به گزارش خبرنگار کتاب شبستان، سِر والتر اسکات (به انگلیسی: Sir Walter Scott)، رماننویس، شاعر، تاریخدان و زندگینامهنویس اسکاتلندی است که او را اغلب ابداعکننده و یا پدر رمان تاریخی میدانند، از آنجایی که وی قالبی را برای این سبک از ادبیات داستانی بهکار بست که تا امروز از آن پیروی شدهاست. اشعار و رمانهای معروف به وِیورلی او، به بازگویی وقایع مهیج مربوط به تاریخ موطنش میپردازند و سایر رمانهای وی به بریتانیا و فرانسهٔ دوران قرون وسطی برمیگردند که شخصیتهای آن را شاهان، ملکهها، رجل سیاسی، مزرعهداران، گدایان و راهزنان تشکیل میدهند.
رمان ایوانهو والتر اسکات ویلفرد آیوانهو، پسر سدریک ، یکی از اشراف ساکسون، به لیدی راونا ، دختری تحت قیمومت پدرش و از اسلاف آلفرد شاه، دلباخته است. ولی سدریک که طرفدار پر و پا قرص بازگشت نژاد ساکسون به سلطنت انگلستان است فکر میکند که با دادن راونا به آتلستان ساکسون که خون سلاطین در رگهایش جاری است به هدف خود خواهد رسید. او که از عشق دو جوان به یکدیگر به شدت عصبانی شده است پسرش را تبعید میکند.
آیونهو به اتفاق ریچارد شیردل به جنگهای صلیبی میرود و دیری نمیگذرد که احترام و محبت ریچارد را به خود جلب میکند. پرنس جان در غیاب برادر درصدد برمیآید که بر تخت و تاج دست یابد. این حادثه مانند همیشه برای والتر اسکات، بهانه خلق حوادث درخشانی میشود. مسابقه بزرگ آشبی دولازوش که در آن آیونهو، پیشاپیش ریچارد تمام شهسواران پرنس جان و از جمله سر بریاند دوبوا گیلبر شهسورا سرسخت پرستشگاه و سر رجینالد گاو پیشانی را شکست میدهد قابل توجه است.
همچنین باید به ماجرای حمله به قلعه تورکیلستون اشاره کرد که در آن آیونهو زخمی میشود. سدریک، راونا، آتلستان، اسحاق یورکی یهودی و دختر باشهامتش ربکا ، به دست اشراف نورمان زندانی شدهاند. اما پس از نبردی سخت، گروهی از راهزنها و ساکسونها که رابین هود لاکسلی افسانهای و ریچارد شاه بر آنها فرمان میرانند قلعه را تصرف میکنند. اولریش ساکسون پیر که محبوبه قاتل پدرش شده است و با افشاندن بذر نفاق میان نورمانها انتقام خود را گرفته است قلعه را آتش میزند.
زندانیان آزاد میشوند، ولی بواگیلبر که دلباخته ربکا شده است او را با خود به تمپلستو میبرد. چون دختر جوان، عشق شهسوار پرستشگاه را نمیپذیرد؛ مرد نیز او را به جادوگری متهم میکند. خوشبختانه آیونهو، که در دوئلی با بواگیلبر روبرو میشود، دختر جوان را آزاد میکند. آیونهو با لیدی راونا ازدواج میکند و ربکا چون کاری دیگر از دستش برنمیآید به اتفاق پدرش انگلستان را ترک میکند. در میان شخصیتهای درجه دوم باید به رابین هود، برادر تاک ، راهب سرباز، وامبای دلقک، و اسحاق یهودی که به شیلاک شکسپیر شباهت دارد و در وجودش سودای پول و عشق ابدی باهم در جدالند اشاره کرد.
این رمان در اروپا با موفقیتی عظیم مواجه شد. آیونهو همراه با کوئنتین دوروارد منشأ موج رمان تاریخی به شمار میرود که نتایج تتبع تاریخی را به زندهترین منابع تخیل پیوند میزند. تمام تردیدهایی که در مورد تتبع تاریخی بتوان ابراز داشت ابداً به موفقیت اثر لطمه وارد نمیآورد، زیرا تازگی سبک همهجا آشکار است. والتر اسکات، چنانکه خود در تقدیمنامه اثر اعلام میدارد فقط قصد داشته است که رنگ تاریخی زمان را حفظ کند. او ضمن اکتفا به اینکه چیزی مخالف واقعیت تاریخی در آن راه ندهد در انتخاب جزئیات مقداری آزادی برای خود قایل شده است.
این رمان الهامبخش تعدادی آثار موسیقی از جمله آیونهو اثر جووانی ، ربکا اثر بارتولومئو پیزانی، از روی «لیبرتو»ی پیاوه و پرستشگاه اثر اوتو نیکولای بوده است. این رمان تأثیری نیز در نامزدان اثر مانتسونی و حتی نوتردام دوپاری اثر ویکتورهوگو داشته است.
نظر شما