جوانی و مهدویت / جوان منتظر، پويا و دارای فكر و برنامه‌ است

خبرگزاری شبستان: جوان منتظر، پويا و داراي فكر و برنامه‌اي است تا با بهره‌گيري از الگوهاي قرآني و به كار بستن آن در مراحل زندگي خود، زمينه‌ساز ظهور حضرت مهدي (عجل الله تعالي فرجه شريف) باشد.

به گزارش خبرگزاری شبستان از رشت، بی‌ شک جوانان از مهم‌ترین سرمایه‌های یک جامعه به شمار می‌آیند، چون فطرت و طبیعت پاک جوانان همواره با هیجان و پویایی همراه است. جوانان، بازوی قدرتمند دفاع و سازندگی در هر جامعه و در تمام جوامع بشری، جوانان، سمبل نشاط و بالندگی هستند و با تحولات اجتماعی و فرهنگی جامعه خود رابطه مستقیم دارند. از این رو، جوانان، پیوسته مورد عنایت ویژه فرستادگان الهی و مصلحان بوده‌اند. اکثر یاران امام زمان(عجل الله تعالی فرجه شریف) جوانان هستند چرا که دارای ویژگی‌‌هایی هم‌ چون صفای باطن، زیباگرایی، شجاعت و شهامت، نوگرایی، وفاداری، آزادگی، فداکاری و... هستند که تمام این‌ ها در حکومت امام زمان (عجل الله تعال فرجه شریف) نمود می‌یابد. با حجت الاسلام سجاد کاظمی‌پور، استاد حوزه و دانشگاه، کارشناس ارشد علوم اسلامی به گفتگو نشستیم و ویژگی های مهدی یاوران را از دیدگاه قرآن پرسش کردیم.

بفرمائید جوان مهدوی از دیدگاه قرآن چه ویژگی هایی دارد؟

جوانان، بازوی قدرتمند دفاع و سازندگی هر جامعه و تأثير‌گذارترين افراد در تحولات جامعه‌اند. ويژگیهای جوان آنقدر مهم و با ارزش است كه در تشكيل حكومت جهانی امام عصر (عجل الله تعالی فرجه شريف) چشمگير و نمايان است. در جهان كنونی كه عصر بی معنويتی و بی اخلاقی است بسياری از جوانان جامعه ما توجه خاصی به معنويت، قرآن و اهل بيت (عليهم السلام) از خود نشان می دهند.

بديهی است بايد اين شور و نشاط با شعور معنوی آميخته و با الگو‌های خوب آشنا شوند تا به سر منزل واقعی رهنمون گردند، يكي از ابزارهايی كه به جوانان در اين مسير كمك می كند انس با قرآن و الگوهای قرآنی است، چرا كه قرآن كلام خداوند است و انسان می تواند به وسيله انس با قرآن بهره‌های معنوی زيادی ببرد. هر چقدر به قرآن نزديك شويم صفا و معنويت بيشتر می شود و به همان اندازه از انحرافات و فسادهای اخلاقی دور خواهيم گشت.

امام سجاد عليه السلام می فرمايد: اگر تمام اهل مشرق و مغرب از دنيا برود هرگز از تنهايی وحشت نمی كنم، هنگامی كه قرآن همراه من باشد. لذا جوانان بايد طبق رهنمودهای معصومان (عليهم السلام) به قرآن و الگوهايی كه در آن معرفی شده اهميت بدهند و آن را در عصر غيبت در زمينه‌سازی ظهور حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه شريف) بكار گيرند. چرا كه دوران غيبت كبری دوران تمرين اطاعت و دوران خودسازی و تلاش برای رسيدن به كمال واقعی است.

در قرآن جوانان موفق با ويژگی های خاصی معرفی شده‌اند كه یکی از ویژگی‌های آن جوان صبور و تسليم دستور خداوند است. حضرت اسماعيل (عليه السلام) وقتی به حد رشد رسيد، پدر بزرگوارش به او گفت: من در خواب ديده‌ام تو را سر مُی برم، نظرت در اين‌باره چيست؟ اسماعيل (عليه السلام) جانانه جواب داد «ای پدر، آن چه خداوند به تو امر كرده، انجام بده به خواست خداوند من را از بردباران خواهی يافت». اين فداكاری و جانبازی كه هر ساله در عيد قربان خاطرة آن زنده مي شود و همه به شجاعت و تسليم بودن اسماعيل در برابر حق آفرين درود و سلام می فرستند. در جهان امروز كه گذشت و صبر و تسليم در برابر حق كه از مهمترين و ارزشمندترين ويژگی های مردان الهی است، اسماعيل(عليه السلام) الگوی مناسبی برای جوان منتظر می باشد.

 ویژگی دوم جوان پاك‌دامن است که الگوی این اصل حضرت یوسف (علیه السلام) معرفی شده است. حضرت يوسف (عليه السلام) در برابر خواهش‌های نفساني زليخا حاضر به معصيت نشد. اين نفس ستيزی حضرت يوسف (عليه السلام) در هنگام مهيا بودن شرايط گناه، الگويی براي همه جوانان عصر كنونی است. زيرا جوان منتظر و زمينه‌ساز ظهور، خود را از گناه و آلودگی دور می كند و خوشا به سعادت آن جوانی كه با وجود مهيا بودن گناه خود را به معصيت نمي‌اندازد چرا كه خداوند متعال و حضرت مهدی (عليه السلام) را شاهد بر اعمال خود می داند.

 جوان غیور سومین توصیف جوان مهدوی از نظر قرآن کریم است. حضرت موسی (عليه السلام) با تمام تدابير امنيتی و سخت‌گيریهای فرعون، پا به عرصه وجود گذاشت و درباره فرعون، محل رشد و نمو او شد. آن حضرت در جوانی به حمايت بنی اسرائيل پرداخت، از اين رو مجبور شد برای حفظ جانش، وطنش را ترك كند. او صحرای سينا را پشت سر گذاشت و با زحمات طاقت فرسا خود را به «مدين» شهر شعيب پيامبر (عليه السلام) رساند. غيرت اين جوان سبب شد به دختران شعيب كمك كند. زيرا او مانند ديگران نسبت به جامعه زمان خود بی تفاوت نبود و احساس مسئوليت كرده و در برابر ظلم ايستاد. امروز جوانان ما هم بايد در برابر كوچكترين انحراف، خرافات، بدعت‌ها و مدعيان دروغين بی تفاوت نباشند و بايد پويا، سرزنده و آگاه نسبت به زمان، احساس مسئوليت كند.

 شجاعت ویژگی مهم و بعدی جوان مهدوی است. حضرت داود (عليه السلام) جوانی است كه در مبارزه سپاه طالوت با لشكر باطل جالوت، پهلوان لشكر کفر را نقش بر زمين ساخت خداوند متعال هم مقام نبوت، حكمت و سلطنت را به او بخشيد. وی با به كار بستن قدرت، فكر و قوت جوانی برای مبارزه با طاغوت الگويی برای همه جوانان است تا در برابر جالوتيان زمان ايستادگی كنند. چرا كه خداوند پشت و پناه جوانان مبارز با طاغوت است و در برابر اين مبارزه، حكمت و بزرگی عطاء خواهد نمود.

در هر صورت جوان منتظر، پويا و دارای فكر و برنامه‌ای است كه خود را ضمن رساندن به معنويت و اخلاق، با بهره‌گيری از الگوهای قرآنی و به كار بستن آن در مراحل زندگي خود، زمينه‌ساز ظهور حضرت مهدی (عجل الله تعالي فرجه شريف) باشد. قدر جوان و جوانی را بهتر از پيش بدانيم پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله) می فرمايد: «قدر جوانی را قبل از فرا رسيدن پيری بدان». اين دوران زيبای زندگي در قرآن بعنوان «احسن تقويم» ياد شده است. مقام معظم رهبری در خصوص اهمیت جوانی می‌فرماید، جواني در انسان، عبارت از دوران خاصي از عمر است كه در آن دوران، انسان به شكفتگی و بالفعل شدن بسياری از استعدادها می رسد و دوران اوج زيبایی ها و جوشش استعداد‌ها و توانايی هايی است كه در انسان هست.

بعد از شناخت و کسب معرفت درباره امام زمان خودسازی برای نزدیک شدن به امام زمان چقدر اهمیت دارد؟

باید به این نکته توجّه داشت که شناخت و ایمان نسبت به امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف ) و استواری در آن، بر هر چیز دیگر، مقدم است چرا که در عصر امامان پیشین، کسانی بودند که در کنار ائمه عصمت و طهارت زندگی می‌کردند ولی چون نسبت به آن برگزیدگان ‌الهی، معرفت و ایمان نداشته‌اند، بهره‌ای از آنها نبرده و چه بسا با آنها هم مخالفت کرده‌اند. از مهمترین راه های نزدیک شدن به امام زمان( عجل الله تعالی فرجه شریف)رعایت تقوا و عشق و محبت داشتن نسبت به ایشان است.

تقوا به معنای ترس از پروردگار و نگهداری نفس است، یعنی اطاعت کامل از خداوند و فرمانبرداری از دستورات او که خلاصه‌اش انجام واجبات و ترک محرمات می‌شود. البتّه تقوا مراتبی دارد و اگر این نردبان را آدمی تا آخرین پله‌اش طی کند به سعادت بزرگی دست خواهد یافت. برای رسیدن به مراحل بالای تقوا انسان باید علاوه بر انجام واجبات و ترک محرمات تا حد امکان باید مستحبات را هم انجام دهد و از شبهات و مکروهات هم دوری کند.

تقوا سبب نورانیت و قرب به حضرت ‌ولی‌عصر ( عجل الله تعالی فرجه الشریف) و اتصال روحی با آن حضرت می‌شود. در توقیع شریف امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف) به شیخ مفید،‌‌امام می‌فرماید: پس هر فردی از شما عمل کند به آن چیزی که به وسیله آن به محبت ما نزدیک می‌شود و دوری کند از آن چیزهایی که به وسیله آن به اکراه و خشم ما نزدیک می‌شود. پس به درستی که امر ظهور ما یک دفعه و ناگهانی است، در وقتی که توبه برای فرد، نفعی ندارد و نجات نمی‌دهد او را از عقاب ما، پشیمانی بر رفتارهای ناپسند. خداوند شما را با الهامات غیبی خود ارشاد و توفیقات خویش را در سایه رحمتش نصیب شما فرماید.

پس آنچنان که از کلمات گهربار آن وجود مقدس دانسته می‌شود، تنها چیزی که نمی‌گذارد به آن حضرت نزدیک شویم، اعمال سوء و گناهان ماست و در حقیقت علّت اصلی این حجاب بین ما و آن حضرت در خود ماست. معصیت خدا سبب می‌شود که دل و قلب انسان از محبت خاندان وحی خالی گردد و بُعد روحی و جسمی از امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف) پیش آید و اعمال شایسته ما، این اتصال روحی با امام را از بین برده و سبب دور شدن ما از آن وجود مقدس می‌گردد.

امر دوّم برای نزدیک شدن به محضر مبارک امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) عشق به آن حضرت و ایجاد محبت در خود نسبت به آن مقام مقدس می‌باشد. این یک قاعده کلی است که هر قدر شما به شخصی نزدیک باشید و او را دوست داشته باشید او هم شما را به همان مقدار دوست خواهد داشت لذا امام در حدیث می‌فرمایند که به خود نظر کن و آنگاه درجه محبت خویش را نسبت به ما بسنج. پس بدان به همان مقداری که تو به یاد ما هستی ما هم به یاد تو هستیم.

گاهی می‌شود محّب و عاشق، از یک دوستی عادی گام فراتر می‌گذارد به گونه‌ای که محبوب و معشوق را بیش از خود دوست دارد و او را با همه دنیا عوض نمی‌کند و حاضر است جان را فدایش کند و اوامرش را بی چون و چرا، اجرا کند در این صورت مقام محبت و مودت به آخرین درجه خود می‌رسد که شاید قابل وصف نباشد، وقتی چنین حالت و رابطه‌ای بین عاشق و معشوق پدید آمد، هیچ چیز نمی‌تواند مانع اتصال گردد و هیچ سدی نمی‌تواند در برابر عاشق بایستد. از آن طرف هم وقتی محبوب این حالت محب را مشاهده می‌کند در لطف و مهر ورزیدن نسبت به محب کوتاهی نمی‌کند او را در سرای خویش میهمان می‌نماید و پذیرایی و میهمان‌نوازی از او را به حد اعلی می‌رساند از او می‌خواهد که در کنارش برای همیشه بماند تا این حالت محبت و دوستی از بین نرود.

اگر این حالت علاقه با نهایت درجه‌اش در قلب و روح انسان پدید آمد که امام و آقا و مولای خود را بیش از خویش بخواهد و حاضر باشد که جان در راه او دهد و موانع دنیایی نتواند در مقابلش بایستد، البتّه از طرف آن حضرت عنایاتی که نمی‌توان مثل و مانند آن عنایات و محبت‌ها را در دنیا یافت، به او خواهد شد.

البتّه راه‌های دیگری هم وجود دارد که می‌تواند موجب قرب و نزدیک شدن به آن حضرت گردد که مهم‌ترین آنها عبارتند از: معرفت و شناخت در حد امکان، از آن چهارده نور تابناک خصوصاً حضرت بقیه الله (عجل الله تعالی فرجه الشریف)، به یاد آن حضرت بودن در همه اوقات، انتشار دادن نام و یاد آن حضرت در بین مردم، عظیم شمردن نام آن وجود مقدس، گریه و ناله در دوری از آن امام و حزن و اندوه در غربت او، دعا برای تعجیل فرج در هر صبح و شام در اوقات اذان که در توقیع شریف فرمودند: برای تعجیل ظهور زیاد دعا نمایید که همانا آن(دعا کردن) موجب گشایش در امور و رهایی شما است.

هدیه نمودن ثواب عبادات به آن حضرت، قرائت قرآن و عمل به آن و هدیه ختم قرآن به آن وجود مقدس و مبارک، زیارت نمودن آن حضرت به ادعیه‌ای که در خصوص آن بزرگوار وارد گردیده است، انفاق مال در راه و صدقه دادن برای سلامتی و تعجیل در ظهور آن حضرت، عزاداری و گریه در مصیبت جد بزرگوارش امام حسین (علیه السّلام ) و عمه‌اش زینب(علیها السلام)، دوست داشتن خوبان و شیعیان مخلص و محبان واقعی آن حضرت و احترام گذاشتن به آن‌ها، یاری رساندن به شیعیان آن حضرت و رفع مشکلات دوستان آن بزرگوار در جلب محبت امام زمان( عجل الله تعالی فرجه شریف) موثر است.

صرف دوست داشتن و علاقه به حضرت و منتظر ظهورش بودن كافي است، اگر نه جوان چگونه می‌تواند مهارت‌های مهدوی‌زیستی را وارد زندگی‌اش کند؟

غایت و هدف از خلقت رسیدن به مقام بندگی است: «ما خلقت الجن والانس الا لیعبدون». برای رسیدن به این بندگی، خداوند تبارك و تعالی تمام امكانات را در اختیار انسان قرار داده و می فرماید: «سخر لكم ما فی السموات و ما فی الارض»؛ و حتی كسانی را شایسته بهره وری از نعمتهای مادی و معنوی زمین معرفی می نماید كه به مقام عبدالهی نائل گردیده باشند: «و لقد كتبنا فی الزبور من بعد الذكر ان الارض یرثها عبادی الصالحون»

امام عصر (علیه السلام) نه تنها عبد صالح خداوند می باشند كه به عنوان "اباصالح" یعنی پدر شایستگان و صالحان معرفی می شوند؛ رسیدن به جامعه ایده آل و الهی و بهره گیری كامل از نعمت‌های دنیوی در گرو رسیدن به این مقام است. بنابراین خانواده به عنوان اولین و موثرترین كانون اجتماعی وظیفه انسان سازی و مصلح پروری را بر عهده دارد.

