در شرایط پس از توافق رقبای هنری را بهتر می شناسیم

خبرگزاری شبستان: غلامحسن امیرخانی معتقد است که شرایط پس از توافق هسته ای زمینه ای را فراهم می آورد که ما رقبای هنری خود را بهتر بشناسیم و می گوید: عرصه هنری میدانی است که باید در آن شایستگی خود را همانند میدان ورزشی نشان دهیم.

به گزارش خبرنگار تجسمی شبستان: از وقتی که ایران با پنج قدرت جهانی به توافق رسیده است کارشناسان همه حوزه ها در مقابل این پرسش قرار گرفتند که وضعیت این حوزه ها در دوران پساتحریم چگونه خواهد بود، گرچه نمود توافق در حوزه سیاسی و اجتماعی پررنگ تر است اما در حوزه فرهنگ و هنر به خصوص هنرهای تجسمی و فیلم این توافق قابلیت پرداخت بیشتری دارد و توافق هسته ای و اثرات آن بر اقتصاد هنر و حراج های داخلی موضوع گفتگو  با خبرنگار تجسمی خبرگزاری شبستان با  استاد غلامحسین امیرخانی، هنرمند خوشنویس است.

 

توافق هسته ای بر  بازار هنری ایران چه تاثیری دارد؟

من اجازه می خواهم پاسخ شما را از یک زاویه ای دیگر عرض کنم، از ابتدای تاریخ که ما به عنوان انسان روی زمین زندگی کردیم تا امروز، تعامل و تبادل فرهنگی و آن بخش نهایی و سرگل اش هنر در واقع نتیجه دستاورد همه کسانی است که فرهنگ و تمدن را ساختند، بنابراین تعامل و ارتباط با دیگر ملت ها و فرهنگ ها جزو زندگی طبیعی است، همانطور که هوا را تنفس می کنیم همانطور که آفتاب گرمای خودش را به ما می بخشد ، بنابراین این قضیه دیگر پرسیدن ندارد، به نظر من نوع تعامل مهم است که ما بتوانیم ارزش های خودمان را و ملت های دیگر ارزش های و دستاورد خودشان را در یک فضای توام با درک متقابل و  شرایطی که دستور کار فرهنگ است عرضه کنیم.

 

اولین نکته مهمی  که باید در این راه به آن توجه کنیم این است که میراث ما به عنوان انسان در روی کره زمین در همه عرصه ها از زمین و آیین تا تفکر بزرگانی که اندیشه های آنان زندگی ما را ساخته است و  به دست ما رسیده است، این میراث و امانت که زندگی ما به صورت یک انسانی که درک متقابلی داشته باشد از دیگر ملت ها و فرهنگ ها، هم اندیشی و هم افزایی ایجاد می کند؛ بنابراین این تعامل موجب می شود که ما بهتر خودمان را به دنیایی که متاسفانه از حدود 300 سال پیش یا بیشتر از آن بعد به عنوان رقیب و به عنوان دشمن استعمارگر می شناسیم معرفی کنیم، ما خودمان بیشتر از همه به خودمان ظلم کردیم، برای اینکه خودمان را درست به دنیا معرفی نکردیم. بزرگان و متفکرین ما چندین ترجمه به خاطر می آورید که به زبان های زنده دنیا برگردانده شده باشند.

 

برای ملت های دنیا مشکل فرهیختگان ما بودند یا حاکمیت هایی که در این 300 سال در ایران حکومت می کردند؟

فرهیختگان ما مقصرند، برای اینکه در زمان قاجار کسی جلوی فلان بزرگ مترجم ما را نگرفته بود که بتواند آثار درخشان ما را که در زمینه های مختلف شاید به نوعی جزو آن گلچین های نمونه های ارزنده دستاورد بشر است را ترجمه نکردند؟ چرا همه اش از فرانسه ترجمه کردیم؟ از رمان بگیرید تا چیزهای دیگری که علاقه مند بودیم بالاخره از فرانسه و زبان انگلیسی ترجمه کردند، مثلا نسل من ویکتور هوگو را بهتر می شناختند تا فارابی را، این واقعیت را قبول دارید؟ بله، خیلی خوب چرا باید ما خودمان درباره خودمان کوتاهی داشته باشیم بنابراین بازشدن این در...

 

به دلیل عدم خودباوری بوده است؟

نه، خودباوری بوده است، به خاطر یک جور  فرو بستگی سیاسی در زمان قاجار که مثلا دسته ای به دستور ناصرالدین شاه به فرنگ رفتند و اینها برگشتند و جلسه ای معارفه ای بود و پرسیدند خوب شما از فرنگ چه سوغاتی آورده اید؟ گفتند قانون. شاه گفت به به، چه حرف خوبی و دستور مساعد داد کسانی که در این زمینه کار کنند، شب در خلوتی به شاه گفتند آقا قانون یعنی اینکه تو بیایی پایین فرداش گفت، نه نباشد، این را به عنوان نمونه عرض کردم که این داستان ادامه دارد و مشکل از خودمان است، دنیای خارج رقیب ما هست و دشمن ما نیست، اتفاقا در شرایطی که با توافق 1+5 پیش آمده است ما نزدیک می شویم به سمتی که رقیب خودمان را بشناسیم چگونه است که ما در میدان المپیک جوان قهرمان خودمان را می فرستیم که شایستگی خود را نشان دهد و این هم یک میدان است، اگر حرفی داریم برای گفتن در این گشایش که فراهم شده است می توانیم خودمان را بشناسیم و استفاده کنیم از این موقعیتی که ما خودمان را دچار کردیم و ملت ما آمار کتاب خوانی اش یک سطر و یا یک ربع است، من آماری از سال 52 از اروپا یادم است 9 کشور را آمار گرفتم حداقل کتاب خوان ها در سال 9 کتاب بود و حداکثر 52 کتاب تا بود و آن هم خانم ها، آقایان را نمی دانم کمترین کشور ایتالیا با 9 کتاب بود و بیشترین کشورهای شمالی اروپا بود. یک آدمی که در سال 52 کتاب می خواند کجا و آدمی که اصلا اهل کتاب نیست شخصیت اش عمق پیدا نمی کند اصلا معنا را نمی تواند برای خودش و زندگی اش و خانواده اش تعریف کند، این جریانی که عرض کردم که یک موضوع کوچکی نیست که در یک مصاحبه سرپایی به آن پاسخ دهد.

 

خیلی از هنرمندان معتقدند که خریداران آثار هنری آثار هنری خارجی را بهتر می خرند تا آثار داخلی  دلیل این موضوع را چه می دانید؟

 همه اش برمی گردد به عدم ارتباط منطقی که بتواند جایگاه ما را به درستی تعریف کند، چطوری شده که آثار هنری ایران را در کشورهای جنوب خلیج فارس بیشتر از آثار هنری و ترک و عرب بیشتر می خرند برای چی برای اینکه ما به سهم خودمان در عالم خط و خوشنویسی در 20 سال گذشته تعامل پیدا کرده ایم وقتی این معرفت و شناخت نباشد استقبال هم نمی شود.

کد خبر 485472

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha