به گزارش خبرگزاری شبستان، رابطه آمریکا با عراق در واقع با فراز و نشیبهای فراوان روبرو بوده است.آمریکایی ها در برهه ریاست صدام دیکتاتور معدوم قبلی عراق با آنها روابط حسنه ای داشتند و دلیل این همسویی دشمنی با جمهوری اسلامی ایران بود اما سیاستهای آمریکا همیشه با موفقیت همراه نیست.
در واقع صدام که خود آمریکایی ها آنها را قوی کردند و همه گونه حمایت از وی به عمل آوردند و نیز کشورهای شورای همکاری خلیج فارس، علیه آنها طغیان کرد و کویت را اشغال کرد در این مدت روابط آمریکا با عراق بحرانی شد و آمریکایی ها ائتلافی تشکیل دادند و رژیم صدام را کویت بیرون کردند.
روابط طرفین یعنی میان صدام و آمریکا هیچ بهبودی حاصل نکرد تا اینکه در سال 2003 آمریکایی ها عراق را اشغال کردند و رژیم صدام را ساقط کردند.پس از سال 2003 ترفند آمریکایی ها سیطره بر عراق بود اما به سبب وجود مرجعیت تلاش های آنها راه به جایی نبرد.
ارمغان که اشغال عراق برای مردم این کشور به بار آورد مصیبت بار بود هر چند که مردم عراق در زمان صدام زیر چکمه های دیکتاتور قدرت نفس کشیدن نداشتند.آمریکایی تلاش زیادی به کار گرفتند تا در عراق حضور بلند مدت داشته باشند اما راه به جایی نبردند و طی دو توافقنامه مجبور به ترک عراق شدند بدون اینکه بتوانند امتیازی به دست آورند.این در واقع دستاورد مهمی برای عراقی ها بود.
اما آمریکایی ها که از درب بیرون رانده شده بودند به دنبال وارد شدن از پنجره هستند وبروز و پیدایش داعش این فرصت را به آنها داد.داعش به یکباره به وجود نیامده بود بلکه شرایطی که آمریکا و غرب و همپیمانان آنها در سوریه و عراق ایجاد کرده بودند درپیدایش این گروهک موثر بود.
آمریکایی ها ائتلاف بین المللی علیه داعش تشکیل دادند اما نه با هدف غلبه بر داعش بلکه با هدف بازگشت به عراق و اجرای سناریوهای ناکام مانده خود.داعش ابزاری برای بازگشت آمریکایی ها به عراق بود.
آمریکایی ها برای اهداف خود برنامه ریزی کرده بودند آنها از طولانی بودن جنگ با داعش برای نابودی عراق دم می زدند.
آمریکایی ها علیه عراق توطئه کردند زیرا حداقل وعده های داده شده را عملی نکردند.آنها حتی جنگنده های اف شانزده ای که عراقی ها پول آن را داده بودند ندادند.موشکهایی هم که به عراق داده بودند ناقص بود.این موشکها برخی قطعات را نداشت و علت آن نیز افتادن آن به دست دشمنان آمریکا در عراق بود.
آمریکایی ها برنامه مفصلی به زعم خود ریخته بودند اما در محاسبات خود یک اصل را فراموش کرده بودند موضوعی که قبلا قدرت آن را در عراق دیده بودند و آن نقش مرجعیت دینی و آیت الله سیستانی بود که با فتوایی معادلات را برهم زد.
هنگامی که تروریستهای داعش یکه تازی می کردند رسانه های غرب وعربی با بزرگنمایی قدرت آنها اینگونه تلقی می کردند که امکان مقابله با داعش ممکن نیست.آنها فروپاشی ارتش عراق در استانهای نینوا و صلاح الدین و برخی مناطق دیگر را پر رنگ می کردند در حالی که علت سقوط نینوا به عوامل مختلفی که برخی از آنها ریشه داخلی داشت مربوط می شد و آن همسویی برخی مسئولان محلی نینوا ازجمله اثیل النجیفی و برخی فراریان دیگر مربوط می شد به ویژه که اثیل النجیفی استاندار فراری نینوا هنگامی که داعش وارد این استان شد رفتارآنها را بهتر از دولتی ها(مالکی) دانست اما هنگامی که داعش مصیبتی بر سر مردم موصل شد و به هیچ اثر باستانی و مردم رحم نکرد در تنگنای شدید قرار گرفت.
به دنبال جولان مغول وار داعش مرجعیت دست به تاکتیک موفقی زد زیرا ارتش از هم پاشیده روحیه خود را از دست داده بود و دیگر نمی توانست موفق عمل کند.نیروهای مردمی به فتوای مرجعیت لبیک گفتند و فوج فوج رهسپار جنگ با داعش شدند. موفقیت های اولیه این نیروها در آمرلی و جرف النصر رقم خود و پس از آن دیالی پاکسازی شد و نوبت به صلاح الدین رسید و پیروزی های درخشانی برای عراقی ها به بار آورد که این به مذاق آمریکایی ها خوش نیامد.
آمریکایی ها که اتهامات علیه آنها برای کمک دارویی و غذایی و مهمات و سلاح برای داعش وجود داعش سخت در تنگنا قرار گرفتند و توطئه های خود را شروع کردند.آنها که مایل به پیروزی نیروهای مردمی نبودند به همین بهانه پوشش هوایی به عملیات در صلاح الدین ندادند و به دنبال فتنه افکنی برآمدند و از اقدامات نیروهای مردمی در مناطق آزاد شده سخن گفتند.
آمریکایی ها ناخرسند هستند و از همین رو از هیچ توطئه ای دریغ نخواهند کرد.
نظر شما