ شیعتَهم فی کُلِّ حَجٍّ وَ عمرةٍ مِن الحَلالِ وَ الحرامِ.

یعنی آنچه ائمه علیهم السلام در مورد حلال و حرام در هر حج و عمره به آنها فتوا می دهند.

حج تجلی گاه عظمت امام

عظمت مقام معنوي، فرهنگی و اجتماعی امام معصوم، در امور متعدد نمایان است. سخنان حکیمانه، آراستگی به مکارم اخلاقی، برخوردهاي انسانی با مخالفان دین و سایر امور که در لابه لاي کتاب هاي تاریخ و حدیث آمده، بهترین گواه بر این مطلب است؛

همانند عظمت شخصیت امام حسین(ع) در روز عاشورا با دیدن آن همه مصائب یا نماز عید امام رضا(ع) در زمان مأمون و. . . .

موسم حج از جمله زمان هاي مهم در نشاندادن عظمت مقام علمی امامان بوده است؛ زیرا در این زمان موافقان و مخالفان اهل بیت به حضور آنان می رسیدند و از مکارم اخلاقی و علوم آنان بهره مند می شدند. مناظره هاي منکران با اهل بیت، همچون « ابن ابی العوجاء»با امام صادق (ع)، بهترین شاهد بر صدق مدعاست که ذکر همه آنها در این نوشتار ممکن نیست. در اینجا فقط ماجرایی از عظمت شخصیت امام سجاد (ع) در بین مسلمانان را بیان می کنیم:

هشام بن عبدالملک با آنکه مقام ولایتعهدي داشت و آن روزگار (نیمه دوم قرن اول هجري) از اوقاتی بود که حکومت اموي به اوج قدرت خود رسیده بود، هرچه خواست بعد از طواف کعبه خود را به « حجرالأسود » برساند و با دست خود آن را لمس کند، میسر نشد. مردم همه یک نوع جامه ساده (احرام) پوشیده بودند، یک نوع سخن (ذکر خدا) به زبان داشتند، یک نوع عمل می کردند و چنان در احساسات پاك خود غرق بودند که نمی توانستند درباره شخصیت دنیایی هشام و مقام اجتماعی او بیندیشند.

افراد و اشخاصی که او از شام با خود آورده بود تا حرمت و حشمت او را حفظ کنند، در مقابل ابهت و عظمت معنوي حج، ناچیز به نظر می رسید. هشام هرچه کرد خود را به « حجرالأسود » برساند و طبق آداب حج آن را لمس کند، به علت کثرت و ازدحام مردم میسر نشد. ناچار برگشت و در جاي بلندي مستقر شد و به تماشاي جمعیت پرداخت. شامیانی که همراهش آمده بودند، دورش را گرفتند. آنها نیز به تماشاي منظره ازدحام جمعیت پرداختند.

در این میان مردي در سیماي پرهیزکاران ظاهر شد. او نیز مانند همه یک جامه ساده بیشتر به تن نداشت. آثار عبادت و بندگی خدا بر چهره اش نمودار بود. ابتدا به دور کعبه طواف کرد. بعد با قیافه اي آرام و قدم هایی مطمئن به طرف حجرالأسود آمد. جمعیت با همه ازدحامی که داشت، همینکه او را دیدند فوري راه را بر او باز کردند و او خود را به حجرالأسود نزدیک ساخت. شامیان که این منظره را دیدند و قبلًا دیده بودند که مقام ولایتعهد با آن اهمیت و طمطراق موفق نشده بود که خود را به حجرالأسود نزدیک کند، چشم هایشان خیره شد و غرق در تعجب گشتند. یکی از آنها از هشام پرسید: این شخص کیست؟ هشام با آنکه کاملًا می شناخت که این شخص« علی بن الحسین زینالعابدین » است خود را به ناشناسی زد و گفت نمیشناسم. ولی در همین وقت « همامبن غالب» معروف به فرزدق شاعر زبردست و تواناي عرب، با آنکه به واسطه شغل و هنر مخصوصش بیش از هرکس ، « فرزدق » معروف به ، دیگر باید حرمت و حشمت هشام را حفظ کند، چنان وجدانش تحریک شد و احساساتش به جوش آمد که فوري گفت: لکن من او را می شناسم. و به معرفی ساده قناعت نکرد، بلکه روي بلندي ایستاد و قصیدهاي سرود. در ضمن اشعارش چنین گفت: این شخص کسی است که تمام سنگریزه هاي سرزمین بطحا او را می شناسند. این کسی است که کعبه او را میشناسد. زمین حرم و زمین خارج حرم او را می شناسند. این، فرزند بهترین بندگان خداست. این است آن پرهیزکار پاکیزه مشهور. اینکه تو میگویی او را نمیشناسم، زیانی به او نمیرساند. اگر بر فرض تو یک نفر او را نشناسی، عرب و عجم او را می شناسند.

