افراط در توجه به لایه های حیوانی، مانع تعالی است

خبرگزاری شبستان: اگر کسی در توجه به لایه های پایین تر وجودش یعنی همان لایه های حیوانی افراط کند این افراط در توجه به لایه های پایین وجود، مانع جدی در حرکت او به سمت سطوح بالای وجودش خواهد بود.

خبرگزاری شبستان - سرویس قرآن و معرف:  اگر کسی در توجه به لایه های پایین تر وجودش یعنی همان لایه های حیوانی افراط کند این افراط در توجه به لایه های پایین وجود، مانع جدی در حرکت او به سمت سطوح بالای وجودش خواهد بود.  انسانی که فقط به لایه های پایین وجودش می پردازد در واقع به غرایز حیوانی خود اکتفا کرده است، در این صورت آیا می توان از چنین انسانی انتظار داشت عالی ترین سطوح اخلاقی و معنایی را به نمایش بگذارد؟ مثل این می ماند که به کسی وسیله ای می دهند تا او یک مسیری را - فرض کنید از تهران تا قم بپیماید. حالا آن فرد این وسیله را در اختیار می گیرد اما با آن وسیله دور خودش می چرخد و سوخت و انرژی آن وسیله را با دور سر خود چرخیدن تمام می کند در حالی که توانایی آن وسیله می توانست برای طی یک مسیر هدفمند و بالابرنده به کار گرفته شود. حالا این مثال درباره انسان و سطوح مختلف و لایه های وجودی او نیز مصداق دارد. اگر انسان فقط دور سطح حیوانی وجود خودش بچرخد نخواهد توانست در مسیر کمال قرار گیرد و در سطح بالاتر وجود، خودش را بیابد او دایم مشغول برآوردن نیازهای مادی و حیوانی اش خواهد بود.

بخش دوم گفتگوی سرویس قرآن و معارف خبرگزاری شبستان با حجت الاسلام و المسلمین دکتر ابوالفضل ساجدی، کارشناس فلسفه دین به این موضوع می پردازد که چه ساحتی از وجود انسان به دنبال نیایش است.

 

از مهم ترین گنجینه های معنوی تشیع، میراث ادعیه و نیایش حضرات معصومین علیهم السلام  است که به دست ما رسیده است. نیایش هایی عاشقانه و عارفانه که راه پیوند با آسمان را به جان های شیفته نشان می دهد. اما ما بهره برداری مناسبی از این ذخایر و گنجینه ها نداریم. پرسش این است که چرا دعا از متن زندگی ما به امری حاشیه ای و موسمی بدل شده است یا نهایتا در گرفتاری های مادی جلوه گری می کند؟

اگر این گرفتاری امروز در زندگی بشر دیده می شود به خاطر همان رشد نامتوازن استعدادهای درونی انسان است. این که ما به آن سطح الهی وجود انسان امکان رشد نمی دهیم. چطور می توان از انسان انتظار پرستش و تجلی آن در دعا را داشت بدون آن که به آن سطح الهی وجودش بهایی داده شده باشد. البته این گرایش به حقیقت خواهی و پرستش در فطرت انسان وجود دارد این عطش هست اما این عطش گاهی با آب های کاذب فرو نشانده می شود یا بهتر است بگویم مسکوت گذاشته می شود.

مثل این می ماند که کسی در غاری تاریک خزیده و در آن کنج تاریک وقتی به او می گویند  در عالم آفتاب و نور و روشنایی وجود دارد او منکر می شود و می گوید همه این حرف ها افسانه است. کو آفتاب؟ اگر آفتاب وجود دارد چرا خود را بر من نشان نمی دهد؟ غافل از این که تویی که خود را باید به آفتاب نشان دهی نه این که آفتاب خود را به تو نشان دهد. یا این طور بگویم که تویی که باید از آن غار تاریک بیرون بیایی تا به دیدار آفتاب برسی. از نظر شما چه عواملی باعث می شود که انسان ها منکر آن بخش نورانی و به تعبیر شما  بخش الهی وجود خود باشند و در کنج تاریک ترین سایه های وجودشان بخزند؟

مسلما کسی که می خواهد با آن بخش الهی وجودش در تماس باشد باید به یک سری از موانع درونی و بیرونی غلبه کند. مثل کسی که می خواهد به یک گوهری در دریا دست یابد.  به دست آوردن آن گوهر با غوطه ور شدن در آب و غواصی در آن میسر می شود. کسی که برکنار ایستاده و تلاشی نمی کند و رنجی را متحمل نمی شود چگونه می تواند به آن گوهر برسد. مسلما کسی که می خواهد به حقایق متعالی وجودش برسد نمی تواند این حقایق را با تبعیت از هوای نفس خود به دست آورد.  در این عالم، ابتلا و آزمایش برای انسان امری حتمی است. کسی نمی تواند بگوید که او به این دنیا پا گذاشته اما آزمایش نشده است. همه انسان ها در معرض ابتلا و امتحان هستند و اگر کسی می خواهد به حقیقت وجودش پی ببرد باید در برابر لایه های پایین تر وجودی اش پیروز شود.

راز شکست یا پیروزی انسان در مصاف با لایه های وجودی خودش در چیست؟

اگر کسی در توجه به لایه های پایین تر وجودش یعنی همان لایه های حیوانی افراط کند این افراط در توجه به لایه های پایین وجود، مانع جدی در حرکت او به سمت سطوح بالای وجودش خواهد بود.  انسانی که فقط به لایه های پایین وجودش می پردازد در واقع به غرایز حیوانی خود اکتفا کرده است، در این صورت آیا می توان از چنین انسانی انتظار داشت عالی ترین سطوح اخلاقی و معنایی را به نمایش بگذارد؟ مثل این می ماند که به کسی وسیله ای می دهند تا او یک مسیری را - فرض کنید از تهران تا قم – بپیماید. حالا آن فرد این وسیله را در اختیار می گیرد اما با آن وسیله دور خودش می چرخد و سوخت و انرژی آن وسیله را با دور سر خود چرخیدن تمام می کند در حالی که توانایی آن وسیله می توانست برای طی یک مسیر هدفمند و بالابرنده به کار گرفته شود. حالا این مثال درباره انسان و سطوح مختلف و لایه های وجودی او نیز مصداق دارد. اگر انسان فقط دور سطح حیوانی وجود خودش بچرخد نخواهد توانست در مسیر کمال قرار گیرد و در سطح بالاتر وجود، خودش را بیابد او دایم مشغول برآوردن نیازهای مادی و حیوانی اش خواهد بود.

پس آدمی از درون خود زخمی می شود و نمی تواند ساحت وجودی اش را توسعه دهد؟

بله اما این مانع در بیرون او هم وجود دارد. یعنی بخشی از موانع سلوک معنوی انسان در درون اوست و بخشی دیگر در بیرون. موانع بیرونی هم یا انسان ها هستند یا مراکز و مؤسساتی که فعالیت آن ها و دعوت هایشان صرفا به سطوح حیوانی محدود می شود. حالا البته این دعوت ها و فعالیت ها که می تواند در سلوک معنوی انسان اختلال ایجاد کند و او را در دسترسی به لایه های الهی وجودش بازدارد می تواند در همه ساحت های سیاسی، اقتصادی و اجتماعی اتفاق بیفتد. یعنی سازمان ها و اداراتی که در حوزه های اجتماعی،  اقتصادی و فرهنگی و سایر ساحت ها تولید برنامه و کالا و ذائقه دارند برآیند فعالیت هایشان به سمت و سویی است که عملا اشتهای جسمانی و غرایز حیوانی را در زندگی انسان تحریک کند.

می توانید مثالی از این ساحت ها بزنید؟

فرض کنید آموزش و پرورشی که محتوای فکری و برنامه ریزی تربیتی اش، بخش الهی وجود انسان را مسکوت بگذارد. یا رسانه هایی که در تولید محتوا دست به ذائقه سازی های غریزی می زنند. یا نظام بین المللی که تعریف هایش بر اسلوب نیازهای حیوانی و غریزی است. شما امروز می بینید در همین نظام بین الملل، جریان هایی وجود دارد که کالاهای تقلبی را وارد بازار کمال معنویت می کنند تا اولا به آن سود و مطلوبی که دنبالش هستند برسند و در ثانی دیگران را از آن حرکت اصیل معنوی دور نگه دارند.

اگر بخواهیم به نقش دعا و نیایش در زندگی مردان خدا، رسول الله صلی الله علیه و آله و سلّم و حضرات معصومین علیهم السلام نگاه کنیم می بینیم این بزرگان، حلاوت دعا و نیایش را در ذهن و زبان شان می چشیده اند. آیا امکان چشیدن این حلاوت ها  برای ما ممکن و میسر است؟  

بله، اگر ما موانع درونی را بشناسیم و کنترل یا برطرف کنیم و موانع بیرونی را کاهش دهیم ظرفیت ما آماده بهره برداری از آن سطح متعالی وجود خواهد بود، به شرط آن که ما بتوانیم مقدمات شناختی لازم را به همراه مقدمات رفتاری و مقدمات قلبی و گرایشی فراهم کنیم، در آن صورت رسیدن به چنین افقی دور از دسترس نخواهد بود.

پایان پیام /

کد خبر 456062

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha