خبرگزاری شبستان: ترکیب دو مکتب اسلام و هندو در فن معماری از همه نمایان تر است. مسلمانان که بر حسب مبادی دین حنیف نقاشی و پیکرنگاری را حرام می شمردند، در هندوستان ظرافت سلیقه فطری و لطفات ذوق خدادادی را در ساختن عمارت های رفیع و حجاری های بدیع و طرح ها و نقشه های هندسی جلوه گر ساختند. از این رو در طول مدت سلطنت ایشان بالخاصه از قرن دهم به بعد که هنگام سلطنت مغولیه گورکانیه است ابنیه رفیعه و ساختمان های مجلل و باشکوه از ایشان در سراسر هندوستان به یادگار ماند.
در همه بلاد معظمه بناهای عدیده از قصور و بساتین و مساجد و مدارس و معابد و قلاع و مقابر و پل ها و دروازده ها ساخته و پرداخته گشت که تا امروز آنها همه مایه اعجاب و مورد تحسین و سبب حیرت بینندگان است.
ترکیب منحصر به فرد معماری اسلامی نور هوا، آن شیوه ساختمانی که در خارج از سرزمین هند، طاق های قوس دار، گنبد، محوطه های وسیع و تالارهای پذیرایی مبین آن است، با روش های کهن هندویی ساختمان های بسیار متراکم و آراسته به تزئینات بدیع، در معماری های با شکوه قصر اکبر در فاتح پورسکری و قلعه سرخ شاه جهان در دهلی، تجلی یافت.
مشاهده بناهای قدیم در هند و معابد هندو و سبک حجاری و قرینه سازی و پیکرنگاری ایشان، افکار جدیدی در مغز آنها به وجود آورد که به تدریج از آن اقتباس کرده و در ساختمان های خود به کار بردند تا آنکه رفته رفته از ترکیب آن دو اسلوب سبک مستقل و معروفی در فن معماری به وجود آمد که به نام «معماری هندو اسلام» در جهان معروف شد.
این سبک در قرن نهم هجری در عمارات مساجد و قصور سلاطین شمالی در لاهور و دهلی و سپس دست به دست خاندان سلسله شرقی در جونپور و بعدها در معابد احمدآباد«گجرات» و گلکنده به ظهور آمد و بالاخره در شهرهای آگره و شاه جهان آباد (دهلی) و کشمیر به حد کمال رسید. هنر اسلامی مانند هندی و یا هر هنر دیگر حاصل ضرورت و نیاز مذهبی اعتقادی و پرستش است.
مسلمان عابد باید معبدی داشته باشد وسیع النظر و عظیم، مانند خود حقیقت که مظهر شکوه و اعتبار و عظمت باشد. گسترده و روشن نمایانگر پاکی و خلوص و افراختگی. آنکه به مسجد رو می کند باید آنجا را پناهگاه خود بداند و بالاخره جملگی پیروان در آن اجتماع کنند و چگونگی ساختمان در ذهن او تجمع حقیقت و اعتقادات باشد آن طور که جلوه حقیقت را در آن احساس کند.
چنین جذبه ای فقط در مسجد متجلی می شود، طاق های زیبا، گنبد عظیم، مناره های بلند، ستون های متناسب و موزون و سردری تزئین یافته دارد که احترام بیننده را متوجه خود می سازد. شبستان های وسیع که معماری خاصی دارد و در آن از بتی خبری نیست.
مختصر گچ بری در آن به کار رفته و تزئینات منحصرا کنده کاری نیست بلکه خطوط و نقوش عربی و نوشتجات بر سطوح قرار گرفته و گاه نقش های هندسی سطوح نقش ها را فراگرفته است. قسمت های داخلی با کاشی های زیبا که نقش های تحسین برانگیز دارند، زینت یافته و نحوه ساختمان جایی خنک و آرام را تدارک می بیند که نمازگزار را در حالتی که لازمه عبادت است مسحور می کند. تاثیر چنین تفکری در مکتب معماری باعث به وجود آمدن سبک های اسلامی مختلف در مغرب، مصر، سوریه، ترکیه و ایران شده است.
در سرزمین هند برخورد دو فرهنگ متفاوت و مذهب مختلف باعث به وجود آمدن مکتب جدیدی شد. عناصر هندو و مسلمان با یکدیگر ائتلاف کردند و معماری تازه ای از آن پدیدار شد. بناهایی که توسط مسلمانان برای انجام امور مذهبی، سکونت یا هدف های نظامی ساخته شده هیچ شباهتی به ساختمان های سوری، مصری، ایرانی و آسیای مرکزی نداشت و هیچ اثری از بناهای هندو، معبابد، قصرها و یا مقبره های هندو در آنها دیده نمی شود.
سخت گیری و پیچیدگی معماری اسلامی در جهت سادگی تغییر یافت و نیز از افراط کاری معماری هندو در تزئینات رو به کاهش گذاشت، صنعتگری، هنر اصلی معماری تزئینات و طرح کلی بیشتر بر اساس معماری هندو باقی ماند، اما هلالی ها، گنبد های ساده، دیوارهای مسطح و اسلوب داخل بنا که به طرز خاص تزئین یافته تحت تاثیر معماری اسلامی است. ارزش هنری بناهایی که از قرن سیزدهم به بعد توسط هندوها یا مسلمانان ساخته شده تقریبا یکسان است. اگر منظور از ایجاد ساختمان نحوه استفاده آن مورد توجه قرار گیرد اسلوب و خصوصیات آن بر حسب منطقه و سلیقه های خاص نواحی اختلافاتی در آن ها به چشم می خورد. شکل و طرح اصلی بنا و گنبد مساجد، مقابر و قصرها با وجود تاثیری که از معماری هند داشته، نشانه نفوذ طرح های اسلامی را کاملا مشخص می سازد.
محراب، زیارت گاه های هندوها را خاطر می آورد، طاق ها بیشتر شکل هندی گرفته، حالت قرار گرفتن آنها همواره بر اسلوب تازه ای است. مظاهری که در تزئین یا در طرح اصلی به کار رفته به روشنی نشان می دهد که معماران و بنایان هندی به این نتیجه رسیده اند که پیامبر مکه تنها کسی است که توانسته در هنر هندو نفوذ کند و ترکیب تازه ای از اسلام و هندو به وجود آورد.
آنان می توانستند مسلمانان خوبی بشوند اما بر آئین هندو باقی بمانند و بعضی آثار معماری اسلامی چون، طاق هلالی و گنبد پیازی شکل در اصل احتمالا مربوط به هندوها بوده و کم کم مسجد مسلمانان شد، اما حس زیبایی پسندی و ظرافت مسلمانان با هندو ها تفاوت دارد و هرچه مبدا این آثار و عناصر اهمیت داشته باشد، نمی توان انکار کرد که در هنر قرون وسطی هند، کوشش مسلمانان بر آن بود تا ارزش ها و هنر قدیم هندوها را تغییر دهند.
پایان پیام/
بر گرفته از مقاله پژوهشی حمید حاجیان پور و الهام طاهری
نظر شما