خبرگزاري شبستان - سرويس قرآن و معارف: آن قدر روحانيِ محل پيش اين ها بايد خوش وجهه باشد كه اگر احساس كردند مسأله اي هست فوري بروند پيش او و بگويند. اين البته درد است كه ما بررسي كنيم چرا اين اتفاق نمي افتد. پس در وهله اول آن چه لازم است و حضور در چنين فضاهايي هم ضرورت اين موضوع را بيشتر يادآور مي شود اين است كه ما بايد براي اين خلأ فكري كنيم يعني همه مردم بدانند و در جريان باشند كه چنين امكاني فراهم شده است. صرفا هم طراحي يك سامانه پاسخگويي تلفني نمي تواند اين تحول را ايجاد كند. خيلي وقت ها اين مواجهه حضوري و چهره به چهره، اهميت فوق العاده اي دارد. همين كه فرد بيايد حرف خودش را بزند و برود برايش كافي است و جذب مي شود. يعني روحانيون بايد به مفهوم واقعي كلمه در دسترس مردم قرار بگيرند. البته از آن طرف احتياج به اين دارد كه نيروهاي مجرب و كارآزموده آموزش داده شود كه بتوانند پاسخگو باشند.
بخش اول گفتگوي خبرنگار سرويس قرآن و معارف با حجت الاسلام و المسلمين محمدرضا غريبي كارشناس مركز مطالعات و پاسخگويي به شبهات حوزه علميه قم را درباره ضرورت روزآمد كردن برخورد روحانيون با بدنه جامعه را مي خوانيد.
يكي از گروه هاي مرجع كه در جريان تب و تاب جامعه اند، روحانيون هستند. بازخوردهايي كه شما در همين نمايشگاه قرآن و محل هاي مواجهه ديگر از مخاطبان خود مي گيريد مهم است چون به واسطه اين مواجهه مي دانيد در جامعه ما چه مي گذرد. شما در اين مواجهه ها در جريان مهم ترين شبهات و گره هاي ذهني به ويژه در مسايل ديني و اعتقادي كه در جامعه ما مي گذرد قرار مي گيريد. پرسش من اين است كه بيشترين چالش ذهني و اعتقادي چه در اين نمايشگاه و چه در فضاهاي مشابه چه بوده است؟
اجازه بدهيد براي اين كه فضاي پرسش تان بيشتر روشن شود اين نكته را بگويم. زماني جايي صحبت مي كردم. با توجه به همين نكته كه شما مي گوييد، يعني بازخوردي كه آدم از مواجهه با مردم مي بيند پيش خودم فكر كردم چقدر ما لازم داريم و خلأ چنين اتفاقي در جامعه ما پررنگ است كه ما همان طور كه براي بحث هاي سلامت جسمي خانواده ها پزشك خانواده را مطرح مي كنيم براي هر خانواده، يك روحاني يا يك مشاور خانواده تعريف كنيم. ببينيد خيلي وقت ها خيلي از افراد به خاطر فضاهاي فكري مختلفي كه هست، سوالات متعددي دارند اما جسارت اين كه بيايند و سوالات خودشان را مطرح كنند ندارند. حالا از بركت ماه مبارك رمضان يا محرم كه يك فضاي تبليغي براي طلبه ها به وجود مي ايد طلبه ها مي آيند و آن مواجه شدن اتفاق مي افتد يا شكل هاي نويني كه به وجود آمده است مثل نمايشگاه قرآن كه البته مخاطب هايش خاص هستند يا مترو كه من تجربه مترو را دارم يا حضور در بعضي از پارك ها كه مخاطب ها پررنگ ترند.
امتياز اين فضاها براي مبلغيني مثل شما چه مي تواند باشد؟
اين مكان ها چون در معرض است خيلي از افرادي كه در شرايط عادي ممكن است سوالي مطرح نكنند مي آيند و سوالات خود را مطرح مي كنند، بعد وقتي آدم ورود مي كند مي بيند نوع سوالاتي كه مطرح مي شود كاملا ابتدايي است. همان طور كه شب اول قبر از ما پرسش هاي ابتدايي ديني مي پرسند، به قول يكي از اساتيد ما برهان صديقين را در شب اول قبر نمي پرسند و مي پرسند "مَن رَبّك، مَن كِتابك / خدايت كيست، كتابت چيست" نوع سؤالاتي كه افراد از انسان مي پرسند درباره ابتدائيات دين است. كانّه كسي را در دسترس ندارند كه بپرسند. آن چيزهايي كه براي اين ها سوال مانده، سوال هايي است كه پاسخ اش خيلي راحت است. يا خيلي وقت ها مراجعاتي كه در مباحث روانشناختي و مباحث خانوادگي صورت مي گيرد، راه حل اين چالش ها آسان است اما وقتي مراجعه نمي شود مثل يك زخم كوچك كه به آن رسيدگي نمي شود و اين زخم آرام آرام خودش را نشان مي دهد يك چالش كوچكي كه به راحتي مي شد برطرفش كرد به تدريج عامل يك طلاق مي شود.
پس ما در وهله اول بايد به اين فكر كنيم پتانسيلي كه حالا هر چند كم است اين ظرفيت را بياوريم در متن مردم. مردمي كه به هر دليل در دسترس شان نيست. يا آن قدر برايشان مطلب ساده نيست بروند يك روحاني پيدا كنند و سوال خودشان را بپرسند.
مثلا فرض كنيد به مساجد رجوع نمي كننند.
به قول شما آن قدر روحانيِ محل پيش اين ها بايد خوش وجهه باشد كه اگر احساس كردند مسأله اي هست فوري بروند پيش او و بگويند. اين البته درد است كه ما بررسي كنيم چرا اين اتفاق نمي افتد. پس در وهله اول آن چه لازم است و حضور در چنين فضاهايي هم ضرورت اين موضوع را بيشتر يادآور مي شود اين است كه ما بايد براي اين خلأ فكري كنيم يعني همه مردم بدانند و در جريان باشند كه چنين امكاني فراهم شده است. صرفا هم طراحي يك سامانه پاسخگويي تلفني نمي تواند اين تحول را ايجاد كند. خيلي وقت ها اين مواجهه حضوري و چهره به چهره، اهميت فوق العاده اي دارد. همين كه فرد بيايد حرف خودش را بزند و برود برايش كافي است و جذب مي شود. يعني روحانيون بايد به مفهوم واقعي كلمه در دسترس مردم قرار بگيرند. البته از آن طرف احتياج به اين دارد كه نيروهاي مجرب و كارآزموده آموزش داده شود كه بتوانند پاسخگو باشند.
من احساس مي كنم بار زيادي از مسايلي كه براي مردم چالش مي شود اگر اين امكان دسترسي فراهم شود حل خواهد شد. من قبل از اين در مترو بودم. يك آقايي آمد سن و سال دار هم بود. نشست كنار ما و شروع كرد به صحبت كردن، خب يك سري نكات را هم مي گفت و نقدهايي را هم به دستگاه ها وارد مي دانست كه آدم احساس مي كرد از سر دلسوزي است. من در آن شش هفت دقيقه فقط نشستم و گوش دادم و نكاتي كه احساس مي كردم درست است تأييد كردم. باورتان نمي شود. همان فردي كه اول با توپ خيلي پر آمد و خيلي هم شاكي بود اما وقتي آن حرف ها را زد و خالي شد كاملا راضي به نظر مي رسيد.
در واقع آدم ها خيلي وقت ها دنبال يك گوش خوب براي حرف هاي خودشان هستند.
بله، موقعي كه من مي خواستم پياده شدم ديدم همين پيرمرد هم مي خواهد پياده شود. كسي كه شايد با لباس و قشر روحاني هم ميانه خوبي نداشته باشد، دست داد و گفت خيلي خوشحال شدم. در صورتي كه بنده كار خاصي نكردم. فقط پنج شش دقيقه حرفش را گوش دادم. عرض بنده اين است كه در معرض قرار گرفتن طلبه هايي كه شرايط اين مواجهه را دارند، خيلي نكته مهمي است.
پايان پيام /
نظر شما