مداحان با صدا و اشعار خوب دل مردم را شخم می زنند

خبرگزاری شبستان: مداحان با صدا و اشعار خوب خود دل مردم را شخم می زنند و بیان پندیات و احادیث مانند بذری است که در یک زمین آماده کشت پاشیده شود که سبب اثرگذاری و محصول دادن می گردد، اما اگر مداحان صرفا زمین دل مردم را شخم بزنند و بذری در آن نپاشند، زحمت بی فایده ای کشیده اند.

هر جا می رود عبایی بر دوش دارد. شخصیتی صبور دارد و بسیار منظم. سخن که می گوید گویا سر کلاس درس اخلاق و عرفان نشسته ای و همه این ها باعث شده لحن و بیان این پیر غلام سینه سوخته اهل بیت (ع) اینگونه گرم و دلنشین باشد.

حاج یدالله بهتاش متولد سال ۱۳۲۹ است و در یکی از روستاهای سبزوار به دنیا آمده. پیر غلام است و علاوه بر مداحی هم کتاب می نویسد و هم سخنرانی می کند و منبر می رود. این پیرغلام اهل بیت در گفت و گو با خبرنگار قرآن و معارف خبر گزاری شبستان به بیان نکاتی در مورد ویژگی های یک مداح و مداحی متناسب با اصول پرداخت.

 

سلام استاد بهتاش. بسیار متشکریم که قبول زحمت کردید. در مبحث مداحی و مدح اهل بیت (ع) همواره شاهد آن هستیم که مقام معظم رهبری مداحان را دعوت به آن می کنند که نیت هایشان را خدایی کنند و به قصد روشن کردن دلها، جلا دادن ذهنها عمل کنند تا بتوانند به مقام والای جنود اللهی برسند. این چگونه ممکن می شود؟

 

وقتی شعر می خوانیم دل های مردم با شعر و صدای خوب مداح آماده می شود. سابقا مداحان در مجالس خود پندیات و نکات اخلاقی بیان می کردند، به عنوان مثال پندیات سعدی خوانده می شد و یا اشعار صائب تبریزی استفاده می شد، اگر هیئت در بازار و محیط کسب و کار بود، پندیاتی در مورد حلال و حرام های کاسبی گفته می شد، اگر هیئت خانوادگی بود در مورد محبت و روابط اجتماعی سخنانی عنوان می شد. در ادامه نیز مطالب مستندی متناسب با آن پندیات از قرآن و روایات اهل بیت چاشنی کار می شد.

 

مداحان با صدا و اشعار خوب خود دل مردم را شخم می زنند و بیان پندیات و احادیث مانند بذری است که در یک زمین آماده کشت پاشیده شود که سبب اثرگذاری و محصول دادن می گردد، اما اگر مداحان صرفا زمین دل مردم را شخم بزنند و بذری در آن نپاشند، زحمت بی فایده ای کشیده اند. شعر خواندن و صدای خوب داشتن نعمتی است برای شخم زدن دلها که با پند و اندرز و محتوایی کردن مجالس می توان به محصول رسید.

 

به یاد دارم مدتها پیش مرا در یک مجلس ختم برای روضه خوانی دعوت کردند. قبل از آغاز مراسم به من گفتند در این مجلس دو برادر مذهبی حدود شصت ساله هستند که سال هاست با یکدیگر قهر هستند و خانواده هایشان نیز قطع رابطه کرده اند که البته یکی از برادران تمایل به برقراری ارتباط دارد ولی دیگری ممانعت می کند. بالای منبر پس از شعرخوانی و روضه خوانی و ذکر مصیبت، پس از آنکه دل ها آماده شده بود گفتم وای به حال آنان که با هم قهر باشند و در ادامه 2 حدیث تند بیان کردم.

 

ابتدا حدیثی از پيامبر خدا صلى الله عليه و آله گفتم: «أيُّما مُسلِمَينِ تَهاجَرا فمَكَثا ثَلاثالا يَصطَلِحانِ إلّا كانا خارِجَينِ مِن الإسلامِ ،ولَم يَكُن بَينَهُما وَلايَةٌ ، فأيُّهُما سَبَقَ إلى كلامِ أخيهِ كانَ السّابِقَ إلَى الجَنَّةِ يَومَ الحِسابِ» یعنی هر دو مسلمانى كه با هم قهر كنند و سه روز به قهر خود ادامه دهند و آشتى نكنند، هر دو از اسلام بيرون روند و ميان آنان هيچ پيوند دينى نباشد و هركدام از آنان پيش از ديگرى با برادرش حرف بزند، در روز حسابرسى جلوتر به بهشت رود. پس از آن، حدیث تندتری خواندم از امام صادق عليه السلام که می فرمایند: «مَلْعونٌ مَلْعونٌ رَجُلٌ يَبدؤهُ أخوهُ بالصُّلْحِ فلَمْ يُصالِحْهُ» یعنی ملعون است، ملعون، كسى كه برادرش دستِ صلح و آشتى به سوى او دراز كند و او آشتى نكند.

 

پس از بیان احادیث مشغول دعا خواندن بودم که دیدم دو نفر از دو طرف مجلس به سمت هم حرکت کردند و یکدیگر را در آغوش کشیدند و بعد از سمت خانم ها هم سر و صدایی بلند شد و مراسم آشتی کنانی هم آن طرف برگزار شد و اینگونه مجلس امام حسین (ع) تاثیر می گذارد و قفل های چند ساله را به لحظه ای می شکند و حیف است که فقط به سینه زنی بگذرد و بی خروجی به پایان برسد.

 

مقام معظم رهبری بیان می کنند: «محیط مدّاحی و خوانندگی دینی، یک محیط پاک و مطهّری است؛ نگذاریم آلودگیهایی که متأسّفانه در دنیای هنر در  بین مردمان بی قید و بی مبالات رواج پیدا کرده است، به محیط هنر اسلامی و مذهبی در محیطهای مذهبی رسوخ کند و نفوذ کند»؛ و اینگونه نسبت به این موضوع احساس خطر می کنند. نظر شما در این خصوص چیست؟

 

کار بد از هرکسی بد است و از ما مداحان که می خواهیم مدح کننده اهل بیت باشیم بدتر است. یکی از اجداد شقرانی بَرده بود و رسول خدا آزادش کرده بود. به همین دلیل او را «مولی رسول الله» می گفتند، یعنی آزاد شده رسول خدا. افتخاری برای شقرانی محسوب می شد و او خود را وابسته به خاندان رسالت می دانست. به دستور منصور صندوق بیت المال را باز کرده بودند و به هر کس چیزی می دادند. شقرانی هم یکی از کسانی بود که برای دریافت سهمی از بیت المال آمده بود، ولی چون کسی او را نمی شناخت نمی‌توانست سهمی برای خود بگیرد. ناگهان امام صادق علیه السلام را دید. جلو رفت و خواسته‌ی خود را گفت. امام رفت، و طولی نکشید که سهمی برای شقرانی آورد. وقتی آن را به دست شقرانی داد، با لحنی ملاطفت آمیز فرمود: «ان الحسن من كل احد حسنٌ و انّه منك احسن لمكانك منّا، و انّ القبیح من كل احد قبیح و انّه منك اقبح» یعنی ای شقرانی، کار خوب از هر کسی خوب است، ولی از تو به دلیل انتسابی که با ما داری (و مردم تو را وابسته به خاندان رسالت می دانند) خوب‌تر و زیباتر است؛ کار بد نیز از هر کس بد است ولی سرزدنش از تو به دلیل همین انتساب، زشت‌تر و قبیح تر است. سپس خداحافظی کرد و رفت. شقرانی دانست که امام از گناه پنهانی او یعنی شرابخواری‌اش آگاه است. او که دید امام با وجود اینکه می‌داند گناهکار است، باز به او محبت کرده، شرمسار شد و خود را ملامت کرد.

 

من وقتی خود را مدح کننده اهل بیت و خود را به نوعی منتسب به اهل بیت عنوان می کنم باید مراقبت داشته باشم، در هر مجلسی حاضر نشوم و هر کاری را انجام ندهم و از اشعار و سبک هایی که در شأن اهل بیت نیست استفاده نکنیم. هر شوخی را نباید انجام دهیم. علاوه بر شعر و سبک که اهمیت بالایی به خاطر حفظ شأن اهل بیت دارند، کارهای دیگری را نیز مداحان باید مراقبت کنند. متاسفانه امروز شاهد آنیم که برخی مداحان قهوه خانه سنتی راه اندازی می کنند که این در شأن فرد منتسب به امام حسین (ع) نیست، چراکه تاثیر بد بر مستمع می گذارد. مداح در موقعیت اجتماعی قرار دارد که بایستی حتی از برخی کارهای حلال نیز اجتناب کند.

 

پایان پیام/

 

کد خبر 423008

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha