به گزارش خبرگزاری شبستان //خراسان رضوی
اشاره: ارزش و عظمت زینب کبرى(س) به خاطر موضع و حرکت انسانى و اسلامى او بر اساس تکلیف الهى است. کار او، تصمیم او، نوع حرکت او، به این طور عظمت بخشید. هر کس چنین کارى بکند، ولو دختر امیرالمؤمنین(ع) هم نباشد، عظمت پیدا مى کند. بخش عمده این عظمت از این جاست که اولا موقعیت را شناخت؛ هم واقعیت قبل از رفتن امام حسین(ع) به کربلا، هم موقعیت لحظات بحرانى روز عاشورا، هم موقعیت حوادث کشنده بعد از شهادت امام حسین را؛ و ثانیا طبق هر موقعیت، یک انتخاب کرد این انتخاب ها زینب را ساخت.
حضرت زینب (س) گیج نشد و فهمید که باید این راه را برود و امم خود را تنها نگذارد
قبل از حرکت به کربلا، بزرگانى مثل ابن عباس و ابن جعفر و چهره هاى نامدار صدر اسلام، که ادعاى فقاهت و شهامت و ریاست و آقازادگى و امثال این ها را داشتند، گیج شدند و نفهمیدند چه کار باید بکنند؛ ولى زینب گیج نشد و فهمید که باید این راه را برود و امم خود را تنها نگذارد؛ و رفت نه این که نمى فهمید راه سختى است؛ او بهتر از دیگران حس مى کرد. او یک زن بود؛ زنى که براى ماموریت، از شوهر و خانواده اش جدا مى شود؛ و به همین دلیل هم بود که بچه هاى خردسال و نوباوگان خود را هم به همراه برد؛ حسى مى کرد که حادثه چگونه است.
بخشی از سخنان مقام معظم رهبری (دام عزه) در مقام و شخصیت حضرت زینب (س)
زینب(س)، هم در حرکت به سمت کربلا، همراه امام حسین؛ هم در حادثه روز عاشورا، آن سختىها و آن محنت ها؛ هم در حادثه بعد از شهادت حسینبنعلى (ع)، بىسرپناهى این مجموعه به جا مانده کودک و زن، به عنوان یک ولىّ الهى آنچنان درخشید که نظیر او را نمی شود پیدا کرد؛ در طول تاریخ نمی شود نظیرى براى این پیدا کرد.
بعد هم در حوادث پىدرپى، در دوران اسارت زینب، در کوفه، در شام، تا این روزها که روز پایان آن حوادث است و شروع یک سرآغاز دیگرى است براى حرکت اسلامى و پیشرفت تفکر اسلامى و پیش بردن جامعه اسلامى. براى خاطر همین مجاهدت بزرگ، زینب کبرى (س) در نزد خداوند متعال یک مقامى یافته است که براى ما قابل توصیف نیست.
شما ملاحظه کنید؛ در قرآن کریم، به عنوان یک نمونه کامل ایمان، خداى متعال 2 زن را مثال می زند؛ به عنوان نمونه کفر هم 2 زن را مثال می زند. "ضرب اللَّه مثلا للّذین کفروا امرأت نوح و امرأت لوط کانتا تحت عبدین من عبادنا"؛
(1) که این 2 مثال، مربوط است به زنانى که نمونه کفرند. یعنى به عنوان نمونه، از مردان مثال نمىآورد؛ از زنان مثال مىآورد؛ هم در باب کفر، هم در باب ایمان. "و ضرب اللَّه مثلا للّذین امنوا امرأت فرعون"؛
(2) یکى زن فرعون را به عنوان نمونه کامل ایمان مثال مىآورد، یکى هم حضرت مریم کبرى؛ "و مریم ابنت عمران".
یک مقایسه کوتاه بین زینب کبرى و بین همسر فرعون، عظمت مقام زینب کبرى را نشان می دهد.
