«بازگشت خورشید» در دهه فجر

خبرگزاری شبستان: نویسنده «بازگشت خورشید» نوشتن این اثر را یک جور ابراز عشق به خورشیدی می داند که شعاع نورش فاصله ها را درنوردید و دلها را برای قیام بزرگ جهانی زنده کرد.

به گزارش خبرنگار شبستان، یکی از راه های شناخت شخصیت ها و الگوپذیری از آنها تدوین داستان زندگی ایشان است که در صورت رعایت ظرافت، مخاطب به نحو مطلوبی با شخصیت داستان انس می گیرد و با آن همراه می شود. نشر بهار دلها به منظور معرفی امام خمینی (ره) به عنوان یکی از الگوهای همیشگی در اخلاق، جهاد، شجاعت و عدالت اقدام به چاپ کتابی با عنوان "بازگشت خورشید" کرده است. در این کتاب مجید محبوبی سال های قیام حضرت امام خمینی (ره) تا پیروزی انقلاب اسلامی را با متنی ساده برای خواننده به تصویر کشیده است.

 

عبدالرسول نصیری، مدیر انتشارات بهار دلها در مورد چاپ کتاب "بازگشت خورشید" به خبرنگار شبستان گفت: این کتاب برای نوجوانان و جوانان توسط مجید محبوبی به رشته تحریر درآمده است و چاپ پنجم آن امسال همزمان با دهه فجر منتشرمی شود.

 

نصیری اظهار داشت: کتاب "بازگشت خورشید" مشتمل بر 88 صفحه و 20 فصل با قیمت 2500 تومان عرضه می شود. این کتاب تاکنون فروش خوبی داشته و استقبال از آن زیاد بوده است.

 

مجید محبوبی، نویسنده کتاب "بازگشت به خورشید" به خبرنگار شبستان گفت: جای کتابی که فلسفه قیام امام خمینی (ره) را برای قشر نوجوان و جوان تبیین کند را خالی دیدم و همین امر باعث شد که کتابی در این مورد به رشته تحریر درآورم و خوشبختانه بعد از چاپ با استقبال زیادی هم روبرو شد.

 

محبوبی خاطرنشان کرد: وقتی در مسیر چاپ کتاب" بازگشت خورشید" به مشکلات زیادی از جمله پیدا کردن ناشر و بدقولی های ناشران برخورد کردم به یاد مظلومیت امام (ره) افتادم. امام (ره) خدمات زیادی ارایه دادند با وجود همه این خدمات مظلوم هستند و من هم مشکلاتم در چاپ این کتاب را به حساب مظلومیت ایشان گذاشتم.

 

در مقدمه کتاب می خوانیم: وقتی خورشید رفته بود، ما نبودیم ولی وقتی برگشت ما هم بودیم و بی آنکه ببینیمش ما را عاشق و شیفته خودش کرده بود. صادقانه بگویم که تصور و تصویر محبت بین امام(ره) و بچه های امام (ره)که فرسنگ ها از او دور بودند خیلی سخت است. فقط باید دوستدار و عاشق امام(ره) باشی تا بفهمی این محبت چطوری به وجود آمد و برای همیشه ماندگار شد.

 

محبوبی در قسمتی از مقدمه کتاب "بازگشت خورشید" نوشته است: و نوشتن این اثر یک جور ابراز عشق بود به کسی که عاشقانه دوستش می داشتم، آن خورشیدی که شعاع نورش فاصله ها را درنوردید و در دورترین جای ممکن به دلها تابید تا آنها را برای قیام بزرگ جهانی زنده کند. باری عشق او عشقی است ادامه دار که از نسلی به نسل دیگر منتقل می شود و این گونه است که امام(ره) برای همیشه در دل فرزندانش زنده می ماند.

 

در بخشی از این کتاب می خوانیم: سالروز ولادت حضرت فاطمه زهرا (س) بود اما روزی شبیه عصر عاشورا. عاشورای سال گذشته که با سخنرانی آقا به هم ریخت. خبری از شادی و شیرینی نبود. همه طلبه ها و عده ای از مردم شنیده بودند که دل آقا از ماجرای کاپیتولاسیون به درد آمده است. کم و بیش هم معنای این کلمه را می دانستند. شاه می خواست ایران برای آمریکایی ها، امن ترین جای دنیا شود. دنبال قانونی بود که هیچکس نتواند به حضور آمریکایی ها در ایران کوچکترین اعتراضی بکند. صدای امام(ره) دوباره پیچید، منزل امام(ره) پر بود. امام(ره) داد می زد و حرف هایش را مثل تیر زهرآگین در قلب شاه فرو می کوبید،«... رییس جمهور آمریکا بداند که امروز در این کشور یکی از منفورترین افراد بشر است. امروز قرآن با او دشمن است، ملت ایران با او دشمن است». امام می دانست آمریکا از همه چیز برای شاه مهم تر است، قلب شاه فقط برای آمریکا می تپید، به همین خاطر حرف های امام(ره) قلب شاه را نشانه گرفته بود.

 

پایان پیام/

کد خبر 432157

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha