به گزارش خبرگزاری شبستان، فیصل عبدالساتر کارشناس مسائل راهبردی در گفتگویی با عربی پرس به روند تغییرات شتابزده در منطقه و تحرکات نظامی و سیاسی در تاریخ منطقه و جهان و گفتگوهای میان حزب الله و المستقبل لبنان پرداخته است.
-روند گفتگوها میان حزب الله و المستقبل با توجه به بحرانهای سیاسی و امنیتی منطقه را چگونه ارزیابی می کنید؟
گفتگوهای موجود میان حزب الله و المستقبل سبب کاهش تنش میان گروههای لبنانی و از بین رفتن شعارهای طایفه ای از شهرهای بزرگ مانند بیروت، طرابلس و صیدا و رفع مشکلات میان طرفهایی که هر یک نمایندگان گروههای سیاسی هستند شده است.این اقدام با استقبال همگان روبرو شده است مگر کسانی که با آرامش بیگانه هستند.این گروهها هم راه به جایی نمی برند و تاثیری بر روند گفتگو ندارند.این گفتگوها ممکن است که به حل مشکلات منجر نشود اما در عین حال گامی مهم به ویژه در شرایطی که لبنان با گروههای مسلح مبارزه می کند و آنها لبنان را تهدید می کنند و تبعات بحران سوریه بر لبنان تاثیر می گذارد است.این گفتگوها راه را بر گروههای مسلح می بندد و بستر لازم را به آنها نمی دهد
در این گفتگوها موضوع رئیس جمهوری پایان خلاء ریاست جمهوری که طولانی مدت شده است بررسی می شود و موضوعات اختلاف آفرین مانند سلاح مقاومت، حضور حزب الله در لبنان و یا هر طرح دیگری که مشکل زا باشد بررسی نمی شود.
-آیا سوریه-ایران و حزب الله بیانیه شماره دو جبهه قنیطره را رقم خواهند زد؟
نیازی نیست که بیانیه شماره2 مانند بیانیه شماره یک صادر شود اما اگر بیانیه اول تبعات داشته است ما می توانیم بگوییم که تبعات بیانیه از جنوب سوریه و از درعا به قنیطره شروع شده است و این موضوع جدیدی نیست بلکه موضوعی بدیهی و منطقی است.عملیات میدانی مشترک میان سوریه و حزب الله کمر طرحهای مورد حمایت ترکیه را شکسته است و هم اکنون اردن برای کمک به ارتش لحد به میان آمده است.اما اگر این را بیانیه شماره دو حساب کنیم بیانیه شماره سه در دوما و شماره چهار از حلب و اطراف آن است و این شواهد عینی و روشن و منطقی حوادث کنونی است.
بشار اسد در گفتگو با بی بی سی پیام های متعددی را ابلاغ کرد و اینکه با کشورهای حامی تروریسم مشارکتی در کار نخواهد بود و این کشورها ترکیه، عربستان سعودی و اردن هستند که مسئول اول تروریسم در منطقه اند.
-اوضاع یمن را چگونه ارزیابی می کنید؟به ویژه که برخی از کودتا و عباراتی از این قبیل سخن می گویند؟
مهم این نیست که برخی کشورها و طرفها چه می گویند مهم خواسته ملت یمن است به ویژه که این تحولات مورد حمایت بسیاری از یمنی هاست.هنگامی که سعودی ها زمام امور را در یمن در دست گرفتند و قطری ها با سعودی در کشمکش بودند و آمریکا ملت یمن را با پهپادهای خود هدف قرار می داد این مشروع و قانونی بود اما پس از اینکه ملت یمن سرنوشت را در دست گرفت و رویکرد خود را مشخص کرد این دخالت است و ناپسندیده.
در یمن جامعه بین الملل دو گزینه بیشتر ندارد یا اینکه به ملت یمن بگوید که تو آزاد در انتخاب سرنوشت خود نیستی و نمی توانی گزینه های خود را انتخاب کنی و ما برای شما تصمیم گیری می کنیم و عبد ربه منصور هادی مشروع است یا آن را با سیاست سعودی در می آمیزد و جنگ آشکار علیه یمن می کند که این رخ نخواهد داد زیرا انصارالله به خوبی آگاه است حتی اگر برخی گروهها سیاسی عقب نشینی کنند چیزی عوض نخواهد شد.
موضوع مهم برای من ثبات آن در مرحله کنونی است به ویژه که ملت یمن درگیر مسائل طایفه ای نبو مگر زمانی که وهابیت کوشید که بستری در این کشور بیابد.اگر سعودی بر این گمان هستند که پولهای آنها کرامت ملت یمن را خواهد گرفت باید بدانند که پاسخ ملت یمن نه است و سعودی ها اساسا در نقشه جایی ندارند زیرا مناطق حجار و یمن اصل هستند و بیشتر ملت عربستان ریشه یمنی دارند.همه جنگهایی که عبدالله صالح به راه انداخته است برای از بین بردن شوکت زیدیه بوده که با شکست روبرو شده است و زیدیه یمن را حفظ کرده و می کند.آنچه هم اکنون در یمن جریان دارد نزاع سیاسی از جانب کسانی است که می خواهند یمن را به سعودی ملحق کنند با کسانی که با ائتلاف حامیان سیاست آمریکا می جنگند محور مقاومتی که از تهران تا دمشق و بغداد و بیروت ادامه دارد.
-آینده منطقه را چگونه ارزیابی می کنید؟
عنوان برجسته مرحله آینده را بشار اسد رئیس جمهوری سوریه گفت یعنی مبارزه با تروریسمی که آینده جوامع عربی را تهدید می کند.همه باید با تروریسم مبارزه کنند.
نظر شما