در قرآن کریم، زن فرعون نمونه ایمان شناخته شده است، براى مرد و زن در طول زمان تا آخر دنیا. آن وقت مقایسه کنید زن فرعون را که به موسى ایمان آورده بود و دلبسته آن هدایتى شده بود که موسى عرضه می کرد، وقتى در زیر فشار شکنجه فرعونى قرار گرفت، که با همان شکنجه هم، طبق نقل تواریخ و روایات از دنیا رفت، شکنجه جسمانى او، او را به فغان آورد: "اذ قالت ربّ ابن لى عندک بیتا فى الجّنة و نجّنى من فرعون و عمله"؛ از خداى متعال درخواست کرد که پروردگارا! براى من در بهشت خانهاى بنا کن. در واقع، طلب مرگ می کرد؛ می خواست که از دنیا برود. "و نجّنى من فرعون و عمله"؛ من را از دست فرعون و عمل گمرهکننده فرعون نجات بده.
در حالى که جناب آسیه (همسر فرعون) مشکلش، شکنجهاش، درد و رنجش، درد و رنج جسمانى بود؛ مثل حضرت زینب، چند برادر، دو فرزند، تعداد زیادى از نزدیکان و برادرزادگان را از دست نداده بود و در مقابل چشم خودش به قربانگاه نرفته بودند. این رنج هاى روحى که براى زینب کبرى پیش آمد، اینها براى جناب آسیه (همسر فرعون ) پیش نیامده بود.
در روز عاشورا زینب کبرى این همه عزیزان را در مقابل چشم خود دید که به قربانگاه رفتهاند و شهید شدهاند: حسینبنعلى (علیهالسّلام) سیدالشهداء را دید، عباس را دید، علىاکبر را دید، قاسم را دید، فرزندان خودش را دید، دیگرِ برادران را دید.
بعد از شهادت، آن همه محنت ها را دید: تهاجم دشمن را، هتک احترام را، مسئولیت حفظ کودکان را، زنان را. عظمت این مصیبت ها را مگر می شود مقایسه کرد با مصائب جسمانى؟ اما در مقابل همه این مصائب، زینب به پروردگار عالم عرض نکرد: "ربّ نجّنى"؛ نگفت پروردگارا! من را نجات بده. در روز عاشورا عرض کرد: پروردگارا! از ما قبول کن. بدن پاره پاره برادرش در مقابل دست، در مقابل چشم؛ دل به سمت پروردگار عالم، عرض می کند: پروردگارا! این قربانى را از ما قبول کن. وقتى از او سؤال می شود که چگونه دیدى؟ میفرماید: "ما رأیت الّا جمیلا".(3) این همه مصیبت در چشم زینب کبرى زیباست؛ چون از سوى خداست، چون براى اوست، چون در راه اوست، در راه اعلاى کلمه اوست.
ببینید این مقام، مقام چنین صدرى، چنین دلدادگى نسبت به حق و حقیقت، چقدر متفاوت است با آن مقامى که قرآن کریم از جناب آسیه نقل می کند. این، عظمت مقام زینب را نشان می دهد. کار براى خدا اینجور است. لذا نام زینب و کار زینب امروز الگوست و در دنیا ماندگار است.
بقاى دین اسلام، بقاى راه خدا، ادامه پیمودن این راه به وسیله بندگان خدا، متکى شده است، مدد و نیرو گرفته است از کارى که حسینبنعلى (علیهالسّلام) کرد و کارى که زینب کبرى کرد. یعنى آن صبر عظیم، آن ایستادگى، آن تحمل مصائب و مشکلات موجب شد که امروز شما مىبینید ارزش هاى دینى در دنیا، ارزشهاى رائج است.
همه این ارزش هاى انسانى که در مکاتب گوناگون، مطبق با وجدان بشرى است، ارزش هایى است که از دین برخاسته است؛ اینها را دین تحویل داده است. کار براى خدا خاصیتش این است.
به نقل از پایگاه مقام معظم رهبری (دام عزه)
پایان پیام/
نظر شما