خبرگزاری شبستان - سرویس قرآن و معارف: من اخیرا دیدم بعضی ها استناد می کنند به این که هر وقت راه مکه بسته شد مقدمه ظهور است اما در طول تاریخ بارها و بارها راه مکه بسته شده و اتفاقی هم نیفتاده است پس نمی شود این طور سطحی اقدام کرد. این شیوه از برخورد با معارف دین خیلی خودخواهانه و سطحی نگری است. اگرچه پشت این سطحی نگری دست هایی هم هستند که می خواهند هویت اصلی ما را تخریب کنند که بگویند دیدید نیامد. فلان اتفاق افتاد منجی نیامد. فلان اتفاق افتاد باز هم منجی نیامد. آخر سر هم بگویند اصلا منجی ای وجود ندارد.
به گزارش سرویس قرآن و معارف، سید مجتبی حسینی، تحلیلگر و اندیشمند دینی در جلسه ششم شرح وتحلیل دعای بیست و هفتم صحیفه سجادیه که دعا برای مرزداران است مروری بر معارف این نیایش داشت. چکیده ای از بخش اول این نشست در ادامه می آید.
امام سجاد علیه السلام در فراز دیگری از دعای بیست و هفتم صحیفه سجادیه به خداوند عرض می کند: اللّهم اغز بكل ناحية من المسلمين على من بازائهم من المشركين ، و أمددهم بملائكة من عندك مردفين ، حتى يكشفوهم الى منقطع التراب قتلا فى أرضك و أسرا ، أو يقروا بأنك أنت الله الذى لا اله الا أنت وحدك لا شريك لك / خدايا هر يك از صفوف مسلمانان را بر صف هاى مشركانى كه با ايشان بر سر جنگند، غالب ساز و در پوشش خود قرار بده. مسلمان ها را با گسیل داشتن ملائکه از طرف خودت در برابر کفار و مشرکین کمک کن. مُردِفین یعنی ملائکه ای که همین طور به ردیف پشت سر هم دارند می آیند. گاهی وقت ها هم معنی مُردِفین یعنی این ملائکه چنان هر یک از این رزمنده ها را حمایت می کنند کانّه پشت سر هر کدام مَلَکی قرار دارد. گاهی برعکس مُردَفین خوانده شده یعنی به جای این که پشت سر تو مَلَکی باشد تو خودت پشت کس دیگری هستی. در واقع پشت مَلَکی گارد گرفته ای و جلو می روی. هر دو این عبارات هست و هر دو هم در روایات بحث و اشاره شده است تا چه شود؟ تا دشمنان را تا آخرين نقاط خاك در زمين تو به قتل و اسارت منهزم سازند. برای چه تعقیب کنند و آن ها را در هم بشکنند؟ برای این که بیایند تحت سیطره ما؟ نه! امام معصوم علیه السلام می فرماید: يقروا بأنك أنت الله الذى لا اله الا أنت وحدك لا شريك لك / تا جایی که این ها اقرار کنند که فقط تو خدایی. یعنی ما دو هزار تا خواسته نداریم. البته این عرایضی که طرح می کنم در ذیل کل مباحث و مستقل از زمان و مکان است، چون که قرن ها این دعا بوده، هست و خواهد بود و اگر کسی می خواهد مراجعه کند باید توجه به همه این ها داشته باشد بنابراین این دعا را منحصر به یک نقطه خاص نکنید.
بحث این است که اقرار کنید خدایی جز او وجود ندارد
ببینید ما در این نوع جهاد و دفاع که در دعای بیست و هفتم صحیفه امام سجاد مطرح می شود یک مطلب بیشتر نداریم و آن این است که اقرار کنند خدا، خدای واحد است. شاید شما بگویید چرا امام دوباره این را تأکید می کند؟ ما که این را یک بار شنیدیم. نه! بیشتر باید رویش تأمل کنید. یک موقع هست که ما ده ها خواسته از طرف مقابل مان داریم یا یک عالم میزان که طرف خودش را با همه میزان های ما وفق بدهد. اما اینجا یک میزان واحد داریم. بحث این است که اقرار کنید خدایی جز او وجود ندارد. چرا که اقرار به پرستش خدا بکنند این عنوان برداشته می شود. تکلیف باید روشن شود. بله یک موقع عده ای در عصر یک امام مانند امیرالمؤمنین علیه السلام که در مقام ولی و حاکم روزمره مردم است می آیند نظام جامعه را به هم می زنند. خب حضرت با همین ها هم مقابله می کند البته با همه مقدمات و مهلت ها و صحبت ها. ظاهرش این نیست که آن ها اقرار کنند که خدا، خدای واحد است. البته در باطنش این جا هم همین است. اما این جا بحث جنگ بر سر یک مرز با مرز دیگر نیست که اسمش بشود جهاد. اما در این جا که جهاد است و جنگ مسلمان با کافر و مشرک، امام عرض می کند خدایا ملائک مردفین خود را بفرست.
مقدس کردن هایی که از تعصب می آید
بعد عرض می کند: اللهم و اعمم بذلك اعداءك فى اقطار البلاد ، من الهند و الروم و الترك و الخزر و الحبش و النوبة و الزنج و السقالبة و الديالمة و سائر أمم الشرك ، الذين تخفى أسماؤهم و صفاتهم ، و قد أحصيتهم بمعرفتك ، و أشرفت عليهم بقدرتك / خدایا این هایی که ما گفتیم عمومیت ببخش و تعمیم ده به همه بلاد کفر از هند و روم و خزر تا ترک و دیلم. بخشی از این جاهایی که امام نام می برد نقاطی هستند که ما امروز به این نام نمی شناسیم. چون من دیدیم برخی وقت ها یک تصلبی روی برخی مسایل وجود دارد و از داخل آن می خواهند استفاده های دیگری بکنند. مثلا الان جایی به نام "سقالبه" می توانیم بگوییم کجاست؟ مثلا می توانیم بگوییم بالتیک اما نمی شود دقیق روی آن انگشت گذاشت که کجاست. ولی هند معلوم است. روم هم تقریبا همان منطقه ای است که امروز ترکیه در آن قرار دارد. ولی بحث ما سر این جا نیست. سر آدم هایش نیست. بعضی ها اشتباه می کنند و می گویند مثلا این آدم مال روم است یا هند یا خزر ما اصلا با آدم هایش کار نداریم. در آن زمان این مناطق تحت عنوان توحید قرار نگرفته بودند لذا امام سجاد علیه السلام اشاره می کند که خدایا این جا و هر جایی که من اسمش را نمی آورم و بلد نیستم یا صفاتش را نمی شناسم چنین و چنان شود. حواس تان باشد گاهی ما یک تقدسی برای برخی مکان ها قائلیم، ضد تقدسی هم برای جاهای دیگر.
مراقب مصداق یابی و تحلیل های سطحی از روایات باشیم
گاهی آدم می بیند طرف روایتی خوانده یا کتاب مُعجم را پیدا کرده، بعد بر اساس آن می خواهد سندی را به مردم بگوید. گفته اند چنین و چنان. این جا وقتی می گوید دیلم، دیلم شاید بگوییم دیلمان و طبرستان. ترک این جا بیشتر به منطقه آسیای میانه برمی گردد که گفته اند تا منطقه چین کشیده شده است. یعنی آن چیزی که ما از تُرک می شناسیم با آن چیزی که امام در این جا از تُرک بیان می کند متفاوت است. ولی عرض من این است که مهم همین است که این ها بلادی بودند که "يقروا بأنك أنت الله الذى لا اله الا أنت" نداشتند. همین! پس این که کسی بگوید اهالی فلان منطقه چنین و چنان هستند از این بحث درنمی آید. اگر کسی هم خواست این را دربیاورد احتیاط کند چون این روزها زیاد می شنویم تا اتفاقی می افتد فوری شروع می کنند به روایت درآوردن و پیشگویی و تحلیل که معمولا غلط است. من اخیرا دیدم بعضی ها استناد می کنند به این که هر وقت راه مکه بسته شد مقدمه ظهور است اما در طول تاریخ بارها و بارها راه مکه بسته شده و اتفاقی هم نیفتاده است پس نمی شود این طور سطحی اقدام کرد. این شیوه از برخورد با معارف دین خیلی خودخواهانه و سطحی نگری است. اگرچه پشت این سطحی نگری دست هایی هم هستند که می خواهند هویت اصلی ما را تخریب کنند که بگویند دیدید نیامد. فلان اتفاق افتاد منجی نیامد. فلان اتفاق افتاد باز هم منجی نیامد. آخر سر هم بگویند اصلا منجی ای وجود ندارد.
پایان پیام /
نظر شما