به گزارش خبرنگار سیاسی خبرگزاری شبستان، روزت و روزگارت با دیگران متفاوت است. چشمت را که رو به دنیا می گشایی به جای فکر کردن به زیبایی صبح و آواز خوش پرندگان در حال فکر کردن به گفته های این و آنی که شاید بتوانی از درونش مضمونی خارج کنی. مضمونی که موضوع گفتگوهای امروزت باشد.
صبحت را با شنیدن و خواندن آغاز می کنی و گاهی هم شبت را با شنیدن و خواندن به پایان می رسانی.
راهروهای تنگ و گشاد وزارت خانه ها و نهادهای دولتی و عمومی را می دوی تا نکند یک کلام از نطق یک مسئول را جا بیاندازی.
صبح تا شب که کار کنی امری عادی است گاهی حتی شبت را برای ثبت نتایج انتخابات صبح می کنی.
راهروهای وزارت کشور را هر دو سال یکبار به یاد داری که می دوی ببینی چه کسی شناسنامه به دست وارد می شود.
حتی گاهی در و پنجره را به روی تو می بندند تا شخصی واشخاصی ثبت نام انتخاباتی کنند غافل از این که تو از پشت همین درب و پنجره ها در حال مخابره اخبارشان هستی.
کارت شناسائیت گاهی می تواند سدی محکم را از سر راهت بردارد و گاهی هم از در ورودی جایی راهت نمی دهند بروی تو چون همین کارتت را قبول ندارند.
تلفن همراهت چنان ممنوعه است که انگار با خودت اسلحه حمل می کنی برای گرفتن تلفن همراهت بارها از این صف به آن صف راهیت کرده اند و بارها صدای بلند مسئولین ورودی را شنیده ای.
ویس رکوردرت اما چنان کارایی ندارد و فقط گاهی برای سند به دادت می رسد چون اگر بخواهی سرعت را ضمیمه کارت کنی تنها خودکارت است که به فریادت می رسد.
اگر بتوانی در میان ازدحام اطرافیان مسئولین با صدای بلند سوالت را بپرسی شاید شانس بیاوری و جمله ای کوتاه نصیبت کنی که بتوانی گفتگوی اختصاصی داشته باشی این همان خوش شانسی توست.
شاید سبک کار دیگر همکارانت مانند تو نباشد چون تو خبرنگار سیاسی هستی.
کم و زیاد شدن و کوتاه و بلند شدن گزارش هایت مهم نیست مهم این است که از چه کسی و چه چیزی را نقل می کنی.
به اندازه یک پر قو اگر جابجا بگویی و نقل کنی حسابت با کرام الکاتبین است.
نظر شخصی ات جایی در تنظیم گزارش ها و اخبار و گفتگوهایت ندارد. تو فقط راوی هستی و تنها در سوال از این و آن است که می توانی دغدغه هایت را بپرسی.
امروز روز توست .روز توی خبرنگار سیاسی. تویی که با تمام حساسیت ها سرت برای خبرهای سیاسی درد می کند و هرجا می شنوی انتخاباتی در راه است روحت به وجد می آید.
روزت مبارک.
نظر شما