احسان قائمی، هنرمند نگارگر, استاد دانشگاه و دبیر شورای برنامه ریزی انجمن نگارگری ایران در پاسخ به این سئوال که حضور اسطوره های ملی و مذهبی در هنرهای تجسمی چگونه است، به خبرنگار تجسمی شبستان گفت: هرچند حرمت تصویر در میان فقیهان و محدثان مسلمان، امر مشهوری است؛ ولی مواردی نیز از حضور تصویر در زندگی مسلمانان و روایاتی از پیامبر وجود دارد که از آنها میتوان برداشت جواز کرد. در ماجرای فتح مکه که پیامبر به تخریب بتها و نمادهای شرک در کعبه دست زد، مسلمانان را از نابود کردن شمایل حضرت عیسی و مریم مقدس پرهیز دادند. روایاتی نیز حاکی از حضور تصویر در زندگی خصوصی پیامبر وجود دارد. این گونه روایات در کنار حجم روایتهای فراوانی که از تصویرگری پرهیز میدارند، و از شرک برحذر میکنند که به حرمت تصویر نیز قابل تسری است، دو رویکرد متفاوت نسبت به تصویر را در فرهنگ و سنت اسلامی پدید آورده است که میتوان به دورههای از منع شدید تصویرگری و رشد و گسترش آن دست یافت.
وی افزود: اسطوره ها همیشه در هنرهای ملی و دینی ما خصوصا در هنر ایرانی بوده است، در واقع هنر اسلامی منشعب از هنر ایرانی بوده است، قبل از اینکه ایران توسط مسلمانان فتح شود هنر به معنای کنونی آن در شبه جزیره عربستان وجود نداشته است و به اذعان مورخان و اسناد موجود, عمده مواردی که به عنوان هنر اسلامی از آن یاد می شود تداوم هنر ایرانی است که پس از روی آوردن ایرانیان به دین مبین اسلام با فرهنگ, دین و شرایط جدید منطبق شد.
وی خاطر نشان کرد: از این میان می توان هنر تذهیب را نام برد که با توجه به منع صورت گری در اسلام و محدودیتهایی که در به تصویرکشاندن واقعیتهای عینی طبیعت در آن مقطع زمانی ایجاد شد با ایجاد تغییراتی در بازنمایی طبیعت, اشکال گیاهی به صورت تجریدی و متفاوت توسط هنرمندان ایرانی ارائه شد که از همان زمان تاکنون به عنوان اصلی ترین هنر کتاب آرایی اسلامی خصوصا تزئین قرآن, کتابهای دعا و متون مقدس مد نظر قرار گرفته است. در معماری هم ,وضع بر همین منوال است. معماری اسلامی هم برآمده از معماری ایرانی بوده است که با فرهنگ جدید که به ایران آمد منطبق شد و امروزه به عنوان معماری اسلامی از آن یاد می شود.
این هنرمند نگارگر در زمینه حضور تصاویر پیامبر و ائمه در نگارگری اظهار داشت: گذری بر تاریخچه این آثار نظر ما را به آثاری چون "جامع التواریخ" رشیدالدین, "آثارالباقیه" بیرونی, "کلیله و دمنه" نصرالله المعالی, "حیره الابرار" نوایی, خمسه نظامی و معراج نامه معطوف می سازد که این روند تا دوره معاصر نیز ادامه می یابد. تصاویر گوناگونی که در مجموعه آثار فوق به دست ما رسیده جملگی حکایت از نقش پررنگ و انفکاک ناپذیر اسطوره های دینی خصوصا پیامبر اسلام و امام اول شیعیان در نگارگری دارد. در این میان برخی داستانهای قرآنی همچون داستان حضرت یوسف, کشتی نوح و یا روایاتی از نبردهای صدر اسلام و رشادتها و عطوفتهای صورت گرفته از سوی ائمه همچون فتح خیبر یا ضامن آهو و امثالهم خصوصا داستان معراج پیامبر بیش از دیگر موضوعها به چشم می خورد.
احسان قائمی اظهار داشت: نباید این نکته را از نظر دور داشت که تفاسیر مختلفی در دوره های گوناگون تاریخی از نقاشی و حرمت آن در اسلام شده است که همین امر باعث فراز و نشیبهایی در خلق آثار هنری شده و نبود تفسیر واحدی از این امر, سبب شده؛ تاریخی پیوسته و منظم از این گونه آثار در دسترس نباشد. ولی آنچه در دست است حکایت از نقش موثر و مثبت شخصیتها و داستانهای اسلامی در هنر نگارگری تا دوره معاصر دارد. به نحوی که به جرات می توان گفت اسلام و فرهنگ و آیینی که توسط اسلام بر ایران تاثیر گذاشت علی رغم همه افت و خیزها موجب رشد و شکوفایی نگارگری شد و غنای هرچه بیشتر آن را درپی داشت.
پایان پیام/
نظر شما