به گزارش خبرنگار اندیشه خبرگزاری شبستان، موسی نجفی، عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی در آیین رونمایی از تارنمای علوم انسانی «طلیعه» که پیش از ظهر امروز دوشنبه، چهارم خرداد برگزار شد، اظهار کرد: در تحول علوم انسانی رهبر انقلاب تعبیری در خصوص جریان بیداری اسلامی که سیر تکاملی دارد، از نهضت به نظام و از نظام به تمدن دارند؛ امروز اکثر کشورهای اسلامی در مرحله پیش نهضت یا نهضت هستند و البته کشور ما در مرحله نظام جمهوری اسلامی است و باید دید تمدن نوین اسلامی در کجا قرار می گیرد.
وی ادامه داد: برای ارتقا از مرحله نخست به دوم انقلاب لازم است اما عبور از مرحله دوم و رسیدن به رتبه سوم کار دشوارتری است به دلیل آنکه اجمال باید به تفصیل برود و بحث در اینجا تنها سلبی نیست بلکه ایجابی هم است.
نجفی تصریح کرد: در این راستا رهبر انقلاب چند پیشنهاد اعم از جنبش نرم افزاری، بومی سازی علوم، سبک زندگی، الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت، تحول علوم انسانی و اقتصاد مقاومتی ارایه کردند که میان این چند مورد که در سیر تکاملی از نظام به تمدن، به نظر می رسد تحول علوم در راس است و سایر موارد به نحوی به همین موضوع مربوط بوده و اگر مسئله تحول حل نشود آنها نیز ناقص باقی خواهند ماند.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی با بیان اینکه اگر بخواهیم در تحول علوم انسانی فرهنگسازی کنیم تقریبا همه موارد اساسی ما که انقلاب با آن درگیر است همچون هویت، نظریه پردازی، تمدن غرب و تمدن گذشته اسلامی در این امر دخیل است، عنوان کرد: به نظر می رسد بحث تحول علوم انسانی حکایت از ماجرای بزرگتری می کند و آن اینکه ما با تمدن غرب عمیق تر درگیر شده ایم و همانطوری که ما سیر تکاملی طی می کنیم غرب نیز چنین ادعایی دارد و معتقد است پشتوانه نظام لیبرال دموکراسی حامی تمدن غرب است که این تمدن خود را پایان تاریخ می دانند.
بحث تحول یعنی تقابل در عمق
وی با اشاره به اینکه طبیعی است این تقابل در عمق صورت می گیرد، گفت: به عبارت دیگر بحث تحول یعنی تقابل در عمق دارد که در حقیقت درگیری تمدن آینده اسلامی با تمدن موجود غربی است.
عضو پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی اذعان کرد: در دوره اصلاحات طرحی که در خصوص گفتگوی تمدن ها مطرح شد به صورت جدی نبود که اگر این طرح اجرا می شود دو تمدن اسلامی و غربی به صورت مساوی و زنده با هم گفتگو می کردند و مسئله برتری میان آنها مطرح نبود.
وی در ادامه با اشاره به اینکه کار انقلاب اسلامی این است که میان تمدن گذشته اسلامی و آینده اسلامی ارتباط برقرار کرده و پیوستگی میان گذشته و آینده در مسیر تکامل ایجاد کند، افزود: برای تحقق این امر درگیری در عمق در خصوص تحول علوم انسانی صورت می گیرد که اگر مسئله تحول را نپذیریم باید قبول کنیم در واقع جنگ در عمق را نپذیرفته و قبول کرده ایم تمدن برتر از آنِ غرب است.
عبور استقلال فرهنگی از مجرای علوم انسانی
وی خودِ طرح تحول را مهمتر از حل آن دانست و تاکید کرد: در این راستا ما بیشتر به دنبال حل تحول علوم انسانی هستیم؛ شهید مطهری معتقد بود تا به استقلال فرهنگی نرسیم استقلال اقتصادی و ... نیز معنا پیدا نمی کند که این امر از مجرای علوم انسانی می گذرد.
وی تاکید کرد: در علوم انسانی فعلی عالم مدرن و بحران های آن مستتر است و در برخی رشته ها همچون تاریخ به نوعی تفکر استشراقی دیده می شود که بسیار ظریف بوده و عبور از آن مشکل است.
آسیب زا بودن برخوردهای سطحی
نجفی در ادامه سخنان خود با اشاره به آسیب های تحول علوم انسانی اظهار کرد: عجله داشتن و سطحی برخورد کردن یکی از تهدیدهای جدی است که در راستای تحقق این پروسه به چشم می خورد و از آن خطرناک تر شعار سیاسی کردن تحول علوم انسانی است.
وی با بیان اینکه برای تحول علوم انسانی سه مرحله در پیش داریم، گفت: نخست باید منطق تحول را نشان دهیم که از خود تحول مهم تر است در گام بعد باید نسل جدیدی را ایجاد کنیم که به این تحول معتقد باشد و در مرحله بعد متون جدیدی باید باشد که این نسل از آن استفاده کند و البته این سه مسئله در عرض یکدیگر هستند نه در طول که مجموع این موارد فضای جدیدی به ما می دهد.
وی دورخیز ذهن را شکستن باور برتری تمدن غرب خواند و بیان کرد: این با دیدگاه ما شیعیان یعنی شکستن طاغوت و رسیدن به عصر موعود سازگار است و این امر یک آمادگی ای می خواهد که تحول علوم انسانی خود را در اینجا نشان می دهد.
نجفی درک عظمت تحول علوم انسانی را مهم ارزیابی کرد و یادآور شد: هم در حوزه و هم در دانشگاه تحول باید صورت بگیرد و شاید این دو نهاد در سطح بالاتری در نقاط به هم رسیدند و هر چند با هم اشتراکاتی دارند اما نسبت آنها در تحول علوم انسانی نسبت عموم و خصوص من وجه است.
لازم نیست همه علوم را از اول تولید کنیم
وی ادامه داد: فلسفه اسلامی همان فهم فلسفه یونانی در افق عالم اسلامی است یعنی لازم نیست همه علوم را از اول تولید کنیم که اگر بتوانیم فهم علوم رایج را در افق علوم آینده داشته باشیم درک جدیدی به ما خواهد داد.
وی مخاطب شناسی را دیگر عامل مهم در پروسه تحول علوم انسانی ارزیابی و ابراز کرد: مخاطب امروز علوم انسانی با گذشته تفاوت دارد؛ هم جامعه نخبگان و هم مردم ما تغییر کرده اند بنابراین ارتباط با مردم باید عمیق باشد نه تصنعی، در پرتوی انقلاب فهم جدیدی قوام پیدا کرده که در بحث تحول این فهم باید خود را نشان دهد.
نجفی با تاکید بر اینکه تحول علوم انسانی سنگر به سنگر پیش می رود و از حرکت باز نمی ایستد، بیان کرد: این مسئله پیوستگی عمیقی در جامعه دارد که باطن آن فعلیت یافتن ظرفیت های عظیمی است که انقلاب اسلامی آنها را آزاد کرده است؛ از سوی دیگر شکستن غرب با انقلاب شکست بشر تک ساحتی مدرن است و بعد چندساحتی در حقیقت در تحول اتفاق می افتد و شاید آزادی در همین نقطه باشد.
اجازه بیان تحول به صاحبنظران داده نمی شود!
وی با بیان اینکه علوم انسانی رایج یک سویه است، اضافه کرد: در برخی مراکز علوم انسانی همین کشور اجازه بیان طرح تحول به اساتید و صاحب نظران داده نمی شود که اتفاقا آزادی از نوع مشهورات و مقبولات در پسِ تحول اتفاق می افتد؛ وقتی تمام جریان فکری علمی از یک سو می آید و بیش از 150 سال است که این علوم در جهان اسلام ترجمه می شود، این آزادی نیست.
وی عنوان کرد: ما در تحول علوم انسانی دغدغه هویتی داریم که این دغدغه اگر به طور کامل برآورده شود از بحران یا بحران های هویتی فعلی عبور کرده و به نظریه ای که تمام مکاتب دنیا به دنبال آن هستند، یعنی سعادت می رسیم.
وی با بیان اینکه تحول علوم شاید یک واژه است اما در باطن ظرفیت های زیادی آزاد می کند، گفت: اینکه تحول تنها یک توصیه دینی باشد و نظریات کلان را رها کنیم تحول محسوب نمی شود و تا چند نظریه کلان شکسته نشود، در حقیقت تحقق علوم انسانی صورت نمی پذیرد که نظریه تجدد، هویت، تاریخ علم و تمدن از جمله این نظریات کلان است.
نجفی با تاکید بر اینکه شکست خط کش سه درجه ای تمدن غرب که تمام فضای آکادمیک ما را در تمام رشته ها گرفته است یکی از نظریات کلانی است که باید در تحول علوم انسانی مورد توجه قرار گیرد، تصریح کرد: اتفاقی که در دوره مدرنیته افتاد جهانی نیست بلکه در حقیقت قسمتی از جهان دچار تحول شد اما غربی ها می خواهند این تحول را کمال و تمام و جهانی کنند و بگویند تمدن غرب تمدنی برتر است و حرف آخر زمین؛ اما باید بگوییم این تمدن، تمدن برتر نیست و ممکن است قرون وسطای دوم بشر بوده و عصر موعود و دوره جدیدتری نیز در پیش باشد.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی در پایان سخنان خود یادآور شد: ریل گذاری کردن در راستای تحول علوم انسانی مهمتر از آن است که بخواهیم به نتایج و اهداف برسیم.
پایان پیام/
نظر شما