خبرگزاری شبستان: مؤسسه علوم و امنیت بینالمللی (The Institute for Science and International Security) یا به اختصار آیاسآیاس (ISIS) در سال ۱۹۹۳ میلادی، در ایالات متحده آمریکا بنیانگذاری شد. این نهاد در زمینه مقابله با گسترش سلاحهای هستهای فعالیت میکند. مؤسسه علوم و امنیت بینالمللی در منشور خود، هدف این موسسه را «آگاهیرسانی به عموم مردم در زمینه موضوعات علمی و سیاسی تأثیرگذار بر امنیت بینالمللی» اعلام کردهاست.بنیانگذار و رئیس این مؤسسه، دیوید آلبرایت، بازرس پیشین هستهای آژانس بینالمللی انرژی اتمی سازمان ملل است.مؤسسه علوم و امنیت بینالمللی مستقر در واشینگتن، به صورت متناوب با مرور و واکاوی دادههای فنی و تصویرهای ماهوارهای، تحلیلهایی را درخصوص برنامههای گسترش هستهای کشورهای گوناگون منتشر میکند.
بیشتر مطالب منتشر شده توسط آسیس بر تحلیل و نظارت بر برنامههای هستهای کره شمالی، ایران، پاکستان و سوریه و همچنین دادوستد غیرقانونی هستهای متمرکز شدهاست.موسسه مذکور در سالهای اخیر نقش گستردهای در فضاسازی رسانه ای علیه برنامه هستهای ایران داشته است.این موسسه در واقع اتاق فکر گروه 5+1 است و گزارش های پژوهشی آن عملا در نقش راهبردها و خواسته های کشورهای غربی در مذاکرات هسته ای عمل می کند.در جدیدترین گزارش این موسسه آمریکایی ، مواردی چون لزوم افزایش محدودیتها بر غنیسازی و فعالیتهای هستهای ایران حتی پس از پایان دوره توافق، ابدی شدن برخی تعهدات ایران، سختگیرانهتر شدن روند کاهش تحریمها و خودداری همیشگی تهران از غنیسازی اورانیوم در سایت فردو مطرح شده است.[i] بدیهی است ترجمه تمام[ii] این گزارش برای مسئولان و تصمیم گیران لازم است ، لذا در این یادداشت بخش های کلیدی این گزارش بررسی خواهند شد.
دیوید آلبرایت کیست ؟
دیوید آلبرایت David Albright ، متخصص اخبار رسانه در مسائل هستهای ایران بوده و در اندیشکدههایی چون بنیاد دفاع از دموکراسی و ابتکار سیاست خارجی فعالیت میکند.[iii] اخیرا آلبرایت در فعالیتهای ایدئولوژیک مرتبط با اندیشکدههای نومحافظهکاران مانند "بنیاد دفاع از دموکراسی" نیز دیده شده است. آلبرایت معمولا تمام تحلیلهای موسسهاش را برای اندیشکدهها، جلسات استماع کنگره و موسسات حرفهای فعال در این زمینه فرستاده و تقریبا در تمام این سازمانها به عنوان کارشناس مسائل هستهای و عدم اشاعه مشهور است. آلبرایت از افراد تأثیرگذار در کنگره آمریکاست.
دیوید آلبرایت زمانی از مقامات ارشد آژانس بین المللی انرژی اتمی بوده است و در میان کارشناسان هسته ای بین المللی از جایگاه ویژه ای برخوردار است و محاسبات کاغذی وی جو روانی تیم مذاکره کننده آمریکا را برهم زده است. او بر روی کاغذ اثبات می کند که ایران می تواند ظرف 6ماه به بمب دست یابد و بر روی تیم مذاکره کننده کشورش فشار وارد می کند که باید تعداد سانترفیوژهای ایران نصف شود درحالی که محاسبات کاغذی وی در مرحله عمل شکل دیگری می گیرد و آنطور که او مدعی است نمی تواند پیش برود.[iv]
اندیشکده ISIS که تاکنون به شایعهپردازیهای گسترده در خصوص تأسیسات پارچین و در مجموع کلیت برنامه هسته ای ایران پرداخته است، سیاست خود را ایجاد شفافیت در خصوص فعالیتهای هسته ای سراسر جهان، و تقویت رژیم منع گسترش تسلیحات هستهای عنوان می کند، در حالی که تاکنون هیچ اقدامی در این زمینه در خصوص فعالیت کشورهای اروپایی، آمریکا و رژیم غاصب صهیونیستی انجام نداده است و تنها با استناد به تصاویر ماهواره ای که فاقد ارزش حقوقی نیز می باشند، می کوشد تا همچنان بخشی از پروژه ایران هراسی ایالات متحده و لابی صهیونیست باشد. همچنین در وبسایت این مؤسسه نیز، اثری از پرداختن به فعالیتها و برنامههای هستهای اروپا و آمریکا به چشم نمیخورد.
دیوید آلبرایت همواره بر شفافیت هسته ای ایران و سایر کشورها تاکید کرده است، اما در مورد رژیم غاصب قدس تاکنون موضع گیری نکرده است. شفافیت هسته ای دقیقا همان موضوعی است که حامیان اصلی دیوید آلبرایت آن را ندارند و جمهوری اسلامی ایران به استناد تمام گزارش های آژانس بین المللی انرژی اتمی که آقای آلبرایت در برهه ای کارشناس معتبر این سازمان محسوب می شده است، دارای شفافیت بوده و هست.
لابی صهیونیستی در آمریکا از دو سال پیش در موسسه تحت امر دیوید آلبرایت نفوذ کرده و از طریق کمک های مالی توانسته برخی ادعاهای بی اساس در مورد برنامه هسته ای ایران را از زبان این کارشناس هسته ای بیان نماید. خرید تصاویر ماهواره ای ایران توسط موسسه دیوید آلبرایت و انتشار مداوم آن نشان از حمایت قدرتمند مالی و اطلاعاتی از موسسه وی دارد و او اخیرا افرادی مانند«اولی هاینونن» که یکی دیگر از مقامات سابق ارشد آژانس است را نیز استخدام کرده است تا در پوشش تخصص او به جو سازی علیه برنامه هسته ای ایران اقدام نمایند تا در این مسیر تنها به نظر نرسد. آلبرایت که در گذشته بازرس آژانس بوده، در سال 1996 نیز برای برنامه هستهای عراق نیز به صورت بازرس مشغول به کار بود.
آلبرایت که یک فیزیکدان است تا کنون 4 کتاب در حوزه غنیسازی اورانیوم، پلوتونیوم، سیاستها و ظرفیتهای ذخیره اورانیوم نوشته است. وی همچنین ویراستار و تهیهکننده کتاب کنترل مواد شکافتی در سال 1999 و حل پازل هستهای کره شمالی است.
وی به شکل ممتد در نیویورکتایمز، واشنگتنپست، یواسای تودی، لسآنجلستایمز، نیوزویک، تیام، واشنگتنپست، بوستونگلوب، شیکاگو تریبون، لندن ساندی تایمز، گاریدین، دای زیت، اشی شیمبون، اشپیگل، استرن، تایم هند، رویترز، اسوشیتدپرس، ایافپی فرانسه و بلومبرگ وایر مطلب مینویسد. وی همچنین، بارها در سیانان، فاکس، اماسانبیسی، ایبیسی اخبار، انبیسی اخبار، سیبیاس اخبار و بسیاری دیگر شبکههای تلویزیونی و رادیویی برای ارائه حرفهایش ظاهر شده است.[v]
بررسی گزارش جدید موسسه علوم و امنیت بین الملل:
گزارش جدید موسسه علوم و امنیت بین الملل ، 13 صفحه می باشد.در این گزارش موارد مهمی نظیر فردو و راکتور آب سنگین اراک مورد بررسی قرار گرفته است.نویسندگان این گزارش از جمله آلبرایت سعی کرده اند در متن خود پیشنهادات اصلی و خطوط راهبردی ای به طرف غربی بدهند تا مذاکرات هسته ای با ایران بر اساس این خطوط و نقاط عطف پیشروی داشته باشد.
نکات مهم گزارش در مورد چهارچوب توافق و یا بیانیه سوئیس:
- مستند نگارش این گزارش ، فکت شیت آمریکا می باشد؛
- اذعان به این نکته که هنوز مفاد اصلی چهارچوب توافق احتمالی برای عموم ، غیر قابل دسترس است؛
- اظهار شادمانی از نوع توافق انجام شده بر سر راکتور اراک؛
- درخواست محدودیت بیشتر بر غنیسازی و تحقیقات و توسعه سانتریفیوژی ایران ؛
- اظهار شادمانی از آنچه دیپلمات های غربی ، افزایش زمان گریز هسته ای ایران می خوانند.
نکات مهم گزارش در مورد راکتور آب سنگین اراک:
- گزارش به طور کلی از تعهدات ایران در قبال راکتور آب سنگین اراک استقبال می کند؛
- گزارش به طور کلی از تعهدات ایران در قبال تولید پلوتونیوم استقبال می کند؛
- نکته بسیار مهم گزارش این است که آلبرایت به تیم مذاکره کننده آمریکایی توصیه می کند در توافق نهایی نباید ایران اجازه ساخت راکتور آب سنگین داشته باشد.به عبارت دیگر ایران به هیچ وجه ، حتی بعد از مدت اجرای توافق ، نباید اجازه ساخت راکتور آب سنگین داشته باشد.
پاسخ ایران:
گزینه تعطیلی راکتور آب سنگین اراک و آغاز ساخت یک راکتور آب سبک به عنوان جانشین راکتور تهران منطقی نیست، زیرا ایران تا کنون هزینه های فراوانی برای راکتور اراک پرداخته و این طرح رو به اتمام است، بنابراین منطقی نیست که ایران همه این هزینه ها را نادیده بگیرد و هزینه ساخت یک راکتور جدید آب سبک را بپردازد.راکتورهای آب سنگین از اورانیوم خام به عنوان سوخت مورد نیاز خود استفاده می کند در حالی که سوخت راکتورهای آب سبک اورانیوم غنی شده است. هر چه ابعاد راکتور کوچکتر و قدرت آن بالاتر باشد، به اورانیوم با غنای بیشتری نیاز دارد. راکتور آب سبک ایران در تهران اورانیوم با غنای ۲۰ درصد و راکتور قدرت آب سبک ساخته شده در بوشهر اورانیوم با غنای ۵ درصد مصرف می کند؛ اما به عنوان نمونه راکتورهایی که در زیردریایی ها مورد استفاده قرار می گیرد (به دلیل ابعاد بسیار کوچک خود) از اورانیوم با غنای بالای ۶۰ درصد استفاده می کند. بنابراین راکتورهای آب سنگین از آنجا که نیاز به فرآیند غنی سازی برای تولید سوخت آنها وجود ندارد، به لحاظ اقتصادی با صرفه تر است.لذا طبیعی است که ایران ، اصرار دارد راکتور آب سنگین اراک را حفظ کند.
نکات مهم گزارش در مورد غنی سازی:
- محدودیتها بر برنامه غنی سازی ایران در طول سه ماه آینده نیاز به تقویت و شفاف سازی بسیار بیشتری دارند؛
- نکته اصلی این بخش از گزارش ، علاوه بر اشاره به مفاد فکت شیت وزارت خارجه آمریکا ، این است که تعهدات ایران در بخش غنی سازی باید شفاف تر شوند و همچنین ایران باید تعهدات بیشتری به طرف مقابل بدهد.
نکات مهم گزارش در مورد بازرسی و اورانیوم تولیدی:
- بازرسی از تاسیسات اتمی ایران باید فوری و با قید « هر زمان » باشد؛
- ایران باید مقدار مشخصی اورانیوم غنی شده 3.5 درصدی داشته باشد؛
- ایران نباید اورانیوم غنی شده 20 درصدی داشته باشد؛
- آژانس باید مکلف شود که هر ماه در خصوص تمام ذخایر اورانیوم موجود در ایران از تمام انواع، به شورای امنیت گزارش دهد.
پاسخ ایران:
این موضوع دقیقا به قدرت چانه زنی و راهبردی ایران مربوط است.اینکه ایران سانتریفیوژهای خود را خاموش کند و با آنها غنی سازی انجام ندهد به این معناست که ایران اورانیوم تولید نکند یا به اندازه نیاز خود تولید نکند.نیاز ایران به تصریح رهبر انقلاب 90هزار سو است. بدیهی است که اگر در فردو غنی سازی صورت نگیرد و در نظنز هم این حجم تولید نشود ، نیاز ایران برطرف نمی شود.
نکات مهم گزارش در مورد زمان گریز هسته ای:
- در طول ده سال اجرای توافق ، معیار « یک سال » برای گریز هسته ای ایران بسیار اندک است؛
- از سال دهم تا سال پانزدهم، برای کاهش آرام زمان گریز هستهای ایران، ظرفیت غنیسازی ایران باید بهگونهای افزایش یابد که در هر سال بیش از یکماه از زمان گریز کاسته نشود که بر این اساس، در سال پانزدهم، زمان گریز ایران به 7 ماه خواهد رسید. در طول این دوره 5 ساله، نباید از سانتریفیوژهای پیشرفته نظیر IR-2M یا IR-4 استفاده شود.
نکات مهم گزارش در مورد زمان لغو تحریم ها :
- صدور مجوز بازدید از پارچین و سایتهای نظامی مرتبط که ادعا شده است در آنها فعالیتهای هستهای صورت گرفته است؛
- دادن دسترسی به اشخاص کلیدی که از سوی آژانس بینالمللی انرژی اتمی مشخص شده، به نحوی مقتضی مربوط به نگرانیها در مورد ابعاد احتمالی نظامی؛
- تحریمهای مرتبط با هستهای ایالات متحده و اتحادیه اروپا تنها زمانی تعلیق میشوند که ایران به نحوی درخور و واقعی نگرانیهای آژانس بینالمللی انرژی اتمی در مورد فعالیتهای گذشته و شاید در جریان این کشور بر سر تسلیحات هستهای یا ابعاد احتمالی نظامی (PMD) را برطرف کند؛
- مذاکرهکنندگان نباید با برداشته شدن تحریمهای شورای امنیت سازمان ملل پیش از آنکه آژانس بینالمللی انرژی اتمی به جمعبندی مبسوط در مورد ماهیت صلحآمیز برنامه هستهای ایران، از جمله تعیین ابعاد پیشرفتهای گذشته برنامه تسلیحات هستهای و پایان دادن به تلاشهای بازمانده، دست یابد، موافقت کنند.
پاسخ ایران:
باید به عبارات استفاده شده توسط دیپلمات های آمریکایی توجه کرد . آنها می گویند : « کاهش» و نه لغو و نه حتی تعلیق!به عبارت دیگر آمریکا نمی خواهد هیچ امتیازی به ایران بدهد و به همین دلیل به دنبال یک توافق دو مرحله ای است. مرحله اول ایران فقط امتیاز بدهد ، آنگاه مذاکرات برای 15 سال طول بکشد و آمریکا فقط برخی تحریم های غیر مهم را « کاهش» دهد!این موضوع دلیل اصلی تمدید مذاکرات و به نتیجه نرسیدن مذاکرات در مسقط و وین بود.به همین دلیل توافق جامع منعقد نشد.هرچند هنوز هیچ پژوهش و خبر جدی در مورد مذاکرات مسقط به بیرون درز نکرده است ، اما با توجه به عدم توافق جامع هسته ای در سوم آذر 93 در وین ، مشخص است که این ناکامی از مسقط شروع شده بود.
بنا به ادعای رسانه ها و برخی افراد نزدیک به تیم های مذاکره کننده ایران و گروه 1+5 ، آمریکا ضمن خودداری از رفع تحریمها در بازه زمانی اندک، خواهان خالی شدن دست ایران از تمامی گزینه های راهبردی شده اند. آنها حتی بحث موشکهای بالستیک را مطرح کرده و قصد داشتند محدود سازی این توانایی مهم ایران را در توافق بگنجانند که البته با درایت و هوشیاری و مقاومت مثال زدنی تیم ایرانی به رهبری دکتر ظریف، این نقشه نیز نقش بر آب شد.این همان توافق خوب و کلی مد نظر غرب است. اینکه ایران همه توانایی های خود را یکجا از دست بدهد، اما تحریم ها در بازه 15 الی 20 ساله کاهش پیدا کنند!
نکات مهم گزارش در مورد سایت فردو:
- ایران بپذیرد که دیگر هرگز از تأسیسات فردو برای غنیسازی اورانیوم استفاده نکند؛
- ایران بپذیرد که ایزوتوپهایی که آبشارها را در مقابل استفاده بعدی از اورانیوم غنی شده آلوده میکند را غنیسازی یا فقیرسازی کنند؛
- ایران بپذیرد که سانتریفیوژهای پیشرفته را در تأسیسات فردو وارد نکند و بپذیرد که به صورت نامحدود مجموع تعداد سانتریفیوژها را به شمار اندکی از آبشارهای سانتریفیوژ IR-1 محدود کند؛
- گزارش موسسه تحت ریاست آلبرایت از اینکه ایران اجازه دارد بعد از مدت زمان اجرای توافق ، مجددا در فردو غنی سازی کند، اظهار تعجب و سرخوردگی می کند.
پاسخ ایران:
سایت هسته ای فردو در عمق 90 متری زمین قرار دارد.این سایت در مرکز ایران طراحی و ساخته شده است.آمریکا به دلیل فهم این نکته که عملا امکان دسترسی به این سایت را ندارد ، خواهان تعطیلی آن است. به عبارت دیگر آمریکا به خوبی می داند که با توجه به توانایی نظامی ایران ، ریسک حمله به سایت فردو بسیار بالا است.آمریکا نمیخواهد ایران در جایی غنی سازی کند ، که امکان حمله به آن میسر نباشد!این پیشنهاد آمریکایی ها که البته چندان جدید هم نیست ، عملا خواهان تسلیم ایران و زیر سوال رفتن استقلال و حاکمیت ملی کشور است.یعنی آمریکا تعیین کند که ایران در کجا ، به چه منظور و چه مقدار غنی سازی کند.حساسیت آمریکایی ها ، چنان چه ذکرش رفت ، نشان می دهد که آنها از توانایی غنی سازی ایران ، توانایی نظامی و پدافندی ایران آگاهند و نمی خواهند ایران در جای مطمئن و راهبردی غنی سازی کند.بر اساس گزارش منتشر شده از سوی محققان کنگره آمریکا، کارگاههای تولید سانتریفیوژهای هستهای و اجزای تشکیل دهنده دستگاهها (ی مرتبط با فعالیتهای هستهای) در ایران به طور گستردهای پراکنده و مخفی هستند که این امر به دشواریهای اقدام نظامی احتمالی اسرائیل علیه تاسیسات هستهای ایران میافزاید.متعدد شدن تاسیسات غنی سازی در ایران عاملی است که به خودی خود از طریق ایجاد محدودیت عملیاتی، نوعی پدافند در مقابل هر نوع تهاجم خارجی ایجاد خواهد کرد. ضمن اینکه پیش از این بارها گفته شده و تحلیلگران نظامی غربی هم تایید کرده اند که فردو با هیچ نوعی از عملیات متعارف نظامی قابل انهدام نیست و به همین دلیل وقتی فردو مواد شکافت پذیر دریافت کند دیگر حمله به نطنز هم فایده ای نخواهد داشت چرا که فعالیت متوقف شده نطنز می تواند در فردو با امنیت کامل از سر گرفته شود.
نتیجه گیری:
پیشنهادات طرف آمریکایی ، عملا منجر به نابود سازی توان راهبردی ایران در عرصه های متعددی می شود.ایران تاکنون با قدرت در مقابل خواسته های آمریکایی ها مقاومت کرده است. آمریکا برای حفظ توافق ژنو هم که شده باید مذاکره کند ، چون در غیر این صورت ، منافع این کشور در توافق ژنو نیز نابود خواهند شد.آمریکا طی ده سال اخیر تغییرات زیادی را تجربه کرده است.آمریکا دیگر نمی تواند به عراق و افغانستان حمله کند ، این کشور در موضوع سوریه و اوکراین ، رقیبی جدی به نام روسیه و چین دارد ، آمریکا یکی از بدهکارترین کشورهای جهان است و نفرت از این کشور در سراسر جهان رو به فزونی گذاشته است.کشوری که ده سال قبل مقامات آن با تبختر و غرور می گفتند ایران حتی نباید یک ماشین غنی سازی داشته باشد ، امروز با توجه به ضعف و افول خود و قدرت رقیب ، به ایران امتیاز بدهند.
آمریکا بلوف خواهد زد که ایران راهی جز پذیرش این پیشنهادات ندارد ، و در غیر این صورت آمریکا میز مذاکره را ترک می کند.اما باید خاطر نشان ساخت که شکست مذاکرات ، نه تنها باعث فروپاشی توافق ژنو میشود ، بلکه کل مذاکرات هستهای و توافق جامع احتمالی را هم در معرض خطر قرار می دهد. این موضوع مسلما به نفع آمریکا نیست؛ زیرا این کشور گزینه دیگری به جز میز مذاکره ندارد و اگر قرار باشد امتیازی را هم از ایران بگیرد ، اخذ این امتیاز فقط و فقط در مذاکره آن هم با دادن امتیاز متقابل و برابر ممکن خواهد شد.امتیازی که استقلال ، توان و نیاز هسته ای ایران را به رسمیت بشناسد و با ایران بعنوان یک پدیده « حقوقی در وین » ، نه یک پدیده « سیاسی در نیویورک» برخورد کند.
نویسنده : بهنام خسروی
نظر شما