به گزارش خبرنگار خبرگزاری شبستان از البرز؛ حسین کاشانی پور، مدیرکل آموزش و پژوهش شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی کشور در قالب یادداشتی به این خبرگزاری گفت: خداوند متعال عالم هستی را مملوّ از عبرت و آموزه خلق کرده است، آن چنان که امیرکلام، امیر مؤمنان علی (علیه السلام) می فرماید: ما اکثرالعبر و اقل الاعتبار” آنچه فراوان است عبرت است و آنچه بسیار کم است عبرت پذیری است، برخی عبرت ها آن قدر واضح و روشنند که عبرت ناپذیری حیرت انگیز است.
یکی از این عبرت ها رویش پس از خشکی و خزان و خاموشی، و تحول عظیم طبیعت است که سردی به گرمی و بی بر و باری به بر و بار می گراید.
خداوند ظرفیت تحوّل را آن گونه که در طبیعت نهاده است ، در نهاد آدمی نیز قرار داده است، با این تفاوت که تحول طبیعت قهری و بر اساس ارادۀ الهی رخ می دهد و تحول آدمی را به ارادۀ او متوقف کرده است، و اگر طبیعت متحول می شود چند عامل طبیعی زمینه ساز تحولّ هستند.
خداوند متعال این نظم را در طبیعت خلق کرده که هر یک از عناصر در زمان و شرایط از پیش تعیین شده نقش آفرینی می کنند.
در انسان نیز اسباب نو شدن و تحول ، رشد و شکوفائی قرار داده شده است با این تفاوت که نظم طبیعی جای خود را به اراده و اقدام انسان داده است، انسان در ایجاد تحول و یا سکون مختار است .
همان گونه که در طبیعت عوامل طبیعی به نوبت و در فراهم شدن پیش نیازها برای نقش آفرینی فعال می شوند، در انسان نیز تحولات با فراهم آمدن پیش نیازها رخ می نمایند.
اگر مقدمات تحول ، مسیر درست و دقیق را طی کرده باشند تحولات مثبت و در غیر این صورت بسته به میزان انحراف در شکل گیری مقدمات تحول می تواند غیر مفید و حتی مضر باشد.
اگر مقدمۀ هر تحول آگاهی و اندیشه باشد و اگر تفکر در چارچوب جهان بینی الهی توأم با واقع بینی و آرمان خواهی و محاسبات دقیق از ظرفیت ها و بایسته ها باشد ، تحول مثبت و سازنده خواهد بود و آنگاه می توان امید شکوفائی ثمربخشی داشت.
بیائیم هم گام با طبیعت رویش و شکوفائی برای خود تعریف کنیم، بیائیم ظرفیّت ها و امکان های خود را معطّل نگذاریم. بیائیم به توصیه امامان معصوم علیهم السلام، آنان که هر لحظه اشان تحول و پویائی در مسیر بندگی شان بود عمل کنیم که برحذر می داشتند از 2 روز یک سان، چه رسد به سال های بی تحول و تحرک و شکوفائی.
این رشد را با مروری بر جایگاهی که در آن ایستاده ایم آغاز کنیم که فرمودند : محاسبۀ نفس دستتان را پر می کند و شما را سود می بخشد و از این که با ما فاصله پیدا کنید می رهاند ، این مرور آنگاه کار آئی می یابد که شرایط و جایگاه مطلوب را بر اساس آموزه های الهی به عنوان مقصد تحول در نظر گرفته و آن گاه تحول خود را برای عبور و گذار از موجود به مطلوب برنامه ریزی کنیم.
شاید نزدیکترین و در دسترس ترین الگو برای طی مسیر از موجود به مطلوب ، تعیین بایسته های روابط و تنظیم روابط در ساحت های ارتباطی باشد، رابطه با خود، رابطه با خدا ، رابطه با خلق خدا.
در رابطه با خود ، این که خدا مرا با چه ظرفیت هائی و برای چه جایگاهی خلق کرده است. چقدر از امکانات الهی برای نیل به جایگاه رفیع انسانی بهره برده ام. خلاصه باید در چه شرایطی از جسم و جان و اندیشه می بودم و کجا هستم؟
در رابطۀ با خدا، این که آن بی نهایت من حقیر را چه فرصت هائی برای اتصال به خودش ارزانی داشته و من چه بهره هائی از این فرصت ها و امکان ها برده ام، خلاصه این که شایسته بود با خدای خویش در چه سطح ارتباطی قرار می داشتم و الآن چگونه ام؟
در رابطۀ با مخلوقات طبقات متعددی متصور است، رابطۀ انسان با سایر انسان ها و در این نوع رابطه تنظیم روابط از نزدیکترین ها تا همۀ ابنای بشر، در نتیجه از آن رابطۀ انسان با طبیعت، نعمت ها ، موجودات و.. در این طبقات جامعه از کوچکترین واحد آن یعنی خانواده تا جامعۀ بشری جایگاهی ویژه دارد .
مرور روابطی که دارم با روابطی که باید داشته باشم ،می تواند منشأ برنامه برای تحولاتی شود که زندگی خانوادگی و در ادامه زندگی اجتماعی را روز به روز زیباتر و دلچسب تر و سازنده تر کند.
پایان پیام/
نظر شما