خبرگزاری شبستان- خراسان شمالی؛ این روزها صدای العطش العطش کودکان کاروان حسین(علیه السلام) در صحرای تفدیده کربلا بلندتر می شود و تنها امید کودکان تشنه، بازگشت سقای دشت کربلا از فرات است. تاسوعا است و دلاور کربلا دیگر طاقت تشنگی کودکان حرم را ندارد و بی تابانه سوار بر اسب می شود، نیزه بر دست می گیرد، مَشکی برمی دارد و قصد فرات می کند؛ به امید اینکه قطره ای آب بر لبان خشکیده کودکان برساند.
علمدار کربلا به فرات می رسد، مشتی از آب برمی دارد و به لبان خشکیده خود می رساند که ناگهان به یاد تشنگی سیدالشهدا و اهل بیتش می افتد، آب را می ریزد و مشکش را پر می کند و از شریعه بیرون می آید. تاسوعا بزرگداشت شهادت اسوه ایثار، ادب و دلاوری است، هنوز تاریخ، از کرامت های ابوالفضل العباس(ع) روشن و نام او با ادب و مردانگی همراه است. علمدار حسین(علیه السلام)، سردار آزادگان و سقای دشت کربلا، هدیه ای از خداوند است که در آسمان شرافت درخشید و مظهر فداکاری، گذشت و جانبازی شد.
تاسوعا در تاریخ
تاسوعا در تاریخ شیعه، نهم محرم است و ریشه آن کلمه «تسع» به معنی 9 است.
از امام صادق (علیه السلام) روایت شده که فرمود: تاسوعا روزی است که حسین (ع) و یارانش در آن روز در کربلا محاصره شدند و سپاه شام پیرامونش حلقه وار گرد آمده او را از حرکت بازداشتند و پسر مرجانه و عمر بن سعد در آن روز شادمان که لشکری انبوه، به اختیار دارند، حسین (ع) و یارانش را ضعیف شمردند و یقین کردند که دیگر حسین، یار و یاوری ندارد و مردم عراق به مدد او نخواهند آمد. سپس فرمود: پدرم به فدای آن مستضعف غریب.
مقام شامخ و با عظمت حضرت ابوالفضل العباس (ع) فرزند رشید امیرالمؤمنین (ع) و موقعیت خاص ایشان باعث شده است تا یک روز (تاسوعا) به عنوان یادبود ایشان قرار گیرد.
دلیل اینکه تاسوعا را متعلق به حضرت ابوالفضل(ع) می دانیم
هیچ مدرک قطعی وجود ندارد که ثابت کند در روز تاسوعا جنگی بین اصحاب امام حسین(ع) و دشمنان اتفاق افتاده باشد یا شخصی از طرفین کشته شده باشد، بلکه طبق تاریخ های معتبر، همه شهدا از جمله حضرت ابوالفضل(ع) در روز عاشورا شهید شدند.
دلیل اینکه روز تاسوعا را متعلق به حضرت ابوالفضل(ع) می دانند، چند امر است:
- روز تاسوعا روزی بود که آب به طور کلی در خیام حرم نایاب شد و عطش، اهل بیت(ع) را بسیار آزار می داد و از آن جا که حضرت عباس در طول سفر، سِمَت سقایی اهل بیت(ع) را دارا بود، از عطش آنها در روز تاسوعا بسیار رنج می برد، از این رو روز سختی بر ایشان سپری شد، شیعیان نیز در این روز در طول تاریخ به یاد آن حضرت بوده و هستند.
- حضرت عباس(ع) دومین شخصیت شهدای کربلا بود، به همین جهت شیعیان روز عاشورا را مختص امام حسین(ع) و تاسوعا را مختص حضرت عباس قرار داده اند تا به شخصیت آن دو بزرگوار ارج نهند و سایر روزها روزهای دهه اول محرم را به نام شهدای دیگر نام گذاری کرده اند.
- این اختصاصات اعتباری است، کما اینکه در روضه خوانی ها هر روزی که به یکی از شهدا اختصاص می دهند، درحالیکه همه، روز عاشورا شهید شده اند.
خاستگاه تربیتی
عباس علیه السلام در گستره ای چشم به جهان گشود که رایحه دل انگیز وحی، فضای آن را آکنده بود و در دامان مردی سترگ پرورش یافت که بر کرانه های تاریخ ایستاده بود. در خانه ای رشد کرد که از زیور و زینتهای دنیایی تهی، اما از نور ایمان سرشار بود؛ خانه ای گلین با دری چوبی که یادگار خانه داری زهرا علیهاالسلام بود؛ خانه ای که دهلیز آن کانون خاطراتی تلخ و جانکاه برای علی علیه السلام بود و شاید با هر رفت و برگشت از آن، تلخی داغی سترگ، گلویش را می فشرد؛ داغ زهرا علیه السلام و دهلیزخانه یادگاری بود از شجاعت و شهامت زنی در دفاع از امامت تا پای جان.
پیداست که عباس علیه السلام نیز از همان آغاز و در همان خانه با مفهوم ستیز با ظلم آشنا شده است و از همانجا زمینه های ایستادگی و جانفشانی در راه حق در او به وجود آمده است. در محضر پدری که پدر یتیمان بود و غمخوار و همزبان غریبان؛ پدری که لقمه های اشک آلود را با دست خود در کام یتیمان می گذاشت و 25 سال، و هر روز ثمره دسترنج خود را با نیازمندان تقسیم می کرد. پدری که افسار دنیا را رها کرده بود و از هر تعلق وارسته و از هر کاستی پیراسته بود. مردی که مدال سالها پیکار در رکاب رسول خدا صلی الله علیه و آله را به گردن آویخته بود و بتهای جاهلیت را شکسته و خیبرهای الحاد را در هم نوردیده و فتح کرده بود و در دامان مادری که انگیزه ازدواج شوهرش با او را تا دم مرگ از یاد نبرد و آن را بُن مایه تربیت فرزندان برومندش قرارداد؛ او که از همان آغاز، فرزندان خود را بلاگردان فرزندان فاطمه علیهاالسلام خواست.
ابعاد برجسته شخصیت حضرت عباس(ع)
حجت الاسلام علی اسدی، استاد حوزه و دانشگاه و مسئول فرهنگی حوزه علمیه امام صادق(ع) بجنورد، در گفتگو با خبرنگار شبستان، ضمن تسلیت ایام، گفت: روز تاسوعا متعلق به قمر بنی هاشم، حضرت عباس(ع) است و بایستی ابعاد برجسته شخصیت ایشان بیان شود.
وی با استناد به سخن اهل بیت، گفت: عباس کسی ست که نزد خدا منزلت و بزرگی دارد، ایشان نور چشم و امید اهل بیت، اسوه کرامت و بزرگ منشی، علمدار سردار و سقای دشت کربلا و نمایشگاه فضائل و خوبی هاست.
وی از حضرت عباس(ع) بعنوان ایثارگر و تکیه گاه ولایت یاد کرد و افزود: شجاعت قمر منیر بنی هاشم در دشت کربلا مثال زدنی است.
حجت الاسلام اسدی با بیان اینکه در تاریخ و از گذشته تا کنون، هیچ برادری نسبت به برادر خود، مانند عباس نسبت به سیدالشهدا با صداقت، ایثارگر، فداکار، مطیع و خاضع نبوده است، گفت: ایشان جوانمرد، کاردان، شجاع، باوفا، مودب و مطیع فرمان مولا بود، این ها بود که او را به منصب فرماندهی و علمداری در کربلا رساند و توانست وفا و دلیری خود را در آن روز عظیم به ظهور برساند.
درخشش در جنگ صفین
این استاد حوزه و دانشگاه با اشاره به رشادت های حضرت عباس(ع) در جنگ صفین که سپاه معاویه با 100هزار نفر در مقابل سپاه امام علی(ع)، قرار داشت، گفت: در این جنگ، سنّ حضرت عباس(ع) را حدود هفده سال تخمین زده اند، مقابل لشکر معاویه آمد و با نهیبی آتشین مبارز خواست. معاویه به «ابوشعثاء» که جنگجویی قوی در لشکرش بود، رو کرد و به او دستور داد تا با وی مبارزه کند. ابوشعثاء با تندی به معاویه پاسخ گفت: مردم شام مرا با هزار سواره نظام برابر می دانند [اما تو می خواهی مرا به جنگ نوجوانی بفرستی؟] آن گاه به یکی از فرزندان خود دستور داد تا به جنگ حضرت برود. پس از لحظاتی نبرد، عباس علیه السلام او رادر خون خود غلطاند. گرد و غبار جنگ که فرو نشست، ابوشعثاء با نهایت تعجب دید که فرزندش در خاک و خون می غلطد. او هفت فرزند داشت. فرزند دیگر خود را روانه کرد، اما نتیجه تغییری ننمود تا جایی که همگی فرزندان خود را به نوبت به جنگ با او می فرستاد، اما آن نوجوان دلیر همگی آنان را به هلاکت می رساند. در پایان ابوشعثاء که آبروی خود و پیشینه جنگاوری خانواده اش را بر باد رفته می دید، به جنگ با او شتافت، اما حضرت او را نیز به هلاکت رساند، به گونه ای که دیگر کسی جرأت بر مبارزه با او به خود نمی داد و تعجب و شگفتی اصحاب امیرالمؤمنین علیه السلام نیز برانگیخته شده بود. هنگامی که به لشکرگاه خود بازگشت، امیرالمؤمنین علیه السلام نقاب از چهره فرزند رشیدش برداشت و غبار از چهره او سترد.
حجت الاسلام اسدی افزود: زمانی که امام علی(ع) به ایشان فرمود از جنگ برگردد، حضرت عباس برگشت و ولایت مداری را به زیباترین تعریف، به نمایش گذاشت، چرا که به فرمان ولی، برگشت و جنگ را ادامه نداد.
حضرت عباس(ع)؛ باب الحوائج
مسئول فرهنگی حوزه علمیه امام صادق(ع)، با بیان اینکه حضرت عباس(ع)، باب الحوائج است و کسی دست خالی از پیش ایشان برنمی گشت، گفت: نیازمندی نزد حضرت آمد، چیزی نداشت، آن حضرت شمشیرش را فروخت و پولش را به نیازمند داد.
حجت الاسلام اسدی افزود: مشک آبی که در دستان عباس(ع) بود فقط یک مشک آب معمولی نبود بلکه تمام آبرو و امید و حاجت عباس(ع) بود که ریخت و با تیر دشمن بر باد رفت. برخورد تیر به مشک آب یعنی «عباسِ مضطر» که امن یجیبش برآورده نشده است.
منابع: بحار الانوار- محمدباقر مجلسی، بیروت، داراحیاء التراث العربی، ج42
العباس(ع)، ص 153؛ کبریت الاحمر، محمدباقر بیرجندی
بحار ج 45 ص95
نظر شما