به گزارش خبرنگار خبرگزاری شبستان، آیتالله احمد بهشتی، رئیس دانشگاه قم، در دومین روز برگزاری کارگاه آموزشی ـ پژوهشی حکمت اسلامی و عالم معاصر با موضوع «خدای منزوی یا خدای محیط و قیوم» به ایراد سخنرانی پرداخت.
وی در ابتدای سخنانش با طرح این پرسش که "آیا خدایی هست یا نیست و اگر هست، بیرون و خارج از جهان است یا باید با دید دیگری به مسئله خدا و آفرینش پرداخت؟"، تلاش کرد تا با بحث از زوایای مختلف این موضوع، دیدگاه های مختلف مکاتب فلسفی را بررسی و ارائه کند.
عضو هیئت علمی دانشگاه تهران معتقد است که آرای کسانی که بر محصول بخت و اقبال بودن این جهان تاکید دارند، طرفداری نداشته و اصلا قابل اعتنا هم نیست.
وی به رویکردهای متکلمین در اسلام و غرب اشاره کرد و گفت: در بین متکلمین، صاحبنظرانی بر این باور بودند که عالم هستی در حدوثش نیاز به محدث دارد، اما در بقاء دیگر نیازی مطرح نیست. ایشان معتقدند همین که موجود به وسیله خالق یا صانع به وجود آمد، دیگر رابطه قطع می شود.
نویسنده کتاب «خانواده در قرآن» کلام ابن سینا درباره این گروه را مبنی بر اینکه "لو جاز علی الله العدم فما ضر عدمه بقاء العالم" شاهدی بر سخن خود آورد و گفت: ایشان اصلا مناط احتیاج شیء به علت را حدوث می دانند.
وی با بیان اینکه فلاسفه اسلامی این مبنا را رد کردند و احتیاج در بقاء را هم لازمه وجود می دانستند، ادامه داد: فلاسفه "امکان" را به عنوان مناط احتیاج مطرح کردند و بیان داشتند هر چیزی که ممکن باشد، از لحاظ امکان، محتاج علت است.
نویسنده کتاب «اندیشههای سیاسی علوی در نامههای نهجالبلاغه» با این ادعا که این سخن مشهوری بین فلاسفه بود، بر این باور است که ابن سینا در این راستا گام بلندتری برداشت. وی در همین باره افزود: وی مناط امکان را برابری علیت تام نمی دانست، بلکه معتقد بود که این احتیاج به لحاظ وجوب وجود است. اگر ممکن بخواهد وجوب غیری پیدا کند، نیازمند علت است.
وی بر این باور است که در نهایت این حکمت متعالیه است که سخن را تمام کرده و نظر نهایی را ارائه می کند. وی با طرح دو قاعده از این مکتب، رویکرد صدرالمتالهین به این مسئله را تبیین کرد.
آیت الله بهشتی به بیان ملاصدرا تحت عنوان "بسیط الحقیقه کل الاشیا و لیس بشی منها" اشاره کرد و گفت: بسیط الحقیقه شیءای است که به هیچ عنوان شائبه ترکیب در ذات او وجود ندارد. اینچنین شیءای فاقد هیچ کمالی از کمالات وجود نیست.
وی که مدعی بود منابع استفاده ملاصدرا برای استفاده از این قواعد آیات و روایات است، در طرح قاعده دوم، به مسئله علیت در حکمت متعالیه اشاره کرد و گفت: ایشان معتقد بودند که باید علیت را دوباره تبیین کرد. فلاسفه قبل، علیت و معلولیت را از ذات علت و معلول خارج کرده اند و علیت و معلولیت را عارض بر ذات علت و معلول دانسته اند.
نویسنده کتاب «تأملات کلامی و مسائل روز» در همین باره افزود: اما ملاصدرا معتقد است که علیت عین ذات علت و معلولیت عین ذات معلول است. این دید جدیدی بود که صدرالمتالهین در مکتب خود آن را ارائه کرد. در نتیجه خدایی که علت است، همه چیز به او وابستگی دارد و در عین حال بسیط الحقیقه ای است که همه مخلوقات شئونی از ذات متعالی حق اند.
وی در بخش دیگری از سخنانش، با اشاره به اینکه منابع حکمت متعالیه ملاصدرا، آیات و روایات بوده است، به مناسبت میلاد حضرت امیرالمومنین(ع)، به بیاناتی از آن بزرگوار درباره توصیف ذات حق تعالی اشاره داشت که در تطبیق با آموزه های صدرایی بود. وی در همین باره افزود: این ادعای اندیشمند مصری بی دلیل نیست که مدعی است "امیرالمومنین، نخستین فیلسوف جهان اسلام است".
نویسنده کتاب «انسان در قرآن» به نخستین فراز از فرمایشات حضرت امیر(ع) اشاره کرد و گفت: حضرت در توصیف حق تعالی می فرمایند که او در اشیاء داخل نیست و نه می توان گفت که از آن ها خارج است.
نویسنده کتاب «وحدانیت و عقلانیت عرفان از دیدگاه امام خمینی(ره)» به تعبیر "لا یشغله شان عن شان" حضرت امیر(ع) اشاره کرد و گفت: هیچ شانی او را از شان دیگری باز نمی دارد. هیچ مخلوق و کاری او را از مخلوق و کار دیگر نیز باز نخواهد داشت.
وی این تعبیر حضرت امام علی(ع) را با این مضمون که "قریب من الاشیاء غیر ملامس، بعید منها غیر مباین" فرازی زیبا و عجیب از آن حضرت دانست و گفت: این مقولات و مفاهیمی که در کلام امیرالمومنین (ع) مطرح شده، فکر را به کار می اندازد و در نتیجه زمینه پیدایش چنین فلسفه ای می شود که باید حکمت متعالیه نامید.
پایان پیام/
نظر شما