اشاره:
بررسی آمار طلاق در سال های اخیر نشان از روند روبه رشد آن دارد. علل زیادی در به وجود آمدن این آسیب اجتماعی دخالت دارند آنچه که مهم به نظر می رسد نقش رسانه ها در این باره است زیرا افزایش طلاق موجب شده تا قبح آن نیز در جامعه از بین برود و این ضد ارزش، زشتی خود را از دست دهد. رسانه ها با عادی سازی این پدیده شاید به نوعی در این باره موثرتر از دیگر عوامل نقش آفرینی کرده اند. برای بررسی این آسیب اجتماعی گفتگویی با مجید خبازی، مدیر اطلاعات و طرح و برنامه مرکز پژوهش های اسلامی صدا و سیمای قم و کارشناس ارشد مدیریت رسانه انجام داده ایم که در پی می آید:
همان طور که مستحضرید آمار مربوط به طلاق در جامعه طی سالیان اخیر روند رو به رشدی داشته است. به نظر شما چه عواملی در افزایش آن تاثیر داشته اند؟
عواملی که در افزایش طلاق موثرند را می توان در حوزه مسائل فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی و عوامل روحی و روانی جستجو کرد.
اعتقادات و باورها از جمله عوامل فرهنگی اند. عدم پایبندی به دین، افزایش التقاط و شائبه و رشد شبهات در اعتقادات که زیر بنای بسیاری از مسائل فرهنگی است، تاثیر بسیاری در افزیش آمار طلاق و دیگر ناهنجاری ها دارد.
هنجارها و ارزش ها نیز از جمله عوامل فرهنگی تاثیر گذار دراین مقوله اند؛ به گونه ای که در نظام ارزشی فرد و جامعه جابه جایی صورت گرفته آنچه که هنجار بوده، جابه جا شده و جای خود را به برخی ناهنجاری ها داده است که این تبعات زیادی برای جامعه به دنبال دارد. رشد ضد ارزش ها و ناهنجاری ها در جامعه، بی تفاوتی نسبت به هنجارها و ارزش ها و تفاوت نظام ارزشی زن و شوهر از دیگر موارد موثر در این قضیه اند.
سومین عامل از عوامل فرهنگی می توان به الگو ها و نمادها اشاره کرد.ما الگوهای اصیل را از دست داده ایم و نتوانسته ایم جایگزین مناسبی برای آن معرفی کنیم یا الگوهای دروغین به جای آنها آمده است که مصادیق متعددی دارد. مثل بحث مد و لباس. ما الگوهای معنوی را از دست داده ایم و به جای آن الگوهایی مانند ورزشکاران، هنرمندان و... جایگزین شده که الگوی کاذب هستند. نتوانسته ایم برای زندگی امروز جوان، الگوی جدیدی تعریف و ارائه کنیم.
چهارمین عامل از عوامل فرهنگی، آداب و رسوم و سنت هاست. با سیر شتابنده ای که جوامع به سوی مدرنیزاسیون دارند باعث شده آداب و رسوم اجتماعی که مقوم زندگی مشترک است از بین برود و همانند الگوها نتوانسته ایم جایگزین کنیم یا جایگزین هایی که شده بیشتر مخرب هستند و در افزایش طلاق موثرتر.
عوامل اقتصادی چگونه در امر طلاق نقش آفرینی می کنند؟
شکاف بین طبقاتی منجر به جدایی و طلاق می شود. ازدواج دو فرد از دو طبقه اقتصادی موجب رسیدن به بن بست در زندگی می شود. نبود فرهنگ صحیح اقتصادی و عقلانیت در حوزه اقتصاد خانوار، بیکاری و درآمد پایین، شاغل بودن زوجین، عدم تناسب بین وضعیت اقتصادی زوجین و داشتن روحیات متفاوت از یکدیگر در این زمینه، می تواند در افزایش اختلافات در زندگی مشترک تاثیر گذار باشد.
در رابطه با عوامل اجتماعی تاثیر گذار در مقوله طلاق نیز توضیحاتی می فرمایید؟
رشد ناهنجاری های اجتماعی مثل اعتیاد، لاابالی گری مذهبی و اخلاقی، تشریفات و سنت های افراطی، از بین رفتن قبح طلاق، گسترش روابط جنسی خارج از خانواده، تفاوت جایگاه اجتماعی زوجین، صنعتی و ماشینی شدن زندگی و از بین رفتن همبستگی اجتماعی، بالا رفتن سن ازدواج و نبود آموزش های خانوادگی در نظام آموزشی کشور از جمله این عوامل هستند. همچنین رشد ارتباطات و رسانه ها نیز در افزایش طلاق بی تاثیر نبوده اند، شبکه های زیادی در کشور هستند که مستقیم یا غیرمستقیم برخی از آموزه های غیربومی و غیرفرهنگی که منجر به مسائلی در جامعه شده است را ترویج می کند.
یکی از موارد موثر در امر طلاق را عوامل روح و روانی ذکر فرمودید، به این مورد نیز اشاره ای می فرمایید؟
عوامل روحی و روانی شامل احساس گرایی مفرط و کم شدن عقلانیت، حاکم شدن روح تجمل پرستی و اسراف و تبذیر در خانواده ها، زیاده خواهی و افزون طلبی، از بین رفتن روح تحمل و مدارا و ایثار و گذشت، نداشتن درک و شناخت صحیح از ازدواج در قبل ازدواج، افزایش اضطراب و تشویش و استرس روحی و روانی زوجین و خلا معنوی هریک از آنان می باشد.
شما به عنوان کارشناس مدیریت رسانه، نقش رسانه ها را در این مورد چگونه ارزیابی می کنید؟
هم اکنون دسترسی به وسایل ارتباط جمعی آسان شده و همه چیز در همه جای دنیا به راحتی باهم ارتباط دارد. پدیده هایی که در فرهنگ های دیگر رواج دارد از طریق رسانه ها وارد فرهنگ ما می شود همانند طلاق که در غرب رواج دارد. مباحثی که از طریق اینترنت و سایر رسانه های ارتباط جمعی تبلیغ می شود، خانواده را در انزوا قرار داده است. در بسیاری از این رسانه ها ارتباط های خارج از خانواده ترویج می شود. خانواده به جای اینکه کانون گرم باشد تبدیل به خوابگاه شده است.
با این اوصاف رسانه ها چه کارکرد ها و وظایفی دارند؟
کارکردهای رسانه شامل کارکردهای آموزشی، اطلاع رسانی، آگاهی بخشی، تعمیم و یکپارچه سازی، نوگرایی و توسعه، جامعه پذیر کردن و فرهنگ سازی، راهنمایی و رهبری، برجسته سازی، بحران زدایی و تفریح و سرگرمی است، اگر پدیده طلاق را از منظر هریک از این موارد متصور شویم یک سری وظایف برای رسانه قائل می شویم که کمک می کند تا طلاق در جامعه کاهش یابد. به عنوان مثال رسانه می تواند در حوزه آموزشی و اطلاع رسانی کمک خوبی انجام دهد بدین صورت که آسیب ها را شناسایی کرده و به تبع آن راهکارها را نشان دهد .
الان کارکرد رسانه جامعه پذیری و فرهنگ پذیری است که با تبلیغ ارزش های فرهنگی، مردم را به سمت و سوی آن سوق می دهد. رسانه می تواند با برجسته سازی، نکات و اولویت هایی را به مردم نمایش دهد که در زندگی دنیا و آخرت تاثیرگذار هستند. اگر رسانه بتواند اهمیت خانواده و تربیت فرزند سالم را برجسته کند، به وظیفه خود عمل نموده است.اگر رسانه هایی که در کشور هستند کارکردهایشان را به درستی انجام دهند و در این مسئله ایفای نقش کنند و اهمیت مساله را بفهمند کمک شایانی به کاهش طلاق در جامعه خواهند کرد.
ضعف رسانه های ما در این زمینه چیست؟
متاسفانه هنوز سازو کار مشخصی در برخی رسانه ها نداریم. هنوز نتوانسته ایم به این مسائل به طور جامع در رسانه بپردازیم. می توان مسئله ازدواج و خانواده و طلاق را از دیدگاه اسلامی و فرهنگ بومی، تحقیق و پژوهش کرد تا در صدا و سیما عرضه شود.
یکی از مسائلی که باعث شده به این مسئله کمتر پرداخته شود ورود این مباحث به حوزه نمایشی، فیلم و سریال است . زیرا این امر نیاز به تامل و فیلم نامه نویسی دارد. اینکه مفاهیم مورد نیاز جامعه را به فیلم و سریال تبدیل کنند کم داریم و این حلقه مفقوده ای در رسانه ملی است.
در نظام رسانه ای کشور احتیاج به هماهنگی بیشتر داریم. همه رسانه ها باید به انحاء مختلف به این مسئله بپردازند.متاسفانه یک آرایش هدفمند رسانه ای در پرداختن به موضوعات اجتماعی نداریم و تا این آرایش نباشد تاثیرگذاری آن کمتر خواهد بود.
پایان پیام/
نظر شما