یقین داشته باشیم خداوند، مولا و ما بنده ایم

خبرگزاری شبستان: توکلی گفت: انسان باید رابطه خود را با خدا درک کند و بداند خداوند، مولا و او عبد است. هرچند گاهی جایگاه خود را فراموش می کند؛ فراموشی که ریشه در غفلت یا نادانی دارد.

به گزارش  خبرنگار قرآن و معارف خبرگزاری شبستان، مهدی توکلی در حسینیه کوهی تهران با قرائت بخشی از دعای ماه رجب «اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ صَبْرَ الشَّاكِرِينَ لَكَ: خداوندا ما از تو عاجزانه در خواست می کنیم تا به ما صبر کسانی را بدهی که وقتی مصیبت می بینند، شکر می کنند»، اظهار داشت: این نوع شکر مربوط به کسانی است که مصیبت را نعمت می دانند.

وی با بیان اینکه امام صادق عليه السلام در ادامه این دعا می فرمایند «عَمَلَ الْخَائِفِينَ مِنْكَ: خداوندا به ما توفیق بده تا عمل صالح انجام دهیم و از تو بترسیم»، گفت: برخی گناه می کنند و از خداوند نمی ترسند و برخی نیز تمام ماه رجب را روزه می گیرند باز هم از خدا می ترسند؛ در واقع عده ای باوجود اینکه نماز شب می خوانند، بازهم می ترسند و طلبکار نیستند.

توکلی با قرائت فرازی دیگر از دعای ماه رجب «وَ يَقِينَ الْعَابِدِينَ لَكَ اللَّهُمَّ أَنْتَ الْعَلِيُّ الْعَظِيمُ وَ أَنَا عَبْدُكَ الْبَائِسُ الْفَقِيرُ»، خاطرنشان کرد: آنچه مهم است اینکه آدم رابطه خود را با خدایش درک کند؛ باید بدانیم خداوند مولاست و ما عبد هستیم.

وی اضافه کرد: عبد وظیفه دارد از مولای خود اطاعت کند برای مثال ملائکه بنده ای هستند که در گفتار نیز از خداوند سبقت نمی گیرند؛ بنده حقیقی کسی است که می گوید: همیشه نظر، نظر خداست.

خطیب این مجلس ادامه داد: به غلامی گفتند: چه می خوری؟ گفت: هر چه اربابم بدهد. گفتند: چی می پوشی؟ گفت: هر چه اربابم بدهد. شب ها چه ساعتی می خوابی؟ گفت: هر وقت اربابم دستور بدهد و ...؛ عبد نگاه می کند که اربابش چه می گوید.

وی با بیان اینکه به موسی علیه‌السلام گفتند فراموش نکنی که تو بنده ای و خدا نیستی و من خدا هستم، عنوان کرد: ابراهیم علیه‌السلام خواب دید که باید پسرش را قربانی کند. به پسرش گفت: نظر تو چیست؟ گفت: خدا نظرش را داده است، دنبال چاقو برو.

توکلی اضافه کرد: موسی بن جعفر علیه‌السلام در کوچه های مدینه از جلوی خانه بشر رد می شد. او در حال فسق بود آنچنان که نوازنده ها می نواختند و رقاصه ها و کنیزها می رقصیدند. امام می فرماید: عجب صدایی؛ از کنیزی که دم در آمد، پرسید: صاحب این خانه عبد است یا آزاد است؟ گفت: او بُشر است. غلام و کنیز دارد. حضرت فرمود: آزاد است که اگر بنده بود، جرأت این کارها را نداشت. کدام بنده به خود اجازه می دهد که گناه کند؟ کنیز به خانه بازگشت و بُشر پرسید: چرا دیر آمدی؟ گفت: موسی بن جعفر سوالی پرسید و تا جوابش را بدهم، دیر شد؛ و سپس شرح گفتگو را بیان کرد. بشر تحت تأثیر قرار گرفت و پای برهنه دنبال امام رفت. خودش را به پای موسی بن جعفر علیه‌السلام انداخت و گفت: حق با شماست. من می خواهم بنده شوم، دستم را بگیر و در مسیر بندگی کمکم کن. و چون پای برهنه خدمت حضرت رسید، به بشر حای معروف شد!

وی افزود: جبرئیل خدمت پیامبر رسید و در مقابل امام تواضع کرد. رسول خدا پرسیدند: چقدر در مقابل علی علیه‌السلام کوچک شدی؟ گفت: او معلم من است. وقتی خداوند مرا خلق کرد، فرمود: جبرئیل! تو کیستی و من کیستم؟ ایشان دستش را روی شانه ام گذاشت و فرمود: تو پروردگار بلندمرتبه ای و من بنده تو هستم و نامم جبرئیل است. ایشان معلم من است چون جایگاهم را در مقابل خدا نشان داد.

سخنران این مجلس با اشاره به اینکه خداوند در قرآن فرمود: «يَا أَيُّهَا النَّاسُ أَنتُمُ الْفُقَرَاء إِلَى اللَّهِ وَاللَّهُ هُوَ الْغَنِيُّ الْحَمِيدُ: همه شما فقیر هستید و چیزی ندارید (سوره فاطر، آیه 15)، اظهار داشت: خداوند خطاب به رسول الله می فرماید: تو میت هستی. می فرمایند: من که حرکت می کنم. فرمود: من حرکتت می دهم، بلندت می کنم، می نشانمت و به حرف می آورمت.

پایان پیام/

 

کد خبر 455241

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha