به گزارش خبرنگارکتاب شبستان، گادامرکه یکی از معروفترین شاگردان مارتین هایدگر، فیلسوف آلمانی، بود، شاید بیش از هر چیزی به خاطر کتابش «حقیقت و روش» در کشورهای انگلیسی زبان شناخته شده باشد.
گادامراز پیشگامان هرمنوتیک فلسفی است. آن زمان که شلایرماخر به شیوه‌ای تاثیر گرفته از کانت رسالت هرمنوتیک را از تعیین دستورالعمل‌هایی برای فهم به کشف شرایط عامی که اساساً فهم را امکان پذیر می‌سازد تغییر داد تصوری تازه از هرمنوتیک حاصل کرد.
«رازوارگی سلامت: هنر شفابخشی در عصر علم» مجموعه مقالات و سخنراني‌هاي هانس گئورگ گادامر در باب پزشکي است که ابتدا توسط انتشارات شورکامپ در سال 1993 و سپس از سوی انتشارات دانشگاه استفورد در سال 1996 به چاپ رسيده و انتشارات روزگار نو به‌تازگي ترجمه فارسي آن را منتشر کرده است. گادامر که مطالبش را براي پزشکانِ ــ قاعدتاً ــ فلسفه‌نخوانده مطرح می‌کند، با ارائه مثال‌ها و داستان‌های فراوان سعی در بيان نظرات خود در اين مجموعه به زبان ساده دارد و مي‌گويد: «داستان گفتن کاری است که ما فلاسفه، وقتی می‌ترسیم روش بسیار انتزاعی و فنی سخن گفتنمان حوصله‌‌ی شنوندگان را سر ببرد، به آن متوسل می‌شوی.
پرسش اصلی گادامر در کتاب راز وارگی سلامت (هنر شفا بخشی در عصر علم) نه فهم چیستی روش علمی، بلکه این است که دستاورد علوم طبیعی با تجربه زندگی ما چه ربط و نسبتی دارد . به بیان دیگر چگونه چشم انداز طبیعی ما از جهان ، یعنی تجربه ما ازجهان که ازجریان گذاران زندگی ما به دست می آید . با اقتدار خدشه ناپذیر وناشناخته ای که ناشی از بیان علم جدید است ، پیوند برقرارمی کند و از همین روست که گادامر صراحتا می گوید : «یگانه دغدغه من این بوده است که بنیان نظری استوار کنم تا بتوانم بر اساس آن با عنصر بنیادین فرهنگ معصر یعنی علم و کاربردهای صنعتی تکنولوژیک مواجه ه یابم .»
صورت بندی دیگری از همین پرسش در جای جای کتاب «راز وارگی سلامت» آمده است که در جستجوی گشودن امکانی برای برای پیوند تجربه زندگی وتجربه پزشکی است .
گادامر نشان می دهد که کار ما ، امروزه ایجاد ارتباط مجدد میان جهان عینی تخصصی شده ای است که پزشکی دراختیار ما می گذارد و سلامت ، به مثابه مراتب بنیادین هستی مان که نه دلبخواهی است و نه دستکاری کردنی ؛بلکه صرفا توجه ما را می طلبد...»
کتاب شامل چند مقدمه از مترجم، مقدمه از پروفسور «دالمایر» برای ترجمه فارسی ، مقدمه اصلی می باشد وبه مباحثی با عنوان های؛«نظریه، تکنولوژی پراکسس» ، «دفاعیه ای از هنر درمان»، «مسئله هوشمندی» ،« تجربه مرگ» ، «تجربه تنانه و محدودیتهای عینیت بخشی» ،« میان طبیعت و هنر»، «فلسفه و پژشکی علمی» ،«ویژگی های معما وارسلامت» ، «اقتدار وآزادی انتقادی»،« درمان و گفتگو» ،« زندگی و روح»، «اظطراب و اظطرابها» ، «هرمنوتیک و روان پژشکی» و....می باشد.
در مقدمه ای ازپروفسور« دالمایر» برای ترجمه فارسی آمده است:«چنانکه می دانیدهرمنوتیک هنر تفسیر ، تلاش برای یافتن یا کشف معنا ، بیان و رخدادها است . تمرکز بر معنا ،گاهی این فرض را تقویت می کند که هرمنوتیک فعالیتی کاملا ذهنی یا شناختی است و از حوزه احساسات یا تاثیرات جسمی به دور است .این فرض شاید در برخی نمونه ها صادق باشد؛ اما به عنوان قاعده کلی نادرست است. این واقعیت را می توان به وضوح درباره یکی از متخصصان پیشگام در آن یعنی هانس گئورگ گادامر ، مشاهده کرد. گادامر مانند مربی اش مارتین هادیگر هرمنوتیک را همراه با پدیدار شناسی مدرن همچون عصیات در مقابل ثنویت درکارتی ذهن و ماده ، بصیرت مبتنی بر شناخت «درونی» و جهان «بیرون» جامعه و طبیعت می دانست . فلسفه هرمنوتیک وی ، بدون تقلیل ذهن یا معنا به فرایند های فیزیکی یا عصبی تنی ، ارتباط نزدیک میان فهم و تجربه علمی عینی، از جمله تجربه انباشته از درگیری درطبیعت درون و برون تاکید می کند.
در بخشی از این کتاب با عنوان زندگی و روح چنین آمده است: اگر نامیرایی روح را بتوان صرفا از طریق مفاهیم ثابت کرد ، همان گونه که مندلسون تلاش کرد در باز تفسیر جالب توجهش از فایدون انجام دهد ف دیگر موضوع مجادله نیست . حتی ایدئلیسم آلمانی هنگامی که برای تلفیق مجدد روان شناسی با همه دیگر علوم مربوط به فلسف تلش می کردف به مسئله اساسا متفاوتی علاقه مند بود . پؤوژه ای که شلینگ و هگل به عهده گرفته بودند، به معنایی خاص ، مغرورانه بود و در بخش علوم تجربی در قرن نوزدهم که نهایتا تهدیدی برای فرو کاستن فلسفه به شکلی از روان شناسی بود، واکنشی متقابل ایجاد کرد.
انتشارات روزگارنوکتاب رازوارگی سلامت(هنر شفا بخشی درعصرعلم)با شمارگان یک هزار نسخه و در 272 صفحه راهی بازار نشر کرده است.
پایان پیام/
نظر شما