خبرگزاری شبستان- قرآن و معارف: شواهد تاریخی به ما می گوید در برابر آنچه در عثمانی روی داد صفویه به علمای شیعه اصرار داشت که شما هم بیایید برای تلافی کشتار شیعیان در عثمانی، فتوای مشابهی صادر کنید که به واسطه آن فتوا کشتار اهل تسنن مجوز شرعی داشته باشد اما علمای شیعه زیر بار این فشار نرفتند و هرگز مجوز مباح بودن خون پیروان اهل تسنن را امضا نکردند که این حقیقت مستند تاریخی نشانه آزادگی علمای شیعه است که نخواستند به پیشواز فاجعه ای دیگر بروند.
بخش سوم و پایانی گفتگوی سرویس قرآن و معارف خبرگزاری شبستان با حجت الاسلام و المسلمین علی اکبر مهدی پور استاد حوزه و دانشگاه را درباره بررسی یک سند تاریخی از تندروی صورت گرفته در جهت ایجاد کینه ورزی و احساسات منفی میان شیعه و سنی می خوانید.
اگرچه حضرتعالی در بخش پیشین گفتگویمان به تلاش ها و تعامل های موفقی میان علمای شیعه و سنی چون آیت الله العظمی بروجردی و شیخ شلتوت برای تقریب مذاهب اشاره کردید اما بهتر از بنده می دانید که وضعیت همیشه هم این طور نبوده، گاهی جریان هایی تندرو اوضاع را به گونه ای دیگر رقم زده اند. نمونه اش در عهد صفوی است. دیدگاه تان در این باره چیست؟
بله، زمانی که سلاطین صفویه با عثمانی ها اختلاف داشتند آن زمان شیخ نوح مفتی اعظم عثمانی ها فتوا صادر کرد که هر کس یک نفر از شیعیان را بکشد به بهشت می رود و شیعه را باید توبه داد. بنده متن این فتوا را به زبان ترکی استانبولی دارم که در آن نوشته شده است که شیعه را باید از اعتقاداتی که دارد توبه داد اگر توبه کرد فبها المراد و اگر توبه نکرد خون و ناموس و اموال او هدر است.
قدرت های سیاسی گاه از برخی به ظاهر عالمان ناآگاه در هر زمان سود جسته اند و آن ها را در راستای منافع خود درآورده اند. نمونه اش رخداد تاریخی که به آن اشاره کردید. این فتواها هم معلوم است در دربار پادشاهان چقدر خواهان و خواستگار داشته است. تبعات این فتوا در آن زمان چه بود؟
در یک جمله بگویم که با این فتوا در یک روز 80 هزار نفر را در ترکیه سر بریدند به جرم این که شیعه هستند و ممکن است طرفدار صفویه باشند و به اصطلاح نقش ستون پنجم را بازی کنند. لذا شما می بینید که یک فتوای این چنینی می تواند جان هزاران انسان را بگیرند.
بعد از آن فتوا و آن خونریزی ها و جنایت ها چه بر سر شیعیان در ترکیه آمد؟
شما نگاه کنید. امروز 30 میلیون علوی در ترکیه داریم. آمار کمی است؟ معلوم است که این 30 میلیون نفر از سلسله همان شیعیانی هستند که در روزگار عثمانی در این کشور می زیسته اند اما بعد از کشتار 80 هزار نفر این ها تقیه کردند و برای حفظ جان و ناموس شان رفتند به خانه ها و پنهان شدند و مذهب شان را تا مدت ها علنی نکردند.
آیا آسیب ها و صدمات فتوای شیخ نوح در همین جا متوقف ماند؟
نخیر، با این فتوا فقط در شهر حلب 40 هزار نفر را گردن زدند چون آن زمان سوریه در اختیار عثمانی ها بود و می توانستند این چنین اعمال نفوذ کنند.
سوال مهمی که اینجا پیش می آید این است که به هر حال در آن زمان ایران نیز در برابر عثمانی قدرت کمی نبود و در واقع ایران و عثمانی مواجهه دو قدرت زمان بودند. مسلما کشتار شیعیان با آن وضعیت فجیع نمی توانسته خوشایند پادشاهان صفوی باشد و آن ها به احتمال زیاد درصدد تلافی برآمده اند. شواهدی در این زمینه در دست است؟
بله، همین طور است. شواهد تاریخی به ما می گوید در برابر آنچه در عثمانی روی داد صفویه به علمای شیعه اصرار داشت که شما هم بیایید برای تلافی کشتار شیعیان در عثمانی، فتوای مشابهی صادر کنید که به واسطه آن فتوا کشتار اهل تسنن مجوز شرعی داشته باشد اما علمای شیعه زیر بار این فشار نرفتند و هرگز مجوز مباح بودن خون پیروان اهل تسنن را امضا نکردند که این حقیقت مستند تاریخی نشانه آزادگی علمای شیعه است که نخواستند به پیشواز فاجعه ای دیگر بروند.
و انصافا وقتی انسان خود را در شرایط مشابهی قرار می دهد این که همه شرایط برای تلافی آن کشتارهای بیرحمانه فراهم شده و برای تسلی خاطر شیعیان و در فضای احساسی آن روز می شد مجوز چنین کشتارهایی را داد و دربار صفویه هم آماده گرفتن چنین مجوزی بوده اما عالمان شیعی امتناع می کنند انصافا جای افتخار دارد که شیعه حتی وقتی بر قدرت سیاسی سوار بوده چنین خویشتندارانه رفتار کرده است.
اصلا از شیعیان که پیروان امیرالمؤمنین علی علیه السلام هستند که در برابر مخالفان و خوارج چنان صبورانه و خویشتندارانه رفتار می کند و سایر امامان معصوم ما که تجسم حقیقی حلم و خویشتنداری بودند چنین رفتاری شگفت آور نیست چون شیعه بر این باور است که الگوی او چهارده معصومی است که به قله های اخلاق دست یافته اند و پیرو این چهارده معصوم هم می خواهد تا آنجا که می تواند دنباله این راه را بگیرد. آقا امام صادق علیه السلام تعبیر ظریفی در این باره دارند و می فرمایند: "شما با اعمال تان کاری کنید که بگویند مرحبا به جعفر ابن محمد که چه شیعیانی را تربیت کرده است." ما چنین شیعیان ممتازی را در طول تاریخ داشته ایم که مصداق این فرمایش امام صادق علیه السلام بوده اند و مصداقی از همین رفتار شیعه را در عصر صفویه و عثمانی می بینیم که هرچقدر به علمای شیعه فشار می آورند که مخالفان را تکفیر کند و خون آن ها را به هدر بدهد زیر بار چنین فتوایی نمی رود.
بنده 5 سال در کشور ترکیه بودم. کتابخانه سلیمانیه استانبول 400 هزار نسخه خطی دارد. آمار را التفات می کنید؟ 400 هزار نسخه خطی، در حالی که کتابخانه بزرگ آیت الله مرعشی نجفی در قم تنها 80 هزار کتاب خطی دارد و همچنین کتابخانه آستان قدس رضوی 80 هزار نسخه خطی دیگر. این تعداد کتب خطی در واقع گنجی برای یک تحقیق تاریخی است و دست پژوهشگر را برای دست یافتن به استنادات باز می گذارد. در آن کتابخانه بنده به حدود 10 کتاب برخوردم که در آن ها ابوحنیفه از علمای اهل تسنن از سوی سه مذهب سنّی دیگر تکفیر شده بود. خب این ها اتفاقاتی است که انسان را به فکر و تأمل وادار می کند. آیا زیر این آسمان یک عالم شیعی پیدا می شود که این گونه رفتار کند و این چنین دست به تکفیر بزند؟ همه این اتفاقات اگر با چشم عبرت بین به آن ها نگریسته شود می تواند چالش های امروزی در رسیدن به امت واحده را مرتفع کند، همچنان که اشاره رفت دردآشنا بودن و شرح صدر داشتن میان علمای تسنن و تشیع نظیر تعامل مثبت میان آیت الله العظمی بروجردی و شیخ شلتوت می تواند گام های بلندی به سمت وحدت میان مسلمانان باشد.
پایان پیام /
نظر شما