هشام از شنیدن این قصیده و این بیان، از خشم و غضب آتش گرفت و دستور داد مستمري فرزدق را از بیت المال قطع کردند و او را در « عسفان » بین مکه و مدینه، زندانی کردند. ولی فرزدق به این حوادث هیچ اهمیتی نداد؛ نه به قطع حقوق و مستمري اهمیت داد ، و نه به زندانی شدن. در همان زندان نیز با سرودن اشعار از هجو و انتقاد هشام خودداري نکرد. علی بن الحسین(ع) مبلغی پول براي فرزدق به زندان فرستاد. فرزدق از قبول آن خودداري کرد و گفت: من آن قصیده را فقط در راه عقیده و ایمان براي خدا سرودم و میل ندارم در مقابل آن پولی دریافت کنم. بار دوم علی بن الحسین (ع) آن پول را برای فرزدق فرستاد و به او پیغام داد:  خداوند خودش از نیت و قصد تو آگاه است و تو را مطابق همان نیت و قصدت پاداش نیک خواهد داد. اگر این پول را بپذیري، به اجر و پاداش تو نزد خدا زیان نمی رساند و فرزدق را قسم داد که حتماً آن کمک را بپذیرد. فرزدق هم پذیرفت.

حج تجلی گاه معرفت به امام

حج به علت برخورداري از بزرگترین اجتماع مسلمانان و نبود رسانه هاي ارتباط جمعی در آن عصر، بهترین مکان براي ایجاد ارتباط با امامان و محل معرفی و معرفت به ایشان نیز بوده است. ازاینرو امامان هر سال با حضور در این موسم و اجتماع عظیم، افزون بر آموختن معارف دین به مسلمانان و شیعیانی که در موسم حج به حضور امام می رسیدند، آنان را با وظایف اجتماعی و سیاسی آشنا و امام بعدي را به مردم معرفی می کردند. به همین علت در روایات متعدد، ملاقات با امام را از شروط تمامیت حج برشمرده اند؛ چنانکه امام صادق(ع) در این زمینه می فرماید:

إِذَا حَجَّ أَحَدُکُمْ فَلْیَخْتِمْ حَجَّهُ بِزِیَارَتِنَا لِأَنَّ ذَلِکَ مِنْ تَمَامِ الحَج.

هرگاه کسی از شما به حج رفت و مناسک خود را به جا آورد، باید به مدینه آید و ما اهل بیت را زیارت کند؛ زیرا این کار از تمامیت حج (جزء آخر مناسک حج) است.

امام باقر(ع) نیز میفرماید: « تَمَامُ الحَجِّ لِقَاءُ الْإِمَام» «تمام بودن حج، به زیارت امام است »

« ذریح محاربی » می گوید: به امام صادق(ع) عرض کردم خداوند در قرآن دستوري داده است که مایلم معناي آن را بفهمم. فرمود: چه دستوري. عرض کردم این آیه: (ثُمَّ لْیَقْضُوا تَفَثَهُمْ وَ لْیُوفُوا نُذُورَهُمْ) فرمود: ( ثُمَّ لْیَقْضُوا تَفَثَهُمْ) به معنی دیدار امام است و ( وَ لْیُوفُوا نُذُورَهُمْ) انجام دادن همین مناسک و دستورات حج است.

« عبدالله بن سنان»گفت: سپس من خدمت امام صادق(ع) رسیدم و عرض کردم فدایت شوم معناي این آیه چیست که خداوند میفرماید: ثُمَّ لْیَقْضُوا تَفَثَهُمْ  حضرت فرمود: منظور گرفتن موهاي شارب، چیدن ناخن و کارهاي شبیه آن است. عرض کردم . فدایت شوم ذریح محاربی مرا حدیث کرد که شما فرموده اید: ثُمَّ وَ لْیَقْضُوا تَفَثَهُمْ به معناي دیدار امام و وَلْیُوفُوا نُذُورَهُمْ به معناي انجام دادن این مناسک است. فرمود: ذریح راست گفته است و تو نیز راست می گویی. قرآن داراي ظاهر و باطنی است. کیست که مانند ذریح قدرت تحمل [تفسیر باطن قرآن] را داشته باشد.

بنابراین چون شناخت امام براي مسلمانان، در حج و در اجتماع عظیم آن زودتر میسر میگشت، رسول خدا(ص) امام علی(ع) رادر حجۀالوداع به خلافت مسلمانان نصب کرد. این حج که آخرین حج رسول گرامی اسلام(ص) بود، براي مسلمانان اهمیت ویژه اي یافت؛ زیرا:

1. اصل حج و حضور عظیم مردم در برنامه هاي آن، خود داراي جایگاه ویژه و خطیري است؛

2. حجۀالوداع آخرین حجی بود که رسول گرامی اسلام(ص) بهجا آورد؛

3. در این حج، بیشتر اصحاب رسول گرامی اسلام (ص) همراه حضرت بودند تا مناسک حج را با حضرت به جا آورند؛

4. این حج جنبه آموزشی داشت؛ یعنی رسول گرامی اسلام(ص) برنامههاي حج را به صورت تئوري و عملی به اصحاب آموزش داد؛