خانه و خانواده هسته مركزی اجتماع را تشكیل می‌دهند و مهمترین پایگاه تربیت و انسان سازی به شمار می‌روند. بر این اساس اسلام بر تشكیل خانواده بسیار تاكید دارد. در واقع مقدمه رسیدن به جامعه آرمانی در اسلام ایجاد خانواده‌ای است كه بر اساس معیارها و ارزش‌های اسلامی تشكیل گردیده و چنین خانواده‌ای توانایی ایجاد نسل صالح و منتظر را خواهد داشت.

جامعه‌ای می‌تواند زمینه ساز ظهور باشد كه از اعتقادات صحیح سیراب شده و افراد آن در پی انجام وظایف و تكالیف خود باشند، در هر سمت و جایگاه اجتماعی كه باشند. اساس این جایگاه‌ها خانواده است كه در صورت عمل به وظایف اساسی در این نهاد، جامعه ایده آل و آرمانی به وجود خواهد آمد و چنین جامعه‌ای توانایی یاری امام خود را خواهد داشت. یكی از ویژگی‌های منتظران واقعی آنست كه پیوسته در صدد شناخت و معرفی الگوی مناسب برای خود و خانواده می باشند.

زندگی مهدوی بر پایه چهار محور عقیده، تکلیف، دین و عزت استوار است، دختر و پسر پیش از ازدواج و تشكیل خانواده و پس از آن و قبل از پدر و مادر شدن و در نهایت پس از آن باید اعتقادات صحیح را در خود ایجاد نمایند و این كاری بس دشوار است.

انسان پس از كسب شناخت صحیح، اعتقاد و ایمان به شناخته‌هایش در گام بعد وارد مرحله عمل می شود. البته این به آن معنا نیست كه فرد بگوید من انگیزه یا شناخت كافی نیافته‌ام پس تا زمان حصول آن به تكالیف خود عمل نمی‌کنم بلكه باید شخص تكالیف شرعی را انجام دهد و به منظور ارتقاء درجه خود نسبت به سایر جنبه‌ها تلاش جدی کند. تكلیف مداری در زندگی اسلامی و به طور اخص در زندگی مهدوی فقط شامل مسئولیت پذیری فردی نمی‌شود و مسئولیت‌های اجتماعی را نیز در بر می‌گیرد.

مقدمه رسیدن به جامعه آرمانی در اسلام ایجاد خانواده‌ای است كه بر اساس معیارها و ارزش‌های اسلامی تشكیل شده است و اولین قدم در جهت مسئولیت پذیری و هدایتگری از خانواده آغاز می‌شود. در خانواده مهدوی همه باید به مسئولیت خود عمل نمایند در عین حال به اوامر و نواهی خداوند پایبند باشند.

برای ایجاد جامعه‌ای ولایی و مهدوی لازم است به معیارهای چنین جامعه‌ای توجه نمود. دو شاخصه عقیده محوری و تكلیف محوری اساس یك زندگی مهدوی را تشكیل می‌دهند. جامعه‌ای می‌تواند زمینه ساز ظهور باشد كه از اعتقادات صحیح سیراب شده و افراد آن در پی انجام وظایف و تكالیف خود باشند، در هر سمت و جایگاه اجتماعی كه باشند. اساس این جایگاه‌ها خانواده است كه در صورت عمل به وظایف اساسی در این نهاد، جامعه ایده آل و آرمانی به وجود خواهد آمد و چنین جامعه‌ای توانایی یاری امام خود را خواهد داشت.

به نظر شما چگونه می توان نسبت به وجود امام زمان( عجل الله تعالی فرجه شریف) کسب معرفت کرد؟

همه ما کم و بیش تاکنون در مورد لزوم «معرفت امام زمان(علیه السلام)»، مطالبی خوانده یا شنیده‌ایم و می‌دانیم براساس روایات قطعی و تردید ناپذیری که از پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) و امامان (علیهم السلام) نقل شده، نداشتن معرفت نسبت به امام زمان (علیهم السلام) به منزله مرگ در زمان جاهلیت یعنی مردن در حال کفر و شرک است.

معرفت امام  جایگاه و اهمیت ویژه‌ای در آموزه‌های اسلامی دارد و در سخنان پیامبر گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) و امامان معصوم (علیهم السلام) تأکید فراوانی برآن شده است. در آموزه های اسلامی بر تأثیر پرهیزکاری و انجام اعمال شایسته در حصول معرفت راستین و نهادینه شدن آن در وجود آدمی بسیار تأکید شده است. بر اساس این آموزه‌ها انسان می‌تواند با عمل کردن به آموخته های خود، مرزهای دانایی‌اش را گسترش دهد و به آن چه نمی‌داند دست یابد.

شیخ صدوق درباره ضرورت معرفت امام و آن چه که هر مسلمان باید در مورد امام خود بداند، می‌نویسد: بر ما واجب است که پیامبر اسلام و امامان پس از او را که درود خدا برآنان باد، با نام ها و ویژگی‌هایشان بشناسیم. این امر، فریضه واجبی است که بر ما لازم آمده است و خداوند عذر هیچ کس را در مورد آن نمی‌پذیرد، خواه جاهل [قاصر] باشد و خواه (جاهل) مقصّر.

نویسنده کتاب ارزشمند «مکیال المکارم»، مراد و مقصود از «معرفت امام» را که در روایت‌ها بر آن ها تأکید شده، چنین توضیح می‌دهد: «بدون تردید،مقصود از شناختی که امامان ما-درودها و سلام های خداوند بر ایشان باد- تحصیل آن را نسبت به امام زمانمان امر فرموده‌اند، این است که ما آن حضرت را چنان که هست بشناسیم، به گونه‌ای که این شناخت سبب در امان ماندن ما از شبهه‌های ملحدان و مایه نجاتمان از اعمال گمراه کننده مدّعیان دروغین باشد. چنین شناختی جز به دو امر به دست نمی آید: شناختن شخص امام به نام و نسب و دوم، شناخت ویژگی های او. به دست آوردن این دو شناخت از اهمّ واجبات است.

شناخت ویژگی‌های امام، در عصر ما از اهمیت بیشتری برخوردار است و در واقع، این نوع شناخت می‌تواند در زندگی فردی و اجتماعی منتظران منشأ اثر و تحول باشد. زیرا اگر کسی به حقیقت به صفات و ویژگی‌های امام عصر(علیه السلام) و نقش و جایگاه آن حضرت در هستی و فقر و نیاز خود نسبت به او آگاه شود، هرگز از یاد و نام آن حضرت غافل نمی‌شود. البته شناخت امام زمان(علیه السلام) از شناخت دیگر امامان معصوم(علیهم السلام) جدا نیست. اگر کسی به طور کلی به شأن و جایگاه ائمه هدی آگاه شد، صفات و ویژگیهای آن ها را شناخت و به مسئولیت خود در برابر آن ها پی برد، به یقین، به شناختی شایسته از امام عصر(علیه السلام) نیز دست می یابد.

 شاید بتوان گفت شناخت نشانه های ظهور نیز یکی از فروع شناخت امام عصر(علیه السلام) است، زیرا شناخت دقیق نشانه‌های ظهور سبب می‌شود انسان، فریب مدعیان دروغین مهدویت را نخورد و در دام شیّادانی که ادّعای «مهدی» بودن دارند، نیفتند.

کسانی که در پی امام عصر، معرفت امام عصر (علیه السلام) و راه یافتن به ولایت ایشان هستند باید افزون بر مطالعه و تحقیق و تدبّر در ویژگی های امامان معصوم (علیهم السلام) در پیروی از این بزرگواران و دوری از مخالفت آن‌ها نیز بکوشند و خود را از همه آلودگی‌هایی که پیشوایان معصوم نمی‌پسندند، پیراسته سازند. در این صورت است که می‌توان امیدوار بود انوار معرفت این حجت‌های الهی در قلب ما راه یابد. در این راه باید عنایت حضرت حق نیز مدد جوییم و از درگاه الهی نیز توفیق شناخت حجّتش را درخواست کنیم تا بدین وسیله از گمراهی و سرگردانی نجات یابیم.

پایان پیام/

کد خبر 463049

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha