مائده عید حقیقی، درخواست احسن الحال است

خبرگزاری شبستان: مائده عید حقیقی از منظر قرآن، همان درخواست و طرح نیاز برای قرار گرفتن در احسن الاحوال است. در واقع آنچه حضرت عیسی ابن مریم علیه السلام از خدا می خواهد حال خوشی است که هر لحظه در حال تغییر باشد و به سمت احسن الحال اوج بگیرد.

واژه عید یک بار در آیه 114 سوره مائده آمده است، آنجا که می فرماید: "قَالَ عِيسَى ابْنُ مَرْيَمَ اللَّهُمَّ رَبَّنَا أَنزِلْ عَلَيْنَا مَآئِدَةً مِّنَ السَّمَاء تَكُونُ لَنَا عِيداً لِّأَوَّلِنَا وَآخِرِنَا وَآيَةً مِّنكَ وَارْزُقْنَا وَأَنتَ خَيْرُ الرَّازِقِينَ / عيسی بن مريم گفت : بار خدايا ، ای پروردگار ما برای ما مائده ای ازآسمان بفرست ، تا ما را و آنان را که بعد از ما می آيند عيدی و نشانی ازتو باشد ، و ما را روزی ده که تو بهترين روزی دهندگان هستی."  در این آیه وجود نازنین عیسی ابن مریم علی نبینا و آله و علیه السلام از خداوند درخواست می کند برای او و حواریونش از آسمان مائده ای بفرستد تا به واسطه آن مائده زمینه برپایی عید فراهم شود. این مائده همان درخواست و طرح نیاز برای قرار گرفتن در احسن الاحوال است. در واقع آنچه حضرت از خدا  می خواهد حال خوشی است که هر لحظه در حال تغییر باشد و به سمت احسن الحال اوج بگیرد.

بخش اول گفتگوی سرویس قرآن و معارف خبرگزاری شبستان با آیت الله روح الله قرهی مدیر حوزه علمیه امام مهدی (عج) حکیمیه به تبیین مفهوم بهار و عید در قرآن و حدیثی از پیامبر صلوات الله و سلامه علیه اختصاص دارد.

 

 

همچنان که استحضار دارید ما در آستانه بهار قرار داریم و تقویم در چنین روزهایی به ما می گوید در آمد و شد روزها می خواهد تحولی شکل بگیرد و دوباره از خزان و زمستان و جمود و کسالتی که بر تن درختان و طبیعت است به سرسبزی و نو شدن برسیم که این طروات و سرسبزی در ظاهر آن چیزی که ما می بینیم به مدد بهار اتفاق می افتد. مسلما یکی از پرسش های جدی برای ما مسلمان ها این است که نگاه قرآن حکیم به این تحول عظیم چیست؟ تا آن جایی که بنده بررسی کرده ام،  واژه ای به نام "ربیع" یا بهار در قرآن نیامده است، همین طور است؟

بله، این عنوان "ربیع" در قرآن نیامده است اما نشانه هایی در کلام الله ذکر شده که تبیین محتوای درونی این واژه است.

دقیقا چه نشانه هایی؟

نشانه هایی نظیر میراندن و زنده کردن زمین به دست قادر متعال ذوالجلال و الاکرام.  به یک معنا حدودا 100 آیه در قرآن به تبیین این نشانه ها اختصاص دارد. به عنوان مثال می بینیم که خداوند در آیه 22 سوره بقره می فرماید: "الَّذِي جَعَلَ لَكُمُ الأَرْضَ فِرَاشاً وَالسَّمَاء بِنَاء وَأَنزَلَ مِنَ السَّمَاء مَاء فَأَخْرَجَ بِهِ مِنَ الثَّمَرَاتِ رِزْقاً لَّكُمْ فَلاَ تَجْعَلُواْ لِلّهِ أَندَاداً وَأَنتُمْ تَعْلَمُونَ / آن خداوندی که زمين را چون فراشی بگسترد ، و آسمان را چون بنايی ، بيفراشت ، و از آسمان آبی فرستاد ، و بدان آب برای روزی شما از زمين هر گونه ثمره ای برويانيد ، و خود می دانيد که نبايد برای خدا همتايانی قرار دهيد."

یا در آیه 5 سوره جاثیه می فرماید: "وَ اخْتِلَافِ اللَیْلِ وَ النَّهَارِ وَ مَا اَنْزَلَ اللّهُ مِنَ السَّمَاءِ مِنْ رِزْقٍ فَاَحْیَا بِهِ الْاَرْضَ بَعْدَ مَوْتِهَا وَ تَصْریفِ الرِّیاحِ ایَاتٌ لِقَوْمٍ یَعْقِلوُنَ / و اختلاف شب و روز و آنچه فرو فرستاد خدا از آسمان ها از روزی پس زنده کرد با آن زمین را بعد از مردنش و گردانیدن بادها آیت هاست برای گروهی که می یابند به عقل ."

از این نمونه آیات در قرآن فراوان است و محوریت همه این آیات بر این دلالت دارد که چگونه خداوند با قدرت و اعجاز خود، زمین مرده را دوباره زنده می کند و از مرده، زنده بیرون می آورد. پایان این آیات هم دعوت ها و استفهام هایی است: چرا نمی اندیشید؟ چرا تعقل نمی کنید؟ چرا در این نشانه ها تدبر نمی کنید؟ این همه آیات و نشانه هایی است برای آن ها که می اندیشند.

در روایات و احادیث چطور؟ آن جا ما اشاره مستقیم به واژه ربیع داریم؟

بله، در روایات مستقیما به واژه ربیع پرداخته شده است. از جمله آن حدیث معروف از پیامبر که می فرمایند: "اِغتَنِمُوا بَردَ الرَّبِيع فَاِنَّهُ يَفعَلُ بِاَبدانِكُم مايَفعَلُ بِاَشجارِكُم وَ اجتَنِبُوا بَردَ الخَرِيفَ فَاِنَّهُ يَفعَلُ بِاَبدانِكُمُ مايَفعَلُ بِاَشجَارِكُم" حضرت در این جدیث می فرماید این نسیم ها و بادهای بهاری را غنیمت بشمارید. این نسیم ها با بدن های شما همان کاری را می کنند که با درختان. در حقیقت این نکته مهم است که بهار زنده کننده جسم است همچنان که روح را به سرزندگی می کشاند.

لایه درونی تر این حدیث که از پیامبر فرمودید اشاره دارد به این که انسان ها به موازات بهار طبیعت می توانند به بهار قلب و ذهن دست یابند؟

بله، انسان هم بهار خود را دارد. لذا بهار عند العرفا، نکات خاص خود را خواهد داشت. یکی از آن نکات که عرفا بیان می کنند این است که انسان مثل بهار از حالی به حال دیگر دایما در تغییر  و تحول است. لذا آن دعایی که در آغاز سال نو می خوانیم که: "یا مقلب القلوب و الابصار یا مدبر اللیل و النهار یا محول الحول و الاحوال حول حالنا الی احسن الحال" این جا معنای خاص خود را پیدا می کند. در این دعا که با آغاز بهار بر لبان ما جاری می شود ما  به محضر پروردگار چه خواسته ای را معروض می داریم؟ یکی از نشانه های بهار این است که در آن توقف نیست و همین نشانه در وجود انسان نیز مستتر است. انسان نیز یک لحظه آرام و قرار ندارد و در توقف نیست و از حالی به حال دیگر در تحول است. این جاست که ما از پروردگار می خواهیم همچنان که بهار در تحولی نیکو و معتدل قرار گرفته و به مدد این تحول، طبیعت خود را از آن سوز و سرما رهانیده و به گشایش و گشودگی رسیده ما نیز در مسیر چنین تحولی قرار بگیریم. همچنان که در پایان این دعا می خوانیم: "یا محول الحول و الاحوال حول حالنا الی احسن الحال"، یعنی انسانی که دایم از حالی به حالی در تردد و کوچ است نه این که از حال خوب به سمت حال بد برگردد بلکه در همان حال خوب هم نماند و به سمت حال بهتر  یا همان احسن الحال کوچ کند.

این که قرار گرفتن در  احسن الحال یک آرزو و آرمان همگانی است تردیدی در این موضوع وجود ندارد.  اما موضوع این جاست که احسن الحال ممکن است دچار سوء فهم و سوء تعبیر شود و برخی در این که اصلا فحوا و درون مایه احسن الحال چیست، ابهام و شبهه داشته باشند. دیدگاه تان در این باره چیست؟

ما تصورمان در عالَم این است که نفس ثابت است اما عالَمِ نفس، عالَمی نیست که ثابت باشد بلکه می تواند انسان را به اوج برساند. انا لله و انا الیه راجعون. ما "لِله" هستیم، توجه می کنید؟ اما چه زمانی "الیه راجعون" برای ما تبیین می شود؟ آن موقع که حال ما در احسن الحال قرار بگیرد. زمانی ما می توانیم در آن جهت و مسیر قرار بگیریم که بدانیم هر لحظه و آن، همان طور که عالَم در حال تغییر است، حال انسان نیز در حال نو شدن است.

یکی از عرفا این مفهوم را به این صورت بیان می کند که: "عارفان هر دمی دو عید کنند / عنکبوتان مگس قدید کنند." در واقع عرفا هر آن و هر لحظه دو عید دارند چون دایم در حال کوچ از حال خوش به حال بهتر هستند اما انسان های عنکبوت صفت، شبکه هایی اطراف خود تنیده اند و به تنها چیزی که فکر می کنند همین است که مگسی صید کنند و قدید کنند، یعنی آن مگس صید شده را بسته بندی کنند و او را نگه دارند اما عارف چیزی را نگه نمی دارد حتی در اندیشه نگه داشتن حال خوش نیز نیست و می خواهد از همان حال خوش هم عبور کند تا الطاف خدا را بهتر متوجه شود.

رسیدن به بهار در فرهنگ ایرانی قرین و هم آوای عید است، یعنی ما تحول در طبیعت و آغاز سالی دیگر در تقویم را جشن می گیریم که البته به شکلی دیگر در فرهنگ های دیگر هم موجود است. می خواستم از جنابعالی بپرسم آیا در فرهنگ قرآنی و به یک معنا در متن قرآن واژه ای به نام عید مطرح شده  و اگر این گونه است به چه مفهومی طرح شده است؟

بله،  واژه عید یک بار در آیه 114 سوره مائده آمده است، آنجا که می فرماید: "قَالَ عِيسَى ابْنُ مَرْيَمَ اللَّهُمَّ رَبَّنَا أَنزِلْ عَلَيْنَا مَآئِدَةً مِّنَ السَّمَاء تَكُونُ لَنَا عِيداً لِّأَوَّلِنَا وَآخِرِنَا وَآيَةً مِّنكَ وَارْزُقْنَا وَأَنتَ خَيْرُ الرَّازِقِينَ / عيسی بن مريم گفت : بار خدايا ، ای پروردگار ما برای ما مائده ای ازآسمان بفرست ، تا ما را و آنان را که بعد از ما می آيند عيدی و نشانی ازتو باشد ، و ما را روزی ده که تو بهترين روزی دهندگان هستی."  در این آیه وجود نازنین عیسی ابن مریم علی نبینا و آله و علیه السلام از خداوند درخواست می کند برای او و حواریونش از آسمان مائده ای بفرستد تا به واسطه آن مائده زمینه برپایی عید فراهم شود.

مائده ای که حضرت عیسی علیه السلام از خداوند می خواهد  تا به واسطه آن به عید برسند چیست؟

این مائده همان درخواست و طرح نیاز برای قرار گرفتن در احسن الاحوال است. در واقع آنچه حضرت از خدا  می خواهد حال خوشی است که هر لحظه در حال تغییر باشد و به سمت احسن الحال اوج بگیرد.

پایان پیام /

کد خبر 441852

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha