خبرگزاری شبستان: بررسی دیدگاه ها و نظرات اوشو درباره مسائل خلقت و هستی به عنوان یکی از رهبران مشهورِ به ظاهر معنوی! می تواند برای علاقمندان به عرصه عرفان های نوظهور مفید و راهگشا باشد تا با مطالعات بیشتر در آراء او و نیز اطلاعات و آگاهی های موجود، به قضاوت درست تری هم درباره نظریات او و هم در خصوص عرفان های نوظهور برسند. از این رو با حجت الاسلام داریوش عشقی، دبیر انجمن فرهنگی معنویت نوین و رییس مرکز مشاوره و خدمات روان شناختی با رویکرد اسلامی حسنی درباره دیدگاه های اوشو در خصوص تربیت و خصوصا تربیت کودکان از زمان تولد و آسیب های این نگاه به گفتگو پرداخته ایم که از نظرتان می گذرد:
اوشو درباره افزایش موالید چه نظریاتی دارد؟
یکی از موضوعات مهمی که در آثار اوشو می توان به آن اشاره کرد، نظراتی است که درباره تربیت کودکان مطرح می کند. وی کلاً مخالف این است که ثمره ارتباط بین یک زوج به وجود یک بچه بینجامد، زیرا می گوید این ارتباط شما ممکن است یک ارتباط ایمن نباشد و این ترس ها برای بچه دار شدن باعث می شود تا آن فرد از این ارتباط لذت و ثمره اش را نبرند.
وی بهترین راه برای بچه دار شدن را تلقیح مصنوعی می داند و اینکه اگر کسی هم تمایل دارد بچه ای داشته باشد از آقا و خانمی بخواهد تا آن ابزار را در اختیار آنها قرار دهند و رحمی اجاره شود و بچه ای تولید شود و فایده این کار از نظر اوشو این است که دیگر به این روش فرد می تواند با دیگران هم رابطه های آزادی داشته باشد و منحصر به تولد و به دنیا آوردن بچه نشود و لذتش را از داشتن کودک را هم می برد و هر وقت هم از بچه داری خسته شد، می تواند این کودک را رها کند زیرا این بچه برای خود او نیست که دلش بسوزد.
آیا اوشو برای تربیت فرزندان توسط والدین دیدگاه ویژه ای دارد؟
در بحث تربیت، اوشو اعتقاد دارد همانطور که حیوانات بچه هایشان را در طبیعت رها می کنند تا بزرگ شود انسان ها نیز باید بچه هایشان را رها کنند تا آنها خود بزرگ شوند. در جنگل همه حیوانات تنها بچه هایشان را تا زمانی که شیرخواره هستند و نمی توانند حرکت کنند، نگه می دارند و بعد از آن رهایشان می کنند.
برای همین می بینیم در فضاهایی که به عنوان کمپین اوشو درست می شود، در بخشی از آن کودکان در مهدها حتی بدون مربی رها می شوند تا جایی که دیگر هیچ کسی به آنها تعلیم خاصی نمی دهد. اوشو عنوان می کند بچه باید تنها باشند و نیاز به هیچ تعلیمی در زمینه آموزش و یا ازدواج ندارد و بچه باید طبق غریزه رشد کند.
اوشو در کتاب "و اینک برکه ای کهن" خاطراتی از دوران کودکی اش می گوید و حتی درباره زمانی که مادرش او را باردار بوده و اتفاقاتی که برایش در آن زمان رخ داده است. وی در این کتاب وظایف پدری در قبال تربیت فرزند را به طور کلی نفی می کند. وی اعتقاد راسخ دارد که والدین آنچه به بچه هایشان به عنوان تربیت آموزش می دهند، ظلم است.
توجیه او برای صدور چنین حکمی چیست؟
برای اینکه بچه را داخل یک چارچوب و قید و شرطی می برند در صورتی که اگر بچه تربیت نشود دیگر هیچ قید و بندی هم ندارد و آن طوری که دلش می خواهد، زندگی می کند. اینکه بچه را وادار به مدرسه رفتن می کنند به نظر او اشتباه است.
با توجه به اینکه خود او فوق لیسانس فلسفه داشته و 9 سال هم فلسفه آموزش می داده اما با این حال می گوید سیستم آموزش اجباری، اشتباه ترین کار است که در جامعه می تواند وجود داشته باشد و این سیستم بچه ها را مجبور می کند کاری که به دردشان نمی خورد را انجام دهند.
در آموزه های اوشو چیزی به عنوان 10 نافرمان داریم که این را در مقابل 10 فرمان حضرت موسی (ع) بیان می کنند یکی از آن 10 نافرمان او بحث آزادی و حریت است. او می گوید فردی که از بچگی رشد می یابد هدیه اطرافیان و والدین به او باید حریت باشد. البته آزادی به این معنا که هیچ چیزی را به او دیکته نکنند و اجازه دهند طبیعت و غریزه او را پیش ببرد.
آیا نظریات اوشو درباره تربیت فرزندان با نظریات کنونی جامعه شناسی و روانشناسی همخوانی دارد؟
خیر، نظریات اوشو عکس همان چیزی است که امروزه در جهان روی آن کار می کنند، امروز در بحث های جامعه شناسی و روانشناسی عنوان می کنند اگر می خواهیم جامعه سالم داشته باشیم باید روی تربیت کودکان به خوبی کار کنیم.
حتی ما می بینیم در کشور ژاپن درباره ورزش مدعی این هستند که 80 درصد پیشرفت فوتبال این کشور مدیون کارتون هایی است که در زمان کودکی برای بچه ها پخش کرده اند و در این باز ها به کودکان انگیزه و اعتماد بنفس داده اند و آن را مرهون آموزش های غیررسمی هستند که به کودکان داده اند تا بتوانند فوتبالشان را هم رشد دهند.
آن چیزی که در سفارشات اوشو درباره کودکان وجود دارد عکس آن چیزی است که هم اکنون بشر به آن رسیده است.
امام خمینی (ره) درباره جایگاه و اهمیت تربیت فرزندان فرموده اند: "دبستان کودکان را دریابید، دانشگاه دیر است". حتی امثال اریکسون، پیاژه، بالبی و فروید که در بحث روانشناسی رشد کار کرده اند، نظریات اوشو درباره تربیت فرزندان را قبول ندارند و آن را کاملا رد می کنند.
این دانشمندان ولو اینکه به مسائل معنوی نمی پردازند در سنین مختلف آموزش های متنوعی را برای کودکان عنوان می کنند و می گویند اگر کسی می خواهد سالم رشد کند باید این مراحل را در طول زندگی طی کند و اوشو با توجه به اینکه به برخی از این آقایان ارادت ویژه ای دارد باز هم این حرف ها را نمی پذیرد.
پایان پیام/
نظر شما