5. در این حج پیامبر اسلام(ص) از طرف خداوند مأمور شد مهمترین موضوع اسلامی را که همان امامت و رهبري بعد از ایشان است، به مسلمانان ابلاغ کند؛ خداوند میفرماید:

یا أَیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَیْکَ مِنْ رَبِّکَ وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ وَ الُله یَعْصِ مُکَ مِنَ النَّاسِ إِنَّ الَله لا یَهْدِي الْقَوْمَ الْکافِرِینَ (مائده: 67)

اي پیامبر! آنچه از طرف پروردگارت بر تو نازل شده است بهطور کامل [به مردم] ابلاغ کن و اگر چنین نکنی، رسالت او را انجام نداده اي. خداوند تو را از [خطرات احتمالی] مردم حفظ می کند و خداوند گروه کافران [لجوج] را هدایت نمی کند.

این آیه که درباره ولایت امیرمؤمنان علی(ع) است در حج بر پیامبر گرامی اسلام(ص) نازل شد. پیامبر(ص) نیز در فرصتی مناسب، یعنی در مسیر بازگشت از حج، مسلمانان را در منطقه غدیرخم جمع کرد و فرمود:

اي گروه مردم! شاهد باشید که من در رساندن فرمان خداوند هیچ کوتاهی نکردم. من علت نزول این آیه را بیان میکنم. بدانید که جبرئیل در این سفر سه مرتبه بر من نازل شد و مرا از سوي خداوندي که سلام است مأمور کرده است که در مقابل همگان سفارش او را ابلاغ کنم و به همه بگویم علی بن أبیطالب، برادر، وصی، خلیفه و امام بعد از من است.

بعد از آنکه پیامبر اسلام(ص) مأموریت خویش را به نحو احسن انجام داد و انتصاب ولایت و امامت علی(ع) را به آگاهی مردم رساند، این آیه بر پیامبر(ص) نازل شد:

الْیَوْمَ یَئِسَ الَّذِینَ کَفَرُوا مِنْ دِینِکُمْ فَلا تَخْشَوْهُمْ وَ اخْشَوْنِ الْیَوْمَ أَکْمَلْتُ لَکُمْ دِینَکُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَیْکُمْ نِعْمَتِی وَ رَضِ یتُ لَکُمُ الْإِسْلامَ دِیناً (مائده: 3)

امروز، کافران از [شکست] آیین شما مأیوس شدند. بنابراین از آنها نترسید و از [مخالفت] من بترسید. امروز، دین شما را برایتان کامل کردم و نعمت خود را بر شما تمام کردم و اسلام را آیین [جاودان] شما پذیرفتم.

در کتاب « الدرالمنثور » از قول « ابوسعید خدري » چنین آمده است:

لمّا نَصبَ رَسولُ الله صلّی الله علیه [وآله] وسلّم عَلیّاً یَومَ غدیرِ خُمٍّ فَنادَي لَه بِالوَلایۀِ هَبطَ جَبریلُ عَلیه بِهذهِ الآیۀ: الْیَوْمَ أَکْمَلْتُ لَکُمْ دِینَکُمْ

هنگامی که رسول خدا(ص) در روز غدیر، علی(ع) را به ولایت نصب کرد، جبرئیل نازل شد و آیه اکمال دین را آورد.

همچنین در این زمینه از « ابوهریره » نقل شده است:

لَمّا کَان یومُ غدیرِ خُمٍّ و هو یومُ ثمانِیَ عَشرةَ مِن ذي الْحجَّۀ قال النَّبی صلی الله علیه [و آله] و سلم: مَنْ کُنتُ مولاه فَعلیٌّ مولاه فأنزل الله الْیَوْمَ أَکْمَلْتُ لَکُمْ دِینَکُمْ.

در روز غدیرخم که روز هیجدهم ذیحجه است، رسول اکرم(ص) فرمود: « کسی که من مولاي اویم، علی(ع) مولاي اوست » در این هنگام آیه اکمال دین نازل شد.

در جریان غدیرخم، نقش حج در تعیین و تثبیت امامت به خوبی روشن است؛ زیرا حج و برنامه هاي آن که وحدت و اجتماع مردم را به همراه دارد، بهترین فرصت براي اجراي برنامه هاي مهم اسلامی است. از این رو رسول گرامی اسلام (ص) حجۀالوداع را براي تعیین و تثبیت امامت، بهترین زمان دانست و در اجتماع عظیم حاجیان، پیام الهی را به مردم رساند و در نتیجه دین آسمانی اسلام به کمال خویش رسید. پس نقش حج و مناسک وحدتبخش و اجتماعآفرین آن، نقش خطیر و سرنوشتسازي در تعیین و تثبیت موقعیت امامت دارد.

منبع: کتاب "حج و مهدویت" نوشته حجت الاسلام حسین الهی نژاد؛ ناشر: مشعر

 

پایان پیام/

کد خبر 406593

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha