خبرگزاری شبستان: نخستین نقطه مساعد برای زندگی انسان در روی زمین و اولین نقطه ای از زمین که از آب بیرون آمده و مهد پرورش آدمی گشته است و تاریخ اش به قدمت تاریخ گسترش زمین و دحوالارض، و حتی قبل از تحول آن به وضعیت فعلی؛ زمین از محلی که اینک «کعبه» است و مسجدالحرام و بیت الله الحرام است و ما در همه مساجد است به این حالت فعلی تکوین و انجماد پیدا کرده است، این است که کعبه اصالت و قدمت تاریخی دارد و بعدها حضرت ابراهیم(علیه السلام) پیامبر بزرگ شریعت، پایه های این خانه را بالا برده است «واذ یرفع ابراهیم القواعد من البیت» . و آیین حنیف را بنیان نهاده است.
اولین مسجد را کعبه نامیده، چون چهار رکن و چهار ضلع دارد. امام صادق(علیه السلام) علت آن را چنین توضیح داد که کعبه در امتداد «بیت المعمور» است و بیت المعمور در امتداد عرش و عرش نیز بر چهار رکن استوار است، چون اسلام بر چهار کلمه بنا شده است:
1-تسبیح(سبحان الله)
2-تحمید(الحمدلله)
3-تهلیل(لا اله الا الله)
4-تکبیر(الله اکبر)
و اما سجده انسان، خود مقوله ای ظریف تر و والاتر است. انسانی که خلیفة الله است و ملائک به دستور خدا در برابرش به سجده افتاده اند و تنها ابلیس استکبار از این فرمان سرباز زده است «فاذا سویته و نفخت فیه من روحی فقعوا له ساجدین، فسجد الملائکة کلهم اجمعون الا ابلیس استکبر و کان من الکافرین).
و اینک مسجود ملائک قرار است با آگاهی و اختیار به نبرد ابلیس استکبار برخیزد و به سجده شورانگیز و پرافتخار خداوند افتد و مگر نه اینست که هر مسجدی «محراب» (یعنی محل جنگ با شیطان و استکبار) دارد. به هر ترتیب به سجده افتادگان بارگاه الهی ظفرمندان در نبرد با استکبار شیطانی هستند و به قدری که بر استکبار در درون و بیرون ضربه وارد آوردی خدا را می توانی «ساجد» باشی «قد جعل الله لکل شی قدرا» .
سجده انسان فراتر از سجده تکوین است، سجده انتخابگرانه و عالمانه است(با عنایتی دقیق تر، سجده تکوین و سجده همه مخلوقات هم مرتبه ای از شعور و فهم را با خود دارد ولی نه به درجه سجده انسان «کل قد علم صلاته و تسبیحه...» .
سجده انسان نمایشگر نهایت تسلیم و عبودیت او در برابر نوامیس و قوانین الهی و حقایق و معارف وحی است. گداختن ریشه های استکبار و خودخواهی و خودبزرگ بینی و غرور و گردن کشی در خویشتن است، با حقایق کنار آمدن و در برابر حقیت مطلق خضوع و خشوع کردن است، تسلیم حق شدن و وارستگی از مظاهر با طل است:
( و له الکبریاء فی السموات و الارض).
حضرت علی (علیه السلام) جوهر نماز را مسجد می داند (نمازی که ستون دین و موجب قبولی همه اعمال دیگر است) و جوهر مسجد را نیز همین خضوع و تصاغر و اظهار کوچکی و بندگی در برابر خدا می داند:
... والتصاق کرائم الجوارح بالارض تصاغرا ...
و در همین خطبه اساسا فلسفه همه عبادات و اطاعات از نماز و روزه و زکات و ... را برکندن آثار فخر و کبر از باطن وجود معرفی می کند:
(انظروا الی ما فی هذه الافعال من قمع نواجم الفخر و قدع طوالع الکبر ... )
سجده نباید شکلی بی محتوا باشد، بلکه باید سمبل عمیق ترین گرایش وجودی به ذات حق، عاشقانه ترین پرستش نسبت به محبوب واقعی، لطیف ترین حالت خضوع باطنی در برابر اقتدار مطلق پروردگار سبحان و نزدیک ترین پیوستگی به ملکوت اعلی و محرمانه ترین راز با محرم اسرار و مخلصانه ترین تواضع در برابر پروردگار هستی و وفادارترین تعهد و پیمان بستن در مقابل مالک الیوم الدین باشد.
پیامبر خدا می فرماید:
«اقرب ما یکون العبد من الله اذا کان ساجدا»
نزدیک ترین حالت بنده به خداوند زمانی است که در سجده باشد.
و مسجد محل سجده و مرکز و کانون اصلی ایجاد کننده آن حالت و وضعیت روحی و درونی که از بطن و بحبوحه شکست دادن استکبار درونی، انسان را به نهایت خضوع و انقیاد و عبودیت پروردگار عروج می دهد و به ستیز با استکبار و مظاهر پلید آن نیرو می دهد. پس مسجد، انسان و انسانیت را تسلیم و فرمانبردار خدا می کند و به عشق و پرستش می خواند و شکوفایش می سازد.
روح ها باید در مسجد، مشق سجده ببیند و شخصیت های ساجد در مساجد پرورش یابند، در مسجد باید جان ها در مقابل جانان به سجده افتند و از همین ریشه ها حاکمیت خدا در انفس انسان ها و در همه شئون انسانیت تحقق یابد.
مسجد جای سجده و فروتنی و تواضع و تعبد و بندگی حق است و لذا غرورها، خودخواهی ها، استکبارها، انانّیت ها، من ها و دنیاپرستی ها و شرکا ها را می سوزاند.
اولین مسجد که کعبه باشد، خانه خدا و نیز خانه مردم نامیده شده است، یعنی رسالت مسجد مردم را به سوی خدا ارتقا دادن و به سجده خدا افکندن و مردم را خدایی و الهی کردن است!
برگرفته از کتاب «مسجد نهاد عبادت و ستاد ولایت» نوشته حسن رهبری
نظر شما